|
|
(۶۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد) |
خط ۱: |
خط ۱: |
| {{Mbox
| | <div class="wikiInfo">[[پرونده:جزیه.jpg |جایگزین=جزیه|جزیه]]</div> |
| | type = notice
| | '''جزیه''' یک نوع مالیات اسلامی است که در [[قرآن|قرآن کریم]] به آن اشاره شده است. نخستین [[جزیه]] در [[اسلام]] همزمان با [[نزول قرآن|نزول]] آیه ۲۹ [[سوره توبه]] در سال هشتم و یا نهم هجری دریافت شد. در این آیه [[خداوند]] میفرماید: |
| | class = ambox-In_use
| |
| | image = [[File:Ambox clock.svg|48px|alt=|link=]]
| |
| | css = margin: 1px
| |
| | text = این {{#ifeq:{{{1|}}}|بخش|[[راهنما:بخجعفر طیار ش|بخش]]|{{#switch:{{NAMESPACE}}
| |
| | {{ns:0}} = مقاله
| |
| | بحث = [[راهنما:صفحه بحث|صفحه بحث]] | |
| | ردهبندی = [[ویکیپدیا:ردهبندی|رده]]
| |
| | راهنما = [[راهنما:فهرست|فهرست]]
| |
| | درگاه = [[ویکیپدیا:درگاه|درگاه]]
| |
| | الگو = [[ویکیپدیا:فضای نام الگو|الگو]]
| |
| | کاربر = [[ویکیپدیا:صفحههای کاربری|صفحه کاربری]]
| |
| | بحث کاربر = [[ویکیپدیا:صفحههای کاربری|صفحه بحث کاربری]]
| |
| | ویکیپدیا = [[ویکیپدیا:فضای نام ویکیپدیا|صفحه ویکیپدیا]]
| |
| | بحث ویکیپدیا = [[ویکیپدیا:فضای نام ویکیپدیا|صفحه بحث ویکیپدیا]]
| |
| }}}} هماکنون برای {{#ifeq:{{{1|}}}|بخش|{{{2|مدتی کوتاه}}}|{{{1|مدتی کوتاه}}}}} '''تحت ویرایش عمده''' است. این برچسب برای جلوگیری از [[راهنما:تعارض ویرایشی|تعارض ویرایشی]] اینجا گذاشته شدهاست، لطفا تا زمانیکه این پیام نمایش داده میشود ویرایشی در این {{#ifeq:{{{1|}}}|بخش|بخش|صفحه}} انجام ندهید.<br>
| |
| <small>{{#if:{{{زمان|}}}|این پیام در {{{زمان|}}} اضافه شده است.|}} این صفحه آخرینبار در {{#time:H:i، j F Y|{{REVISIONTIMESTAMP}}}} ({{کوچک}}ساعت هماهنگ جهانی{{پایان کوچک}}) ({{Time ago|{{REVISIONTIMESTAMP}}}}) تغییر یافتهاست؛ لطفا اگر در چند ساعت اخیر [{{fullurl:{{FULLPAGENAME}}|action=history}} ویرایش نشده است]، این الگو را حذف کنید. اگر شما ویرایشگری هستید که این الگو را اضافه کرده است، لطفا مطمئن شوید آن را حذف یا با در دست ساخت جایگزین میکنید.</small>
| |
| <includeonly>{{#ifeq:{{{category}}}|no||{{#switch:{{NAMESPACE}}
| |
| | کاربر
| |
| | بحث کاربر = <!-- no category -->
| |
| | [[رده:صفحههای سخت در دست ویرایش]]}}}}</includeonly>
| |
| }}<noinclude>
| |
| </noinclude>
| |
|
| |
|
| | {{متن قرآن |قَاتِلُوا الَّذِینَ لَا یُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَلَا بِالْیَوْمِ الْآخِرِ وَلَا یُحَرِّمُونَ مَا حَرَّمَ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَلَا یَدِینُونَ دِینَ الْحَقِّ مِنَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ حَتَّی یُعْطُوا الْجِزْیَهَ عَنْ یَدٍ وَهُمْ صَاغِرُونَ |سوره = توبه | آیه = ۲۹}} |
| | با کسانی از [[اهل کتاب]] که به [[خدا]] و روز بازپسین [[ایمان]] نمیآورند و آنچه را خدا و فرستادهاش [[حرام]] گردانیدهاند حرام نمیدارند و متدین به [[دین]] حق نمیگردند کارزار کنید تا با [کمال]خواری به دست خود جزیه دهند. |
|
| |
|
