confirmed، مدیران
۳۷٬۲۸۶
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۷۴: | خط ۷۴: | ||
چرا ز خواب و ز طرار می نیازاری؟ چرا ازو که خبر میکند کنی آزار؟ <ref> مولوی ، جلالالدین محمد ، ديوان كبير شمس، طلايه - تهران، چاپ: اول، 1384. غزل 1134</ref> | چرا ز خواب و ز طرار می نیازاری؟ چرا ازو که خبر میکند کنی آزار؟ <ref> مولوی ، جلالالدین محمد ، ديوان كبير شمس، طلايه - تهران، چاپ: اول، 1384. غزل 1134</ref> | ||
=انواع مرگ= | =انواع مرگ= | ||
مرگ گونههای متعدّدی دارد: مرگ طبیعی، مرگ ناگهانی یا مفاجات و [[مرگ انتحاری]] و [[شهادت]] که مرگ در [[جهاد]] با دشمنان خدا و برترین گونه مرگ است. <ref> بحارالانوار، ج۹۷، ص۸</ref> | مرگ گونههای متعدّدی دارد: مرگ طبیعی، مرگ ناگهانی یا مفاجات و [[مرگ انتحاری]] و [[شهادت]] که مرگ در [[جهاد]] با دشمنان خدا و برترین گونه مرگ است. <ref> بحارالانوار، ج۹۷، ص۸</ref> | ||
=سکرات مرگ یعنی چه= | |||
این کلمه از ریشه «سُکر» است به معنای از کار افتادن عقل انسان. <ref> مفردات راغب، ص۲۳۶</ref> سکرات مرگ همان سختیهایی است که هنگام مرگ پیش میآیند و آدمی را سرگردان و حیران میکنند. <ref> مجمع البیان، ج۹، ص۲۴۰</ref> | |||
هر چند [[مؤمنین]] نیکوکار، پس از مرگ به جهانی پرنعمت و خوش میروند، امّا جدایی [[روح]] از بدن به گونه طبیعی سختیهایی میآورد. <ref>بحارالانوار، ج۶، ص۱۵۸</ref> | |||
از این رو، در [[روایات]] آمده است که انسان را سه روز بسیار سخت است: یکی آن گاه که به دنیا میآید و این جهان را میبیند و دیگر آن روز که میمیرد و مرگ را میبیند و سوم، آن روز که پا به میدان محشر مینهد. <ref>بحارالانوار، ج۶، ص۱۵۸</ref> | |||
=پانویس= | =پانویس= |