پرش به محتوا

حق بازگشت از منظر حقوق بین‌الملل و نظام حقوقی اسلام (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲: خط ۲:
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
|-
|-
!عنوان مقاله!! data-type="authorName" | حق بازگشت از منظر حقوق بين الملل و نظام حقوقی اسلام
!عنوان مقاله!! data-type="authorName" |حق بازگشت از منظر حقوق بين الملل و نظام حقوقی اسلام
|-
|-
|زبان مقاله
|زبان مقاله
خط ۱۹: خط ۱۹:
<big>حق بازگشت</big> از جمله حقوق  انسانها  كه مورد اتفاق مجامع جهاني بوده و نظام حقوقي  اسلام نيز  انرا تاييد نموده است حق بازگشت انسانها به اوطانشان مي باشد . خلاء‌ امنيت و بحران  روحي  كه بعد از جنگ جهاني دوم  در فضاي عمومي جهان حاكم گرديد رهبران  دنيا  را بر ان داشت كه  اقدام  اساسي  در حل  اين معضل جهاني بنمايند؛ ازاينرو با تصويب اعلاميه جهاني حقوق بشر در سنه 1948 بسياري از حقوق  طبيعي  انسانها  - كه از جمله انها حق  بازگشت  مي باشد – را  به رسميت شناخته و از نظامهاي  سياسي  سراسر جهان  خواستند كه بدان پايبند باشند . در شريعت اسلام  نيز بدليل اهتمام  جدي به حقوق  انسانها  - كه از جمله انها حق بازگشت مي باشد – با سلب كنندگان  اين حقوق  مقابله جدي شده  است . اين  امر در ايات و روايات متعدد بخوبي مشهود است . در مقاله حاضر ضمن بررسي  حق بازگشت از منظر اسلام - و  تبيين ايات و روايات در اين مساله-  و حقوق  بين الملل ، برتري نظام حقوق اسلام بر منشور جهاني حقوق بشر – حقوق بين المللي – اثبات گرديده  است .
<big>حق بازگشت</big> از جمله حقوق  انسانها  كه مورد اتفاق مجامع جهاني بوده و نظام حقوقي  اسلام نيز  انرا تاييد نموده است حق بازگشت انسانها به اوطانشان مي باشد . خلاء‌ امنيت و بحران  روحي  كه بعد از جنگ جهاني دوم  در فضاي عمومي جهان حاكم گرديد رهبران  دنيا  را بر ان داشت كه  اقدام  اساسي  در حل  اين معضل جهاني بنمايند؛ ازاينرو با تصويب اعلاميه جهاني حقوق بشر در سنه 1948 بسياري از حقوق  طبيعي  انسانها  - كه از جمله انها حق  بازگشت  مي باشد – را  به رسميت شناخته و از نظامهاي  سياسي  سراسر جهان  خواستند كه بدان پايبند باشند . در شريعت اسلام  نيز بدليل اهتمام  جدي به حقوق  انسانها  - كه از جمله انها حق بازگشت مي باشد – با سلب كنندگان  اين حقوق  مقابله جدي شده  است . اين  امر در ايات و روايات متعدد بخوبي مشهود است . در مقاله حاضر ضمن بررسي  حق بازگشت از منظر اسلام - و  تبيين ايات و روايات در اين مساله-  و حقوق  بين الملل ، برتري نظام حقوق اسلام بر منشور جهاني حقوق بشر – حقوق بين المللي – اثبات گرديده  است .
كليد واژه  :‌ حقوق  ، وطن  ، قران  ، حديث  ، بازگشت  ، بين الملل ، صهيونيزم   
كليد واژه  :‌ حقوق  ، وطن  ، قران  ، حديث  ، بازگشت  ، بين الملل ، صهيونيزم   
== مقدمه :‌ ==
==مقدمه :‌==
از جمله مباحث برجسته  و گرانسنگ در نظامات حقوقي- قطع نظر از مذهب و مرام خاص - مساله حقوق طبيعي انسانهاست  . ادميان بدليل برخورداري از  نعمت وجود و نيز استعدادهاي گوناگوني كه افريدگار جهان در انها به وديعت نهاده است طبعا از سلسله حقوقي كه مقتضاي طبيعي امكانات مذكوراست  برخوردارخواهند بود .  