| '''جزیه''' یک نوع مالیات اسلامى است که در قرآن کریم به آن اشاره شده است. نخستین جزیه در اسلام همزمان با نزول آیه ۲۹ سوره توبه در سال هشتم و یا نهم هجری دریافت شد. در این آیه خداوند می فرماید:
| | == جزیه و کیفیت اخذ آ« == |
| | جزیه مالیاتی است که [[حکومت اسلامی]] از [[اهل کتاب]] ([[یهودی]]، [[مسیحی]] و [[مجوس|مجسوسی]]) که در حمایت او هستند دریافت میکند. برخی از خاورشناسان از این موضوع سوءاستفاده نمودهاند و گرفتن جزیه را نوعی تحمیل ظالمانه و تجاوز به حریم مال و شخصیت و آبروی جزیه پردازان جلوه دادهاند. میداینم هر حکومتی برای اداره امور کشور و تأمین وسائل زندگی و رفاه ملت و دفاع از مرزهای مملکت، به بودجهای نیازمند است وتمام یا قسمتی از این بودجه را معمولا افراد مملکت، به صورت یک سلسله مالیاتهای مستقیم و غیر مستقیم میپردازند. |
|
| |
|
| قَاتِلُوا الَّذِینَ لَا یُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَلَا بِالْیَوْمِ الْآخِرِ وَلَا یُحَرِّمُونَ مَا حَرَّمَ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَلَا یَدِینُونَ دِینَ الْحَقِّ مِنَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ حَتَّى یُعْطُوا الْجِزْیَهَ عَنْ یَدٍ وَهُمْ صَاغِرُونَ
| | در مورد اصل قانون مالیات، جای هیچ گونه اعتراضی نیست و اعتراض تنها جائی وارد است که شیوه گرفتن و مقدار آن از صورت «عادلانه» بصورت «ظالمانه» درآید، و هماهنگی بین درآمد پرداخت کنندگان و نیازهای مملکت، و بین آنچه از آنان مطالبه میشود منظور نگردد، و یا مالیاتی که از مردم گرفته میشود، صرف عیاشی و خوشگذرانی و استفادههای شخصی افراد معینی شود. |
| با کسانى از اهل کتاب که به خدا و روز بازپسین ایمان نمى آورند و آنچه را خدا و فرستاده اش حرام گردانیده اند حرام نمى دارند و متدین به دین حق نمى گردند کارزار کنید تا با [کمال]خوارى به دست خود جزیه دهند.
| |
|
| |
|
| =جزیه چیست و کیفیت اخذ آن چگونه است=
| | در [[اسلام]]، مالیات از [[مسلمان|مسلمانان]] به عناوینی مانند [[خمس]] و [[زکات]] دریافت میگردد و از غیر مسلمانانی که تابع [[حکومت اسلامی]] هستند، بعنوان «جزیه» گرفته میشود. |
| | | مهمترین تفاوت بین این دو شیوه مالیاتگیری، این است که درنوع نخست، تعیین مقدار آن، تا حدی به شخص پرداخت کننده واگذار میشود، یعنی مثلا شخص [[مسلمان]]، خود باید بگوید که در سال، چه اندازه پسانداز داشته و میزان [[خمس|خمسی]] که به او تعلق میگیرد چه اندازه است، معمولا اظهارات خود او درباره میزان دارائیش پذیرفته میشود (هر چند در مواردی مانند [[زکات]]، حاکم یا اعزام مأموران خاصی، میزان بدهی اشخاص از غلات و دامها و ... را معین میکند). |
| جزیه مالیاتی است که [[حکومت اسلامی]] از [[اهل کتاب]] ([[یهودی]]، [[مسیحی]] و [[مجسوسی]]) که در حمایت او هستند دریافت میکند. برخی از خاورشناسان از این موضوع سوء استفاده نمودهاند و گرفتن جزیه را نوعی تحمیل ظالمانه و تجاوز به حریم مال و شخصیت و آبروی جزیه پردازان جلوه دادهاند. میداینم هر حکومتی برای اداره امور کشور و تأمین وسائل زندگی و رفاه ملت و دفاع از مرزهای مملکت، به بودجهای نیازمند است وتمام یا قسمتی از این بودجه را معمولا افراد مملکت، به صورت یک سلسله مالیاتهای مستقیم و غیر مستقیم میپردازند.
