۸۷٬۸۱۰
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
<div class="wikiInfo">[[پرونده:علی شریعتی.jpg |جایگزین=علی شریعتی|علی شریعتی]] | <div class="wikiInfo">[[پرونده:علی شریعتی.jpg |جایگزین=علی شریعتی|علی شریعتی]] | ||
خط ۹: | خط ۸: | ||
|علی شریعتی مَزینانی | |علی شریعتی مَزینانی | ||
|- | |- | ||
|مشهور | |مشهور | ||
|علی مَزینانی • علی شَریعَتی • دکتر شریعتی • دکتر علی شریعتی | |علی مَزینانی • علی شَریعَتی • دکتر شریعتی • دکتر علی شریعتی | ||
|- | |- | ||
|زادگاه | |زادگاه | ||
|سبزوار • مَزینان • روستای کاهک | |سبزوار • مَزینان • روستای کاهک | ||
|- | |- | ||
|زادگاه | |زادگاه | ||
|1312 | |1312 | ||
|- | |- | ||
|محل زندگی | |محل زندگی | ||
خط ۴۸: | خط ۴۷: | ||
</div> | </div> | ||
'''دکتر على شریعتی''' | '''دکتر على شریعتی''' در سال ۱۳۱۲ در مزينان از توابع سبزوار در خانوادهای مذهبی چشم به جهان گشود. پدر او استاد [[محمد تقی شریعتی]] مردی پاک و پارسا و عالم به علوم نقلی و عقلی و استاد دانشگاه [[مشهد]] بود. | ||
علی شریعتی در سال 1337 پس از دریافت لیسانس در رشته ادبیات فارسی چون شاگرد اول رشته شده بود، برای ادامه تحصیل به [[فرانسه]] فرستاده شد. | علی شریعتی در سال 1337 پس از دریافت لیسانس در رشته ادبیات فارسی چون شاگرد اول رشته شده بود، برای ادامه تحصیل به [[فرانسه]] فرستاده شد. | ||
خط ۵۷: | خط ۵۶: | ||
=شریعتی در یک نگاه= | =شریعتی در یک نگاه= | ||
علی | علی مزینانی مشهور به شریعتی و دکتر شریعتی ۲ آذر ۱۳۱۲ش در روستای کاهک از توابع [[سبزوار]] زاده شد. <ref>اسفندیاری، شعله بیقرار، ۱۳۹۰ش، ص ۲۰۴</ref> پدرش محمدتقی شریعتی موسس کانون نشر حقایق اسلامی و مفسر نوگرای قرآن و جد پدریاش آخوند ملاقربانعلی از شاگردان [[ملاهادی سبزواری]] بوده است. <ref>«استاد محمدتقی شریعتی مدافع...»، مصاحبه با عبدالکریم، محمود و محمدتقی شریعتی، در کیهان فرهنگی، بهمن ۱۳۶۳، ص ۷</ref> | ||
شریعتی تحصیلات دوره دبستان و دبیرستان را در مشهد گذراند و در سال ۱۳۳۱ش پس از پایان دوره دانشسرا به معلمی پرداخت. دوره کارشناسی رشته زبان و ادبیات فارسی را در سال ۱۳۳۷ش در دانشگاه مشهد به اتمام رساند. سال ۱۳۳۸ش با استفاده از بورس دولتی برای ادامه تحصیل به [[پاریس]] رفت و در سال ۱۳۴۲ش از دانشگاه پاریس درجه دکترا گرفت. رساله دکترای علی شریعتی ترجمه و حاشیه بر نسخهای خطی با عنوان «فضائل البلخ صفی الدین» بوده است. <ref>خسروپناه، آسیبشناسی دینپژوهی معاصر، ۱۳۸۹ش، ص ۱۹۷</ref> | |||
او در سال ۱۳۳۷ش و پیش از اتمام دوره کارشناسی در دانشگاه | او در سال ۱۳۳۷ش و پیش از اتمام دوره کارشناسی در دانشگاه مشهد با فاطمه (پوران) شریعت رضوی ازدواج کرد. شریعتی از سال ۱۳۳۸ تا ۱۳۵۰ صاحب چهار فرزند شد؛ احسان، سوسن، سارا، و مونا. <ref>اسفندیاری، شعله بیقرار، ۱۳۹۰ش، ص ۲۰۷-۲۱۱</ref> | ||
