پرش به محتوا

محمد کوهستانی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵۴: خط ۵۴:
ایشان پس از به پایان رساندن علوم پایه و آموختن ادبیات عرب و بخشی از [[فقه]] و اصول، برای ادامه تحصیل، وارد حوزه علمیه مشهد شد و در [[مدرسه میرزا جعفر]] که از مدرسه های بزرگ و در همسایگی حرم مطهر امام [[علی بن موسی الرضا علیه السلام]] بود، اسکان یافت.
ایشان پس از به پایان رساندن علوم پایه و آموختن ادبیات عرب و بخشی از [[فقه]] و اصول، برای ادامه تحصیل، وارد حوزه علمیه مشهد شد و در [[مدرسه میرزا جعفر]] که از مدرسه های بزرگ و در همسایگی حرم مطهر امام [[علی بن موسی الرضا علیه السلام]] بود، اسکان یافت.
<br>
<br>
برخی از اساتید حضرت آیت اللّه کوهستانی در این دوره عبارت اند از: مرحوم آیت اللّه حاج [[شیخ نجفعلی فاضل استرآبادی]] ـ پدر حضرت آیت اللّه [[محمد فاضل استرآبادی]] و داماد ارجمند آیت اللّه کوهستانی ـ ، حضرت آیت اللّه العظمی [[حاج آقا حسین قمی]] و آیت اللّه [[میرزا محمد کفایی]] ـ فرزند حضرت آیت اللّه [[آخوند خراسانی|ملاّمحمد کاظم خراسانی]].
برخی از اساتید حضرت آیت اللّه کوهستانی در این دوره عبارت اند از: مرحوم آیت اللّه حاج [[شیخ نجفعلی فاضل استرآبادی]] ـ پدر حضرت آیت اللّه [[محمد فاضل استرآبادی]] و داماد ارجمند آیت اللّه کوهستانی ـ، حضرت آیت اللّه العظمی [[حاج آقا حسین قمی]] و آیت اللّه [[میرزا محمد کفایی]] ـ فرزند حضرت آیت اللّه [[آخوند خراسانی|ملاّمحمد کاظم خراسانی]].
<br>
<br>
=هجرت و بازگشت به وطن=
=هجرت و بازگشت به وطن=
<br>
<br>
آیت اللّه کوهستانی، پس از اقامت طولانی در جوار حضرت امام رضا علیه السلام ، برای رسیدن به مدارج عالی علمی، حدود سال1340 قمری، رهسپار حوزه بزرگ نجف اشرف شد. ایشان در درس فقه، از محضر علمی حضرت آیت اللّه العظمی [[میرزا حسین نائینی]] و آیت اللّه العظمی [[سیدابوالحسن اصفهانی]] بهره مند شد و در درس اصول، از شاگردان آیت اللّه العظمی [[آقا ضیاءالدین عراقی]] به شمار می رفت. البته ایشان در کنار فقه و اصول، از تهذیب نفس و خودسازی هم غافل نشد و به درجه ای از تقوا و پارسایی رسید که بزرگان اخلاق و عرفان حوزه هم به او رشک می بردند.
آیت اللّه کوهستانی، پس از اقامت طولانی در جوار حضرت امام رضا علیه السلام، برای رسیدن به مدارج عالی علمی، حدود سال1340 قمری، رهسپار حوزه بزرگ نجف اشرف شد. ایشان در درس فقه، از محضر علمی حضرت آیت اللّه العظمی [[میرزا حسین نائینی]] و آیت اللّه العظمی [[سیدابوالحسن اصفهانی]] بهره مند شد و در درس اصول، از شاگردان آیت اللّه العظمی [[آقا ضیاءالدین عراقی]] به شمار می رفت. البته ایشان در کنار فقه و اصول، از تهذیب نفس و خودسازی هم غافل نشد و به درجه ای از تقوا و پارسایی رسید که بزرگان اخلاق و عرفان حوزه هم به او رشک می بردند.
