۸۷۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۹۸: | خط ۹۸: | ||
4- قداست جهاد با اشغالگران و متجاوزين : از فقرات وَإِنَّ اللَّهَ عَلَىٰ نَصْرِهِمْ لَقَدِيرٌ و وَلَيَنْصُرَنَّ اللَّهُ مَنْ يَنْصُرُهُ بدست مي ايد همه كساني كه در مبارزه با اشغالگران و اخراج كنندگان مردم ازسرزمين شان پيكارمي كنند درزمره كساني هستند كه به ياري خدا برخاسته و خداوند نيز به انها وعده نصرت داده است . بنابراين جهاد با متجاوزين و اشغالگران علاوه بر مشروعيت از قداست نيز برخوردار مي باشد كه در نتيجه چنين عملي سبب تقرب مجاهدان به حضرت حقتعالي خواهد بود. | 4- قداست جهاد با اشغالگران و متجاوزين : از فقرات وَإِنَّ اللَّهَ عَلَىٰ نَصْرِهِمْ لَقَدِيرٌ و وَلَيَنْصُرَنَّ اللَّهُ مَنْ يَنْصُرُهُ بدست مي ايد همه كساني كه در مبارزه با اشغالگران و اخراج كنندگان مردم ازسرزمين شان پيكارمي كنند درزمره كساني هستند كه به ياري خدا برخاسته و خداوند نيز به انها وعده نصرت داده است . بنابراين جهاد با متجاوزين و اشغالگران علاوه بر مشروعيت از قداست نيز برخوردار مي باشد كه در نتيجه چنين عملي سبب تقرب مجاهدان به حضرت حقتعالي خواهد بود. | ||
5- بازگشت به وطن امري ذاتي و طبيعي است : از مجموع ايه مذكور بدست مي ايد كه بازگشت به وطن حق طبيعي انسانها بوده و اخراج انان از موطنشان امري قبيح ، ظلمي اشكارو عمل ضد ارزشي مي باشد. | 5- بازگشت به وطن امري ذاتي و طبيعي است : از مجموع ايه مذكور بدست مي ايد كه بازگشت به وطن حق طبيعي انسانها بوده و اخراج انان از موطنشان امري قبيح ، ظلمي اشكارو عمل ضد ارزشي مي باشد. | ||
آيه سوم : | |||
لایَنْهاکُمْ اللهُ عَنِ الَّذینَ لَمْ یُقاتِلُوکُمْ فِى الدّینِ وَ لَمْ یُخْرِجُوکُمْ مِنْ دِیارِکُمْ أَنْ تَبَرُّوهُمْ وَ تُقْسِطُوا اِلَیْهِمْ اِنَّ اللهَ یُحِبُّ الْمُقْسِطِینَ إِنَّما یَنْهاکُمُ اللهُ عَنِ الَّذینَ قاتَلُوکُمْ فی الدّینِ وَ أَخْرَجُوکُمْ مِنْ دِیارِکُمْ وَ ظاهَرُوا عَلى اِخراجِکُمْ أَنْ تَوَلَّوْهُمْ وَ مَنْ یَتَوَلَّهُمْ فَأوُلئِکَ هُمُ الظّالِمُونَ»؛ | لایَنْهاکُمْ اللهُ عَنِ الَّذینَ لَمْ یُقاتِلُوکُمْ فِى الدّینِ وَ لَمْ یُخْرِجُوکُمْ مِنْ دِیارِکُمْ أَنْ تَبَرُّوهُمْ وَ تُقْسِطُوا اِلَیْهِمْ اِنَّ اللهَ یُحِبُّ الْمُقْسِطِینَ إِنَّما یَنْهاکُمُ اللهُ عَنِ الَّذینَ قاتَلُوکُمْ فی الدّینِ وَ أَخْرَجُوکُمْ مِنْ دِیارِکُمْ وَ ظاهَرُوا عَلى اِخراجِکُمْ أَنْ تَوَلَّوْهُمْ وَ مَنْ یَتَوَلَّهُمْ فَأوُلئِکَ هُمُ الظّالِمُونَ»؛ | ||
در اين ايه نيز همانند ايات پيشين طبق نقل مفسرين مخاطبين ان مهاجريني هستند كه بزور از ديارشان - مكه – رانده شده و در مدينه اقامت گزيدند اما شكي نيست كه مفاد ان همه كساني را كه ظالمانه در اخراج انسانها از ديارشان اقدام مي كنند شامل مي گردد. سيد قطب در تفسير في ظلال القران به اين تعميم تصريح كرده و معتقد است ايه مذكور بيانگر لزوم نفي رابطه مودت اميز و ولايت پذيري با كساني است كه با مسلمانان بجهت عقائد ديني شان پيكار نموده و انان را از سرزمين شان اخرا ج نموده اند . | |||
