۲۱٬۸۸۴
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
=زندگینامه= | =زندگینامه= | ||
محمد | محمد در15 آوریل 1911 در روستای دقادوس در مصر، و حفظ قرآن در یازدهم خود سن. در سال 1922 به مؤسسه زقازیق ابتدایی ازهر پیوست قضاوت نشان داد و سپس در سال 1923 مدرک ابتدایی ازهر را گرفت و وارد مؤسسه متوسطه ازهاری شد و علاقه به آن افزایش یافت . شعر و ادب و به ویژه در میان همکارانش از فجتارو رئیس اتحادیه دانشجویان و رئیس کانون نویسندگان زاغازیگ استقبال کرد و در آن زمان دکتر محمد عبدالمنعم خفاقی و شاعر طاهر را در کنار وی داشت. ابو فشا.و پروفسور خالد محمد خالد، دکتر احمد هیکل و دکتر حسن گاد ، و آنچه را که می نوشتند به او نشان می دادند. این نقطه عطفی در زندگی شیخ الشعراوی بود، زمانی که پدرش می خواست در الازهر الشریف قاهره به او ملحق شود و شیخ الشعراوی دوست داشت در کنار برادرانش بماند تا زمین را زراعت کند، اما اصرار پدر او را وادار کرد تا او را به قاهره ببرد ، مخارج را بپردازد و محل را برای اسکان آماده کند. | ||
فقط شرط کرده است که پدرش مقداری کتاب در میراث و زبان و علوم قرآنی و تفاسیر و کتب احادیث شریف نبوی به عنوان نوعی عجز از او بخرد تا اینکه پدرش از بازگشت او به روستا راضی شود. اما پدرش در این ترفند هوشیار بود و هرچه از او خواسته بود خرید و به او گفت: پسرم میدانم که همه این کتابها برای تو تجویز نشده است، اما ترجیح دادم آنها را بخرم تا برایت تهیه کنم. شما می توانید از دانش استفاده کنید. این چیزی است که شیخ الشعراوی در دیدار خود با روزنامه نگار طارق حبیب گفت. | فقط شرط کرده است که پدرش مقداری کتاب در میراث و زبان و علوم قرآنی و تفاسیر و کتب احادیث شریف نبوی به عنوان نوعی عجز از او بخرد تا اینکه پدرش از بازگشت او به روستا راضی شود. اما پدرش در این ترفند هوشیار بود و هرچه از او خواسته بود خرید و به او گفت: پسرم میدانم که همه این کتابها برای تو تجویز نشده است، اما ترجیح دادم آنها را بخرم تا برایت تهیه کنم. شما می توانید از دانش استفاده کنید. این چیزی است که شیخ الشعراوی در دیدار خود با روزنامه نگار طارق حبیب گفت. | ||
الشعراوی در سال 1937 میلادی به دانشکده زبان عربی پیوست و مشغول نهضت ملی و جنبش الازهر شد و جنبش مقاومت در برابر اشغالگران انگلیسی در سال 1919 میلادی از الازهر الشریف و از الازهر آغاز شد. - ازهر، نشریاتی منتشر شد که نارضایتی مصری ها را از انگلیسی های اشغالگر بیان می کرد. مؤسسه زاغازیگ دور از قلعه الازهر در قاهره نبود ، به سوی همکاران و راهروهای عرصه های الازهر می رفت و سخنرانی می کرد که بیش از یک بار دستگیر شد و در آن زمان رئیس جمهور بود. اتحادیه دانشجویان در سال 1934. | الشعراوی در سال 1937 میلادی به دانشکده زبان عربی پیوست و مشغول نهضت ملی و جنبش الازهر شد و جنبش مقاومت در برابر اشغالگران انگلیسی در سال 1919 میلادی از الازهر الشریف و از الازهر آغاز شد. - ازهر، نشریاتی منتشر شد که نارضایتی مصری ها را از انگلیسی های اشغالگر بیان می کرد. مؤسسه زاغازیگ دور از قلعه الازهر در قاهره نبود ، به سوی همکاران و راهروهای عرصه های الازهر می رفت و سخنرانی می کرد که بیش از یک بار دستگیر شد و در آن زمان رئیس جمهور بود. اتحادیه دانشجویان در سال 1934. | ||
خط ۱۰۶: | خط ۱۰۶: | ||
أسعى له فيعنيني تطلبه ولو قعدت أتاني لا يعنيني | أسعى له فيعنيني تطلبه ولو قعدت أتاني لا يعنيني | ||
این نشان می دهد - آنچه امام وعاظ می افزایند - بر اشتیاق اساتید ما برای شکوفا شدن استعداد هر انسانی و تامین سوخت تعالی برای او. | این نشان می دهد - آنچه امام وعاظ می افزایند - بر اشتیاق اساتید ما برای شکوفا شدن استعداد هر انسانی و تامین سوخت تعالی برای او. | ||
= | |||
=حرم ابراهیم= | |||
در سال 1954 ایده ای مطرح شد که حرم ابراهیم را از جای خود جابجا کنند و آن را پس بگیرند تا راهی را که دو فرقه تنگ کرده بودند و مانع حرکت طواف شده بود و روزی می شد باز کنند. قرار شده تا ملک سعود حرم را جابجا کند. در آن زمان شیخ الشعراوی به عنوان استاد در مدرسه شرعیه مکه مکرمه مشغول به کار بود و این موضوع را شنید و این موضوع را خلاف شرع دانست، لذا شروع به حرکت کرد و تماس گرفت. عده ای از علمای سعودی و مصری در مأموریت بودند، اما به او خبر دادند که کار تمام شده و بنای جدید ساخته شده است، لذا تلگرافی از پنج صفحه برای ملک سعود فرستاد و در آن موضوع را از نظر فقهی و فقهی مطرح کرد. تاریخ، و شیخ در استدلال خود چنین استنباط کرد که کسانی که به عمل رسول اکرم اعتراض کردند، طرف حق هستند، زیرا او رسول و قانونگذار است و آنچه را که هیچ کس ندارد، دارد و می تواند کارهای جدید و بی سابقه انجام دهد. او مقام عمر بن الخطاب را نیز استنباط کرده است .که پس از جابجایی حرم در اثر سیلابی که در زمان حکومتش رخ داد، مکان آن را تغییر نداد و در زمان رسول خدا (ص) به جای خود بازگرداند. بعد از اینکه تلگراف به ملک سعود رسید، علما جمع شدند و از آنها خواستند تلگراف شراوی را مطالعه کنند و با همه آنچه در تلگراف ذکر شده بود موافقت کردند، پادشاه تصمیم به عدم انتقال حرم صادر کرد و شاه دستور داد تلگراف الشراوی مطالعه شود. پیشنهادهایی برای گسترش جاده، جایی که شیخ پیشنهاد کرد که سنگ را در یک گنبد کوچک شیشه ای نشکن، به جای حرم قدیمی، که یک ساختمان بزرگ بود که دو جامعه را باریک می کرد، قرار دهند.<br> | |||
و | |||
=اندیشههای او در تفسیر قرآن= | =اندیشههای او در تفسیر قرآن= | ||