| |
| | |
| در مورد اصل قانون مالیات، جای هیچ گونه اعتراضی نیست و اعتراض تنها جائی وارد است که شیوه گرفتن و مقدار آن از صورت «عادلانه» بصورت «ظالمانه» درآید، و هماهنگی بین درآمد پرداخت کنندگان و نیازهای مملکت، و بین آنچه از آنان مطالبه میشود منظور نگردد، و یا مالیاتی که از مردم گرفته میشود، صرف عیاشی و خوشگذرانی و استفادههای شخصی افراد معینی شود.
| |
| | |
| در [[اسلام]]، مالیات از [[مسلمانان]] به عناوینی مانند [[خمس]] و [[زکات]] دریافت میگردد و از غیر مسلمانانی که تابع حکومت اسلامی هستند، بعنوان «جزیه» گرفته میشود. | |
| مهمترین تفاوت بین این دو شیوه مالیات گیری، این است که درنوع نخست، تعیین مقدار آن، تا حدی به شخص پرداخت کننده واگذار میشود، یعنی مثلا شخص مسلمان، خود باید بگوید که در سال، چه اندازه پسانداز داشته و میزان خمسی که به او تعلق میگیرد چه اندازه است، معمولا اظهارات خود او درباره میزان دارائیش پذیرفته میشود (هر چند در مواردی مانند زکات، حاکم یا اعزام مأموران خاصی، میزان بدهی اشخاص از غلات و دامها و ... را معین میکند).
| |
| ولی در نوع دوم، مالیات غالباً به طور سرانه دریافت میشود. | | ولی در نوع دوم، مالیات غالباً به طور سرانه دریافت میشود. |
|
| |
|
| و گاهی هم ممکن است به جای محاسبه تعداد افراد، مقدار زمینی که تحت تصرف افراد است در نظر گرفته شود، و با تناسب موقعیت و ارزش آنها، مالیات گرفته شود. این نوع مالیات را «خراج» می نامند و خراج غالباً از غیر [[مسلمان]] تابع حکومت اسلامی بجای جزیه گرفته میشود (البته چنانچه از اراضی دولتی در دست فرد مسلمانی باشد از او نیز میتوان خراج گرفت). | | و گاهی هم ممکن است به جای محاسبه تعداد افراد، مقدار زمینی که تحت تصرف افراد است در نظر گرفته شود، و با تناسب موقعیت و ارزش آنها، مالیات گرفته شود. این نوع مالیات را «[[خراج]]» مینامند و خراج غالباً از غیر [[مسلمان]] تابع [[حکومت اسلامی]] بجای جزیه گرفته میشود (البته چنانچه از اراضی دولتی در دست فرد مسلمانی باشد از او نیز میتوان خراج گرفت). |
| | |
| بنابراین مسلمان و ذمی از این نظر تفاوت چندانی ندارد لیکن طبق آنچه از روایات شیعه و تعالیم ائمه علیهم السلام استفاده میشود از ذمیان یا باید جزیه گرفته شود و یا خراج <ref>وسائل الشیعه 11/68</ref>
| |
| امام باقر(ع) در ضمن بیانی میفرماید: «ذمیان آنچه را که در متن قرارداد پذیرفتهاند باید بپردازند و امام مسلمانان بیش از آن حق ندارد از آنان مطالبهای کند، لیکن اگر خواست جزیه را بطور سرانه از آنان میگیرد، و دیگر نسبت به اموال و دامهای آنان حقی ندارد و اگر خواست نسب به اموال و دامهای آنان حساب کند، دیگر نمیتواند مالیات سرانه بگیرد» .<ref>وسائل 11/114 و 115</ref>
| |
| | |
| در روایت دیگر میفرماید: «ذمیان برای تأمین جان و مال خود یا مالیات سرانه میپردازند یا از درآمد زمین» <ref>حقوق اقلیتها ص71، به نقل از سبل السلام 4/46</ref> این تفاوت ناشی از این است که مسلمان معمولا به مقررات اسلامی [[ایمان]] و [[اعتقاد]] دارند و همین ایمان او میتواند بهترین ضامن اجرای قانون باشد و لذا اسلام اظهارات او را در مورد بسیاری از درآمدها پذیرفته است اما غیر مسلمان که چنین اعتقادی ندارد، قانون مالیاتی او طوری نیست که توانسته باشد با کتمان حقایق از پرداخت آن شانه خالی کند.