شریعتی در سال ۱۳۴۳ به [[ایران]] بازگشت و به دلیل فعالیتهای سیاسی علیه [[دولت پهلوی]] در خارج از | شریعتی در سال ۱۳۴۳ به [[ایران]] بازگشت و به دلیل فعالیتهای سیاسی علیه [[دولت پهلوی]] در خارج از ایران شش ماه زندانی شد. <ref>خسروپناه، آسیبشناسی دینپژوهی معاصر، ۱۳۸۹ش، ص ۱۹۷</ref> او در سال ۱۳۴۵ش با عنوان دانشیار [[تاریخ اسلام]] در دانشگاه مشهد به تدریس پرداخت. <ref>خسروپناه، آسیبشناسی دینپژوهی معاصر، ۱۳۸۹ش، ص ۱۹۷</ref> درسهای [[اسلامشناسی]] شریعتی در همین مقطع ایراد شده است. از سال ۱۳۴۷ تا ۱۳۵۱ش یکی از اصلیترین سخنرانان [[حسینیه ارشاد]] در [[تهران]] بود و سخنرانیهای او با استقبال بسیار زیاد (و بر اساس برخی گزارشها، بیسابقه) جوانان و دانشجویان مواجه شد. <ref>اسفندیاری، شعله بیقرار، ۱۳۹۰ش، ص ۲۱۰</ref> او سه بار به همراه کاروان حسینیه ارشاد به سفر [[حج]] رفت. <ref>اسفندیاری، شعله بیقرار، ۱۳۹۰ش، ص ۲۱۰-۲۱۱</ref> | ||
او پس از تعطیلی حسینیه ارشاد در سال | او پس از تعطیلی حسینیه ارشاد در سال ۱۳۵۱ش چند ماه زندگی مخفیانه داشت و سپس با معرفی خود به زندان رفت. <ref>اسفندیاری، شعله بیقرار، ۱۳۹۰ش، ص ۲۱۴</ref> پس از آزادی در آخرین روزهای ۱۳۵۳ تا ۱۳۵۶ش زیرنظر [[ساواک]] در تهران زندگی میکرد و امکان فعالیت، سخنرانی و انتشار کتابهایش را نداشت. <ref> اسفندیاری، شعله بیقرار، ۱۳۹۰ش، ص ۲۱۶</ref> | ||
علی شریعتی سرانجام ۲۶ اردیبهشت ۱۳۵۶ از ایران خارج شد | علی شریعتی سرانجام ۲۶ اردیبهشت ۱۳۵۶ از ایران خارج شد و ۲۹ خرداد در [[لندن]] درگذشت. روزنامههای اطلاعات و کیهان، در ۳۱ خرداد ۱۳۵۶ش مرگ شریعتی را ناشی از سکته قلبی دانستند و اعلام کردند او برای درمان ناراحتی چشم و کسالت قلبی به [[انگلستان]] رفته است. <ref>اسفندیاری، شعله بیقرار، ۱۳۹۰ش، ص ۲۱۹</ref> نزدیکان شریعتی هر گونه بیماری قلبی او را ردّ کردهاند. <ref>اسفندیاری، شعله بیقرار، ۱۳۹۰ش، ص ۲۱۹</ref> برخی نیروهای انقلابی درگذشت شریعتی را [[شهادت]] خواندند و بسیاری او را معلم شهید خطاب میکردهاند. <ref> اسفندیاری، شعله بیقرار، ۱۳۹۰ش، ص ۱۸۳-۱۹۶</ref> | ||
شریعتی سرانجام ۵ تیر | شریعتی سرانجام ۵ تیر ۱۳۵۶ش با حضور [[امام موسی صدر]] و نزدیکانش در [[زینبیه دمشق]] و در نزدیکی حرم [[حضرت زینب (س)]] دفن شد. <ref> اسفندیاری، شعله بیقرار، ۱۳۹۰ش، ص ۲۲۰</ref> | ||
=اندیشههای شریعتی= | =اندیشههای شریعتی= | ||
شریعتی یکی از متفکران [[مسلمان]] بود و در عین | شریعتی یکی از متفکران [[مسلمان]] بود و در عین حال رویکردی نقادانه نسبت به برخی از باورهای مذهبی داشت. او بهطور خاص [[تشیع صفوی]] <ref>شریعتی، علی، تشیع علوی و تشیع صفوی، انتشارات حسینیه ارشاد</ref> را مظهر سنت مسخ شده میداند و آن را توأم با اسارتپذیری، [[خرافه]]، [[تقلید]] و جبرگرایی معرفی میکرد. <ref> پدرام، مسعود (تیر ۱۳۷۶)، «قدر شریعتی»، ماهنامه ایران فردا (شماره ۳۴)، ص. صفحه ۲۳</ref> | ||
