۱۶۰
ویرایش
Bageri1334 (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Bageri1334 (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
<div class="wikiInfo"> | |||
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ | | |||
|- | |||
!عنوان مقاله!! data-type="authorName" |بررسی روايت الله الله فی أصحابی | |||
|- | |||
|زبان مقاله | |||
| data-type="authorfatherName" |فارسی | |||
|- | |||
|اطلاعات نشر | |||
| data-type="authorbirthDate" |ایران - پژوهشگاه مطالعات تقریبی | |||
|- | |||
|نویسنده | |||
| data-type="authorBirthPlace" |عبدالعلي باقري | |||
|- | |||
|} | |||
</div> | |||
'''بررسی روايت الله الله فی أصحابی''' عنوان مقاله ای است به زبان فارسی كه توسط عبدالعلی باقری در پژوهشگاه مطالعات تقریبی به نگارش در آمده است. این مقاله پیرامون آراء و دیدگاه های علما و اندیشمندان شیعی و سنی حول مساله "عدالت جميع صحابه" با نگاهی مقارَن و تقریبی پرداخته است. | |||
=متن حديث= | |||
قال رسول الله ص : الله الله فی اصحابی لا تتخذوهم غرضا فمن احبهم فبحبی احبهم فمن ابغضهم فببغضی ابغضهم و من آذاهم فقد آذانی و من آذانی فقد آذی الله و من آذی الله فیوشک ان یاخذه » | قال رسول الله ص : الله الله فی اصحابی لا تتخذوهم غرضا فمن احبهم فبحبی احبهم فمن ابغضهم فببغضی ابغضهم و من آذاهم فقد آذانی و من آذانی فقد آذی الله و من آذی الله فیوشک ان یاخذه » | ||
پیامبر اکرم ص فرموده است : خدا را خدا را در باره اصحابم ، آنان را پس از من هدف قرار ندهید هر کس آنان را دوست داشته باشد پس به محبت من آنان را دوست می دارد و هر کس نسبت به آنان بغض داشده باشد پس به بغض من به آنان بغض داشته باشد هر کس آنان را اذیت کند ، مرا اذیت کرده و هر کس مرا اذیت کند به تحقیق خدا را اذیت کرده و هر که خدا را اذیت کند به زودی خداوند او را اخذ می کند | پیامبر اکرم ص فرموده است : خدا را خدا را در باره اصحابم ، آنان را پس از من هدف قرار ندهید هر کس آنان را دوست داشته باشد پس به محبت من آنان را دوست می دارد و هر کس نسبت به آنان بغض داشده باشد پس به بغض من به آنان بغض داشته باشد هر کس آنان را اذیت کند ، مرا اذیت کرده و هر کس مرا اذیت کند به تحقیق خدا را اذیت کرده و هر که خدا را اذیت کند به زودی خداوند او را اخذ می کند . اهل سنت این حدیث را دلیل بر عدالت صحابه قرار دادند . | ||
اهل سنت این حدیث را دلیل بر عدالت صحابه قرار دادند | =بررسی و نقد آن= | ||
بررسی و نقد آن | ==ابن حجر عسقلانی == | ||
ابن حجر عسقلانی در الاصابه چنین می نویسد | ابن حجر عسقلانی در الاصابه چنین می نویسد | ||
خط ۱۵: | خط ۳۵: | ||
این در حالی است که همین ابن حجر در کتاب الاصابه همین حدیث ضعیف و نا معتبررا در زمره احادیثی می داند که بیشترین دلالت را بر مقصود ( یعنی اثبات عدالت صحابه ) دارد | این در حالی است که همین ابن حجر در کتاب الاصابه همین حدیث ضعیف و نا معتبررا در زمره احادیثی می داند که بیشترین دلالت را بر مقصود ( یعنی اثبات عدالت صحابه ) دارد | ||
حدیث سوم :قال رسول الله ص دعوا لی اصحابی فوالذی نفسی بیده لوانفقتم مثل احد او الجبال ذهبا ما بلغتم اعمالهم » | حدیث سوم :قال رسول الله ص دعوا لی اصحابی فوالذی نفسی بیده لوانفقتم مثل احد او الجبال ذهبا ما بلغتم اعمالهم » | ||
نقد و بررسی | =نقد و بررسی= | ||
