پرش به محتوا

ابوبکر بن شهاب: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۳: خط ۲۳:
}}<noinclude>
}}<noinclude>
</noinclude>
</noinclude>




خط ۹۲: خط ۹۱:
او در بسیاری از کشورهای متمدن عربی و غیرعربی برای انجام مراسم حج ، مطالعه وضعیت و تجارت تجاری و شخصی سفرها و تورهایی داشته است. اولین سفر به حجاز ، جوانی در سال 1286 هجری قمری در همان سال و چندی در مکه زندگی نکرد و با علما و بزرگان حجاز ، از جمله فاضل پاشا امیر ظفر ، احمد زینی دهلان و دیگران تماس گرفت و سپس به طارم اقامتگاه خود را با مشرف به آنجا گذراند و در سال 1288 هجری قمری به عدن ، یمن ، لهج ، و سپس به شرق دور ، اندونزی و مالایی رفت ، جایی که جوامع عرب حضرامی در آنجا ساکن هستند ، و در آنجا تجارت می کرد ، سپس به حضرموت بازگشت. در سال 1292 هجری قمری و در آنجا اقامت داشت و اصلاحات و رهبری علمی خود را ادامه داد ، اما با آزارهای شدید و فشار شدید برخی از بستگان و افراد ثروتمند و قدرتمند مواجه شد.به همین دلیل ، باتریم در سال 1302 هجری قمری مجبور به مهاجرت به خارج شد.
او در بسیاری از کشورهای متمدن عربی و غیرعربی برای انجام مراسم حج ، مطالعه وضعیت و تجارت تجاری و شخصی سفرها و تورهایی داشته است. اولین سفر به حجاز ، جوانی در سال 1286 هجری قمری در همان سال و چندی در مکه زندگی نکرد و با علما و بزرگان حجاز ، از جمله فاضل پاشا امیر ظفر ، احمد زینی دهلان و دیگران تماس گرفت و سپس به طارم اقامتگاه خود را با مشرف به آنجا گذراند و در سال 1288 هجری قمری به عدن ، یمن ، لهج ، و سپس به شرق دور ، اندونزی و مالایی رفت ، جایی که جوامع عرب حضرامی در آنجا ساکن هستند ، و در آنجا تجارت می کرد ، سپس به حضرموت بازگشت. در سال 1292 هجری قمری و در آنجا اقامت داشت و اصلاحات و رهبری علمی خود را ادامه داد ، اما با آزارهای شدید و فشار شدید برخی از بستگان و افراد ثروتمند و قدرتمند مواجه شد.به همین دلیل ، باتریم در سال 1302 هجری قمری مجبور به مهاجرت به خارج شد.


وی پس از خروج از تریم به کشورهای زیادی از جمله شرق آفریقا ، مصر ، شام و سپس ترکیه سفر کرد و سلطان عبدالحمید به او شمشیری هدیه داد و وسام المجيدي نیز به تقلید از سلطان مدال به او اهدا کرد. او در حیدرآباد ، دکن ، در هند ، یکی از مهاجران قوم خود را دید و با او نزد جامعه بزرگی از قوم حضرمی که در آنجا زندگی می کردند رفت و بیش از بیست سال در آنجا زندگی کرد و خانواده دیگری را برای خود در حضراموت ایجاد کرد و مرکز امیدها و آرزوهای همه و رهبر علمی و ادبی آنها بود. در طول سفرهای خود ، او مورد محبت ، احترام و تبادل تحقیقات علمی و بحث های ادبی با بزرگان کشورشان قرار گرفت.
وی پس از خروج از تریم به کشورهای زیادی از جمله شرق آفریقا ، مصر ، شام و سپس ترکیه سفر کرد و سلطان عبدالحمید به او شمشیری هدیه داد و وسام المجيدي نیز به تقلید از سلطان مدال به او اهدا کرد. او در حیدرآباد ، دکن ، در هند ، یکی از مهاجران قوم خود را دید و با او نزد جامعه بزرگی از قوم حضرمی که در آنجا زندگی می کردند رفت و بیش از بیست سال در آنجا زندگی کرد و خانواده دیگری را برای خود در حضراموت ایجاد کرد و مرکز امیدها و آرزوهای همه و رهبر علمی و ادبی آنها بود. در طول سفرهای خود ، او مورد محبت ، احترام مردم و شخصیتی علمی برای تبادل تحقیقات علمی و بحث های ادبی با بزرگان کشورشان قرار گرفت.