وی همچنین از نگاه سطحی به مدرنیته نیز انتقاد میکرد و معتقد بود که راه پیشرفت و ترقی ملتهای شرقی، متفاوت از راهی است که غرب پیمودهاست. <ref>پدرام، مسعود (تیر ۱۳۷۶)، «قدر شریعتی»، ماهنامه ایران فردا (شماره ۳۴)، ص. صفحه ۲۳</ref> البته استفاده آگاهانه از تجربیات مدرنیته در | وی همچنین از نگاه سطحی به مدرنیته نیز انتقاد میکرد و معتقد بود که راه پیشرفت و ترقی ملتهای شرقی، متفاوت از راهی است که غرب پیمودهاست. <ref>پدرام، مسعود (تیر ۱۳۷۶)، «قدر شریعتی»، ماهنامه ایران فردا (شماره ۳۴)، ص. صفحه ۲۳</ref> البته استفاده آگاهانه از تجربیات مدرنیته در غرب مورد پذیرش شریعتی قرار داشت. شریعتی [[محمدرضا حکیمی]] را به عنوان وصی خود جهت هرگونه دخل و تصرف در آثارش انتخاب کردهاست. <ref>اسفندیاری، محمد، راه خورشیدی، انتشارات دلیل ما، چاپ اول، ۱۳۸۲ش، تهران</ref> | ||
==نقد امپریالیسم== | ==نقد امپریالیسم== | ||
خط ۸۱: | خط ۸۰: | ||
زمانی که شریعتی مشغول ترجمه کتاب پنج سال جنگ [[الجزایر]] بود، در سه نامه به فانون به نقد نظریات وی در مورد کنار گذاشتن [[دین]] به عنوان ابزاری برای مبارزه با [[امپریالیسم]] غربی پرداخت. شریعتی بر خلاف فانون معتقد بود که مردم تنها در صورتی میتوانند با نظام امپریالیسم مبارزه کنند که نخست هویت فرهنگی خودشان را دریابند و هویت فرهنگی در برخی کشورها با سنتهای مذهبی پیوند خوردهاست. شریعتی شعار بازگشتن به اصل و پیشینه مذهبی خود را مطرح میکرد. <ref>ناصر قرگزلو، از انقلاب سفید تا انقلاب اسلامی، ص 87، پاریس 2006</ref> | زمانی که شریعتی مشغول ترجمه کتاب پنج سال جنگ [[الجزایر]] بود، در سه نامه به فانون به نقد نظریات وی در مورد کنار گذاشتن [[دین]] به عنوان ابزاری برای مبارزه با [[امپریالیسم]] غربی پرداخت. شریعتی بر خلاف فانون معتقد بود که مردم تنها در صورتی میتوانند با نظام امپریالیسم مبارزه کنند که نخست هویت فرهنگی خودشان را دریابند و هویت فرهنگی در برخی کشورها با سنتهای مذهبی پیوند خوردهاست. شریعتی شعار بازگشتن به اصل و پیشینه مذهبی خود را مطرح میکرد. <ref>ناصر قرگزلو، از انقلاب سفید تا انقلاب اسلامی، ص 87، پاریس 2006</ref> | ||
== | ==توحید== | ||
توحید از دیدگاه شریعتی چنانکه خود او مدعیست نه فقط یک تئوری کلامی اعتقادی و صرفاً یگانه پنداشتن [[خداوند]] که به منزله یک زیربنا و جهانبینی اعتقادیست. او توحید را به عنوان اصل اصیل [[یکتاپرستی]] عنوان میکند و در آثار اسلامشناسیاش از آن در مقابل [[شرک]] یاد میکند. | توحید از دیدگاه شریعتی چنانکه خود او مدعیست نه فقط یک تئوری کلامی اعتقادی و صرفاً یگانه پنداشتن [[خداوند]] که به منزله یک زیربنا و جهانبینی اعتقادیست. او توحید را به عنوان اصل اصیل [[یکتاپرستی]] عنوان میکند و در آثار اسلامشناسیاش از آن در مقابل [[شرک]] یاد میکند. | ||
خط ۹۱: | خط ۹۰: | ||
