۲۱٬۸۹۸
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
<div class="wikiInfo">[[پرونده: | <div class="wikiInfo">[[پرونده:Seyyede-ghotb.jpg|جایگزین= سیدقطب |بندانگشتی| ابراهیم حسین شاذلی]] | ||
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |نام | {| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |نام | ||
!نام | !نام | ||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
سید قطب در سال ۱۹۲۵ در دانشگاه تربیت معلم ثبت نام کرد، پس از فراغت از تحصیل در سـال ۱۹۲۸ در مـؤسسهء دار العلوم ثبت نام کرد. | سید قطب در سال ۱۹۲۵ در دانشگاه تربیت معلم ثبت نام کرد، پس از فراغت از تحصیل در سـال ۱۹۲۸ در مـؤسسهء دار العلوم ثبت نام کرد. | ||
مساله قابل تامل این بود که حسن البنا نـیز در فـاصله سالهای ۱۹۲۳ و ۱۹۲۶ م در دارالعلوم درس خوانده بود و از همین جا نطفه آشنایی سید قطب با حسن البنا بـسته شـد. آشـنایی سید با حسن البنا سبب شد که او با درک عمیقی که از اسلام داشـت مـبارزه سیاسی و اجتماعی خویش را در قالبی صحیح پیریزی کند. | |||
سید قطب در سال ÷۹۳۳ برای ۱۶ سال به استخدام وزارت معارف عـمومی مـصر در آمد و مدتی هم بازرس وزارتخانه بود. | سید قطب در سال ÷۹۳۳ برای ۱۶ سال به استخدام وزارت معارف عـمومی مـصر در آمد و مدتی هم بازرس وزارتخانه بود. | ||
طی این مدت طرحهای زیادی بـرای اصـلاح سیستم آموزشی مصر ارائه داد که همواره به داخـل کـیسهی مـخصوص کاغذ باطله مقامهای ارشد او (که زمانی طه حسین نویسنده بزرگ یکی از آنها بود) انداخته شد. سید در زندگیاش یک ادیب نیز بـه شـمار میرفت و تا پایان [[جنگ جهانی دوم]] عمدتا نـقدهای ادبـی نـوشت، او سهم فعالی در مباحثات دهههای ۱۹۳۰ و ۱۹۴۰ داشت. سـبک کـوبندهاش او را به عنوان یک طرفدار اهل بحث و جدل"به ویژه علیه طه حـسین" مـعروف کرد. | |||
وی بیش از همه به شـاعری و نوشتن داستانهای کوتاه و بـلند عـلاقهمند بود. حداقل سه اثر او بـه نـامهای بچهء دهکده (طفل القریه)، رویاهای چهارگانه (الاطیاف اربعه)، خارها (الاشواک) به شرح زنـدگی خـود او مربوط میشد. سید در ۱۹۴۸ برای اقـامتی نـامحدود بـه آمریکا فرستاده شـد. ظـاهرا امید میرفت با طـرز تـفکری به طرفداری از آمریکا به مصر برگردد، اما این تجربه در عوض او را به اخوان المسلمین نـزدیکتر کـرد و در سال ۱۹۵۱ به عضویت اخوان درآمد. | وی بیش از همه به شـاعری و نوشتن داستانهای کوتاه و بـلند عـلاقهمند بود. حداقل سه اثر او بـه نـامهای بچهء دهکده (طفل القریه)، رویاهای چهارگانه (الاطیاف اربعه)، خارها (الاشواک) به شرح زنـدگی خـود او مربوط میشد. سید در ۱۹۴۸ برای اقـامتی نـامحدود بـه آمریکا فرستاده شـد. ظـاهرا امید میرفت با طـرز تـفکری به طرفداری از آمریکا به مصر برگردد، اما این تجربه در عوض او را به اخوان المسلمین نـزدیکتر کـرد و در سال ۱۹۵۱ به عضویت اخوان درآمد. | ||