از جمله مباحث برجسته  و گرانسنگ در نظامات حقوقي- قطع نظر از مذهب و مرام خاص - مساله حقوق طبيعي انسانهاست  . ادميان بدليل برخورداري از  نعمت وجود و نيز استعدادهاي گوناگوني كه افريدگار جهان در انها به وديعت نهاده است طبعا از سلسله حقوقي كه مقتضاي طبيعي امكانات مذكوراست  برخوردارخواهند بود .  
بديهي است اين حقوق  با  حقوق  قانوني و قراردادي كه توسط حاكمان در راستاي نظم اجتماعي تشريع مي گردد متفاوت خواهد بود چون اولا منشا پيدايش حقوق طبيعي  اصل خلقت ادميان و استعدادهاي تعبيه شده در وجود انان بوده در حالي كه منشا پيدايش حقوق قانوني، اعتبار و جعل حاكمان و سياستمداران جوامع  مي باشد .  
بديهي است اين حقوق  با  حقوق  قانوني و قراردادي كه توسط حاكمان در راستاي نظم اجتماعي تشريع مي گردد متفاوت خواهد بود چون اولا منشا پيدايش حقوق طبيعي  اصل خلقت ادميان و استعدادهاي تعبيه شده در وجود انان بوده در حالي كه منشا پيدايش حقوق قانوني، اعتبار و جعل حاكمان و سياستمداران جوامع  مي باشد .  
ثانيا حقوق طبيعي انسانها اموري جهاني بوده و اداب و رسوم خاص جوامع بشري در اثبات ، اصلاح  يا نفي ان دخالت ندارد در حالي كه حقوق قانوني و اعتباري بوسيله سيستمهاي خاص اجتماعي و سياسي به افراد جامعه اعطا شده و قابليت اصلاح يا سلب را داراست.  نكته اساسي در مساله حقوق طبيعي ان است كه برغم اتفاق  همه مكاتب و مذاهب – ديني و غيرديني – در پذيرش اصل اين حقوق ، نسبت به برخي از موارد و مصاديقش  بين انان اختلافاتي  ديده مي شود كه از جمله انها حق بازگشت مي باشد . در اين مقاله به تبيين  دو ديدگاه  حقوقي "اسلام  و حقوق بين الملل "در زمينه حق بازگشت  بعنوان يكي از مصاديق حقوق طبيعي انسانها خواهيم پرداخت  . اما قبل از ورود  به مبحث اصلي لازم است  به تبيين  مفهوم  و جايگاه حقوق بين الملل پرداخته شود :‌  <ref>تفسير القرآن العظيم    ج‏2    386</ref>     
ثانيا حقوق طبيعي انسانها اموري جهاني بوده و اداب و رسوم خاص جوامع بشري در اثبات ، اصلاح  يا نفي ان دخالت ندارد در حالي كه حقوق قانوني و اعتباري بوسيله سيستمهاي خاص اجتماعي و سياسي به افراد جامعه اعطا شده و قابليت اصلاح يا سلب را داراست.  نكته اساسي در مساله حقوق طبيعي ان است كه برغم اتفاق  همه مكاتب و مذاهب – ديني و غيرديني – در پذيرش اصل اين حقوق ، نسبت به برخي از موارد و مصاديقش  بين انان اختلافاتي  ديده مي شود كه از جمله انها حق بازگشت مي باشد . در اين مقاله به تبيين  دو ديدگاه  حقوقي "اسلام  و حقوق بين الملل "در زمينه حق بازگشت  بعنوان يكي از مصاديق حقوق طبيعي انسانها خواهيم پرداخت  . اما قبل از ورود  به مبحث اصلي لازم است  به تبيين  مفهوم  و جايگاه حقوق بين الملل پرداخته شود :‌  <ref>تفسير القرآن العظيم    ج‏2    386</ref>     
== حقوق بين الملل ==
==حقوق بين الملل==
مراد از حقوق بين الملل حقوقي است كه در اعلاميه جهاني حقوق بشر به رسميت شناخته شده و همه دولتها موظف به اجراي ان هستند. در اين اعلاميه كه مشتمل بر سي اصل مي باشد مهمترين حقوق طبيعي انسانها نظير ازادي بيان ، عقيده و...به رسميت شناخته شده است .  