برخي ديگر از انديشمندان اسلامي نيز ضمن پذيرش تعميم - در ايه مذكور- يكي از مصاديق بارز ايه " إِنَّما يَنْهاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِينَ قاتَلُوكُمْ فِي الدِّينِ وَ أَخْرَجُوكُمْ مِنْ دِيارِكُمْ" در جهان معاصر را صهيونيست ها و دولتهائي مي داند كه به حمايت از اشغالگران فلسطين اقدام نمودند : | برخي ديگر از انديشمندان اسلامي نيز ضمن پذيرش تعميم - در ايه مذكور- يكي از مصاديق بارز ايه " إِنَّما يَنْهاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِينَ قاتَلُوكُمْ فِي الدِّينِ وَ أَخْرَجُوكُمْ مِنْ دِيارِكُمْ" در جهان معاصر را صهيونيست ها و دولتهائي مي داند كه به حمايت از اشغالگران فلسطين اقدام نمودند : | ||
بايد از وجدان بشريت معاصر پرسيد : امروزه چه كساني با مسلمانان پيكار نموده و انان را از ديارشان اخراج نموده اند ؟چه كساني از اشغالگران فلسطين در جهت نابودي مسلمانان و مردم فلسطين حمايت مي كنند...در چنين شرائطي بر هر انسان دينداري لازم است به ايه «قاتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ الَّذِينَ يُقاتِلُونَكُمْ» كه دستور مبارزه با متجاوزين را مي دهد عمل نمايد . | بايد از وجدان بشريت معاصر پرسيد : امروزه چه كساني با مسلمانان پيكار نموده و انان را از ديارشان اخراج نموده اند ؟چه كساني از اشغالگران فلسطين در جهت نابودي مسلمانان و مردم فلسطين حمايت مي كنند...در چنين شرائطي بر هر انسان دينداري لازم است به ايه «قاتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ الَّذِينَ يُقاتِلُونَكُمْ» كه دستور مبارزه با متجاوزين را مي دهد عمل نمايد . | ||
نكات : | |||
1-از تقارن فقرات قاتَلُوکُمْ فی الدّینِ وَ أَخْرَجُوکُمْ مِنْ دِیارِکُمْ بدست مي ايد اخراج مردم از موطنشان معادل جنگ اعتقادي با انان مي باشد. | 1-از تقارن فقرات قاتَلُوکُمْ فی الدّینِ وَ أَخْرَجُوکُمْ مِنْ دِیارِکُمْ بدست مي ايد اخراج مردم از موطنشان معادل جنگ اعتقادي با انان مي باشد. | ||
2- از فقره ظاهَرُوا عَلى اِخراجِکُمْ أَنْ تَوَلَّوْهُمْ بدست مي ايد حمايت وهمكاري با سلب كنندگان حق طبيعي انسانها - زيستن درموطن خويش - و اخراج انان از ديارشان ادمي را در رديف كساني قرار خواهد داد كه نقش اصلي را در اخراج انسانها از خانه و كاشانه شان داشته اند. | 2- از فقره ظاهَرُوا عَلى اِخراجِکُمْ أَنْ تَوَلَّوْهُمْ بدست مي ايد حمايت وهمكاري با سلب كنندگان حق طبيعي انسانها - زيستن درموطن خويش - و اخراج انان از ديارشان ادمي را در رديف كساني قرار خواهد داد كه نقش اصلي را در اخراج انسانها از خانه و كاشانه شان داشته اند. | ||
خط ۱۰۹: | خط ۱۰۹: | ||
4- از فقره وَ مَنْ یَتَوَلَّهُمْ فَأوُلئِکَ هُمُ الظّالِمُونَ بدست مي ايد كه ولايت پذيري و همكاري با اخراج كنندگان انسانها از وطنشان حرام شرعي بوده و تخلف از اين دستور الهي ادمي را در رديف ستمكاران به حقوق انسانها قرار خواهد داد. | 4- از فقره وَ مَنْ یَتَوَلَّهُمْ فَأوُلئِکَ هُمُ الظّالِمُونَ بدست مي ايد كه ولايت پذيري و همكاري با اخراج كنندگان انسانها از وطنشان حرام شرعي بوده و تخلف از اين دستور الهي ادمي را در رديف ستمكاران به حقوق انسانها قرار خواهد داد. | ||