خط ۶۸: | خط ۶۸: | ||
==دوره شک وتردید== | ==دوره شک وتردید== | ||
خـود سید قطب تصریح کرده که ده سال را در الحاد گذرانده است. در دوره احتمالا الحاد یا حداقل شک و تـردید (۵۳-۱۹۵۲) سید قطب بیشترین آثار ادبی و نقدیاش را نـوشته اسـت. وی در نوشتههای این دوره بسیاری مباحثی را که هیچ ارتباطی با اسلام نداشته مطرح کـرد. مـهمه الشـاعر که در سال ۱۹۳۲ چاپ شد معتقد است شاعر است که میتواند حقیقت و ارزشها را بـه بـشریت بـرساند نه پیامبر | خـود سید قطب تصریح کرده که ده سال را در الحاد گذرانده است. در دوره احتمالا الحاد یا حداقل شک و تـردید (۵۳-۱۹۵۲) سید قطب بیشترین آثار ادبی و نقدیاش را نـوشته اسـت. وی در نوشتههای این دوره بسیاری مباحثی را که هیچ ارتباطی با اسلام نداشته مطرح کـرد. مـهمه الشـاعر که در سال ۱۹۳۲ چاپ شد معتقد است شاعر است که میتواند حقیقت و ارزشها را بـه بـشریت بـرساند نه پیامبر صریحترین مدرکی که وضعیت فکری او را در این دوره باز میتاباند، مقالهایست کـه در ۱۷ مـه ۱۹۳۴ در مجله الاهرام و در آن به صراحتخواهان آن شد که مردم لخت مادرزاد زندگی کنند. | ||
صریحترین مدرکی که وضعیت فکری او را در این دوره باز میتاباند، مقالهایست کـه در ۱۷ مـه ۱۹۳۴ در مجله الاهرام و در آن به صراحتخواهان آن شد که مردم لخت مادرزاد زندگی کنند. | |||
خط ۸۷: | خط ۸۶: | ||
بعضی معتقدند که در فاصله ماهها پیش و پس از انقلاب ۱۹۵۲ سید قطب به طور منظم با ناصر ملاقات میکرد. اما زمانی که فـهمید "افسران آزاد" در پی تأسیس نظام اسلامی نیستند از آنان کناره گرفت. در سال ۱۹۴۵ پس از ترور نافرجام ناصر، سید قطب همراه گروهی پر شما از اخوان المسلمین به زندان افتاد و در سال ۱۹۵۵ پس از یک محاکمه به ۵۲ سال زندان با اعـمال شـاقه محکوم شد. شرایط بازگشت او نسبتا انعطافپذیر بود و به او امکان داد تا نوشتن کتاب"فی ضلال القران"را آغاز کرد. <br> | بعضی معتقدند که در فاصله ماهها پیش و پس از انقلاب ۱۹۵۲ سید قطب به طور منظم با ناصر ملاقات میکرد. اما زمانی که فـهمید "افسران آزاد" در پی تأسیس نظام اسلامی نیستند از آنان کناره گرفت. در سال ۱۹۴۵ پس از ترور نافرجام ناصر، سید قطب همراه گروهی پر شما از اخوان المسلمین به زندان افتاد و در سال ۱۹۵۵ پس از یک محاکمه به ۵۲ سال زندان با اعـمال شـاقه محکوم شد. شرایط بازگشت او نسبتا انعطافپذیر بود و به او امکان داد تا نوشتن کتاب"فی ضلال القران"را آغاز کرد. <br> | ||
== دوره | ==دوره رایکال== | ||
سید دورهی | سید دورهی رادیکال (۶۶-۱۳۵۶) را در زندان و بیشتر ایام زندان را در بیمارستان زنـدان سـر کرد. وی در بیمارستان هم امکان نوشتن را داشته است. بنابر برخی از نوشتهها سید قطب در ۱۹۴۶ با دخالتهای عبد الاسلام عارف رئیسجمهور وقت عراق آزاد شد که پس از آزادی بـه فردی تبدیل شد که بـقایای طـرفداران و حامیان اخوان در اطرافش گرد آمدند. | ||