مراد از حقوق بين الملل حقوقي است كه در اعلاميه جهاني حقوق بشر به رسميت شناخته شده و همه دولتها موظف به اجراي ان هستند. در اين اعلاميه كه مشتمل بر سي اصل مي باشد مهمترين حقوق طبيعي انسانها نظير ازادي بيان ، عقيده و...به رسميت شناخته شده است .  
در مقدمه اين اعلاميه امده است :‌ از آنجا که شناسایی حیثیت ذاتی کلیه اعضای بشری و حقوق یکسان و انتقال ناپذیر آنان ، اساس آزادی، عدالت و صلح را در جهان تشکیل می دهد؛
در مقدمه اين اعلاميه امده است :‌ از آنجا که شناسایی حیثیت ذاتی کلیه اعضای بشری و حقوق یکسان و انتقال ناپذیر آنان ، اساس آزادی، عدالت و صلح را در جهان تشکیل می دهد؛
از آنجا که عدم شناسایی و تحقیر حقوق بشر منتهی به اعمال وحشیانه ای گردیده است بشریت را که رو به عصیان واداشته و ظهور دنیایی که درآن افراد بشر در بیان عقیده، آزاد و از ترس و فقر، فارغ باشند به عنوان بالاترین آمال بشر اعلام شده است... از آنجا که مردم ملل متحد، ایمان خود را به حقوق اساسی بشر و مقام و ارزش فرد انسانی حقوق مرد و زن و تساوی مجددا" در منشور، اعلام کرده اند و تصمیم راسخ گرفته اند که به پیشرفت اجتمایی کمک کنند و در محیطی آزادتر وضع زندگی بهتری بوجود آورند ....مجمع عمومی این اعلامیه جهانی حقوق بشر را آرمان مشترکی برای تمام مردم و کلیه ملل، اعلام میکند .  
از آنجا که عدم شناسایی و تحقیر حقوق بشر منتهی به اعمال وحشیانه ای گردیده است بشریت را که رو به عصیان واداشته و ظهور دنیایی که درآن افراد بشر در بیان عقیده، آزاد و از ترس و فقر، فارغ باشند به عنوان بالاترین آمال بشر اعلام شده است... از آنجا که مردم ملل متحد، ایمان خود را به حقوق اساسی بشر و مقام و ارزش فرد انسانی حقوق مرد و زن و تساوی مجددا" در منشور، اعلام کرده اند و تصمیم راسخ گرفته اند که به پیشرفت اجتمایی کمک کنند و در محیطی آزادتر وضع زندگی بهتری بوجود آورند ....مجمع عمومی این اعلامیه جهانی حقوق بشر را آرمان مشترکی برای تمام مردم و کلیه ملل، اعلام میکند .  
== نگاهي به  اعلاميه جهاني حقوق بشر -  حقوق بين الملل - ==
==نگاهي به  اعلاميه جهاني حقوق بشر -  حقوق بين الملل -==
بروز جنگ جهاني اول و دوم كه به كشته شدن مليونها انسان – قريب 100مليون نفر- منتهي گرديده و جامعه جهاني را بشدت تكان داد از عوامل اصلي تنظيم و تصويب اعلاميه مذكور بود . احساس عدم امنيت و نگراني از بروز مجدد فجايعي اينچنين در فضاي عمومي جهان سبب گرديد  مهمترين اصول و حقوق انساني در ان گنجانده شود .  