آيه چهارم : | |||
أَلَمْ تَرَ إِلَى الْمَلَإِ مِنْ بَنِي إِسْرَائِيلَ مِنْ بَعْدِ مُوسَىٰ إِذْ قَالُوا لِنَبِيٍّ لَهُمُ ابْعَثْ لَنَا مَلِكًا نُقَاتِلْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ ۖ قَالَ هَلْ عَسَيْتُمْ إِنْ كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتَالُ أَلَّا تُقَاتِلُوا ۖ قَالُوا وَمَا لَنَا أَلَّا نُقَاتِلَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَقَدْ أُخْرِجْنَا مِنْ دِيَارِنَا وَأَبْنَائِنَا ۖ فَلَمَّا كُتِبَ عَلَيْهِمُ الْقِتَالُ تَوَلَّوْا إِلَّا قَلِيلًا مِنْهُمْ ۗ وَاللَّهُ عَلِيمٌ بِالظَّالِمِينَ | |||
تبيين : | تبيين : | ||
در ايه مذكور از زبان گروهى از بنى اسرائیل نقل شده است انگاه كه از پيامبرخويش خواستند تا فرماندهي براي انان جهت پيكار با اشغالگران سرزمين شان تعيين نمايد به انان ابلاغ شد كه ايا در نبرد با متجاوزين مصمم هستيد ؟ انان گفتند : وَمَا لَنَا أَلَّا نُقَاتِلَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَقَدْ أُخْرِجْنَا مِنْ دِيَارِنَا وَأَبْنَائِنَا ۖ چگونه با دشمنانمان پيكار ننمائيم درحالي كه انان ما را از ديار و فرزندانمان جدا نموده و سرزمين مان را اشغال نموده اند . | در ايه مذكور از زبان گروهى از بنى اسرائیل نقل شده است انگاه كه از پيامبرخويش خواستند تا فرماندهي براي انان جهت پيكار با اشغالگران سرزمين شان تعيين نمايد به انان ابلاغ شد كه ايا در نبرد با متجاوزين مصمم هستيد ؟ انان گفتند : وَمَا لَنَا أَلَّا نُقَاتِلَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَقَدْ أُخْرِجْنَا مِنْ دِيَارِنَا وَأَبْنَائِنَا ۖ چگونه با دشمنانمان پيكار ننمائيم درحالي كه انان ما را از ديار و فرزندانمان جدا نموده و سرزمين مان را اشغال نموده اند . | ||
خط ۱۱۹: | خط ۱۱۸: | ||
2- وجود رهبر و فرمانده لائق در هر جامعه اي مانع سلطه اشغالگران و اخراج افراد ان جامعه از سرزمين شان خواهد بود. | 2- وجود رهبر و فرمانده لائق در هر جامعه اي مانع سلطه اشغالگران و اخراج افراد ان جامعه از سرزمين شان خواهد بود. | ||
3- پيكار با متجاوزين به حقوق انسانها – ودفاع از حق طبيعي بازگشت به وطن – از قداست معنوي برخوردار بوده و از مصاديق جهاد في سبيل الله خواهد بود . -وَمَا لَنَا أَلَّا نُقَاتِلَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَقَدْ أُخْرِجْنَا مِنْ دِيَارِنَا وَأَبْنَائِنَا ۖ- | 3- پيكار با متجاوزين به حقوق انسانها – ودفاع از حق طبيعي بازگشت به وطن – از قداست معنوي برخوردار بوده و از مصاديق جهاد في سبيل الله خواهد بود . -وَمَا لَنَا أَلَّا نُقَاتِلَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَقَدْ أُخْرِجْنَا مِنْ دِيَارِنَا وَأَبْنَائِنَا ۖ- | ||