وی در این ایام نگارش تفسیر فی ضلال القرآن را به پایان برد. کتابهایی از جمله هذا الدین، المستقبل لهذا الدیـن، خـصائص التصور الاسلامی و معالم فـی الطـریق را نوشت که کتاب اخیر پس از آزاد شنش از زندان در سال ۴۶۹۱ منتشر شد. وی در این کتاب افراطیترین نظریاتش را که متاثر از ابوالاعلی مودودی بوده مطرح کرده است. | وی در این ایام نگارش تفسیر فی ضلال القرآن را به پایان برد. کتابهایی از جمله هذا الدین، المستقبل لهذا الدیـن، خـصائص التصور الاسلامی و معالم فـی الطـریق را نوشت که کتاب اخیر پس از آزاد شنش از زندان در سال ۴۶۹۱ منتشر شد. وی در این کتاب افراطیترین نظریاتش را که متاثر از ابوالاعلی مودودی بوده مطرح کرده است. | ||
خط ۱۰۷: | خط ۱۰۶: | ||
در بخش مـقدماتی"مـعالم فی الطریق"مفهوم و مقصود این کتاب به آشکارا بیان شده است و ایـنکه امـروزه بشریت بر لبه پرتگاه قرار گرفته اسـت و خـطر نـابودی، او را تهدید میکند و ذکر این مطلب که در تـحلیل نـهایی هم ایدئولوژیهای فردگرا و هم جمعگرا هردو شکست خوردهاند، اکنون در بحرانیترین دورانها و به هـنگامی کـه آشوب و سردرگمی حاکم است نـوبت اسـلام رسیده اسـت و فـرصتی بـرای امت اسلامی است که نقش خـود را ایـفا کند. عصر اسلام است، اسلامی که اختراعات مادی این جهان را رد نمی کـند بـلکه آن را اولین وظیفهی بشر میداند، زیرا خـداوند، انسان را خلیفهی خود در جـهان قـرار داده است تا تحت بعضی شـرایط بـه عبادت خدا بپردازد و اهداف انسانی را تحقق بخشد. | در بخش مـقدماتی"مـعالم فی الطریق"مفهوم و مقصود این کتاب به آشکارا بیان شده است و ایـنکه امـروزه بشریت بر لبه پرتگاه قرار گرفته اسـت و خـطر نـابودی، او را تهدید میکند و ذکر این مطلب که در تـحلیل نـهایی هم ایدئولوژیهای فردگرا و هم جمعگرا هردو شکست خوردهاند، اکنون در بحرانیترین دورانها و به هـنگامی کـه آشوب و سردرگمی حاکم است نـوبت اسـلام رسیده اسـت و فـرصتی بـرای امت اسلامی است که نقش خـود را ایـفا کند. عصر اسلام است، اسلامی که اختراعات مادی این جهان را رد نمی کـند بـلکه آن را اولین وظیفهی بشر میداند، زیرا خـداوند، انسان را خلیفهی خود در جـهان قـرار داده است تا تحت بعضی شـرایط بـه عبادت خدا بپردازد و اهداف انسانی را تحقق بخشد. | ||
== مفاهیم اساسی در گفتمان سیاسی ایشان == | ==مفاهیم اساسی در گفتمان سیاسی ایشان== | ||
== جـامعه اسلامی و جامعه جاهلی == | ==جـامعه اسلامی و جامعه جاهلی== | ||
از دیدگاه سـید قـطب، اسـلام جز دو نوع از جـوامع را نـمیشناسد: جامعه اسلامی و جامعه جـاهلی. | از دیدگاه سـید قـطب، اسـلام جز دو نوع از جـوامع را نـمیشناسد: جامعه اسلامی و جامعه جـاهلی. | ||