بروز جنگ جهاني اول و دوم كه به كشته شدن مليونها انسان – قريب 100مليون نفر- منتهي گرديده و جامعه جهاني را بشدت تكان داد از عوامل اصلي تنظيم و تصويب اعلاميه مذكور بود . احساس عدم امنيت و نگراني از بروز مجدد فجايعي اينچنين در فضاي عمومي جهان سبب گرديد  مهمترين اصول و حقوق انساني در ان گنجانده شود .  
هر چند دولتهاي غربي كه خود افتخار تدوين چنين اعلاميه اي را داشتند در حيطه عمل  از بزرگترين ناقضان ان شمرده مي شوند اما اين امر از طبيعي بودن چنين حقوقي نمي كاهد . اعلاميه مذكور معياري است براي ملتهاي جهان كه  رفتار دولتها و حاكماني را كه مدعي طرفداري از حقوق بشرند با ان مورد سنجش قرار دهند.   
هر چند دولتهاي غربي كه خود افتخار تدوين چنين اعلاميه اي را داشتند در حيطه عمل  از بزرگترين ناقضان ان شمرده مي شوند اما اين امر از طبيعي بودن چنين حقوقي نمي كاهد . اعلاميه مذكور معياري است براي ملتهاي جهان كه  رفتار دولتها و حاكماني را كه مدعي طرفداري از حقوق بشرند با ان مورد سنجش قرار دهند.   
    
    
== تحليل شهيد مطهري از ناكارامدي اعلاميه حقوق بشر ==  
==تحليل شهيد مطهري از ناكارامدي اعلاميه حقوق بشر==  
   
   
در اينكه چرا اعلاميه مذكور به رغم پشتوانه هاي عريض و طويلش  هنوز نتوانسته است در سطح جهان خوشبختي را براي بشريت معاصر به ارمغان اورده و نگراني ها  را بزدايد بلكه اينده جهان را بشدت درمعرض تهديد قرار داده است دلائل مهمي مطرح گرديده است كه مهمترين ان تناقضي است كه بين حقوق مطرح شده دراعلاميه مذكور و مباني فكري تدوين كنندگان – دولتهاي غربي - ان در زمينه انسان شناسي است . شهيد مطهري در تبيين  اين تناقض  مي نويسد :‌   
در اينكه چرا اعلاميه مذكور به رغم پشتوانه هاي عريض و طويلش  هنوز نتوانسته است در سطح جهان خوشبختي را براي بشريت معاصر به ارمغان اورده و نگراني ها  را بزدايد بلكه اينده جهان را بشدت درمعرض تهديد قرار داده است دلائل مهمي مطرح گرديده است كه مهمترين ان تناقضي است كه بين حقوق مطرح شده دراعلاميه مذكور و مباني فكري تدوين كنندگان – دولتهاي غربي - ان در زمينه انسان شناسي است . شهيد مطهري در تبيين  اين تناقض  مي نويسد :‌   
خط ۴۴: خط ۴۴:
ب) هرکس می تواند هر کشوری را که بخواهد، منجمله کشور خود را،ترک کند و می تواند به کشور خود باز گردد.  
ب) هرکس می تواند هر کشوری را که بخواهد، منجمله کشور خود را،ترک کند و می تواند به کشور خود باز گردد.  
بر اين اساس ادميان ازادند در هر كجا كه بخواهند اقامت داشته و انرا موطن خويش قرار دهند . هيچكس نمي تواند انانرا از موطني كه برگزيده اند اخراج نموده و يا مانع بازگشت انان به موطن اصلي شان گردد.  
بر اين اساس ادميان ازادند در هر كجا كه بخواهند اقامت داشته و انرا موطن خويش قرار دهند . هيچكس نمي تواند انانرا از موطني كه برگزيده اند اخراج نموده و يا مانع بازگشت انان به موطن اصلي شان گردد.  
