پرش به محتوا

بررسی روایت الله الله فی أصحابی (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
<div class="wikiInfo">
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
|-
!عنوان مقاله!! data-type="authorName" |بررسی روايت الله الله فی أصحابی
|-
|زبان مقاله
| data-type="authorfatherName" |فارسی
|-
|اطلاعات نشر
| data-type="authorbirthDate" |ایران - پژوهشگاه مطالعات تقریبی
|-
|نویسنده
| data-type="authorBirthPlace" |عبدالعلي باقري
|-
|}
</div>
'''بررسی روايت الله الله فی أصحابی''' عنوان مقاله ای است به زبان فارسی كه توسط عبدالعلی باقری در  پژوهشگاه مطالعات تقریبی به نگارش در آمده است. این مقاله پیرامون آراء و دیدگاه های علما و اندیشمندان شیعی و سنی حول مساله "عدالت جميع صحابه" با نگاهی مقارَن و تقریبی پرداخته است.
=متن حديث=
قال رسول الله ص : الله الله فی اصحابی لا تتخذوهم غرضا فمن احبهم فبحبی احبهم فمن ابغضهم فببغضی ابغضهم و من آذاهم فقد آذانی و من آذانی فقد آذی الله و من آذی الله فیوشک ان یاخذه  »  
قال رسول الله ص : الله الله فی اصحابی لا تتخذوهم غرضا فمن احبهم فبحبی احبهم فمن ابغضهم فببغضی ابغضهم و من آذاهم فقد آذانی و من آذانی فقد آذی الله و من آذی الله فیوشک ان یاخذه  »  
پیامبر اکرم ص فرموده است : خدا را خدا را در باره اصحابم ، آنان را پس از من هدف قرار ندهید هر کس آنان را دوست داشته باشد پس به محبت من آنان را دوست می دارد و هر کس نسبت به آنان بغض داشده باشد پس به بغض من به آنان بغض داشته باشد هر کس آنان را اذیت کند  ، مرا اذیت کرده و هر کس مرا اذیت کند به تحقیق خدا را اذیت کرده و هر که خدا را اذیت کند به زودی خداوند او را اخذ می کند  
پیامبر اکرم ص فرموده است : خدا را خدا را در باره اصحابم ، آنان را پس از من هدف قرار ندهید هر کس آنان را دوست داشته باشد پس به محبت من آنان را دوست می دارد و هر کس نسبت به آنان بغض داشده باشد پس به بغض من به آنان بغض داشته باشد هر کس آنان را اذیت کند  ، مرا اذیت کرده و هر کس مرا اذیت کند به تحقیق خدا را اذیت کرده و هر که خدا را اذیت کند به زودی خداوند او را اخذ می کند . اهل سنت این حدیث را دلیل بر عدالت صحابه قرار دادند .
اهل سنت این حدیث را دلیل بر عدالت صحابه قرار دادند  
=بررسی و نقد آن=
بررسی و نقد آن
==ابن حجر عسقلانی ==
ابن حجر عسقلانی در الاصابه چنین می نویسد  
ابن حجر عسقلانی در الاصابه چنین می نویسد  