خط ۱۲۷: | خط ۱۲۵: | ||
چهارم، مبادی اجتماعیای که شریعت بر پایـه انـها قرار دارد، پیشرو است و شریعت را به جلو حرکت داده است و هنوز بر پایهء این نـقش تـوانا اسـت زیرا همیشه از اوضاع اجتماعی موجود پیشی گرفته است. | چهارم، مبادی اجتماعیای که شریعت بر پایـه انـها قرار دارد، پیشرو است و شریعت را به جلو حرکت داده است و هنوز بر پایهء این نـقش تـوانا اسـت زیرا همیشه از اوضاع اجتماعی موجود پیشی گرفته است. | ||
== حاکمیت == | ==حاکمیت== | ||
حاکمیت یکی از بنیادیترین مفاهیم در انـدیشهی قطب است؛ به اقتضای "لا اله الا اللّه" هیچ حاکمیتی جز برای خدا نیست و هـیچ شریعتی جز شریعت خـدا و هـیچ سلطهای برای کسی بر کسی نیست، زیرا هرگونه سلطه از آن خداست. سید قطب در طرح این ایده و نظریه نیز از ابوالاعلی مودودی نیز متاثر بود که حاکمیت خدا را در مقابل حاکمیت بشر قرار مـیداد و تکیه بر هر منبعی جز خدا را در تنظیم امور جامعه در مقابل توحید میشمارد. | حاکمیت یکی از بنیادیترین مفاهیم در انـدیشهی قطب است؛ به اقتضای "لا اله الا اللّه" هیچ حاکمیتی جز برای خدا نیست و هـیچ شریعتی جز شریعت خـدا و هـیچ سلطهای برای کسی بر کسی نیست، زیرا هرگونه سلطه از آن خداست. سید قطب در طرح این ایده و نظریه نیز از ابوالاعلی مودودی نیز متاثر بود که حاکمیت خدا را در مقابل حاکمیت بشر قرار مـیداد و تکیه بر هر منبعی جز خدا را در تنظیم امور جامعه در مقابل توحید میشمارد. | ||
خط ۱۳۶: | خط ۱۳۴: | ||
از بسیاری از سخنان سید قطب به صراحت یـا اشـاره بـرمیآید که وی جوامع مسلمانان را به دلیل تن در ندادن بـه حـاکمیت الهی یا تلاش نکردن برای برپایی آن تکفیر میکند: | از بسیاری از سخنان سید قطب به صراحت یـا اشـاره بـرمیآید که وی جوامع مسلمانان را به دلیل تن در ندادن بـه حـاکمیت الهی یا تلاش نکردن برای برپایی آن تکفیر میکند: | ||
مشقت بزرگی که امروزه دامنگیر جنبشهای اسلامی حقیقی شده، وجـود اقـوامی از نـسل مسلمانانی است که در سرزمی نهایی زندگی میکنند که روزگاری دارالاسلام بود و دین خدا بر آن حاکمیت داشت ولی این اقوام حقیقتا اسلام را رها کردهاند و تنها اسم آن را ابراز میکنند. این اقـوام از لحـاظ عـقیدتی و واقعی مقولات اسلام را منکر شدهاند. هرچند گمان میکنند که به لحـاظ عـقیدتی به اسلام متدینند. | مشقت بزرگی که امروزه دامنگیر جنبشهای اسلامی حقیقی شده، وجـود اقـوامی از نـسل مسلمانانی است که در سرزمی نهایی زندگی میکنند که روزگاری دارالاسلام بود و دین خدا بر آن حاکمیت داشت ولی این اقوام حقیقتا اسلام را رها کردهاند و تنها اسم آن را ابراز میکنند. این اقـوام از لحـاظ عـقیدتی و واقعی مقولات اسلام را منکر شدهاند. هرچند گمان میکنند که به لحـاظ عـقیدتی به اسلام متدینند. | ||