== نيرنگ صهيونيزم  در تصويب " قانون  بازگشت" ==  
==نيرنگ صهيونيزم  در تصويب " قانون  بازگشت"==  
از شگفتي هاي جهان معاصر ان است كه اندكي بعد از تصويب اعلاميه جهاني حقوق بشر و گنجاندن حق بازگشت در ان  پارلمان  دولت جعلي اسرائيل در برابر ديدگان جهانيان قانوني را بعنوان قانون بازگشت تصويب نمود كه تعارض جدي با قانون بازگشت در اعلاميه مذكور داشت. بر اساس اين قانون كه در پنج ژوئیه سال ۱۹۵۰ تصویب شد"صراحتا به هر يهودي حق داده است كه (پس از سالها غيبت موقت ) به اسرائيل مهاجرت كند يا باز گردد و بطور ضمني اين حق را براي فلسطينيان كه در سال 1948از زمين خود مهاجرت كردند- انكار مي كند تا فضاي حياتي براي يهوديان و كشور يهودي فراهم شود و خالي از اعراب باشد.  
از شگفتي هاي جهان معاصر ان است كه اندكي بعد از تصويب اعلاميه جهاني حقوق بشر و گنجاندن حق بازگشت در ان  پارلمان  دولت جعلي اسرائيل در برابر ديدگان جهانيان قانوني را بعنوان قانون بازگشت تصويب نمود كه تعارض جدي با قانون بازگشت در اعلاميه مذكور داشت. بر اساس اين قانون كه در پنج ژوئیه سال ۱۹۵۰ تصویب شد"صراحتا به هر يهودي حق داده است كه (پس از سالها غيبت موقت ) به اسرائيل مهاجرت كند يا باز گردد و بطور ضمني اين حق را براي فلسطينيان كه در سال 1948از زمين خود مهاجرت كردند- انكار مي كند تا فضاي حياتي براي يهوديان و كشور يهودي فراهم شود و خالي از اعراب باشد.  
اين قانون دو بار ابتدا در اوت 1954 و بارديگر در مارس 1970 بدين شكل اصلاح گرديد كه هر يهودي در جهان حق دارد كه به فلسطين مهاجرت كند و به محض رسيدن به يك شهروند تبديل شود.   
اين قانون دو بار ابتدا در اوت 1954 و بارديگر در مارس 1970 بدين شكل اصلاح گرديد كه هر يهودي در جهان حق دارد كه به فلسطين مهاجرت كند و به محض رسيدن به يك شهروند تبديل شود.   
== منطق سست و ظالمانه صهيونيزم  در عدم حق بازگشت فلسطينيان ==
==منطق سست و ظالمانه صهيونيزم  در عدم حق بازگشت فلسطينيان==
قانون بازگشت يهوديان بر اين فرض بنا شده است كه "‌فلسطين سرزمين بدون ملت است و اگردر طي دهها قرن گذشته ملتي در ان وجود داشته است اين وجود عرضي و موقتي است و هيچ حقوق ثابتي به اعضاي اين ملت نمي دهد زيرا يهوديان به تنهائي در زمين فلسطين-  يا انگونه كه در ادبيات صهيونيستي و اسرائيلي و يهودي گفته مي شود - در ارتش يسرائيل از حقوق مطلق اندامي برخوردارند ." ."   
قانون بازگشت يهوديان بر اين فرض بنا شده است كه "‌فلسطين سرزمين بدون ملت است و اگردر طي دهها قرن گذشته ملتي در ان وجود داشته است اين وجود عرضي و موقتي است و هيچ حقوق ثابتي به اعضاي اين ملت نمي دهد زيرا يهوديان به تنهائي در زمين فلسطين-  يا انگونه كه در ادبيات صهيونيستي و اسرائيلي و يهودي گفته مي شود - در ارتش يسرائيل از حقوق مطلق اندامي برخوردارند ." ."   
