پرش به محتوا

صبر: تفاوت میان نسخه‌ها

۴۲۸ بایت حذف‌شده ،  ‏۲۳ اکتبر ۲۰۲۱
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۳: خط ۱۳:
|}
|}
</div>
</div>
صبر، عبارت است از ثَبات نفس و اطمینان آن و مضطرب نگشتن و مقاومت کردن در بلایا و مصایب، به گونه‌ای که سینه انسان تنگ نشود و خاطرش پریشان نگردد. در فرهنگ اخلاقی، صبر عبارت است از وادار نمودن نفس به انجام آنچه که عقل و شرع اقتضا می‌کنند و باز داشتن از آنچه عقل و شرع نهی می‌کنند.
صبر، عبارت است از ثَبات نفس و اطمینان آن و مضطرب نگشتن و مقاومت کردن در بلایا و مصایب، به گونه‌ای که سینه انسان تنگ نشود و خاطرش پریشان نگردد. در فرهنگ اخلاقی، صبر عبارت است از وادار نمودن نفس به انجام آنچه که عقل و شرع اقتضا می‌کنند و باز داشتن از آنچه عقل و شرع نهی می‌کنند <ref>زیبدی، مرتضی، تاج العروس، ج۷، ص۷۱.</ref>.   




خط ۲۰: خط ۲۰:
عام‌ترین و مهم‌ترین صفت انسانی بازدارنده صبر است. صبر در لغت عرب به معنای خویشتن‌داری، حبس و در تنگنا و محدودیت قرار دادن است.  
عام‌ترین و مهم‌ترین صفت انسانی بازدارنده صبر است. صبر در لغت عرب به معنای خویشتن‌داری، حبس و در تنگنا و محدودیت قرار دادن است.  


و برخی نیز آن را بازداشتن نفس از اظهار بی‌تابی و بی‌قراری دانسته‌اند.  
و برخی نیز آن را بازداشتن نفس از اظهار بی‌تابی و بی‌قراری دانسته‌اند.<ref>جوهری، اسماعیل بن حماد، صحاح اللغة، ح ۲، ص۷۰۶.</ref>.
[۴]
[۵]




 
= معنای اصطلاحی =
معنای اصطلاحی


در فرهنگ اخلاقی، صبر عبارت است از وادار نمودن نفس به انجام آنچه که عقل و شرع اقتضا می‌کنند و باز داشتن از آنچه عقل و شرع نهی می‌کنند.  
در فرهنگ اخلاقی، صبر عبارت است از وادار نمودن نفس به انجام آنچه که عقل و شرع اقتضا می‌کنند و باز داشتن از آنچه عقل و شرع نهی می‌کنند.  
خط ۳۹: خط ۳۶:




تفاوت انظلام با صبر
= تفاوت انظلام با صبر =




خط ۴۸: خط ۴۵:




ضرورت صبر در نظام اخلاقی اسلام
= ضرورت صبر در نظام اخلاقی اسلام =




خط ۴۲۷: خط ۴۲۴:
=منابع=
=منابع=


۱. ↑ زیبدی، مرتضی، تاج العروس، ج۷، ص۷۱.   
 
۲. ↑ راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، ص۲۷۳، تحقیق صفوان عدنان داودی، دمشق بیروت، دارالعلم الدارالشامیة، ۱۴۱۲ق، چاپ اول.   
 
۳. ↑ ابن منظور، محمد بن ‌مکرم‌، لسان‌العرب‌، ج‌۴، ص۴۳۸، بیروت‌، دارصادر، ۱۴۱۴ق‌، چاپ سوم.   
۴. ↑ جوهری، اسماعیل بن حماد، صحاح اللغة، ح ۲، ص۷۰۶.   
۵. ↑ طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ج۲، ص۱۰۰۴.     
۵. ↑ طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ج۲، ص۱۰۰۴.     
۶. ↑ راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات، ص۴۷۴.     
۶. ↑ راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات، ص۴۷۴.