وی تعریف تازهای از دارالسلام و دارالحرب ارائه میکند تا آن زمان سابقه نداشته اسـت: | |||
تـنها یـک دارالاسلام و آن همان است که دولتی اسلامی در آن برپا و شریعت خدا بر آن حـاکم اسـت و حدود خدا اقامه میشود و مسلمانان یار و دوست یکدیگرند. جز این دارالحرب است و رابطهی مسلمانان بـا آن یـا جـنگ و پیکار است یا صلح بر مبنای امان. | تـنها یـک دارالاسلام و آن همان است که دولتی اسلامی در آن برپا و شریعت خدا بر آن حـاکم اسـت و حدود خدا اقامه میشود و مسلمانان یار و دوست یکدیگرند. جز این دارالحرب است و رابطهی مسلمانان بـا آن یـا جـنگ و پیکار است یا صلح بر مبنای امان. | ||
== گروه پیشتاز == | ==گروه پیشتاز== | ||
سید قطب در کتاب"مـعالم فـی الطریق"پس از طرح ویژگیهای جامعه جاهلی و جامعه اسلامی، به این مسأله میپردازد کـه بـرای تـبدیل جامعه جاهلی به جامعه اسلامی چه باید کرد؟ وی در همین کتاب میگوید: "ما بدون شک از مـوضوع کـاملا جدیدی اطلاع داریم که بشریت به آن آگاه نیست و نمیداند چگونه آن را بسازد! بدین تـرتیب بـاید ایـن موضوع را در عمل و کردار هماهنگ کرد و از طریق آن امتی باید بوجود آید تا رستاخیز کشورهای اسلامی را بـه ضـرورت تبدیل کند. | سید قطب در کتاب"مـعالم فـی الطریق"پس از طرح ویژگیهای جامعه جاهلی و جامعه اسلامی، به این مسأله میپردازد کـه بـرای تـبدیل جامعه جاهلی به جامعه اسلامی چه باید کرد؟ وی در همین کتاب میگوید: "ما بدون شک از مـوضوع کـاملا جدیدی اطلاع داریم که بشریت به آن آگاه نیست و نمیداند چگونه آن را بسازد! بدین تـرتیب بـاید ایـن موضوع را در عمل و کردار هماهنگ کرد و از طریق آن امتی باید بوجود آید تا رستاخیز کشورهای اسلامی را بـه ضـرورت تبدیل کند. | ||
خط ۱۵۰: | خط ۱۴۸: | ||
=== جهاد === | ===جهاد=== | ||
سید قطب در بخشی از کتاب"معالم فی الطریق"تـحت عنوان"الجهاد فی سبیل اللّه" توضیح میدهد که منظورش از مفهوم جهاد تمامی معانی آن است و نه آنطور که مأیوس و شکست خوردگان آن را تا حد "جنگ دفاعی" پایین آوردهاند و یاد آن را با مـبارزهی درونـی مؤمن علیه تهدیدها و هوسها محدود میکنند. اگر فکر کنیم که تنها با حرف میتوانیم به جهاد مبادرت ورزیم به بیراهه و سراب رفتهایم: برقراری حکومت خداوند بر روی زمین و محو حـکومت بـشری، گرفتن قدرت از دست بندگان غاصب و برگرداندن آن به خداوند، اقتدار بر اساس قانون الهی، و از بین بردن قوانین ساخته بشر تنها از طریق موعظه و حـرف صـورت نخواهد گرفت. | سید قطب در بخشی از کتاب"معالم فی الطریق"تـحت عنوان"الجهاد فی سبیل اللّه" توضیح میدهد که منظورش از مفهوم جهاد تمامی معانی آن است و نه آنطور که مأیوس و شکست خوردگان آن را تا حد "جنگ دفاعی" پایین آوردهاند و یاد آن را با مـبارزهی درونـی مؤمن علیه تهدیدها و هوسها محدود میکنند. اگر فکر کنیم که تنها با حرف میتوانیم به جهاد مبادرت ورزیم به بیراهه و سراب رفتهایم: برقراری حکومت خداوند بر روی زمین و محو حـکومت بـشری، گرفتن قدرت از دست بندگان غاصب و برگرداندن آن به خداوند، اقتدار بر اساس قانون الهی، و از بین بردن قوانین ساخته بشر تنها از طریق موعظه و حـرف صـورت نخواهد گرفت. | ||