بايد گفت  صهيونيست ها  جهت  مشروعيت بخشيدن به  اقدام شومشان در اخراج فلسطينيان  و اسكان يهوديان مهاجر  در سرزمين انها ،  از  واژه"بازگشت"  بجاي واژه " مهاجرت و تابعيت " استفاده نمودند  تا  مهاجرت يهوديان  به فلسطين  را امري طبيعي  جلوه داده و  در سطح دنيا چنين وانمود شود كه گويا اينان  از نقاط مختلف دنيا به وطنشان  باز مي گردند .
بايد گفت  صهيونيست ها  جهت  مشروعيت بخشيدن به  اقدام شومشان در اخراج فلسطينيان  و اسكان يهوديان مهاجر  در سرزمين انها ،  از  واژه"بازگشت"  بجاي واژه " مهاجرت و تابعيت " استفاده نمودند  تا  مهاجرت يهوديان  به فلسطين  را امري طبيعي  جلوه داده و  در سطح دنيا چنين وانمود شود كه گويا اينان  از نقاط مختلف دنيا به وطنشان  باز مي گردند .
خط ۵۳: خط ۵۳:
عجيب انكه صهيونيست ها معتقدند كه حق بازگشت يهوديان به فلسطين در نهاد هر يهودي نهفته است و قانون بازگشت  در صدد ان نيست كه حقي را براي يهوديان تشريع كند بلكه "غرض اين قانون مشخص كردن ويژگي كشور صهيونيستي و هدف بي نظير ان است – به اين معنا كه -  اين كشور از نظر عناصر تشكيل دهنده و اهداف با ديگر كشورها جهان فرق مي كند، حاكميت ان محدود به ساكنانش است اما درهاي ان به روي هر يهودي در هر جائي كه باشد باز است ".   
عجيب انكه صهيونيست ها معتقدند كه حق بازگشت يهوديان به فلسطين در نهاد هر يهودي نهفته است و قانون بازگشت  در صدد ان نيست كه حقي را براي يهوديان تشريع كند بلكه "غرض اين قانون مشخص كردن ويژگي كشور صهيونيستي و هدف بي نظير ان است – به اين معنا كه -  اين كشور از نظر عناصر تشكيل دهنده و اهداف با ديگر كشورها جهان فرق مي كند، حاكميت ان محدود به ساكنانش است اما درهاي ان به روي هر يهودي در هر جائي كه باشد باز است ".   
نتيجه انكه  بر اساس  قانون بازگشت  ، يهوديان در هر سرزميني كه باشند حق مهاجرت به اسرائیل را داشته  اما  فلسطينياني كه  در اثر اشغال سرزمين شان  توسط صهيونيست ها  از خانه پدري و اباء‌ واجدادي شان  اواره شده و به كشورهاي مختلف گريخته اند حق بازگشت به سرزمين خود را نخواهند داشت .   
نتيجه انكه  بر اساس  قانون بازگشت  ، يهوديان در هر سرزميني كه باشند حق مهاجرت به اسرائیل را داشته  اما  فلسطينياني كه  در اثر اشغال سرزمين شان  توسط صهيونيست ها  از خانه پدري و اباء‌ واجدادي شان  اواره شده و به كشورهاي مختلف گريخته اند حق بازگشت به سرزمين خود را نخواهند داشت .   
== ب - حق بازگشت به موطن در اسلام ==  
==ب - حق بازگشت به موطن در اسلام==  
در نظام اجتماعي اسلام مبحث حقوق ادميان – با قطع نظر از مباني اعتقادي و فكري شان -  از اهميت ويژه اي برخوردار مي باشد . دليل اين امر شواهد متعدد قراني و روايي  و نيز سيره  عملي رهبران الهي است كه در مقاله حاضر به تبيين برخي  از انها خواهيم پرداخت .  
در نظام اجتماعي اسلام مبحث حقوق ادميان – با قطع نظر از مباني اعتقادي و فكري شان -  از اهميت ويژه اي برخوردار مي باشد . دليل اين امر شواهد متعدد قراني و روايي  و نيز سيره  عملي رهبران الهي است كه در مقاله حاضر به تبيين برخي  از انها خواهيم پرداخت .  