<br>
<br>
حضرت آیت اللّه کوهستانی، پس از نزدیک به نُه سال اقامت در نجف اشرف و دست یابی به مراتب بالای علمی و عرفانی، آهنگ وطن کرد. ایشان با تمسک به آیه 122 سوره توبه ـ آیه نَفْر ـ پس از نزدیک به بیست سال تلاش علمی و عملی، در سال1348 قمری، به زادگاه خویش بازگشت تا قوم خویش را انذار کند.
حضرت آیت اللّه کوهستانی، پس از نزدیک به نُه سال اقامت در نجف اشرف و دست یابی به مراتب بالای علمی و عرفانی، آهنگ وطن کرد. ایشان با تمسک به آیه 122 سوره توبه ـ آیه نَفْر ـ پس از نزدیک به بیست سال تلاش علمی و عملی، در سال1348 قمری، به زادگاه خویش بازگشت تا قوم خویش را انذار کند.
خط ۱۲۳: خط ۱۲۳:
==به یاد ساعت مرگ بودن==
==به یاد ساعت مرگ بودن==
<br>
<br>
آیت الله کوهستانی می‌فرمودند: «همین قدر بدان ما ساعتی را در پیش داریم که در آن ساعت ماییم و مأمورهای بی‌نظر خدا، برای آن ساعت فکری بکن؛ سپس این رباعی منسوب به [[حضرت علی علیه‌السلام]] را می‌خواندند:
آیت الله کوهستانی می‌فرمودند: «همین قدر بدان ما ساعتی را در پیش داریم که در آن ساعت ماییم و مأمورهای بی‌نظر خدا، برای آن ساعت فکری بکن؛ سپس این رباعی منسوب به [[امام علی|حضرت علی علیه‌السلام]] را می‌خواندند:
<br>
<br>
«لا دار للمرء بعد الموت یسکنها الا التی کان قبل الموت بانیها
«لا دار للمرء بعد الموت یسکنها الا التی کان قبل الموت بانیها
خط ۱۳۵: خط ۱۳۵:
==اثر سخنان بیهوده==
==اثر سخنان بیهوده==
<br>
<br>
آقا زاده ایشان می گوید : روزی راجع به غذای حرام از آقا سؤال کردم و عرض کردم نظر شما چه طور است و غذای حرام چه قدر در روح انسان تأثیر دارد؟ آقا به مناسبتی در بین فرمایشات خود فرمود : حرفهای بیهوده و لغو تأثیری زیاد در روح دارد و روح را می‌میراند. سپس درباره تأثیر منفی سخنان بیهوده در روان آدمی فرمود: من حرفهای بیهوده را کمتر از غذای حرام نمی دانم.
آقا زاده ایشان می گوید: روزی راجع به غذای حرام از آقا سؤال کردم و عرض کردم نظر شما چه طور است و غذای حرام چه قدر در روح انسان تأثیر دارد؟ آقا به مناسبتی در بین فرمایشات خود فرمود: حرفهای بیهوده و لغو تأثیری زیاد در روح دارد و روح را می‌میراند. سپس درباره تأثیر منفی سخنان بیهوده در روان آدمی فرمود: من حرفهای بیهوده را کمتر از غذای حرام نمی دانم.
<br>
<br>
==پرهیز از مال صغیر، مال میت ، مال وقفی==
==پرهیز از مال صغیر، مال میت، مال وقفی==
<br>
<br>
یکی از شاگردان  ایشان  در این باره می گوید:
یکی از شاگردان  ایشان  در این باره می گوید:
خط ۱۴۳: خط ۱۴۳:
آقا جان سفارش می کرد که زیر بار سه چیز نروید : مال صغیر، مال میت و مال وقف و می فرمود: این وقف دست من نبود ابتدا در اختیار پدرم قرار داشت و تولیت آن پس از ایشان قهراً به من رسید، که ناچار شدم آن را به عهده بگیرم در غیر این صورت زیر بارش نمی رفتم.   