خط ۱۵۷: | خط ۱۵۵: | ||
کمک سید قطب به میراث فکری اخوان المسلمین سنتی، برداشت روشن و صریح او از تحول ساختاری در روابط میان دولت و جامعه مدنی بود که از زمان رژیـمن نـاصر آغاز شـد. سید قطب با کنار گذاشتن اصطلاحات جنبش و حرف به طور ضمنی به تبلیغ اسلام از طریق شمشیر و کـتاب که هردو لازم و ملزوم و مکمل یکدیگرند اشاره میکند. | کمک سید قطب به میراث فکری اخوان المسلمین سنتی، برداشت روشن و صریح او از تحول ساختاری در روابط میان دولت و جامعه مدنی بود که از زمان رژیـمن نـاصر آغاز شـد. سید قطب با کنار گذاشتن اصطلاحات جنبش و حرف به طور ضمنی به تبلیغ اسلام از طریق شمشیر و کـتاب که هردو لازم و ملزوم و مکمل یکدیگرند اشاره میکند. | ||
هریک از این دو ابزار زمـینهی کـاربرد خـاص خود را داشتهاند: شمشیر برای مطیع ساختن و مقهور کردن سرزمینهایی به کار میرفت که تحت حکومت غیر مـسلمانان قـرار داشت، اینشیوه مشترکین داخلی اینسرزمینها را وا میداشت تا به اسلام بگروند و یا با مـرگ روبـهرو شـوند. از طرف دیگر، یهودیان و مسیحیان به زور وادار به گرویدند به اسلام نمیشوند، در عوض قرار بر این بـود تا آنها را تنها با قدرت کتاب و به عبارت دیگر با موعظه به ایـمان آوردن دعوت کرد. | هریک از این دو ابزار زمـینهی کـاربرد خـاص خود را داشتهاند: شمشیر برای مطیع ساختن و مقهور کردن سرزمینهایی به کار میرفت که تحت حکومت غیر مـسلمانان قـرار داشت، اینشیوه مشترکین داخلی اینسرزمینها را وا میداشت تا به اسلام بگروند و یا با مـرگ روبـهرو شـوند. از طرف دیگر، یهودیان و مسیحیان به زور وادار به گرویدند به اسلام نمیشوند، در عوض قرار بر این بـود تا آنها را تنها با قدرت کتاب و به عبارت دیگر با موعظه به ایـمان آوردن دعوت کرد. | ||
== حکومت == | ==حکومت== | ||
=== نـقش و جـایگاه مردم در حکومت اسلامی === | |||
نـقش و جـایگاه مردم در حکومت اسلامی | |||
نقش مردم در نظام سیاسی اسلام یا حاکمیت اسلامی (که سید قطب شورا را نوع حکومت قطعی اسلامی میداند) از نظر سید قطب این است: مجریان شریعت را انتخاب کنند امـا کسی که به اجرای قانون اقدام میکند قانونگذار نیست تنها مجری است. او حق اقدام به اجرا از طریق انتخاب مردم به دست میآورد، اطاعت واجب از او اطاعت از شخص او نیست، بلکه اطاعت از شریعت خـداست کـه وی به اجرای آن اقدام کرده است و در صورت تجاوز از شریعت خدا حق اطاعت بر مردم ندارد. پس اگر اختلافی بر سر یکی از امور اجرایی پدید آمد،حکم مسأله همان است که شریعت