آيه پنجم : | |||
إِنَّ الّذى فَرَضَ عَلَیْکَ الْقُرآنَ لَرَادُّکَ إِلَى مَعَاد»؛ (آن کس که قرآن را بر تو فرض کرد، تو را به جایگاهت باز مى گرداند). | |||
درشان نزول ايه مذكور امده است : پيامبرص در مسير هجرت از مكه به مدينه انگاه كه به جحفه رسيد شوق به وطن – مكه - در دلش راه يافت ايه مذكور ان حضرت را تسلي داده و به او مژده بازگشت مجدد به مكه را داد. | درشان نزول ايه مذكور امده است : پيامبرص در مسير هجرت از مكه به مدينه انگاه كه به جحفه رسيد شوق به وطن – مكه - در دلش راه يافت ايه مذكور ان حضرت را تسلي داده و به او مژده بازگشت مجدد به مكه را داد. | ||
در تفسير نمونه ذيل ايه مذكور امده است كه خداوند پيامبرش را بهنگام خروج از مكه اينچنين بشارت داد كه : غم مخور همان خدايى كه موسى را در طفوليت به مادرش بازگرداند، همان خدايى كه او را بعد از يك غيبت ده ساله از مصر به زادگاه اصليش بازگردانيد تا چراغ توحيد را برافروزد و حكومت مستضعفان را تشكيل دهد و قدرت فرعونيان طاغوتى را درهم بشكند، همان خدا تو را با قدرت و قوت تمام به مكه باز مىگرداند، و چراغ توحيد را با دست تو در اين سرزمين مقدسبرمىافروزد.همان خدايى كه قرآن را بر تو نازل كرد و ابلاغش را فرض نمود و احكامش را واجب گردانيد، آرى خداى قرآن، خداى با عظمت زمين و آسمان اين امور در برابر قدرتش سهل و آسان است. | در تفسير نمونه ذيل ايه مذكور امده است كه خداوند پيامبرش را بهنگام خروج از مكه اينچنين بشارت داد كه : غم مخور همان خدايى كه موسى را در طفوليت به مادرش بازگرداند، همان خدايى كه او را بعد از يك غيبت ده ساله از مصر به زادگاه اصليش بازگردانيد تا چراغ توحيد را برافروزد و حكومت مستضعفان را تشكيل دهد و قدرت فرعونيان طاغوتى را درهم بشكند، همان خدا تو را با قدرت و قوت تمام به مكه باز مىگرداند، و چراغ توحيد را با دست تو در اين سرزمين مقدسبرمىافروزد.همان خدايى كه قرآن را بر تو نازل كرد و ابلاغش را فرض نمود و احكامش را واجب گردانيد، آرى خداى قرآن، خداى با عظمت زمين و آسمان اين امور در برابر قدرتش سهل و آسان است. | ||
خط ۱۲۹: | خط ۱۲۸: | ||
در تفسير انوار درخشان نيز در تبيين وجه ارتباط بين صدر و ذيل ايه امده است :... مفاد آيه (إِنَّ الَّذِي فَرَضَ عَلَيْكَ الْقُرْآنَ لَرادُّكَ إِلى مَعادٍ) تعليق حكم بر وصف است ؛ از جمله لوازم نزول آيات قرآنى برسول آنستكه شهر مكه را فتح نمايد و پروردگار آنرا در اختيار وى درآورد استفاده مىشود كه ركن انجام رسالت رسول و بناگذارى مكتب عالى قرآن در جهان آنستكه شهر مكه در تصرف اسلام و مسلمانان درآيد و در نتيجه دعوت رسول از شهر مكه و كانون توحيد صادر و باقطار جهان انتشار يابد. | در تفسير انوار درخشان نيز در تبيين وجه ارتباط بين صدر و ذيل ايه امده است :... مفاد آيه (إِنَّ الَّذِي فَرَضَ عَلَيْكَ الْقُرْآنَ لَرادُّكَ إِلى مَعادٍ) تعليق حكم بر وصف است ؛ از جمله لوازم نزول آيات قرآنى برسول آنستكه شهر مكه را فتح نمايد و پروردگار آنرا در اختيار وى درآورد استفاده مىشود كه ركن انجام رسالت رسول و بناگذارى مكتب عالى قرآن در جهان آنستكه شهر مكه در تصرف اسلام و مسلمانان درآيد و در نتيجه دعوت رسول از شهر مكه و كانون توحيد صادر و باقطار جهان انتشار يابد. | ||