| |
| | |
| =معنای لغوی جزیه=
| |
| | |
| برخی معتقدند که حزیه لغت معرب است و ریشه عربی نداشته و اصلش گِزیت است فارسی بوده به معنای مالیات و خراج آمده است چرا که در زمان ساسانی و زمان [[انوشیروان]] آنان جزیه را قرار دادند بر ایرانیان و در واقع مالیات سرانه ای بوده که برای جنگ جمع می کرده اند و سپس این کلمه از ایران به حیره شهری که تقریبا در محل نجف فعلی بوده است رفته و پس از آ« به سایر [[جزیره العرب]] منتقل شده و استعمال پیدا کرده است برخی دیگر نیز معتقدند که هرچند کلمه حزیه با گزیت و گزیه شبیه و خیلی نزدیک است ولی لغتی است عربی که از ماده جزا گرفته شده و به معنای کفایت کردن یا پاداش دادن می باشد و در نهایت برخی می گویند که این کلمه مأخوذ از ریشهای آرامی یا سریانی می باشد.
| |
| | |
| =معنای اصطلاحی=
| |
| | |
| در [[فقه اسلامی]] از جزیه در باب [[جهاد]] سخن به میان آمده است و به مالیاتى گفته مىشود که دولت اسلامى از اهل کتاب دریافت می کرده است و در قبال آن اقامت آنان در بلاد اسلامی همراه با مصونیت از تعرض دیگران به آنان، بوده است.
| |
|
| |
|
| =جزیه قبل از اسلام=
| | بنابراین مسلمان و ذمی از این نظر تفاوت چندانی ندارد لیکن طبق آنچه از روایات شیعه و تعالیم [[ائمه|ائمه (علیهمالسلام)]] استفاده میشود از ذمیان یا باید جزیه گرفته شود و یا خراج<ref>وسائل الشیعه 11/68</ref>. |
| | [[محمد بن علی (باقر العلوم)|امام باقر (علیهمالسلام)]] در ضمن بیانی میفرماید: «ذمیان آنچه را که در متن قرارداد پذیرفتهاند باید بپردازند و امام مسلمانان بیش از آن حق ندارد از آنان مطالبهای کند، لیکن اگر خواست جزیه را بطور سرانه از آنان میگیرد، و دیگر نسبت به اموال و دامهای آنان حقی ندارد و اگر خواست نسب به اموال و دامهای آنان حساب کند، دیگر نمیتواند مالیات سرانه بگیرد<ref>وسائل 11/114 و 115</ref>». |
|
| |
|
| جزیه از قبل از اسلام مطرح بوده است و طبق برخی اقوال نخستین کسی که جزیه گرفت انوشیروان پادشاه ساسانی بود که از همه کسانی که بیشتر از ۲۰ سال و کمتر از ۵۰ سال داشتند و جزو کارکنان حکومتی نیز نبودند مالیات سرانه اخذ می کرده است. و دلیل اصلی این مالیات را نیز چنین عنوان داشته اند که دفاع از موجودیت و استقلال و امنیت یک کشور وظیفه همه افرادی است که اهل آن کشور هستند بنابراین اگر کسانی به این امر مهم مشغول شوند و عده ای دیگر به خاطر مشاغل و کسب و کار و یا هر دلیل دیگری نتوانند در صف سربازان تآمین امنیت باشند وظیفه گروه دوم این است که هزینه این جنگجویان که حافظان امنیت هستند را به صورت یک مالیات سرانه در سال پردازند.