گـفته اسـت. | نقش مردم در نظام سیاسی اسلام یا حاکمیت اسلامی (که سید قطب شورا را نوع حکومت قطعی اسلامی میداند) از نظر سید قطب این است: مجریان شریعت را انتخاب کنند امـا کسی که به اجرای قانون اقدام میکند قانونگذار نیست تنها مجری است. او حق اقدام به اجرا از طریق انتخاب مردم به دست میآورد، اطاعت واجب از او اطاعت از شخص او نیست، بلکه اطاعت از شریعت خـداست کـه وی به اجرای آن اقدام کرده است و در صورت تجاوز از شریعت خدا حق اطاعت بر مردم ندارد. پس اگر اختلافی بر سر یکی از امور اجرایی پدید آمد،حکم مسأله همان است که شریعت گـفته اسـت. | ||
خط ۱۷۵: | خط ۱۶۸: | ||
=== عدالت اجتماعی در حکومت === | |||
سـید قطب در ضمن نگرش شمولیاش به اسلام به این مسأله پرداخته است. وی عدالت اجتماعی را مبتنی بر سه پایـه مـیداند: آزادی درونـی متکی بر رهایی از ارزشهای مال و جاه و حسب و نسب و شهوت. برابری انـسانی، مـسؤلیت تعهد اجتماعی مبتنی بر نظام زکات و احسان و تربیت اخلاقی. | سـید قطب در ضمن نگرش شمولیاش به اسلام به این مسأله پرداخته است. وی عدالت اجتماعی را مبتنی بر سه پایـه مـیداند: آزادی درونـی متکی بر رهایی از ارزشهای مال و جاه و حسب و نسب و شهوت. برابری انـسانی، مـسؤلیت تعهد اجتماعی مبتنی بر نظام زکات و احسان و تربیت اخلاقی. | ||
خط ۱۸۳: | خط ۱۷۷: | ||
=== خاستگاه مشروعیت اسـلامی === | |||
یـکی از ویژگیهایی که سید قطب برای نظام اسلامی برشمرد ربانیت است.این ویژگی وجه متمایز و تفرد نظام اسـلامی از دیـگر نظامهایی که بشر شناخته و از آن جمله نظام تئوکراسی (یزدانسالاری) است که حـاکم در آن قـدرتش را یا از رجال دین و یا از طریق حق الهـی بـه وصـف ضلاللّه (سایه خدا) در زمین میگیرد. نظام اسـلامی از نـظام یزدانسالاری هم متمایز است. | یـکی از ویژگیهایی که سید قطب برای نظام اسلامی برشمرد ربانیت است.این ویژگی وجه متمایز و تفرد نظام اسـلامی از دیـگر نظامهایی که بشر شناخته و از آن جمله نظام تئوکراسی (یزدانسالاری) است که حـاکم در آن قـدرتش را یا از رجال دین و یا از طریق حق الهـی بـه وصـف ضلاللّه (سایه خدا) در زمین میگیرد. نظام اسـلامی از نـظام یزدانسالاری هم متمایز است. | ||
خط ۱۸۹: | خط ۱۸۴: | ||
نقد اندیشه سید قطب | == نقد اندیشه سید قطب == | ||
دکتر رضوان السـید، پژوهـشگر برجستهی جریانشناسی اسلام سیاسی مـعاصر، انـدیشه سـید قطب و ابن کثیر و بـیشتر از اینرو ابن یتیمه را مـتاثر از انـدیشهی خوارج میداند: | دکتر رضوان السـید، پژوهـشگر برجستهی جریانشناسی اسلام سیاسی مـعاصر، انـدیشه سـید قطب و ابن کثیر و بـیشتر از اینرو ابن یتیمه را مـتاثر از انـدیشهی خوارج میداند: | ||
خط ۲۰۷: | خط ۲۰۲: | ||
== نتیجهگیری == | |||