ايه ششم : | ايه ششم : | ||
يَسْأَلُونَكَ عَنِ الشَّهْرِ الْحَرَامِ قِتَالٍ فِيهِ ۖ قُلْ قِتَالٌ فِيهِ كَبِيرٌ ۖ وَصَدٌّ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَكُفْرٌ بِهِ وَالْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَإِخْرَاجُ أَهْلِهِ مِنْهُ أَكْبَرُ عِنْدَ اللَّهِ ۚ وَالْفِتْنَةُ أَكْبَرُ مِنَ الْقَتْلِ ۗ وَإِخْرَاجُ أَهْلِهِ مِنْهُ أَكْبَرُ عِنْدَ اللَّهِ ۚ وَالْفِتْنَةُ أَكْبَرُ مِنَ الْقَتْلِ" | |||
تبيين : | تبيين : | ||
مفاد ايه مذكور ان است كه شدت قبح و حرمت برخي از گناهان بيشتر از گناه بزرگ جنگيدن در ماههاي حرام شمرده شده است؛ ازجمله اين گناهان اخراج نمودن انسانها از موطنشان مي باشد وَإِخْرَاجُ أَهْلِهِ مِنْهُ أَكْبَرُ عِنْدَ اللَّهِ. بجهت انكه صدمه اي كه بر اخراج انسانها از اوطانشان مترتب مي گردد بمراتب بيشتر از صدمه قتالي است كه در ماه حرام تحقق مي يابد. | مفاد ايه مذكور ان است كه شدت قبح و حرمت برخي از گناهان بيشتر از گناه بزرگ جنگيدن در ماههاي حرام شمرده شده است؛ ازجمله اين گناهان اخراج نمودن انسانها از موطنشان مي باشد وَإِخْرَاجُ أَهْلِهِ مِنْهُ أَكْبَرُ عِنْدَ اللَّهِ. بجهت انكه صدمه اي كه بر اخراج انسانها از اوطانشان مترتب مي گردد بمراتب بيشتر از صدمه قتالي است كه در ماه حرام تحقق مي يابد. | ||
خط ۱۴۶: | خط ۱۴۵: | ||
==ب- "حق بازگشت "در منابع حديثي== | ==ب- "حق بازگشت "در منابع حديثي== | ||
بطور كلي احاديثي را كه بحث وطن در انها مطرح گرديده است مي توان به چند طائفه تفسيم نمود : | |||
1- رواياتي كه علاقه به وطن را از اثار ايمان مي داند ؛ | 1- رواياتي كه علاقه به وطن را از اثار ايمان مي داند ؛ | ||
نظير روايت نبوي ص : حب الوطن من الايمان ؛ | نظير روايت نبوي ص : حب الوطن من الايمان ؛ | ||
خط ۱۶۰: | خط ۱۵۹: | ||
4- رواياتي كه امر به لزوم دفاع از وطن در برابر اشغاگران و مهاجمين بدان مي كند : ألا وإني قد دعوتكم إلى قتال ( حرب ) هؤلاء القوم ليلا ونهارا ، وسرا وإعلانا ، وقلت لكم : اغزوهم قبل أن يغزوكم ، فوالله ما غزي قوم قط في عقر دارهم إلا ذلوا ، فتواكلتم وتخاذلتم حتى شنت عليكم الغارات ، وملكت عليكم الأوطان | 4- رواياتي كه امر به لزوم دفاع از وطن در برابر اشغاگران و مهاجمين بدان مي كند : ألا وإني قد دعوتكم إلى قتال ( حرب ) هؤلاء القوم ليلا ونهارا ، وسرا وإعلانا ، وقلت لكم : اغزوهم قبل أن يغزوكم ، فوالله ما غزي قوم قط في عقر دارهم إلا ذلوا ، فتواكلتم وتخاذلتم حتى شنت عليكم الغارات ، وملكت عليكم الأوطان | ||