آقا جان سفارش می کرد که زیر بار سه چیز نروید : مال صغیر، مال میت و مال وقف و می فرمود: این وقف دست من نبود ابتدا در اختیار پدرم قرار داشت و تولیت آن پس از ایشان قهراً به من رسید، که ناچار شدم آن را به عهده بگیرم در غیر این صورت زیر بارش نمی رفتم.   
<br>
<br>
روزی شخصی به خدمت معظم له رسید تا او را برای اقامه نماز میت به روستای مجاور کوهستان ببرد. او با خود اسبی داشت که آن را برای آقا آورده بود تا سوارش شود. ایشان از وی پرسید: اسب مال کیست؟ او گفت: مال فلانی است، آقاجان فرمود: زنده است یا مرده ؟ شخص جواب داد : فوت کرده است. ایشان پرسید: بچه صغیر هم دارد؟ گفت: یک بچه صغیر دارد ، وقتی متوجه شد صغیر هم در آن اسب سهم دارد ، فرمود: من نمی توانم سوار این اسب شوم و با پای پیاده به طرف آن روستا حرکت کرد.<ref>[http://varesoon.ir/ برگرفته شده از مقاله بزرگان علماء شیعه]</ref>
روزی شخصی به خدمت معظم له رسید تا او را برای اقامه نماز میت به روستای مجاور کوهستان ببرد. او با خود اسبی داشت که آن را برای آقا آورده بود تا سوارش شود. ایشان از وی پرسید: اسب مال کیست؟ او گفت: مال فلانی است، آقاجان فرمود: زنده است یا مرده ؟ شخص جواب داد : فوت کرده است. ایشان پرسید: بچه صغیر هم دارد؟ گفت: یک بچه صغیر دارد، وقتی متوجه شد صغیر هم در آن اسب سهم دارد، فرمود: من نمی توانم سوار این اسب شوم و با پای پیاده به طرف آن روستا حرکت کرد.<ref>[http://varesoon.ir/ برگرفته شده از مقاله بزرگان علماء شیعه]</ref>
<br>
<br>
==چقدر زود مجذوب شدی==
==چقدر زود مجذوب شدی==
خط ۱۷۸: خط ۱۷۸:
=در سنگر مبارزه=
=در سنگر مبارزه=
<br>
<br>
هنگامی که شاه می خواست برای تصویب لوایح ششگانه، اقدام به برگزاری رفراندوم کند، حضرت آیت اللّه کوهستانی نیز چون مراجع دیگر و در رأس آن ها حضرت امام خمینی رحمه الله ، این رفراندوم را تحریم کردند.
هنگامی که شاه می خواست برای تصویب لوایح ششگانه، اقدام به برگزاری رفراندوم کند، حضرت آیت اللّه کوهستانی نیز چون مراجع دیگر و در رأس آن ها حضرت امام خمینی رحمه الله، این رفراندوم را تحریم کردند.
<br>
<br>
آن شیرمرد بیداردل، یک روز پیش از رفراندوم شاه، واعظی را به تکیه حسینی فرستاد تا از طرف ایشان، از مردم بخواهد در رفراندوم شرکت نکنند. ایشان در مورد «اصلاحات ارضی» می فرمود: «این، اصلاح اراضی نیست؛ بلکه افساد اراضی است».
آن شیرمرد بیداردل، یک روز پیش از رفراندوم شاه، واعظی را به تکیه حسینی فرستاد تا از طرف ایشان، از مردم بخواهد در رفراندوم شرکت نکنند. ایشان در مورد «اصلاحات ارضی» می فرمود: «این، اصلاح اراضی نیست؛ بلکه افساد اراضی است».
خط ۱۸۶: خط ۱۸۶:
=آیت الله کوهستانی از نظر بزرگان=
=آیت الله کوهستانی از نظر بزرگان=
<br>
<br>
روزی که مرحوم آیت اللّه کوهستانی، پس از بهبودی، از بیمارستان مرخص می شد، حضرت [[آیت اللّه العظمی گلپایگانی]] در وداع با ایشان فرمودند: «زهد و تقوا و بزرگی شما برای من علم الیقین بود و الان به مرحله عین الیقین رسید».