[نهضت [[ابراهیم]]] میخواهد به وسیله توحید، در عین حال که انسان را از نظر شناخت هستی بر گرد کانون واقعی و حقیقی عالم وجود بچرخاند، در عین حال بر گرد یک ملاک و یک زیربنای فکری، که اساس وحدت بشری و طبقاتی و نژادی را میسازد، بچرخاند، و سمبل هر دو کعبه است. <ref> «آثار دکتر شریعتی: توحید و شرک». وبگاه علی شریعتی.</ref> | [نهضت [[ابراهیم]]] میخواهد به وسیله توحید، در عین حال که انسان را از نظر شناخت هستی بر گرد کانون واقعی و حقیقی عالم وجود بچرخاند، در عین حال بر گرد یک ملاک و یک زیربنای فکری، که اساس وحدت بشری و طبقاتی و نژادی را میسازد، بچرخاند، و سمبل هر دو کعبه است. <ref> «آثار دکتر شریعتی: توحید و شرک». وبگاه علی شریعتی.</ref> | ||
== | ==سوسیالیسم== | ||
راه سوسیالیسم غیر دینی در ایران با تشکیل [[نهضت خداپرستان]] سوسیالیست که [[محمد نخشب]](از فعالان سیاسی مذهبی در حکومت پهلوی) از بنیانگذاران آن و شریعتی از شناختهترین چهرههای آن بود، به سمت جمع شدن با آموزههای اسلام باز شد. <ref>فردانیوز: نهضت خداپرستان سوسیالیست». پایگاه خبری تحلیلی فردانیوز.</ref> شریعتی در مقدمه مقالهای که در سال ۱۳۳۴ تحت عنوان مکتب واسطه نوشته مینویسد: «از میان مکتبهای ماتریالیسم و [[ایدئالیسم]]، [[اسلام]] روش مختص به خود را دارد و آن را میتوان رئالیسم نامید. رژیم اجتماعی و اقتصادی اسلام، سوسیالیسم عملی است که بر طرز فکر خداپرستی استوار میباشد و حد وسط میان دو رژیم فاسد [[کاپیتالیسم]] و کمونیسم میباشد.». <ref>نهضت خداپرستان سوسیالیست». پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی</ref> از این رو شریعتی، ابوذر، از اصحاب وفادار پیامبر را نمونه بارز یک سوسیالیست یکتاپرست میدانست که در برابر ستم حکومت ایستاد و به اعتراض برخاست. ترجمه کتاب [[ابوذر]] نوشته [[عبدالحمید جودة السحار]] از او در سنین جوانی است. <ref> «شریعتی و نهضت خداپرستان سوسیالیست». هفتهنامه تاریخ شفاهی</ref> | راه سوسیالیسم غیر دینی در ایران با تشکیل [[نهضت خداپرستان]] سوسیالیست که [[محمد نخشب]](از فعالان سیاسی مذهبی در حکومت پهلوی) از بنیانگذاران آن و شریعتی از شناختهترین چهرههای آن بود، به سمت جمع شدن با آموزههای اسلام باز شد. <ref>فردانیوز: نهضت خداپرستان سوسیالیست». پایگاه خبری تحلیلی فردانیوز.</ref> شریعتی در مقدمه مقالهای که در سال ۱۳۳۴ تحت عنوان مکتب واسطه نوشته مینویسد: «از میان مکتبهای ماتریالیسم و [[ایدئالیسم]]، [[اسلام]] روش مختص به خود را دارد و آن را میتوان رئالیسم نامید. رژیم اجتماعی و اقتصادی اسلام، سوسیالیسم عملی است که بر طرز فکر خداپرستی استوار میباشد و حد وسط میان دو رژیم فاسد [[کاپیتالیسم]] و کمونیسم میباشد.». <ref>نهضت خداپرستان سوسیالیست». پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی</ref> از این رو شریعتی، ابوذر، از اصحاب وفادار پیامبر را نمونه بارز یک سوسیالیست یکتاپرست میدانست که در برابر ستم حکومت ایستاد و به اعتراض برخاست. ترجمه کتاب [[ابوذر]] نوشته [[عبدالحمید جودة السحار]] از او در سنین جوانی است. <ref> «شریعتی و نهضت خداپرستان سوسیالیست». هفتهنامه تاریخ شفاهی</ref> | ||