| | در روایت دیگر میفرماید: «ذمیان برای تأمین جان و مال خود یا مالیات سرانه میپردازند یا از درآمد زمین<ref>حقوق اقلیتها ص71، به نقل از سبل السلام 4/46</ref>» این تفاوت ناشی از این است که مسلمان معمولا به مقررات اسلامی [[ایمان]] و [[اعتقاد]] دارند و همین ایمان او میتواند بهترین ضامن اجرای قانون باشد و لذا [[اسلام]] اظهارات او را در مورد بسیاری از درآمدها پذیرفته است اما غیر مسلمان که چنین اعتقادی ندارد، قانون مالیاتی او طوری نیست که توانسته باشد با کتمان حقایق از پرداخت آن شانه خالی کند. |
|
| |
|
| و اینکه میانگین سنی برای جزیه دهندگان یعنی بین بیست تا پنجاه سال به خوبی مطلب فوق را تأیید می کند چرا که در این گروه سنی افراد قدرت حمل اسلحه و شرکت در حفظ امنیت و استقلال مرزهای کشور را داشته اند که بخاطر اشتغال و کسب و کار به جای آن مالیات می پردازند. | | == معنای لغوی جزیه == |
| | برخی معتقدند که حزیه لغت معرب است و ریشه عربی نداشته و اصلش گِزیت است فارسی بوده به معنای مالیات و خراج آمده است چرا که در زمان [[ساسانیان|ساسانی]] و زمان [[انوشیروان]] آنان جزیه را قرار دادند بر ایرانیان و در واقع مالیات سرانه ای بوده که برای [[جنگ]] جمع میکردهاند و سپس این کلمه از ایران به حیره شهری که تقریبا در محل [[نجف]] فعلی بوده است رفته و پس از آن به سایر [[جزیرة العرب|جزیره العرب]] منتقل شده و استعمال پیدا کرده است برخی دیگر نیز معتقدند که هرچند کلمه حزیه با گزیت و گزیه شبیه و خیلی نزدیک است ولی لغتی است عربی که از ماده جزا گرفته شده و به معنای کفایت کردن یا پاداش دادن میباشد و در نهایت برخی میگویند که این کلمه مأخوذ از ریشهای آرامی یا سریانی میباشد. |
|
| |
|
| همچنین باز در تأیید دلیل فوق میتوان بیان داشت که در اسلام جزیه بر مسلمانان لازم نیست زیرا جهاد بر آنان واجب است و در هنگامی که نیاز به حضور افراد مسلمان در برابر دشمن و خاطر حفظ امنیت کشور باشد باید در میدان نبرد حاضر باشند ولی [[اقلیت های مذهبی]] و اهل کتاب از جهاد معاف هستند و جهاد بر آنان واجب نیست پس باید مالیات یا جزیه بپردازند تا از این طریق بتوانند سهمی در حفظ امنیت کشوری که در آن به آسودگی و آرامش خیال زندگی می کنند داشته باشند.
| | == معنای اصطلاحی == |
| | در [[فقه|فقه اسلامی]] از جزیه در باب [[جهاد]] سخن به میان آمده است و به مالیاتی گفته میشود که دولت اسلامی از [[اهل کتاب]] دریافت میکرده است و در قبال آن اقامت آنان در بلاد اسلامی همراه با مصونیت از تعرض دیگران به آنان، بوده است. |
|
| |
|
| پس جزیه تنها یک کمک مالی است که اهل کتاب در برابر مسولیتی که مسلمانان در رابطه با تأمین امنیت جان و مال آنها دارند پرداخت می گردد و آنان با پرداخت مبلغ ناچیزی در سال از تمامی مزایایی که حکومت اسلامی دارد استفاده خواهند کرد و با مسلمانان در برخورداری از امنیت برابر می شوند در حالی که در متن حوادث و خطرات قرار ندارند. در تأیید این مطلب می توان به عهدنامه هایی اشاره کرد که در دوران حکومت اسلامی میان مسلمانان و اهل کتاب منعقد می شده است و در آن به صراحت این موضوع آمده است که اهل کتاب موظف اند جزیه بدهند و در مقابل مسلمانان موظف به تأمین امنیت آنان در برابر دشمنان حتی دشمنان خارجی خواهند بود. در ادامه به یکی از این عهدنامه ها میان [[خالد بن ولید]] و [[مسیحیان]] اطراف فرات اشاره می شود