در اين سخن امام ع علاوه بر اينكه مردم را در دفاع از وطنشان تحريك نموده و از انان مي خواهدمانع نفوذ و تجاوز بيگانگان به سرزمينشان گردند . بايد گفت اين گفتارحضرت نيز بيانگر طبيعي بودن ميل ادمي به وطن خويش مي باشد . | در اين سخن امام ع علاوه بر اينكه مردم را در دفاع از وطنشان تحريك نموده و از انان مي خواهدمانع نفوذ و تجاوز بيگانگان به سرزمينشان گردند . بايد گفت اين گفتارحضرت نيز بيانگر طبيعي بودن ميل ادمي به وطن خويش مي باشد . | ||
5- رواياتي كه بي تفاوتي و عدم پيكار با متجاوزين به مكان اقامت را مبغوض الهي مي داند : | |||
از پيامبر ص نقل شده است كه : إن الله عز وجل يبغض رجلا يدخل عليه في بيته ولا يقاتل | از پيامبر ص نقل شده است كه : إن الله عز وجل يبغض رجلا يدخل عليه في بيته ولا يقاتل | ||
6- رواياتي كه مرگ ادمي در غير وطن خويش - ديار غربت- را بمنزله شهادت مي داند نظير روايت : موت الغريب شهاده | 6- رواياتي كه مرگ ادمي در غير وطن خويش - ديار غربت- را بمنزله شهادت مي داند نظير روايت : موت الغريب شهاده | ||
مفاد روايت مذكور ان است كه مرگ در غربت بدليل زجر اور بودن و سختي اش شهادت تلقي شده است. | |||
7- رواياتي كه مردم را به ماندن در وطن خويش توصيه كرده است نظير شعري كه به امام علي منسوب است كه : يا قوم لاترغبوا في غربه ابدا ان الغريب غريب حيث ما كانا – | 7- رواياتي كه مردم را به ماندن در وطن خويش توصيه كرده است نظير شعري كه به امام علي منسوب است كه : يا قوم لاترغبوا في غربه ابدا ان الغريب غريب حيث ما كانا – | ||
8- رواياتي كه اخراج انسانها از ديارشان را كفر بما انزل الله مي داند : | 8- رواياتي كه اخراج انسانها از ديارشان را كفر بما انزل الله مي داند : | ||
خط ۱۶۹: | خط ۱۶۸: | ||
9-رواياتي كه گناه اخراج انسانها از اوطانشان را گناهي بزرگ مي داند : | 9-رواياتي كه گناه اخراج انسانها از اوطانشان را گناهي بزرگ مي داند : | ||
از قتاده در تفسير ايه شريفه وَ إِخْراجُ أَهْلِهِ منه أَكْبَرُ عِنْدَ اللَّهِ امده است : إخراج محمد و أصحابه من مكة، أكبر عند الله من القتال في الشهر الحرام. | از قتاده در تفسير ايه شريفه وَ إِخْراجُ أَهْلِهِ منه أَكْبَرُ عِنْدَ اللَّهِ امده است : إخراج محمد و أصحابه من مكة، أكبر عند الله من القتال في الشهر الحرام. | ||
و از ابن عباس نيز نقل شده است كه : و اخراج اهله منه أَكْبَرُ عِنْدَ اللَّهِ يعني : أكبر من القتال الذي أصاب أصحاب محمد صلى الله عليه و سلم. | |||
از مجموع روايات ذكر شده بدست مي ايد كه اقامت در وطن و زادگاه از حقوق طبيعي انسانها بوده و اخراج انان از اوطانشان ظلمي بزرگ خواهد بود. | |||
نتيجه : در مقاله حاضر حق بازگشت از منظر حقوق بين الملل و نظام حقوقي اسلام تبيين گرديد . هر چند در نظام بين الملل حقوق انسانها از جمله حق بازگشت به رسميت شناخته شده اما بدليل تناقض اين حقوق با مباني فكري تدوين كنندگان غربي ان - نگرش مادي به انسان و جهان - تصويب اين حقوق نتوانسته است امنيت جهاني را تامين كند درحالي كه در نظام حقوقي اسلام كه بر مبناي نگرش توحيدي و كرامت انساني بنا گرديده است اين حق همانند سائر حقوق طبيعي ضمانت اجرائي داشته و بين مباني و حقوق مذكور تناقضي وجود نخواهد داشت . و السلام | |||
=پانويس= | =پانويس= |
ویرایش