با وجود این ، او همیشه در آرزوی سرزمین مادری خود است و نگران دوری از خود است ، بنابراین در سال 1332 هجری قمری ، پس از مدتها غیبت ، به حضرموت بازگشت و مورد استقبال مردمی و دولتی قرار گرفت و با احترام و احترام روبرو شد. پس از حدود دو سال به حیدرآباد رفت تا خانواده خود را به حضرموت منتقل کند ، اما شرایط جنگ جهانی اول مانع از آن شد.
با وجود این ، او همیشه دلتنگ و در آرزوی سرزمین مادری خود بود؛ بنابراین در سال 1332 هجری قمری ، پس از مدتها غیبت ، به حضرموت بازگشت و مورد استقبال مردمی و دولتی قرار گرفت و با احترام و احترام روبرو شد. پس از حدود دو سال به حیدرآباد رفت تا خانواده خود را به حضرموت منتقل کند ، اما شرایط جنگ جهانی اول مانع از آن شد.


=اشعار او=
=اشعار او=
در شعر ابن شهاب پدیده های متعددی از جمله لطافت ، فصاحت ، فحاشی و هنر وجود دارد و او مانند شاعرانی است که قرن ها پیش به زبان عربی پیش از او بوده اند و مانند شاعران عصر خود است که ستایش خود را با چرخش سنتی و معنی مداح آغاز می کنند. ، اما هزینه ای ندارد. وی در شعر خود به زنان و موقعیت کلی وی در مورد آنها پرداخت ، موضعی که عدالت و انصاف در آنچه دارند و بر آنها مطابق با نظام هایی که اسلام در جامعه وضع کرده بود ، مورد بررسی قرار داد. ما همچنین اشعار و هجا های زیادی را در دیوان او می بینیم که در آن او دعوا و بیماری های فرقه ای اجتماعی را درمان می کند. او به عشق اهل بیت ، یعنی امام علی و فرزندانش ، ارادت داشت و در اشعار خود آنها را بسیار ستایش می کرد و از همه کسانی که با آنها دشمن بودند متنفر بود. محبوبیت شعرهای او از گویایی و شکوه شعرهای او کم نیست و در زبان محلی حضرمی "شعر آهومینه" نامیده می شود و بسیاری از آنها وجود دارد ، اما انتشار آنها در زندگی او توصیه نمی شود ، و بیشتر آنها در اوج شکوفایی خود گفته اند. جوانان تنها تعدادی را ترک کردند که مردم در حضرموت و مهاجره با آنها سر و کار داشتند.
در شعر ابن شهاب پدیده های متعددی از جمله لطافت ، فصاحت و هنر وجود دارد. او در فصاحت چونان شاعران عرب در قرن های پیش و در شیوه سرایش و متد روز مانند شاعران عصر خود است. او در شعر خود به زنان و جایگاه اجتماعی او اهتمام داشت و از موضع عدل و انصاف و مطابق با موازین اسلامی به آن می پرداخت.
 
همچنین اشعار و هجا های زیادی در دیوان او وجود دارد که در آن به اصلاح جنگ و اختلاف و بیماری های فرقه ای و مشکلات اجتماعی پرداخته است. او به اهل بیت ، یعنی امام علی و فرزندانش ارادت داشت و در اشعار خود آنها را بسیار ستایش می کرد و از همه کسانی که با آنها دشمن بودند متنفر بود.
 
