confirmed، مدیران
۳۷٬۲۱۳
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۰۱: | خط ۱۰۱: | ||
ابن قیم نیز مانند استادش به خاطر همان اعتقادات مشترک، مورد انتقاد و طعن دیگر علمای اهل سنت قرار گرفته است. [[ابن حجر هیتمی]] درباره او و استادش میگوید: «مبادا به چیزهایی که در کتابهای ابن تیمیه و شاگردش ابن قیم جوزی و دیگرانی که پیرو هوای نفس خود هستند و [[خداوند]] آنها را گمراه ساخته و قلبشان را مهر زده و چشمشان را پوشانده، گوش کنی». سپس آنها را ملحدی مینامد که از دین خارج شدهاند. <ref>ابن حجر هیتمی، أحمد بن محمد، الفتاوى الحدیثیة، ص 144 – 145، دار الفکر، بیجا، بیتا</ref> | ابن قیم نیز مانند استادش به خاطر همان اعتقادات مشترک، مورد انتقاد و طعن دیگر علمای اهل سنت قرار گرفته است. [[ابن حجر هیتمی]] درباره او و استادش میگوید: «مبادا به چیزهایی که در کتابهای ابن تیمیه و شاگردش ابن قیم جوزی و دیگرانی که پیرو هوای نفس خود هستند و [[خداوند]] آنها را گمراه ساخته و قلبشان را مهر زده و چشمشان را پوشانده، گوش کنی». سپس آنها را ملحدی مینامد که از دین خارج شدهاند. <ref>ابن حجر هیتمی، أحمد بن محمد، الفتاوى الحدیثیة، ص 144 – 145، دار الفکر، بیجا، بیتا</ref> | ||
=نظر شیعه درباره ابن قیم جوزی= | |||
ادعاهای انحرافی ابن قیّم، در آثار او فراوان دیده میشود؛ مانند شرک دانستن هر طلب و حرمت زیارت قبور و ... . | |||
ابن قیم به شدت مخالف زیارت قبور بود. که این [[عقیده]] او در نزد [[شیعه]] باطل است. <ref> « زیارت قبور»، سؤال 8146؛ «زیارت و شفاعت»، سؤال 8605؛ «فلسفه زیارت ائمه (ع)»، سؤال 3045</ref> او طی سفری که به [[قدس]] شریف داشت، بر بالای منبر مشغول موعظه مردم شد و گفت: من الآن به وطن خود برمیگردم و به زیارت قبر [[حضرت ابراهیم]] نمیروم. همچنین در [[نابلس]] همین موضوع را مطرح کرد و گفت: من به زیارت [[پیامبر]] نخواهم رفت. <ref>سبحانی، جعفر، بحوث فی الملل و النحل، ج 4، ص 54، لجنة ادارة الحوزة العلمیة ، قم، 1411ق</ref> | |||
او در همین راستا با ساخت بنا بر روی قبور مخالفت کرده و میگوید: مشاهدی که بر روی قبرها بنا شده، از موارد [[شرک]] است و باید تخریب شود و جایز نیست حتی یک روز آنها را باقی گذاشت. <ref> ابن قیم جوزی، محمد بن أبی بکر، زاد المعاد فی هدی خیر العباد، ج 3، ص 443، مؤسسة الرسالة، مکتبة المنار الإسلامیة، بیروت، کویت، چاپ بیست و هفتم، 1415ق</ref> | |||
ابن قیم تحت تأثیر افکار شاذ استادش، ابن تیمیه قرار گرفت و از او تقلید کورکورانه داشت. او گر چه مناظراتی شبیه به استدلال دارد، اما استدلالهای او، در واقع از آن دست تردیدهایی بود که اظهار میداشت و به عبارت دیگر، او تکرار کننده همان سخنان جنجالی و منتشر کننده گفتههای شاذّ استاد خویش بود. او در این شبه استدلالهای خود، به دنبال تلطیف سخنان بیپرده و خشن ابن تیمیه بوده تا با ظاهری دلنشین، کسانی را که افکار ضعیفی داشتند، بفریبد. به طور خلاصه؛ ابن قیم جوزی عمرش را فنای سخنان بیهوده ابن تیمیه کرد و گفتار غیر واقعی و غیر منطقی استاد خویش را، امری دینی و واقعی ارائه میکرد. که نه مورد قبول علمای اهل سنت بود و نه علمای شیعه. | |||
=پانویس= | =پانویس= |