روزی که مرحوم آیت اللّه کوهستانی، پس از بهبودی از بیمارستان مرخص می شد حضرت [[آیت اللّه العظمی گلپایگانی]] در وداع با ایشان فرمودند: «زهد و تقوا و بزرگی شما برای من علم الیقین بود و الان به مرحله عین الیقین رسید».
<br>
<br>
حضرت آیت اللّه العظمی [[مرعشی نجفی]] رحمه الله جمله معروفی درباره آیت اللّه کوهستانی دارند، ایشان فرمودند: «کوهستانی، لنگر ارض است».
حضرت آیت اللّه العظمی [[مرعشی نجفی]] رحمه الله جمله معروفی درباره آیت اللّه کوهستانی دارند، ایشان فرمودند: «کوهستانی لنگر ارض است».
<br>
<br>
از [[علامه طباطبایی]] رحمه الله، صاحب [[تفسیر المیزان]] نیز نقل است که فرمودند: «از وقتی که آقای کوهستانی را در منزل [[آیت اللّه میلانی]] دیدم، هیچ شبی نشد که ایشان را فراموش کنم».
از [[علامه طباطبایی]] رحمه الله صاحب [[تفسیر المیزان]] نیز نقل است که فرمودند: «از وقتی که آقای کوهستانی را در منزل [[آیت اللّه میلانی]] دیدم هیچ شبی نشد که ایشان را فراموش کنم».
<br>
<br>
آیت الله [[محمد فاضل استرآبادی]] داماد آیت الله کوهستانی درباره سبک زندگی ایشان فرمودند: « مرحوم آیت اللّه کوهستانی در زهد ورزی، شهره بود؛ حتی در منزل هیچ وقت از لباس های قیمتی استفاده نمی کرد و پیراهن، عبا، قبا، عمامه، شلوار و جوراب او، همگی از جنس کرباس بود، و فقط از پنبه‌ای که در مزرعه پدری کشت می‌شد و به ایشان ارث رسیده بود استفاده می‌کردند.
آیت الله [[محمد فاضل استرآبادی]] داماد آیت الله کوهستانی درباره سبک زندگی ایشان فرمودند: « مرحوم آیت اللّه کوهستانی در زهد ورزی شهره بود؛ حتی در منزل هیچ وقت از لباس های قیمتی استفاده نمی کرد و پیراهن، عبا، قبا، عمامه، شلوار و جوراب او، همگی از جنس کرباس بود، و فقط از پنبه‌ای که در مزرعه پدری کشت می‌شد و به ایشان ارث رسیده بود استفاده می‌کردند.
<br>
<br>
ایشان هم چنین به نماز اول وقت بسیار اهمیت می داد و اهل تهجد و سحرخیزی بود. آن مرد بزرگ اهل مراقبت نفس، و در برابر مادر بزرگوارش بسیار فروتن بود. به صله رحم بسیار توجه می کرد و در مهمان نوازی و حق شناسی از استادان خود، یگانه روزگار به شمار می آمد.
ایشان هم چنین به نماز اول وقت بسیار اهمیت می داد و اهل تهجد و سحرخیزی بود. آن مرد بزرگ اهل مراقبت نفس و در برابر مادر بزرگوارش بسیار فروتن بود. به صله رحم بسیار توجه می کرد و در مهمان نوازی و حق شناسی از استادان خود یگانه روزگار به شمار می آمد.
<br>
<br>


=عروج ملکوتی=
=عروج ملکوتی=
<br>
<br>
آیة الله کوهستانی در اواخر زندگی پربار خود، به بیماری برونشیت و تنگی نفس مبتلا گردید که این کسالت در سال 1391 هـ . ق به صورت حادّ در آمد. لذا در هشتم شوال همین سال به منظور توسل به [[حضرت فاطمه معصومه]] ـ سلام الله علیها ـ به [[قم]] عزیمت نمود و در بیمارستان آیة الله گلپایگانی این شهر بستری گردید. با تلاش آیت الله العظمی گلپایگانی از پزشکان متخصص تهران دعوت شد تا برای مداوای آیت الله کوهستانی به قم بیایند.
