۸۷٬۷۶۰
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۹: | خط ۱۹: | ||
|} | |} | ||
</div> | </div> | ||
'''محمد متولی الشعراوی''' (1329 - 1419 ق) عالم دینی و وزیر سابق اوقاف [[مصر]] است. او را یکی از مشهورترین مفسران معانی [[قرآن کریم]] در عصر جدید می دانند. در جایی که او بر روی [[تفسیر قرآن کریم]] به روش های ساده و محاوره ای کار می | '''محمد متولی الشعراوی''' (1329 - 1419 ق) عالم دینی و وزیر سابق اوقاف [[مصر]] است. او را یکی از مشهورترین مفسران معانی [[قرآن کریم]] در عصر جدید می دانند. در جایی که او بر روی [[تفسیر قرآن کریم]] به روش های ساده و محاوره ای کار می کرد که باعث شد تا بتواند به بخش بزرگتری از [[مسلمانان]] در سراسر جهان عرب دسترسی پیدا کند برخی او را امام وعاظ مینامیدند. | ||
=زندگینامه= | =زندگینامه= | ||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
و پروفسور خالد محمد خالد، دکتر احمد هیکل و دکتر حسن گاد ، آنچه را که می نوشتند به او نشان می دادند. این نقطه عطفی در زندگی شیخ الشعراوی بود، زمانی که پدرش می خواست در [[الازهر الشریف]] [[قاهره]] به او ملحق شود و شیخ الشعراوی دوست داشت در کنار برادرانش بماند تا زمین را زراعت کند، اما اصرار پدر او را وادار کرد تا او را به قاهره ببرد ، مخارجی را بپردازد و محل را برای اسکان آماده کند.او فقط شرط کرده است که پدرش مقداری کتاب در میراث و زبان و [[علوم قرآنی]] و تفاسیر و کتب [[احادیث شریف نبوی]] به عنوانی از او بخرد تا اینکه پدرش از بازگشت او به روستا راضی شود. اما پدرش در این ترفند هوشیار بود و هرچه از او خواسته بود خرید و به او گفت: پسرم میدانم که همه این کتابها برای تو تجویز نشده است، اما ترجیح دادم آنها را بخرم تا برایت تهیه کنم. شما می توانید از دانش استفاده کنید. این چیزی است که شیخ الشعراوی در دیدار خود با روزنامه نگار طارق حبیب بیان داشت. | و پروفسور خالد محمد خالد، دکتر احمد هیکل و دکتر حسن گاد ، آنچه را که می نوشتند به او نشان می دادند. این نقطه عطفی در زندگی شیخ الشعراوی بود، زمانی که پدرش می خواست در [[الازهر الشریف]] [[قاهره]] به او ملحق شود و شیخ الشعراوی دوست داشت در کنار برادرانش بماند تا زمین را زراعت کند، اما اصرار پدر او را وادار کرد تا او را به قاهره ببرد ، مخارجی را بپردازد و محل را برای اسکان آماده کند.او فقط شرط کرده است که پدرش مقداری کتاب در میراث و زبان و [[علوم قرآنی]] و تفاسیر و کتب [[احادیث شریف نبوی]] به عنوانی از او بخرد تا اینکه پدرش از بازگشت او به روستا راضی شود. اما پدرش در این ترفند هوشیار بود و هرچه از او خواسته بود خرید و به او گفت: پسرم میدانم که همه این کتابها برای تو تجویز نشده است، اما ترجیح دادم آنها را بخرم تا برایت تهیه کنم. شما می توانید از دانش استفاده کنید. این چیزی است که شیخ الشعراوی در دیدار خود با روزنامه نگار طارق حبیب بیان داشت. | ||
الشعراوی در سال 1937 میلادی به دانشکده [[زبان عربی]] رفت و مشغول نهضت ملی و جنبش الازهر شد و جنبش مقاومت در برابر اشغالگران انگلیسی در سال 1919 میلادی از الازهر الشریف و از الازهر آغاز شد. - ازهر، نشریاتی منتشر شد که نارضایتی مصری ها را از انگلیسی های اشغالگر بیان می کرد. او در مؤسسه زاقازیق دور از قلعه الازهر که در قاهره نبود، می رفت و سخنرانی می کرد که چند بار دستگیر شد و در آن زمان رئیس جمهور بود. | الشعراوی در سال 1937 میلادی به دانشکده [[زبان عربی]] رفت و مشغول نهضت ملی و جنبش الازهر شد و جنبش مقاومت در برابر اشغالگران انگلیسی در سال 1919 میلادی از الازهر الشریف و از الازهر آغاز شد. - ازهر، نشریاتی منتشر شد که نارضایتی مصری ها را از انگلیسی های اشغالگر بیان می کرد. او در مؤسسه زاقازیق دور از قلعه الازهر که در قاهره نبود، می رفت و سخنرانی می کرد که چند بار دستگیر شد و در آن زمان رئیس جمهور بود. | ||
== ازدواج == | ==ازدواج== | ||
محمد متولی الشعراوی در دوران دبیرستان بر اساس میل پدرش که همسرش را برای او انتخاب کرده بود شیخ با انتخاب او موافقت کرد و ازدواج کرد که حاصل این ازدواج سه پسر و دو دختر شد. | محمد متولی الشعراوی در دوران دبیرستان بر اساس میل پدرش که همسرش را برای او انتخاب کرده بود شیخ با انتخاب او موافقت کرد و ازدواج کرد که حاصل این ازدواج سه پسر و دو دختر شد. | ||
=فعالیتها= | =فعالیتها= | ||