== الف – حق بازگشت در قران ==  
==الف – حق بازگشت در قران==  
حق باز گشت به موطن از جمله حقوق طبيعي است كه در قران كريم بران تاكيد گرديده  و با سلب كنندگان چنين حقي ازانسانها بشدت برخورد شده است. در اين مقاله به تبيين برخي از اياتي كه بر اثبات چنين حقي دلالت مي كند خواهيم پرداخت :‌  
حق باز گشت به موطن از جمله حقوق طبيعي است كه در قران كريم بران تاكيد گرديده  و با سلب كنندگان چنين حقي ازانسانها بشدت برخورد شده است. در اين مقاله به تبيين برخي از اياتي كه بر اثبات چنين حقي دلالت مي كند خواهيم پرداخت :‌  
ايه نخست :‌  
ايه نخست :‌  
وَإِذْ أَخَذْنَا مِيثَاقَكُمْ لَا تَسْفِكُونَ دِمَاءَكُمْ وَلَا تُخْرِجُونَ أَنْفُسَكُمْ مِنْ دِيَارِكُمْ ثُمَّ أَقْرَرْتُمْ وَأَنْتُمْ تَشْهَدُونَ   
وَإِذْ أَخَذْنَا مِيثَاقَكُمْ لَا تَسْفِكُونَ دِمَاءَكُمْ وَلَا تُخْرِجُونَ أَنْفُسَكُمْ مِنْ دِيَارِكُمْ ثُمَّ أَقْرَرْتُمْ وَأَنْتُمْ تَشْهَدُونَ   
هر چند خطاب ظاهري  ايه مذكور جمعيت  بني اسرائيل بوده كه متذكر به پيمانهاي الهي شده اند  اما وجود قرائن در ايه و نيز ايات قبل و بعد ان بيانگر ان است كه  نمي توان مخاطبين ايه را خصوص بني اسرائيل  دانسته و ديگر ادميان  را از پيمانهاي مذكور كه اموري انساني و ارزشي هستند مستثني دانست. در تبيين نكته مذكور بايد گفت :‌ اولا سياق و متن  ايه ذكر شده و نيز  ايه قبل از ان -  وَ إِذْ أَخَذْنا مِيثاقَ بَنِي إِسْرائِيلَ لا تَعْبُدُونَ إِلاَّ اللَّهَ وَ بِالْوالِدَيْنِ إِحْساناً وَ ذِي الْقُرْبى‏ وَ الْيَتامى‏ وَ الْمَساكِينِ وَ قُولُوا لِلنَّاسِ حُسْناً وَ أَقِيمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّكاةَ ثُمَّ تَوَلَّيْتُمْ إِلاَّ قَلِيلاً مِنْكُمْ وَ أَنْتُمْ مُعْرِضُونَ  ،  بيانگر ان است كه خطاب مذكور متوجه همه انسانها بوده و مختص به بني اسرائيل نمي باشد چون پيمانهاي ذكر شده در اين ايه عمومي و جهاني مي باشد .  ثانيا  منحصر نمودن  خطاب در ايات  مذكور به خصوص بني اسرائيل و عدم تعميم ان به سائر انسانها با فلسفه ذكر انها در قران- عبرت گرفتن از خطاها و عواقب پيشينيان - منافات خواهد داشت.  
هر چند خطاب ظاهري  ايه مذكور جمعيت  بني اسرائيل بوده كه متذكر به پيمانهاي الهي شده اند  اما وجود قرائن در ايه و نيز ايات قبل و بعد ان بيانگر ان است كه  نمي توان مخاطبين ايه را خصوص بني اسرائيل  دانسته و ديگر ادميان  را از پيمانهاي مذكور كه اموري انساني و ارزشي هستند مستثني دانست.