خط ۹۷: | خط ۹۶: | ||
'''شریعتی چنین میگوید''': | '''شریعتی چنین میگوید''': | ||
سوسیالیسم | سوسیالیسم راستین که جامعهای بیطبقه میسازد بدون [[مذهب]] ممکن نیست؛ زیرا انسانها اگر به مرحلهای از رشد اخلاقی و کمال معنوی نرسند که بتوانند به خاطر برابری انسانها از حق خود چشم پوشند و به مرحلهٔ ماوراء مادی [[ایثار]] برسند، جامعهای برابر را نمیتوان ساخت؛ زیرا حقها هرگز برابر نیست و ماتریالیسم، جبراً به اندویدوئالیسم میانجامد و برعکس، مذهب نیز تا جامعهای از بند افزونطلبی مادی و استثمار و تضاد طبقاتی رها نشدهاست، نمیتواند تحقق یابد. چه، تنها در چنین جامعهای است که انسان رها شده از بند تنازع مادی، مجال آن را مییابد که از بیماری شیء شدن در نظام ماشینیسم و سرمایهداری، یا از خود بیگانه شدن در برابر بت پول و مصرف و گرگومیش شدن در رابطهٔ طبقاتی [نجات] یابد … | ||
و در نتیجه، تکامل ذاتی خود بپردازد و خلقوخوی خدا را گیرد و جانشین خدا در طبیعت گردد و اینها است دعوتهای نهایی مذهب، که تنها در جامعهای بیطبقه، که بر اساس «کتاب و ترازو و آهن» استوار است، نه جهل و تبعیض و ضعف، میتواند تحقق عینی یابد و تحقق توحید در زندگی بشری، این است. <ref> «مقالات دکتر شریعتی: اگر پاپ و مارکس نبودند». وبگاه علی شریعتی.</ref> | و در نتیجه، تکامل ذاتی خود بپردازد و خلقوخوی خدا را گیرد و جانشین خدا در طبیعت گردد و اینها است دعوتهای نهایی مذهب، که تنها در جامعهای بیطبقه، که بر اساس «کتاب و ترازو و آهن» استوار است، نه جهل و تبعیض و ضعف، میتواند تحقق عینی یابد و تحقق توحید در زندگی بشری، این است. <ref> «مقالات دکتر شریعتی: اگر پاپ و مارکس نبودند». وبگاه علی شریعتی.</ref> | ||
خط ۱۱۸: | خط ۱۱۷: | ||
</ref> | </ref> | ||
==امت و | ==امت و امامت== | ||
از دیگر نظریات عمده شریعتی نظریه | از دیگر نظریات عمده شریعتی نظریه امت به پیشوایی امامت است. بسیاری این نظریه را سرآغاز پیدایش [[ولایت فقیه]] میدانند. | ||
کتاب «امت و امامت» شریعتی به ویژه مورد انتقاد شدید تجدیدنظرطلبان بود، کتابی که در آن شریعتی رأی افراد ناآگاه جامعه را خوار شمرده و خواستار نوعی دموکراسی ارشاد شده برای جوامع عقبمانده تا دست یافتن آنها به سطح قابل قبولی از توسعه شده بود. به باور منتقدان، شریعتی با طرح بحث امت و امامت و بیاعتنایی به رأی تودهها، ناخواسته به توجیه نظریه ولایت فقیه در [[جمهوری اسلامی]] کمک کرده بود. <ref>دکتر شریعتی و ناکارآمدی انتخابات در جامعه نامتوازن». وبگاه بیبیسی فارسی</ref> | کتاب «امت و امامت» شریعتی به ویژه مورد انتقاد شدید تجدیدنظرطلبان بود، کتابی که در آن شریعتی رأی افراد ناآگاه جامعه را خوار شمرده و خواستار نوعی دموکراسی ارشاد شده برای جوامع عقبمانده تا دست یافتن آنها به سطح قابل قبولی از توسعه شده بود. به باور منتقدان، شریعتی با طرح بحث امت و امامت و بیاعتنایی به رأی تودهها، ناخواسته به توجیه نظریه ولایت فقیه در [[جمهوری اسلامی]] کمک کرده بود. <ref>دکتر شریعتی و ناکارآمدی انتخابات در جامعه نامتوازن». وبگاه بیبیسی فارسی</ref> | ||