اما شعرهای او به زبان محلی که در گویش حضرمی به "الأشعار الحمينية" نام دارند و تعداد آن بسیار است، در لطافت و بلاغت و محتوا از اشعار فصیح و حکیمانه او چیزی کم ندارد. اما در اواخر عمرش تمایلی به نشر آنها نداشت هرچند بیشتر آنها را در عنفوان جوانی سروده بود و باقی مانده آن همان بود که مردم حضرموت آن را حفظ کرده بودند و دهان به دهان نقل می کردند.


=کتابهای او=
=کتابهای او=
خط ۱۳۷: خط ۱۴۰:


=هیاهو و طبقه بندی درباره معاویه بن ابی سفیان=
=هیاهو و طبقه بندی درباره معاویه بن ابی سفیان=
وی در مناقشه بر معاویه بن ابی سفیان در بین علمای حضرموت و سپس در میان علمای اسلام نقش برجسته ای داشت.او شاگرد خود محمد بن عقیل بن یحیی را سرود.تحت نظارت او بر کتاب "نصیحت کافی برای کسانی که از معاویه مراقبت می کنند" و انتشار آن ، سر و صدایی در اطراف او ایجاد شد زیرا او قضاوت مخالفت معاویه با اصول اسلام و عدم همراهی وی را قضاوت کرد. توسط پارلمان دولت ترکیه عثمانی برای مصادره نسخه های این کتاب صادر شد. یکی از برجسته ترین کسانی که یکی از دوستان ابن شهاب و یکی از اعضای قبیله اش ، حسن بن علوی بن شهاب الدین ، ​​با کتابی به نام "طلسم شفابخش از سموم توصیه کافی" به آنها پاسخ داد. سعی کرد همراهی معاویه و اینکه او یکی از افراد شایسته و عدالتخواه است را اثبات کند ، اما ابوبکر بن شهاب با کتابی به نویسنده رقیه پاسخ داد که او لزوم رژیم غذایی را از آثار مضر رقیه نامیده است. "همه از این رو ، انقلابی علیه دو پسر عقیل و شهاب ایجاد شد ، نویسندگان این دو کتاب ، همانطور که اکثر فقها و صوفیان حضرموت به توصیه و رژیم غذایی مناسب اعتراض کردند و آنها را جزو کتابهای مضر دانستند که عقاید عقاید را مسموم کرد. ایجاد کرده و آن را با رنگ بدعت و طرد آمیخته است.
وی در مناقشه بر معاویه بن ابی سفیان در بین علمای حضرموت و سپس در میان علمای اسلام نقش برجسته ای داشت. شاگرد او محمد بن عقیل بن یحیی تحت نظارت او کتاب «النصائح الكافية لمن يتولى معاوية» و انتشار آن ، سر و صدا ایجاد کرد؛ زیرا او مخالفت معاویه با اصول اسلام و عدم همراهی وی را قضاوت کرد. توسط پارلمان دولت ترکیه عثمانی برای مصادره نسخه های این کتاب صادر شد. یکی از برجسته ترین کسانی که یکی از دوستان ابن شهاب و یکی از اعضای قبیله اش ، حسن بن علوی بن شهاب الدین ، ​​با کتابی به نام "طلسم شفابخش از سموم توصیه کافی" به آنها پاسخ داد. سعی کرد همراهی معاویه و اینکه او یکی از افراد شایسته و عدالتخواه است را اثبات کند ، اما ابوبکر بن شهاب با کتابی به نویسنده رقیه پاسخ داد که او لزوم رژیم غذایی را از آثار مضر رقیه نامیده است. "همه از این رو ، انقلابی علیه دو پسر عقیل و شهاب ایجاد شد ، نویسندگان این دو کتاب ، همانطور که اکثر فقها و صوفیان حضرموت به توصیه و رژیم غذایی مناسب اعتراض کردند و آنها را جزو کتابهای مضر دانستند که عقاید عقاید را مسموم کرد. ایجاد کرده و آن را با رنگ بدعت و طرد آمیخته است.


=مرگ او=
=مرگ او=