۸۷٬۷۹۸
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۴: | خط ۱۴: | ||
</div> | </div> | ||
اندک مطالعه در وضع عمل حج به ما | اندک مطالعه در وضع عمل حج به ما مىفهماند که منظور مقدس شارع اسلام [از] تشریع حج این بوده که مسلمانان به یکدیگر نزدیکتر شوند و وسیله اى به وجود آید که مسلمانان اقطار عالم خواه ناخواه یکدیگر را در یک نقطه ملاقات کنند و پیوندشان محکمتر گردد. | ||
ممکن است بعضى افراد گمان کنند اینها فرضیاتى است که ما از پیش خود مىسازیم و | ممکن است بعضى افراد گمان کنند اینها فرضیاتى است که ما از پیش خود مىسازیم و مىبافیم، شارع اسلام چنین منظورهایى نداشته است. ازاینرو لازم است نصوص اسلامى را ذکر کنیم تا معلوم شود اینها مطالبى است که خود اسلام در هزار و چهارصد سال پیش گفته است. | ||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
یعنى همانا پروردگار شما یکى است، پدر شما یکى است، همه شما فرزندآدم هستید و آدم از خاک است، | یعنى همانا پروردگار شما یکى است، پدر شما یکى است، همه شما فرزندآدم هستید و آدم از خاک است، گرامىترین شما نزد خداوند باتقواترین شماست، عرب را بر عجم فضیلت نیست مگر به وسیله تقوا. | ||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
چرا اینجا را براى این اعلام انتخاب فرمود؟ براى اینکه تا دامنه قیامت که مراسم حج بپاست، مردم بیایند و به یاد توصیه هاى پیغمبر بزرگوارشان بیفتند و متنبه گردند و راه تفرق نپویند، دست یکدیگر را در اینجا به عنوان دوستى و برادرى بفشارند، موانع را از میان ببرند، قراردادها و پیمانها و | چرا اینجا را براى این اعلام انتخاب فرمود؟ براى اینکه تا دامنه قیامت که مراسم حج بپاست، مردم بیایند و به یاد توصیه هاى پیغمبر بزرگوارشان بیفتند و متنبه گردند و راه تفرق نپویند، دست یکدیگر را در اینجا به عنوان دوستى و برادرى بفشارند، موانع را از میان ببرند، قراردادها و پیمانها و مبادلههاى معنوى و مادى با هم برقرار کنند. | ||
این که مسلمانان به صورت ظاهر در مکه اجتماع کنند و دلهاشان نسبت به یکدیگر پر از کینه و عداوت باشد، مصداق کلام خداى متعال باشند: تَحْسَبُهُمْ جَمیعاً وَ قُلوبُهُمْ شَتّى <ref>حشر/ 14</ref>. (مىپندارى آنها با هم اند و حال آنکه دلهاشان پراکنده است) و مصداق کلام على علیه السلام بوده باشند: ایُّهَا النّاسُ الْمُجْتَمَعَةُ ابْدانُهُمُ الْمُخْتَلَفَةُ اهْواؤُهُمْ <ref>نهج البلاغه، خطبه 29</ref>. (اى مردمى که بدنهاشان در یک جا جمع شده اما | این که مسلمانان به صورت ظاهر در مکه اجتماع کنند و دلهاشان نسبت به یکدیگر پر از کینه و عداوت باشد، مصداق کلام خداى متعال باشند: تَحْسَبُهُمْ جَمیعاً وَ قُلوبُهُمْ شَتّى <ref>حشر/ 14</ref>. (مىپندارى آنها با هم اند و حال آنکه دلهاشان پراکنده است) و مصداق کلام على علیه السلام بوده باشند: ایُّهَا النّاسُ الْمُجْتَمَعَةُ ابْدانُهُمُ الْمُخْتَلَفَةُ اهْواؤُهُمْ <ref>نهج البلاغه، خطبه 29</ref>. (اى مردمى که بدنهاشان در یک جا جمع شده اما خواستهها و آرزوها و هدفهاشان از هم جداست)، این گونه اجتماعى منظور اسلام نیست، حج براى چنین اجتماعى نیست، خداوند به چنین اجتماعى به نظر رحمت نمىنگرد. | ||
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
