confirmed، مدیران
۳۷٬۳۰۴
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
مرگ از نظر بالینی به ایستادن ضربان قلب، توقف دم و بازدم و از کار افتادن کامل مغز گفته میشود، اما منظر فلسفی تعریف ما از مرگ بر مبنای دیگری استوار است: رسیدن به یک مرحله بیبازگشت. | مرگ از نظر بالینی به ایستادن ضربان قلب، توقف دم و بازدم و از کار افتادن کامل مغز گفته میشود، اما منظر فلسفی تعریف ما از مرگ بر مبنای دیگری استوار است: رسیدن به یک مرحله بیبازگشت. | ||
=علل ترس از مرگ= | |||
علت ترس از مرگ چند چیز است: | |||
۱- نشناختن ماهیت مرگ و فنا پنداری آن | |||
۲- گناه و ذخیره ساختن آتش برای خود | |||
۳- وابستگی و محبت مفرط به دنیا و تعلقات دنیوی. | |||
==ابوذر غفاری== | |||
در روایت است که از [[ابوذر غفاری]] پرسیدند: چرا از مرگ میترسیم؟ فرمودند: «لانکم عمرتم الدنیا و اخربتم الاخره . زیراشما دنیای خود را آباد و آخرت را ویران ساختید» . <ref>بحارالانوار،ج۶،ص۱۳۷،حدیث ۴۲ </ref> | |||
یعنی به جای برقراری موازنه بین دنیا و آخرت بیشترین تلاش خود رامصروف خواستهای گذران دنیا ساختید و از تلاش برای آباد سازی جهان آخرت با اعمال صالحه و ترک گناه دست کشیدید.در نتیجه چون مرگ در رسد از آبادانگاه خود به ویرانکده سیئات میروید. در حالی که اگر آن را آباد میساختید به مرگ مشتاقو علاقهمند بودید. | |||
==کلام حضرت علی (ع)== | |||
چنان که [[امیرالمؤمنین(ع)]] فرمودند: «فوالله لابن ابی طالب انس بالموت من الطفل بثدیی امه؛ به خدا قسم!مرگ برای علی گواراتر از پستانهای مادر برای کودک است». <ref> بحار الانوار،ج۷۱،ص۷۵ </ref> | |||
=پانویس= | =پانویس= |