آیة الله کوهستانی در اواخر زندگی پربار خود به بیماری برونشیت و تنگی نفس مبتلا گردید که این کسالت در سال 1391 هـ . ق به صورت حادّ در آمد. لذا در هشتم شوال همین سال به منظور توسل به [[حضرت فاطمه معصومه]] ـ سلام الله علیها ـ به [[قم]] عزیمت نمود و در بیمارستان آیة الله گلپایگانی این شهر بستری گردید. با تلاش آیت الله العظمی گلپایگانی از پزشکان متخصص تهران دعوت شد تا برای مداوای آیت الله کوهستانی به قم بیایند.
<br>
<br>
آیت الله العظمی گلپایگانی چند بار به عیادت آیت الله کوهستانی رفت. در این ایام، جمع کثیری از علما، مراجع، مدرسین و طلاب قم به ملاقات این فقیه زاهد رفتند و جویای احوال او شدند.
آیت الله العظمی گلپایگانی چند بار به عیادت آیت الله کوهستانی رفت. در این ایام جمع کثیری از علما، مراجع، مدرسین و طلاب قم به ملاقات این فقیه زاهد رفتند و جویای احوال او شدند.
<br>
<br>
خوشبختانه با تلاش پزشکان حاذق و توجه و سفارش مؤکد آیت الله گلپایگانی، ‌حال ایشان مساعد گردید و رو به بهبودی نهاد و رهسپار [[مازندران]] گردید، امّا چون محل اقامت او در کوهستان به لحاظ امکانات و شرایط مناسب نبود، با نظر جمعی از پزشکان به مدت یک هفته در بیمارستان زارع شهرستان ساری، بستری شد و کسالت ایشان شدت یافت.
خوشبختانه با تلاش پزشکان حاذق و توجه و سفارش مؤکد آیت الله گلپایگانی حال ایشان مساعد گردید و رو به بهبودی نهاد و رهسپار [[مازندران]] گردید امّا چون محل اقامت او در کوهستان به لحاظ امکانات و شرایط مناسب نبود، با نظر جمعی از پزشکان به مدت یک هفته در بیمارستان زارع شهرستان ساری بستری شد و کسالت ایشان شدت یافت.
<br>
<br>
آیت الله کوهستانی در ساعت 1 بامداد جمعه، 8/2/1351 مطابق با 13 ربیع الاول سال 1392 هـ . ق ندای حق را لبیک گفت و به لقای محبوب شتافت. پس از تشییع جنازة با شکوه در شهرستان بهشهر و شهرهای بین راه بهشهر ـ مشهد و نیز تشییع باشکوه در مشهد، پیکر پاک او، بنابر وصیتش در جوار مرقد مطهر امام رضا ـ علیه السلام ـ در رواق دار السیادة، به خاک سپرده شد.<ref>فیض عرشی، ص 290 ـ 292|فیض عرشی، ص 290 ـ 292</ref>
آیت الله کوهستانی در ساعت 1 بامداد جمعه، 8/2/1351 مطابق با 13 ربیع الاول سال 1392 هـ . ق ندای حق را لبیک گفت و به لقای محبوب شتافت. پس از تشییع جنازه با شکوه در شهرستان بهشهر و شهرهای بین راه بهشهر ـ مشهد و نیز تشییع باشکوه در مشهد پیکر پاک او بنابر وصیتش در جوار مرقد مطهر امام رضا ـ علیه السلام ـ در رواق دار السیادة به خاک سپرده شد.<ref>فیض عرشی، ص 290 ـ 292|فیض عرشی، ص 290 ـ 292</ref>
<br>
<br>


=پانویس=
=پانویس=
<br>
<br />


[[رده: عالمان]]
[[رده: عالمان]]
Writers، confirmed، مدیران
۸۸٬۱۶۱

ویرایش