یکى از کارهاى پسندیدهاى که در دنیاى امروز معمول است این است که افرادى که در یک محفل و یا کنگره براى اولین بار با هم آشنا | یکى از کارهاى پسندیدهاى که در دنیاى امروز معمول است این است که افرادى که در یک محفل و یا کنگره براى اولین بار با هم آشنا مىشوند کارتهاى خود را مبادله مىکنند، اسم و آدرس یکدیگر را یاد مىگیرند. این کار وسیله مىشود که بعدها با هم نامه مبادله کنند، از کارهاى یکدیگر آگاه شوند، آثار و تألیفات خود یا آثار و تألیفات مورد علاقه خود را براى یکدیگر بفرستند. بدیهى است که این کارها پیوندها را محکم مىکند. | ||
خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
3. على علیه السلام در کلمات خود ضمن بیان فلسفه پاره اى از مقررات اسلامى، درباره حج مىفرماید: وَ الْحَجَّ تَقْوِیَةً لِلدّینِ (یا تَقْرِبَةً لِلدّینِ) <ref>نهج البلاغه، كلمات قصار، حكمت 244</ref> | 3. على علیه السلام در کلمات خود ضمن بیان فلسفه پاره اى از مقررات اسلامى، درباره حج مىفرماید: وَ الْحَجَّ تَقْوِیَةً لِلدّینِ (یا تَقْرِبَةً لِلدّینِ) <ref>نهج البلاغه، كلمات قصار، حكمت 244</ref> | ||
یعنى فلسفه حج تقویت دین است (یا فلسفه حج نزدیک کردن پیروان دین است). به هر حال منظور یکى است. اگر مفهوم کلام این باشد که فلسفه حج تقویت دین است، منظور این است که با اجتماع حج روابط مسلمانان محکمتر مىشود و ایمان مسلمانان نیرومندتر | یعنى فلسفه حج تقویت دین است (یا فلسفه حج نزدیک کردن پیروان دین است). به هر حال منظور یکى است. اگر مفهوم کلام این باشد که فلسفه حج تقویت دین است، منظور این است که با اجتماع حج روابط مسلمانان محکمتر مىشود و ایمان مسلمانان نیرومندتر مىگردد و به این وسیله اسلام نیرومندتر مىگردد. | ||
خط ۶۵: | خط ۶۵: | ||
از قدیم معمول بوده است که گروههایى که با یکدیگر به جنگ | از قدیم معمول بوده است که گروههایى که با یکدیگر به جنگ مىپرداخته اندهرکدام پرچم مخصوص به خود داشتهاند و در زیر آن گرد مىآمده اند. پرچم رمز بقا و استقلال و مقاومت آنها به شمار مىآمده است. برافراشته بودن آن دلیل حیات جمعى آنها بوده است و افتادن و خوابیدن آن علامت شکست آنها بوده است. دلیر و دلاورترین آنها نامزد به دست گرفتن پرچم بوده است، گردان و دلاوران دور او را مىگرفتند که برافراشته بماند. | ||
برعکس دشمن کوشش مىکرد که پرچم را بخواباند. پرچم مقدس و محترم بود. امروز نیز پرچم رمز استقلال و وحدت و شخصیت مستقل ملتها و کشورهاست. هر کشورى از خود پرچم و علامتى دارد و آن را مقدس مىشمارد و احیاناً به آن سوگند مىخورد. | |||
امیر المؤمنین | امیر المؤمنین مىفرماید: «کعبه پرچم اسلام است» یعنى همان طورى که پرچمها رمز اتحاد و یگانگى جمعیتها و نشانه همبستگى آنهاست و برپا بودن آن علامت حیات آنهاست، کعبه براى اسلام اینچنین است. | ||
خط ۷۷: | خط ۷۷: | ||
از اینجا | از اینجا مىتوانیم بفهمیم که منظور اسلام این نبوده که مردم ندانسته و نفهمیده بروند به مکه و فقط یک سلسله مناسک که براى خود آنها نامفهوم است بجا آورند. | ||
منظور اصلى این است که تحت لواى کعبه یعنى همان | منظور اصلى این است که تحت لواى کعبه یعنى همان خانهاى که اولین بار در میان بشر براى پرستش خداى یگانه بنا شد، به صورت یک قوم واحد و ملت واحد و همعزم و همرزم گرد آیند. شعار اصلى و اساسى اسلام «توحید» است. کعبه خانه توحید است. قرآن کریم مىفرماید: «انَّ اوَّلَ بَیْتٍ وُضِعَ لِلنّاسِ لَلَّذى بِبَکَّةَ مُبارَکاً» یعنى اولین خانهاى که براى مردم نهاده شد همان است که در سرزمین مکه است. | ||
==منبع== | ==منبع== |