پرش به محتوا

عفیف‌الدین تلمسانی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۲: خط ۱۲:
</div>
</div>


'''تِلِمْسانی''' عارف و شاعر قرن هفتم بود.
عفیف الدین سلیمان بن علی بن عبدالله عابدی '''تِلِمْسانی''' عارف و شاعر قرن هفتم بود.
=حیات=
=حیات=


تِلِمْسانی، عفیف الدین سلیمان بن علی بن عبدالله عابدی عارف و شاعر قرن هفتم، در ۶۱۰ در تلمسان به دنیا آمد.
تِلِمْسانی عارف و شاعر قرن هفتم در ۶۱۰ در تلمسان به دنیا آمد.
اصل او از قبیله کومی بود، <ref>ابن کثیر، البدایة و النهایة، ج۱۳، ص۳۴۵، چاپ احمد ابوملحم و دیگران، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۷</ref> اما در برخی منابع <ref>ابن شاکر کتبی، فوات الوفیات، ج۲، ص۷۲، چاپ احسان عباس، بیروت ۱۹۷۳ـ۱۹۷۴</ref>. چون نام قبیله کومی را به غلط «کوفی» خوانده‌اند، وی را «کوفی الاصل» معرفی کرده‌اند.
اصل او از قبیله کومی بود، <ref>ابن کثیر، البدایة و النهایة، ج۱۳، ص۳۴۵، چاپ احمد ابوملحم و دیگران، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۷</ref> اما در برخی منابع <ref>ابن شاکر کتبی، فوات الوفیات، ج۲، ص۷۲، چاپ احسان عباس، بیروت ۱۹۷۳ـ۱۹۷۴</ref>. چون نام قبیله کومی را به غلط «کوفی» خوانده‌اند، وی را «کوفی الاصل» معرفی کرده‌اند.
تلمسانی از شاگردان [[صدرالدین قونیوی]] بود و از طریق او با [[عرفان]] ابن عربی آشنا شد<ref>سلیمان بن علی تلمسانی، دیوان عفیف الدین التلمسانی، مقدمه زیدان، ص ۱۵، چاپ یوسف زیدان، (مصر) ۱۹۹۰</ref>.
تلمسانی از شاگردان [[صدرالدین قونیوی]] بود و از طریق او با [[عرفان]] ابن عربی آشنا شد<ref>سلیمان بن علی تلمسانی، دیوان عفیف الدین التلمسانی، مقدمه زیدان، ص ۱۵، چاپ یوسف زیدان، (مصر) ۱۹۹۰</ref>.
خط ۵۱: خط ۵۱:


از تلمسانی دیوان شعری باقی مانده <ref>آقابزرگ طهرانی، ج۹، ص۱۷۵ـ۱۷۶. که در ۱۳۰۸ در مصر چاپ شده و یوسف زیدان نیز جزء اول آن را چاپ کرده است (اسکندریه ۱۹۹۰)</ref>.
از تلمسانی دیوان شعری باقی مانده <ref>آقابزرگ طهرانی، ج۹، ص۱۷۵ـ۱۷۶. که در ۱۳۰۸ در مصر چاپ شده و یوسف زیدان نیز جزء اول آن را چاپ کرده است (اسکندریه ۱۹۹۰)</ref>.
در باره اشعار تلمسانی و دیوان او سخنان گوناگونی گفته شده است؛ [[ابن عماد حنبلی]] <ref>ابن تغری بردی، النجوم الزاهرة فی ملوک المصر و القاهرة، ج۸، ص۳۰، قاهره (۱۳۸۳/۱۹۶۳)</ref>. آن را از حیث بلاغت ستوده است، اما برخی متأخران، مانند عمر فرّوخ <ref>عمر فرّوخ، تاریخ الادب العربی، ج۳، ص۶۵۸، بیروت ۱۹۸۹</ref> آن را ضعیف دانسته‌اند.
در باره اشعار تلمسانی و دیوان او سخنان گوناگونی گفته شده است؛ [[ابن عماد حنبلی]] <ref>ابن تغری بردی، النجوم الزاهرة فی ملوک المصر و القاهرة، ج۸، ص۳۰، قاهره (۱۳۸۳/۱۹۶۳)</ref>. آن را از حیث بلاغت ستوده است، اما برخی متأخران مانند عمر فرّوخ <ref>عمر فرّوخ، تاریخ الادب العربی، ج۳، ص۶۵۸، بیروت ۱۹۸۹</ref> آن را ضعیف دانسته‌اند.
به گفته [[یوسف زیدان]] احوال تلمسانی در دیوان او نمایان است و این اثر مشهورترین نوشته اوست<ref>سلیمان بن علی تلمسانی، دیوان عفیف الدین التلمسانی، چاپ یوسف زیدان، مقدمه، ص ۴۱، (مصر) ۱۹۹۰</ref>.
به گفته [[یوسف زیدان]] احوال تلمسانی در دیوان او نمایان است و این اثر مشهورترین نوشته اوست<ref>سلیمان بن علی تلمسانی، دیوان عفیف الدین التلمسانی، چاپ یوسف زیدان، مقدمه، ص ۴۱، (مصر) ۱۹۹۰</ref>.
شعر تلمسانی نیز بر اساس آرای ابن عربی و [[ابن سبعین]] است<ref>سلیمان بن علی تلمسانی، دیوان عفیف الدین التلمسانی، ج۱، ص۴۲، چاپ یوسف زیدان، (مصر) ۱۹۹۰</ref>.
شعر تلمسانی نیز بر اساس آرای ابن عربی و [[ابن سبعین]] است<ref>سلیمان بن علی تلمسانی، دیوان عفیف الدین التلمسانی، ج۱، ص۴۲، چاپ یوسف زیدان، (مصر) ۱۹۹۰</ref>.
موضوعات اصلی شعر او، حبّ الهی و وحدت وجود است<ref>سلیمان بن علی تلمسانی، دیوان عفیف الدین التلمسانی، ج۱، ص۴۵، چاپ یوسف زیدان، (مصر) ۱۹۹۰</ref>.
موضوعات اصلی شعر او، حبّ الهی و وحدت وجود است<ref>سلیمان بن علی تلمسانی، دیوان عفیف الدین التلمسانی، ج۱، ص۴۵، چاپ یوسف زیدان، (مصر) ۱۹۹۰</ref>.
خط ۷۴: خط ۷۴:
اوج عرفان وی در منازل السائرین ، معمولاً در هنگام شرح مرتبه سومِ (الدرجة الثالثة) هر منزل (مقام) جلوه گر می‌شود، از جمله در باره مرتبه سوم از منزل غربت ، غربت عارف را از غربت معرفت متفاوت دانسته و گفته است که در غربت عارف، انسان میان همنوعانش غریب می‌شود، اما در غربت معرفت میان او و هم‌نوعانش هیچ نسبتی باقی نمی‌ماند<ref>سلیمان بن علی تلمسانی، شرح منازل السائرین الی الحق المبین، ج۲، ص۴۹۲ـ۴۹۳، چاپ عبدالحفیظ منصور، تونس ۱۹۸۸، چاپ افست قم ۱۳۷۱</ref>.
اوج عرفان وی در منازل السائرین ، معمولاً در هنگام شرح مرتبه سومِ (الدرجة الثالثة) هر منزل (مقام) جلوه گر می‌شود، از جمله در باره مرتبه سوم از منزل غربت ، غربت عارف را از غربت معرفت متفاوت دانسته و گفته است که در غربت عارف، انسان میان همنوعانش غریب می‌شود، اما در غربت معرفت میان او و هم‌نوعانش هیچ نسبتی باقی نمی‌ماند<ref>سلیمان بن علی تلمسانی، شرح منازل السائرین الی الحق المبین، ج۲، ص۴۹۲ـ۴۹۳، چاپ عبدالحفیظ منصور، تونس ۱۹۸۸، چاپ افست قم ۱۳۷۱</ref>.
او بیش‌تر در این بخش، و بندرت در مرتبه دوم (الدرجة الثانیة)، احوال و مکاشفات و اشعار و خاطرات زندگی خود را نیز آورده است که از جمله آن‌ها اسیر شدن وی به دست فرنگان و در معرض قتل قرار گرفتن است<ref>سلیمان بن علی تلمسانی، شرح منازل السائرین الی الحق المبین، ج۲، ص۳۴۵، چاپ عبدالحفیظ منصور، تونس ۱۹۸۸، چاپ افست قم ۱۳۷۱</ref>.
او بیش‌تر در این بخش، و بندرت در مرتبه دوم (الدرجة الثانیة)، احوال و مکاشفات و اشعار و خاطرات زندگی خود را نیز آورده است که از جمله آن‌ها اسیر شدن وی به دست فرنگان و در معرض قتل قرار گرفتن است<ref>سلیمان بن علی تلمسانی، شرح منازل السائرین الی الحق المبین، ج۲، ص۳۴۵، چاپ عبدالحفیظ منصور، تونس ۱۹۸۸، چاپ افست قم ۱۳۷۱</ref>.


==شرح مواقف نفری==
==شرح مواقف نفری==
خط ۹۲: خط ۹۱:
به گفته [[ابن تیمیه|ابن تیمیّه]] <ref>ابن تیمیّه، مجموعة الرّسائل والمسائل، ج۴، ص۲۳، چاپ محمد رشیدرضا</ref> تلمسانی میان ماهیت و وجود  و مطلق و معیّن فرقی قائل نشده و غیری در میان ندیده و کائنات را اجزا و ابعاض وجود مطلق و به منزله موج نسبت به دریا دانسته است.
به گفته [[ابن تیمیه|ابن تیمیّه]] <ref>ابن تیمیّه، مجموعة الرّسائل والمسائل، ج۴، ص۲۳، چاپ محمد رشیدرضا</ref> تلمسانی میان ماهیت و وجود  و مطلق و معیّن فرقی قائل نشده و غیری در میان ندیده و کائنات را اجزا و ابعاض وجود مطلق و به منزله موج نسبت به دریا دانسته است.
به اعتقاد او این قول تلمسانی مصداق کفر و زندقه است.
به اعتقاد او این قول تلمسانی مصداق کفر و زندقه است.
=پانویس=
=پانویس=
{{پانویس|2}}
{{پانویس|2}}


[[رده: تصوف]]
[[رده: تصوف]]
Writers، confirmed، مدیران
۸۷٬۸۸۶

ویرایش