خط ۱۲۹: | خط ۱۲۸: | ||
رهبری امت (امامت) متعهد نیست که همچون رئیسجمهور [[آمریکا]]، یا مسئول برنامه «شما و رادیو»، مطابق ذوق و پسند و سلیقه مشتریها عمل کند، و تعهد ندارد که تنها خوشی و شادی و برخورداری -در حد اعلا- به افراد جامعهاش ببخشد. بلکه میخواهد و متعهد است که در مستقیمترین راهها، با بیشترین سرعت و صحیحترین حرکت، جامعه را بسوی تکامل رهبری کند، حتی اگر این تکامل به قیمت رنج افراد باشد، البته رنجی که اکثریت، آگاهانه پذیرفتهاند، نه که بر آنها تحمیل کرده باشند. بدین ترتیب، «امامت» عبارت میشود از رسالت سنگین رهبری و راندن جامعه و فرد از «آنچه هست»، به سوی «آنچه باید باشد»، به هر قیمت ممکن، اما نه به «خواست شخصی امام»، بلکه بر اساس ایدئولوژی ثابتی که امام نیز بیشتر از هر فردی، تابع آن است و در برابرش مسئول! و از همینجا است که امامت از دیکتاتوری جدا میشود و رهبری فکری انقلابی با رهبری فردی استبدادی تضاد مییابد. <ref>«متن کتاب امت و امامت نوشته دکتر علی شریعتی». وپایگاه خبری تحلیلی هزار سنگر. بایگانیشده از اصلی در ۲۶ اکتبر ۲۰۱۳.</ref> | رهبری امت (امامت) متعهد نیست که همچون رئیسجمهور [[آمریکا]]، یا مسئول برنامه «شما و رادیو»، مطابق ذوق و پسند و سلیقه مشتریها عمل کند، و تعهد ندارد که تنها خوشی و شادی و برخورداری -در حد اعلا- به افراد جامعهاش ببخشد. بلکه میخواهد و متعهد است که در مستقیمترین راهها، با بیشترین سرعت و صحیحترین حرکت، جامعه را بسوی تکامل رهبری کند، حتی اگر این تکامل به قیمت رنج افراد باشد، البته رنجی که اکثریت، آگاهانه پذیرفتهاند، نه که بر آنها تحمیل کرده باشند. بدین ترتیب، «امامت» عبارت میشود از رسالت سنگین رهبری و راندن جامعه و فرد از «آنچه هست»، به سوی «آنچه باید باشد»، به هر قیمت ممکن، اما نه به «خواست شخصی امام»، بلکه بر اساس ایدئولوژی ثابتی که امام نیز بیشتر از هر فردی، تابع آن است و در برابرش مسئول! و از همینجا است که امامت از دیکتاتوری جدا میشود و رهبری فکری انقلابی با رهبری فردی استبدادی تضاد مییابد. <ref>«متن کتاب امت و امامت نوشته دکتر علی شریعتی». وپایگاه خبری تحلیلی هزار سنگر. بایگانیشده از اصلی در ۲۶ اکتبر ۲۰۱۳.</ref> | ||
== | ==مهدویت== | ||
شریعتی با نگرشی جامعهشناختی به مهدویت و [[اصل انتظار]] مینگرد، و انتظار مثبت را انتظاری نه انقیادبخش جامعه و به تعبیر خودش منفی که انتظار اعتراضی و عصیانکننده میداند. | شریعتی با نگرشی جامعهشناختی به مهدویت و [[اصل انتظار]] مینگرد، و انتظار مثبت را انتظاری نه انقیادبخش جامعه و به تعبیر خودش منفی که انتظار اعتراضی و عصیانکننده میداند. | ||
خط ۱۴۱: | خط ۱۴۰: | ||
[[رده:فعالان انقلاب اسلامی ایران]] | [[رده:فعالان انقلاب اسلامی ایران]] | ||
[[رده:روشنفکران دینی]] | [[رده:روشنفکران دینی]] | ||
<references /> |