| | == جزیه قبل از اسلام == |
| | جزیه از قبل از اسلام مطرح بوده است و طبق برخی اقوال نخستین کسی که جزیه گرفت انوشیروان [[ساسانیان|پادشاه ساسانی]] بود که از همه کسانی که بیشتر از ۲۰ سال و کمتر از ۵۰ سال داشتند و جزو کارکنان حکومتی نیز نبودند مالیات سرانه اخذ میکرده است. و دلیل اصلی این مالیات را نیز چنین عنوان داشتهاند که دفاع از موجودیت و استقلال و امنیت یک کشور وظیفه همه افرادی است که اهل آن کشور هستند بنابراین اگر کسانی به این امر مهم مشغول شوند و عدهای دیگر به خاطر مشاغل و کسب و کار و یا هر دلیل دیگری نتوانند در صف سربازان تآمین امنیت باشند وظیفه گروه دوم این است که هزینه این جنگجویان که حافظان امنیت هستند را به صورت یک مالیات سرانه در سال پردازند. |
|
| |
|
| «هذا کتاب من خالد بن ولید لصلوبا ابن نسطونا و قومه، انى عاهدتکم على الجزیه و المنعه، فلک الذمه و المنعه، و ما منعناکم فلنا الجزیه و الا فلا، کتب سنه اثنتى عشره فى صفر»
| | و اینکه میانگین سنی برای جزیه دهندگان یعنی بین بیست تا پنجاه سال به خوبی مطلب فوق را تأیید میکند چرا که در این گروه سنی افراد قدرت حمل اسلحه و شرکت در حفظ امنیت و استقلال مرزهای کشور را داشتهاند که بخاطر اشتغال و کسب و کار به جای آن مالیات میپردازند. |
| «این نامه اى است از خالد بن ولید به صلوبا بزرگ مسیحیان و جمعیتش، من با شما پیمان مى بندم بر جزیه و دفاع، و در برابر آن شما در حمایت ما قرار دارید و ما دام که ما از شما حمایت مى کنیم، حق گرفتن جزیه داریم، و الا حقى نخواهیم داشت، این عهدنامه در سال دوازده هجرى در ماه صفر نوشته شد»
| |
|
| |
|
| =چرا در عصر حاضر جزیه گرفته نمی شود=
| | همچنین باز در تأیید دلیل فوق میتوان بیان داشت که در اسلام جزیه بر مسلمانان لازم نیست زیرا [[جهاد]] بر آنان [[واجب]] است و در هنگامی که نیاز به حضور افراد مسلمان در برابر دشمن و خاطر حفظ امنیت کشور باشد باید در میدان نبرد حاضر باشند ولی [[اقلیتهای مذهبی]] و [[اهل کتاب]] از جهاد معاف هستند و جهاد بر آنان [[واجب]] نیست پس باید مالیات یا جزیه بپردازند تا از این طریق بتوانند سهمی در حفظ امنیت کشوری که در آن به آسودگی و آرامش خیال زندگی میکنند داشته باشند. |
|
| |
|
| طبق برخی گزارش های تاریخی از سال ۱۲۹۹ گرفتن جزیه از [[زردشتیان]] با وساطت سفرای [[فرانسه]] و [[انگلیس]] و نیز تلاش های [[امام جمعه]] وقت کرمان و به دستور [[ناصرالدین شاه]] معلق شد و پس از دوره مشروطه نیز به تدریح گرفتن جزیه از مسیحیان و یهودیان نیز لغو شد و به موجب بندهای هفتم و دهم مادّه دوم قانون مالیاتهای مستقیم (مصوب ۱۳۱۲ش)، همه معابد و مراکز خیریه مسلمانان و غیرمسلمانان و نیز انجمنهای اقلیتهای رسمی از پرداخت مالیات معاف شدند.
