۸۸٬۱۷۷
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'ي' به 'ی') |
||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
=سلطه حبشی ها بر یمن= | =سلطه حبشی ها بر یمن= | ||
به دستور "کنستانتین دوم"، "نجاشی عیزان" در سال 378م. به [[ | به دستور "کنستانتین دوم"، "نجاشی عیزان" در سال 378م. به [[یمن|یمن]] حمله برد و توانست به سرعت آن را تصرف کرده، خود را شاه «اکسوم»، «حمیر»، «ریدان»، «سبأ» و «سلحن» بنامد؛ اما این پیروزی چندان طول نکشید و یمنیها توانستند، در سال 387م. به رهبری "تبع کرب" و "یهأمن" حبشیها را شکست داده و از یمن بیرون کنند. | ||
در سال 523م. نیز، یمن صحنه جنگ دیگری بین حبشیان و یمنیها بود. در این سال "نجاشی کالب"(کلب) در پی واقعه «اخدود» به دستور "یوستینیوس اول"، امپراطور روم که به شدت از عمل "ذونواس" حاکم یهودی یمن در کشتار مسیحیان نجران به خشم آمده بود، بار دیگر به یمن حمله برد و آنجا را به تصرف خود درآورد. سلطه حبشیها بر یمن، هفتاد و دو سال به درازا کشید.<ref> | در سال 523م. نیز، یمن صحنه جنگ دیگری بین حبشیان و یمنیها بود. در این سال "نجاشی کالب"(کلب) در پی واقعه «اخدود» به دستور "یوستینیوس اول"، امپراطور روم که به شدت از عمل "ذونواس" حاکم یهودی یمن در کشتار مسیحیان نجران به خشم آمده بود، بار دیگر به یمن حمله برد و آنجا را به تصرف خود درآورد. سلطه حبشیها بر یمن، هفتاد و دو سال به درازا کشید.<ref>سید علی اکبر حسینی، حبشه، دانشنامه پژوهه</ref> | ||
=روابط اسلام با حبشه= | =روابط اسلام با حبشه= | ||
نفوذ مسیحیت در حبشه نظر دولت حبشه را به جنبش اسلام مساعد کرده بود. پادشاه [[مسیحی]] حبشه به نهضت خداپرستی در میان عربان وحشی و بت پرست جزیرةالعرب به نظر احترام می نگریست مخصوصاً در آغاز امر که اسلام فقط در مقابل بت پرستی قیام کرده و جنبه مخالفتی با ادیان دیگر نداشت.<ref>لغت نامه دخدا، ذیل واژه حبشه.</ref> | نفوذ مسیحیت در حبشه نظر دولت حبشه را به جنبش اسلام مساعد کرده بود. پادشاه [[مسیحی]] حبشه به نهضت خداپرستی در میان عربان وحشی و بت پرست جزیرةالعرب به نظر احترام می نگریست مخصوصاً در آغاز امر که اسلام فقط در مقابل بت پرستی قیام کرده و جنبه مخالفتی با ادیان دیگر نداشت.<ref>لغت نامه دخدا، ذیل واژه حبشه.</ref> | ||
در سال پنجم بعثت، زمانى که آزار و اذیت به اصحاب [[پیامبر]] شدت گرفت، آن حضرت گروهى از آنان را به همراه پسرعموى خود، جعفر بن ابیطالب، به حبشه فرستاد. این واقعه به «مهاجرت نخست مسلمانان» معروف است. مهاجرت دوم نیز پیش از هجرت به [[مدینه]] به وقوع پیوست؛ تعداد مسلمانان در هجرت نخست یازده مرد و چهار زن و در نوبت دیگر 82 و به قولى 83 مرد بود که عمار نیز با آنان به حبشه رفت.<ref><nowiki><ref> | در سال پنجم بعثت، زمانى که آزار و اذیت به اصحاب [[پیامبر]] شدت گرفت، آن حضرت گروهى از آنان را به همراه پسرعموى خود، جعفر بن ابیطالب، به حبشه فرستاد. این واقعه به «مهاجرت نخست مسلمانان» معروف است. مهاجرت دوم نیز پیش از هجرت به [[مدینه]] به وقوع پیوست؛ تعداد مسلمانان در هجرت نخست یازده مرد و چهار زن و در نوبت دیگر 82 و به قولى 83 مرد بود که عمار نیز با آنان به حبشه رفت.<ref><nowiki><ref>تاریخ توصیفى - تحلیلى صدر اسلام، ابراهیم سید علوى، ص 122.</nowiki></ref><nowiki></ref></nowiki> | ||
در سال ششم هجری پیامبر نامه ای براى اصحم نجاشی ملک حبشه نوشت و او را به آئیین پاک خود دعوت نمود. محتواى نامه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به پادشاه حبشه چنین بود: | در سال ششم هجری پیامبر نامه ای براى اصحم نجاشی ملک حبشه نوشت و او را به آئیین پاک خود دعوت نمود. محتواى نامه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به پادشاه حبشه چنین بود: | ||
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
و سپس تو را به سوى خداوند یکتا که شریکى ندارد و به فرمانبرى او فرامىخوانم و از تو دعوت مىکنم که از من پیروى کنى و به آنچه به من وحى شده است، یقین پیدا کنى که من رسول خدایم و تو و سپاهیانت را به خداى عزوجل فرامىخوانم، همانا تبلیغ و خیرخواهى کردم. اندرزم را بپذیر. درود بر هر کس که هدایت را پیروى کند. محمد رسول الله | و سپس تو را به سوى خداوند یکتا که شریکى ندارد و به فرمانبرى او فرامىخوانم و از تو دعوت مىکنم که از من پیروى کنى و به آنچه به من وحى شده است، یقین پیدا کنى که من رسول خدایم و تو و سپاهیانت را به خداى عزوجل فرامىخوانم، همانا تبلیغ و خیرخواهى کردم. اندرزم را بپذیر. درود بر هر کس که هدایت را پیروى کند. محمد رسول الله | ||
نجاشی نامه پیامبر را بوسید و بر سر و چشم گذاشت و به نشانه تواضع از تخت پایین آمد و به یگانگى خدا و رسالت پیامبر صلی الله علیه و آله شهادت داد.<ref> باستان شناسى و | نجاشی نامه پیامبر را بوسید و بر سر و چشم گذاشت و به نشانه تواضع از تخت پایین آمد و به یگانگى خدا و رسالت پیامبر صلی الله علیه و آله شهادت داد.<ref> باستان شناسى و جغرافیاى تاریخى قصص قرآن، عبدالکریم بى آزار شیرازى، دفتر نشر فرهنگ اسلامى، تهران، 1380، ص 474.</ref> | ||
مستوفی گوید: به سال هشتم نجاشی پادشاه حبشه درگذشت. پیغمبر صلی الله علیه و آله در مدینه برو نماز غایب کرد و حق تعالی حجاب از پیش برداشت تا صحابه در مدینه او را در حبشه خفته دیدند.<ref> لغت نامه دهخدا ذیل واژه حبشه به نقل از تاریخ گزیده.</ref> | مستوفی گوید: به سال هشتم نجاشی پادشاه حبشه درگذشت. پیغمبر صلی الله علیه و آله در مدینه برو نماز غایب کرد و حق تعالی حجاب از پیش برداشت تا صحابه در مدینه او را در حبشه خفته دیدند.<ref> لغت نامه دهخدا ذیل واژه حبشه به نقل از تاریخ گزیده.</ref> |