اولا : این حدیث بصورت ناقص روایت شد وکامل آن همانست که حاکم نیشابوری در المستدرک علی الصحیحین آورده است : اخبرنا ه ابوالعباس محمد بن احمد المحبوبی بمرو ثنا سعید بن مسعود ثنا یزید بن هارون ثنا العوام بن حوشب حدثنی ثلمة بن کهیل عن علقمة عن خالد بن الولید قال : کان بینی و بین عمار بن یاسر کلام فاغلظت له فانطلق عمار یشکونی الی النبی ص فجاء خالد و هو یشکوه فجعل یغلظ له و لا یزیده الا غلظة و النبی ص ساکت فبکی عمار و قال : یا رسولالله الا تراه ؟ قال : فرفع النبی ص راسه و قال : من عادی عمارا عاداه الله و من ابغض عمارا ابغضه الله » | اولا : این حدیث بصورت ناقص روایت شد وکامل آن همانست که حاکم نیشابوری در المستدرک علی الصحیحین آورده است : اخبرنا ه ابوالعباس محمد بن احمد المحبوبی بمرو ثنا سعید بن مسعود ثنا یزید بن هارون ثنا العوام بن حوشب حدثنی ثلمة بن کهیل عن علقمة عن خالد بن الولید قال : کان بینی و بین عمار بن یاسر کلام فاغلظت له فانطلق عمار یشکونی الی النبی ص فجاء خالد و هو یشکوه فجعل یغلظ له و لا یزیده الا غلظة و النبی ص ساکت فبکی عمار و قال : یا رسولالله الا تراه ؟ قال : فرفع النبی ص راسه و قال : من عادی عمارا عاداه الله و من ابغض عمارا ابغضه الله » | ||
ابوالعباس محمد بن احمد محبوبی به سند خود از خالد بن ولید نقل می کند که گفت میان من و عمار نزاعی در گرفت و من بر او درشتی کردم عمار نزد پیامبر رفت و از من شکایت کرد پی خالد آمد در حالی که او از وی شکایت می کرد از این روخالد شروع به درشتی کرد و مرتب درشتی او بیشتر می شد و در این میان پیامبر ساکت بود عمار به گریه افتار و عرض کرد ای رسول خدا ، آیا او را نمی بینی ؟ راوی گفت پیامبر سرش را بلند کرد و فرمود : هر کس با عمار دشمنی کند خدا وند او را دشمن می دارد و هر کس نسبت به عمار بغض داشته باشد خداوند او را مبغوض میدارد » | ابوالعباس محمد بن احمد محبوبی به سند خود از خالد بن ولید نقل می کند که گفت میان من و عمار نزاعی در گرفت و من بر او درشتی کردم عمار نزد پیامبر رفت و از من شکایت کرد پی خالد آمد در حالی که او از وی شکایت می کرد از این روخالد شروع به درشتی کرد و مرتب درشتی او بیشتر می شد و در این میان پیامبر ساکت بود عمار به گریه افتار و عرض کرد ای رسول خدا ، آیا او را نمی بینی ؟ راوی گفت پیامبر سرش را بلند کرد و فرمود : هر کس با عمار دشمنی کند خدا وند او را دشمن می دارد و هر کس نسبت به عمار بغض داشته باشد خداوند او را مبغوض میدارد » | ||
خط ۶۸: | خط ۸۸: | ||
که این جمله شاهد است که حامل علم و دانش و فقه و رساندن آن به دیگران چه قرب و منزلتی دارد . | که این جمله شاهد است که حامل علم و دانش و فقه و رساندن آن به دیگران چه قرب و منزلتی دارد . | ||
پس تا این جای بحث ، حدیث مهم و معتبری وجود نداشته است تا بوسیله آن بتوان عدالت جمیع صحابه را ثابت نمود و آنچه که بیان شد یا از حیث سند ضعیف و مردود بود ویا اینکه از حیث دلالت تمام نبوده است ویا اینکه از حیث متن مخدوش بوده است و از مجموع این احادیث و سایر احادیث دیگر ، فضیلت و مدح و ستایش صحابه بدست می آید و ثابت می شود که بسیاری از صحابه از افراد عادی دیگر ممتاز بوده اند اما عدالت آنها بوسیله این احادیث ثابت نشد | پس تا این جای بحث ، حدیث مهم و معتبری وجود نداشته است تا بوسیله آن بتوان عدالت جمیع صحابه را ثابت نمود و آنچه که بیان شد یا از حیث سند ضعیف و مردود بود ویا اینکه از حیث دلالت تمام نبوده است ویا اینکه از حیث متن مخدوش بوده است و از مجموع این احادیث و سایر احادیث دیگر ، فضیلت و مدح و ستایش صحابه بدست می آید و ثابت می شود که بسیاری از صحابه از افراد عادی دیگر ممتاز بوده اند اما عدالت آنها بوسیله این احادیث ثابت نشد | ||
=پانويس= | |||
{{پانویس|2}} | |||
=منابع= |
ویرایش