خط ۱۵: خط ۳۵:
این در حالی است که همین ابن حجر در کتاب الاصابه همین حدیث ضعیف و نا معتبررا در زمره احادیثی می داند که بیشترین دلالت را بر مقصود ( یعنی اثبات عدالت صحابه ) دارد  
این در حالی است که همین ابن حجر در کتاب الاصابه همین حدیث ضعیف و نا معتبررا در زمره احادیثی می داند که بیشترین دلالت را بر مقصود ( یعنی اثبات عدالت صحابه ) دارد  
حدیث سوم :قال رسول الله ص دعوا لی اصحابی فوالذی نفسی بیده لوانفقتم مثل احد او الجبال ذهبا ما بلغتم اعمالهم  »  
حدیث سوم :قال رسول الله ص دعوا لی اصحابی فوالذی نفسی بیده لوانفقتم مثل احد او الجبال ذهبا ما بلغتم اعمالهم  »  
نقد و بررسی  
=نقد و بررسی=
اولا : این حدیث بصورت ناقص روایت شد وکامل آن همانست که حاکم نیشابوری در المستدرک علی الصحیحین آورده است : اخبرنا ه ابوالعباس محمد بن احمد المحبوبی بمرو ثنا سعید بن مسعود ثنا یزید بن هارون ثنا العوام بن حوشب حدثنی ثلمة بن کهیل عن علقمة عن خالد بن الولید قال : کان بینی و بین عمار بن یاسر کلام فاغلظت له فانطلق عمار یشکونی الی النبی ص فجاء خالد و هو یشکوه فجعل یغلظ له و لا یزیده الا غلظة و النبی ص ساکت فبکی عمار و قال : یا رسولالله الا تراه ؟ قال : فرفع النبی ص راسه و قال : من عادی عمارا عاداه الله و من ابغض عمارا ابغضه الله  »
اولا : این حدیث بصورت ناقص روایت شد وکامل آن همانست که حاکم نیشابوری در المستدرک علی الصحیحین آورده است : اخبرنا ه ابوالعباس محمد بن احمد المحبوبی بمرو ثنا سعید بن مسعود ثنا یزید بن هارون ثنا العوام بن حوشب حدثنی ثلمة بن کهیل عن علقمة عن خالد بن الولید قال : کان بینی و بین عمار بن یاسر کلام فاغلظت له فانطلق عمار یشکونی الی النبی ص فجاء خالد و هو یشکوه فجعل یغلظ له و لا یزیده الا غلظة و النبی ص ساکت فبکی عمار و قال : یا رسولالله الا تراه ؟ قال : فرفع النبی ص راسه و قال : من عادی عمارا عاداه الله و من ابغض عمارا ابغضه الله  »
ابوالعباس محمد بن احمد محبوبی به سند خود از خالد بن ولید نقل می کند که گفت میان من و عمار نزاعی در گرفت و من بر او درشتی کردم عمار نزد پیامبر رفت و از من شکایت کرد پی خالد آمد در حالی که او از وی شکایت می کرد از این روخالد شروع به درشتی کرد و مرتب درشتی او بیشتر می شد و در این میان پیامبر ساکت بود عمار به گریه افتار و عرض کرد ای رسول خدا ، آیا او را نمی بینی ؟ راوی گفت پیامبر سرش را بلند کرد و فرمود : هر کس با عمار دشمنی کند خدا وند او را دشمن می دارد و هر کس نسبت به عمار بغض داشته باشد خداوند او را مبغوض میدارد »  
ابوالعباس محمد بن احمد محبوبی به سند خود از خالد بن ولید نقل می کند که گفت میان من و عمار نزاعی در گرفت و من بر او درشتی کردم عمار نزد پیامبر رفت و از من شکایت کرد پی خالد آمد در حالی که او از وی شکایت می کرد از این روخالد شروع به درشتی کرد و مرتب درشتی او بیشتر می شد و در این میان پیامبر ساکت بود عمار به گریه افتار و عرض کرد ای رسول خدا ، آیا او را نمی بینی ؟ راوی گفت پیامبر سرش را بلند کرد و فرمود : هر کس با عمار دشمنی کند خدا وند او را دشمن می دارد و هر کس نسبت به عمار بغض داشته باشد خداوند او را مبغوض میدارد »  
خط ۶۸: خط ۸۸:
که این جمله شاهد است که حامل علم و دانش و فقه و رساندن آن به دیگران چه قرب و منزلتی دارد .
که این جمله شاهد است که حامل علم و دانش و فقه و رساندن آن به دیگران چه قرب و منزلتی دارد .
پس تا این جای بحث ، حدیث مهم و معتبری وجود نداشته است تا بوسیله آن بتوان عدالت جمیع صحابه را ثابت نمود و آنچه که بیان شد یا از حیث سند ضعیف و مردود بود ویا اینکه از حیث دلالت تمام نبوده است ویا اینکه از حیث متن مخدوش بوده است و از مجموع این احادیث و سایر احادیث دیگر ، فضیلت و مدح و ستایش صحابه بدست می آید و ثابت می شود که بسیاری از صحابه از افراد عادی دیگر ممتاز بوده اند اما عدالت آنها بوسیله این احادیث ثابت نشد
پس تا این جای بحث ، حدیث مهم و معتبری وجود نداشته است تا بوسیله آن بتوان عدالت جمیع صحابه را ثابت نمود و آنچه که بیان شد یا از حیث سند ضعیف و مردود بود ویا اینکه از حیث دلالت تمام نبوده است ویا اینکه از حیث متن مخدوش بوده است و از مجموع این احادیث و سایر احادیث دیگر ، فضیلت و مدح و ستایش صحابه بدست می آید و ثابت می شود که بسیاری از صحابه از افراد عادی دیگر ممتاز بوده اند اما عدالت آنها بوسیله این احادیث ثابت نشد
=پانويس=
{{پانویس|2}}
=منابع=
۱۶۰

ویرایش