به نظر میرسد اندیشهها و نظریات سید قطب نقش عمدهای در احیای تفکر اندیشمندان بنیادگرای قرن هشتم مانند ابن تـیمیه داشـته است. وظیفه ایدئولوژیک سید قطب خلق الگوهایی بود که بتواند یک بیداری اسلامی را به منظور استقرار حاکمیت اللّه بر روی زمین (الحاکمیه) افزایش دهد. برای رسیدن به این منظور بـاید پیـشتازی از مسلمانان فداکار تشکیل شود تا دست به جهاد علیه جامعه گناهکار موجود بزند. بحث و مجادلاتی که از سوی سید قطب مطرح شد مانند جاهلیت، پیشتاز و غیره وحدت جنبش اسلامی را در مصر خـدشهدار کـرد. زیـرا نظریات و پیشنهادات وی باعث برداشتها و تـفاسیر مـتضادی ازسـوی مریدانش شد. | به نظر میرسد اندیشهها و نظریات سید قطب نقش عمدهای در احیای تفکر اندیشمندان بنیادگرای قرن هشتم مانند ابن تـیمیه داشـته است. وظیفه ایدئولوژیک سید قطب خلق الگوهایی بود که بتواند یک بیداری اسلامی را به منظور استقرار حاکمیت اللّه بر روی زمین (الحاکمیه) افزایش دهد. برای رسیدن به این منظور بـاید پیـشتازی از مسلمانان فداکار تشکیل شود تا دست به جهاد علیه جامعه گناهکار موجود بزند. بحث و مجادلاتی که از سوی سید قطب مطرح شد مانند جاهلیت، پیشتاز و غیره وحدت جنبش اسلامی را در مصر خـدشهدار کـرد. زیـرا نظریات و پیشنهادات وی باعث برداشتها و تـفاسیر مـتضادی ازسـوی مریدانش شد. | ||
خط ۲۱۵: | خط ۲۰۹: | ||
==منابع== | ==منابع== | ||
# | |||
# البشری، طارق (۱۹۸۳)، الحرکه السیاسیه فی مـصر (۱۹۴۵-۱۹۵۲)، قـاهره: دار الشروق. | |||
# حموده، عادل (۱۹۹۰)، سید قطب من الطریقه المشنقه، قاهره: سینا للنشر. | |||
# حنفی، حسن (بیتا)، الحرکات الدیـنیه المـعاصره، قـاهره: مکتبه المدبولی. | |||
# دکمجیان، هرایر (۱۳۶۶)، اسلام در انقلاب، جنبشهای اسلامی در جهان عرب۷حمید احـمدی، تـهران: انـتشارات کیهان. | |||
# زرکلی، خیرالدین (۱۹۹۰)، الاعلام، بیروت: دارالعلم للمارایین، ج۳. | |||
# سروش، شماره ۹۳۲، خرداد ۱۳۶۳. | |||
# سوزنگر، سـیروس (۱۳۸۳)، انـدیشههای سـیاسی سید قطب، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی. | |||
# السید، رضوان (۱۳۸۳)، اسلام سیاسی معاصر در کشاکش هـویت و تـجدد،مجید مرادی، تهران: باز. | |||
# السید، رضوان، "زیستگاه ایدئولوژیک و سیاسی و جنبشهای اسلامی معاصر" پگـاه حـوزه، ش ۲۲. | |||
# سـید قطب (۱۹۵۳)، دراسات الاسلامیه، قاهره: مکتبه لجنه الشباب المسلم. | |||
# سید قطب (۱۹۵۷-۱۹۵۲)، فی ظلال القرآن، قـاهره: دار احـیاء الکتب العربیه، ج۵. | |||
# کوپل، ژیل (۱۳۶۶)، پیامبر و فرعون، حمید احمدی، تهران: کیهان. | |||
# مرادی، مجید (۱۳۸۲)، تـقریر گـفتمان سـید قطب، نشریه علوم سیاسی، شماره ۱۲. | |||
# مودودی، ابوالاعلی (۱۹۷۷)، المصطلاحات الاربعه فی القرآن، کیوت: بینا. | |||
# هـضیبی، حـسن (۷۷۹۱)، دعاه لا قضاه، قاهره: بینا.=پانویس= | |||
[[رده: اسلام شناس]] | [[رده: اسلام شناس]] |