| | پس جزیه تنها یک کمک مالی است که اهل کتاب در برابر مسولیتی که مسلمانان در رابطه با تأمین امنیت جان و مال آنها دارند پرداخت میگردد و آنان با پرداخت مبلغ ناچیزی در سال از تمامی مزایایی که حکومت اسلامیدارد استفاده خواهند کرد و با مسلمانان در برخورداری از امنیت برابر میشوند در حالی که در متن حوادث و خطرات قرار ندارند. در تأیید این مطلب میتوان به عهدنامههایی اشاره کرد که در دوران حکومت اسلامی میان مسلمانان و اهل کتاب منعقد میشده است و در آن به صراحت این موضوع آمده است که اهل کتاب موظفاند جزیه بدهند و در مقابل مسلمانان موظف به تأمین امنیت آنان در برابر دشمنان حتی دشمنان خارجی خواهند بود. |
|
| |
|
| گفتنی است که در دیگر کشورهای اسلامی نیز، از اقلیتهای دینی که تابعیت کشور اسلامی را دارند، جزیه گرفته نمیشود و بر طبق قوانین موضوعه این کشورها، آنها مشمول تمامی وظایف و مسئولیتهای افراد ملت هستند (مانند خدمت نظام وظیفه و قوانین مالیاتی) و وظایف مشترکی با مسلمانان دارند.
| | در ادامه به یکی از این عهدنامهها میان [[خالد بن ولید]] و [[مسیحیت|مسیحیان]] اطراف [[فرات]] اشاره میشود: |
| | «هذا کتاب من خالد بن ولید لصلوبا ابن نسطونا و قومه، انی عاهدتکم علی الجزیه و المنعه، فلک الذمه و المنعه، و ما منعناکم فلنا الجزیه و الا فلا، کتب سنه اثنتی عشره فی صفر» |
| | «این نامهای است از [[خالد بن ولید]] به صلوبا بزرگ [[مسیحیت|مسیحیان]] و جمعیتش، من با شما پیمان میبندم بر جزیه و دفاع، و در برابر آن شما در حمایت ما قرار دارید و ما دام که ما از شما حمایت میکنیم، حق گرفتن جزیه داریم، و الا حقی نخواهیم داشت، این عهدنامه در سال دوازده [[سال قمری|هجری]] در [[صفر المظفر|ماه صفر]] نوشته شد» |
|
| |
|
| =پانویس= | | == چرا در عصر حاضر جزیه گرفته نمیشود == |
| {{پانویس|2}}
| | طبق برخی گزارشهای تاریخی از سال ۱۲۹۹ گرفتن جزیه از [[زرتشت|زردشتیان]] با وساطت سفرای [[فرانسه]] و [[بریتانیا|انگلیس]] و نیز تلاشهای [[امام جمعه]] وقت [[کرمان]] و به دستور [[ناصرالدین شاه]] معلق شد و پس از [[دوره مشروطه]] نیز به تدریح گرفتن جزیه از [[مسیحیت|مسیحیان]] و [[آیین یهودیت|یهودیان]] نیز لغو شد و به موجب بندهای هفتم و دهم ماده دوم قانون مالیاتهای مستقیم (مصوب ۱۳۱۲ش)، همه معابد و مراکز خیریه مسلمانان و غیرمسلمانان و نیز انجمنهای اقلیتهای رسمی از پرداخت مالیات معاف شدند. |
|
| |
|
| [[رده:مالیات در اسلام]]
| | گفتنی است که در دیگر [[کشورهای اسلامی]] نیز، از اقلیتهای دینی که تابعیت کشور اسلامی را دارند، جزیه گرفته نمیشود و بر طبق قوانین موضوعه این کشورها، آنها مشمول تمامی وظایف و مسئولیتهای افراد ملت هستند (مانند خدمت نظام وظیفه و قوانین مالیاتی) و وظایف مشترکی با مسلمانان دارند. |
| [[رده:اقتصاد اسلامی]] | |
| [[رده:اصطلاحات باب جهاد]]
| |
|
| |
|
| | == پانویس == |
| | {{پانویس}} |
|
| |
|
| =منبع= | | == منابع == |
| | برگرفته از سایت خبرگزاری اطلس |
|
| |
|
| [[برگرفته از سایت خبرگزاری اطلس جزیه چیست؟ - خبرگزاری اطلس https://atlaspress.af › اطلس پلاس|برگرفته از سایت خبرگزاری اطلس]] | | [[رده:مفاهیم و اصطلاحات]] |
| | [[رده:مفاهیم و اصطلاحات اسلامی]] |