 
 
در تبيين نكته مذكور بايد گفت :‌ اولا سياق و متن  ايه ذكر شده و نيز  ايه قبل از ان -  وَ إِذْ أَخَذْنا مِيثاقَ بَنِي إِسْرائِيلَ لا تَعْبُدُونَ إِلاَّ اللَّهَ وَ بِالْوالِدَيْنِ إِحْساناً وَ ذِي الْقُرْبى‏ وَ الْيَتامى‏ وَ الْمَساكِينِ وَ قُولُوا لِلنَّاسِ حُسْناً وَ أَقِيمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّكاةَ ثُمَّ تَوَلَّيْتُمْ إِلاَّ قَلِيلاً مِنْكُمْ وَ أَنْتُمْ مُعْرِضُونَ  ،  بيانگر ان است كه خطاب مذكور متوجه همه انسانها بوده و مختص به بني اسرائيل نمي باشد چون پيمانهاي ذكر شده در اين ايه عمومي و جهاني مي باشد .  ثانيا  منحصر نمودن  خطاب در ايات  مذكور به خصوص بني اسرائيل و عدم تعميم ان به سائر انسانها با فلسفه ذكر انها در قران- عبرت گرفتن از خطاها و عواقب پيشينيان - منافات خواهد داشت.  
نكات :‌
نكات :‌
برخي از نكاتي را كه از ايه مذكور قابل استنباط است عبارتند از :‌ . ‌
برخي از نكاتي را كه از ايه مذكور قابل استنباط است عبارتند از :‌ . ‌
خط ۱۲۳: خط ۱۲۶:
-...يُرِيدُ أَن يُخْرِجَكُم مِّنْ أَرْضِكُم بِسِحْرِهِۦ فَمَاذَا تَأْمُرُونَ  
-...يُرِيدُ أَن يُخْرِجَكُم مِّنْ أَرْضِكُم بِسِحْرِهِۦ فَمَاذَا تَأْمُرُونَ  
-وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِرُسُلِهِمْ لَنُخْرِجَنَّكُمْ مِنْ أَرْضِنَا أَوْ لَتَعُودُنَّ فِي مِلَّتِنَا ۖ فَأَوْحَىٰ إِلَيْهِمْ رَبُّهُمْ لَنُهْلِكَنَّ الظَّالِمِينَ  
-وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِرُسُلِهِمْ لَنُخْرِجَنَّكُمْ مِنْ أَرْضِنَا أَوْ لَتَعُودُنَّ فِي مِلَّتِنَا ۖ فَأَوْحَىٰ إِلَيْهِمْ رَبُّهُمْ لَنُهْلِكَنَّ الظَّالِمِينَ  
== ب-  "حق بازگشت "در منابع  حديثي ==  
==ب-  "حق بازگشت "در منابع  حديثي==  
   
   
بطور كلي  احاديثي  را كه بحث  وطن در انها مطرح گرديده است  مي توان به چند طائفه تفسيم  نمود :‌   
بطور كلي  احاديثي  را كه بحث  وطن در انها مطرح گرديده است  مي توان به چند طائفه تفسيم  نمود :‌   
خط ۱۵۳: خط ۱۵۶:
{{پانویس|2}}
{{پانویس|2}}


== منابع :‌ ==
==منابع :‌==
صفاتاج مجيد دانشنامه صهيونيسم و اسرائيل ناشر انتشارات ارون چاپ دوم 1391چاپخانه حيدري
صفاتاج مجيد دانشنامه صهيونيسم و اسرائيل ناشر انتشارات ارون چاپ دوم 1391چاپخانه حيدري
طبرسى، فضل بن حسن مجمع البيان فى تفسير القرآن‏ ناشر: انتشارات ناصر خسرومكان چاپ: تهران‏ سال چاپ: 1372 ش‏
طبرسى، فضل بن حسن مجمع البيان فى تفسير القرآن‏ ناشر: انتشارات ناصر خسرومكان چاپ: تهران‏ سال چاپ: 1372 ش‏
۱۳۵

ویرایش