خط ۵۴: | خط ۵۴: | ||
شیخ الشعراوی زبان عربی را دوست می داشت و به شیوایی با سادگی در سبک و زیبایی در بیان شهرت داشت و شیخ سابقهای طولانی در شعر داشت و شیخ با کلمات رسا و قوی از شعر در تفسیر آن بزرگوار نیز استفاده می کرد. قرآن و تبیین معانی آیات. | شیخ الشعراوی زبان عربی را دوست می داشت و به شیوایی با سادگی در سبک و زیبایی در بیان شهرت داشت و شیخ سابقهای طولانی در شعر داشت و شیخ با کلمات رسا و قوی از شعر در تفسیر آن بزرگوار نیز استفاده می کرد. قرآن و تبیین معانی آیات. | ||
او در شعری با عنوان سیر نور می گوید: | او در شعری با عنوان سیر نور می گوید: | ||
أریحی السماح والإیثـار لك إرث یا طیبة الأنوار | |||
وجلال الجمال | وجلال الجمال فیـك عریق لا حرمنا ما فیه من أسـرار | ||
تجتلی عندك البصائر معنى فوق طوق العیون والأبصار | |||
===شعر و معانی ابیات=== | ===شعر و معانی ابیات=== | ||
خط ۶۶: | خط ۶۶: | ||
فإنـك تجـهل عنـوانه | فإنـك تجـهل عنـوانه | ||
ورزقـك | ورزقـك یعرف عنوانك | ||
و چون شیخ که تفسیر این آیات را به ما می آموخت، این آیات را شنید، به من گفت: ای پسر، این داستانی دارد که ما در ادبیات داریم. از او | و چون شیخ که تفسیر این آیات را به ما می آموخت، این آیات را شنید، به من گفت: ای پسر، این داستانی دارد که ما در ادبیات داریم. از او پرسیدم: ماجرا چیست؟گفت: داستان شخصی به نام عروة بن عثینه. او در مدینه شاعر بود و اوضاع او را تنگ کرد، پس به یاد دوستی خود با هشام بن عبدالملک افتاد . روزهایی که قبل از خلیفه شدن امیر شهر بود. پس به شام رفت تا حال خود را به او عرضه کند تا از اندوهش آسوده شود. چون به او رسید، هشام را معذور کرد و داخل شد. پس هشام از او پرسید: حالت چطور است ای عروة؟ فرد: به خدا قسم اوضاع مرا تنگ کرده است. هشام به من گفت: مگر تو نیستی که گفتی: | ||
لقد علمت وما الإشراق من | لقد علمت وما الإشراق من خلقی أن الذی هـو رزقی سوف یأتینی | ||
هشام در ادامه پرسید: چه شد که به سوریه آمدی و از من پرسیدی؟ پس عروة خجالت کشید که به هشام گفت: خداوند از جانب من به تو جزای خیر بدهد یا امیرالمؤمنین. بعد اومد بیرون. پس از آن، هشام با خود قهر کرد، زیرا او یک سوراخ دکمه دل شکسته را پس داد. و مسئول خزانه های بیت المال حلقه هدایای بزرگی خواست و آن را بر شتران حمل کردند. توسط نگهبانان برای گرفتن یک حلقه در جاده انجام شد. و هرگاه به مرحله ای رسیدند به آنها گفته می شود: او اینجا بود و رفت. این کار با تمام مراحل تکرار شد تا اینکه نگهبانان به شهر رسیدند. ناخدای کاروان در زد و سوراخ دکمه ای را برای او باز کرد. و به او گفت: من فرستاده امیرالمؤمنین هشام هستم. عروة پاسخ داد: | هشام در ادامه پرسید: چه شد که به سوریه آمدی و از من پرسیدی؟ پس عروة خجالت کشید که به هشام گفت: خداوند از جانب من به تو جزای خیر بدهد یا امیرالمؤمنین. بعد اومد بیرون. پس از آن، هشام با خود قهر کرد، زیرا او یک سوراخ دکمه دل شکسته را پس داد. و مسئول خزانه های بیت المال حلقه هدایای بزرگی خواست و آن را بر شتران حمل کردند. توسط نگهبانان برای گرفتن یک حلقه در جاده انجام شد. و هرگاه به مرحله ای رسیدند به آنها گفته می شود: او اینجا بود و رفت. این کار با تمام مراحل تکرار شد تا اینکه نگهبانان به شهر رسیدند. ناخدای کاروان در زد و سوراخ دکمه ای را برای او باز کرد. و به او گفت: من فرستاده امیرالمؤمنین هشام هستم. عروة پاسخ داد: برای رسول امیرالمؤمنین (علیه السلام) چه كنم، در حالی كه او مرا طرد كرد و آنچه تو می دانستی با من كرد؟ و سروان گارد گفت: صبر کن برادرم. امیر مؤمناناو می خواست هدایای گرانبهایی را به شما هدیه دهد و می ترسید که با آنها تنها بیرون بروید. دزدها شما را تعقیب می کنند و او به شما اجازه می دهد که به شهر برگردید و با ما برای شما هدایایی بفرستد. عروة پاسخ داد: قبول می کنم، ولی به امیرالمؤمنین بگو، خانه ای گفتم و دیگری را فراموش کردم. سروان نگهبان از او پرسید: چیست؟ عروه گفت: | ||
أسعى له | أسعى له فیعنینی تطلبه ولو قعدت أتانی لا یعنینی | ||
این نشان می دهد - آنچه امام وعاظ می افزایند - بر اشتیاق اساتید ما برای شکوفا شدن استعداد هر انسانی و تامین سوخت تعالی برای او. | این نشان می دهد - آنچه امام وعاظ می افزایند - بر اشتیاق اساتید ما برای شکوفا شدن استعداد هر انسانی و تامین سوخت تعالی برای او. | ||
خط ۸۱: | خط ۸۱: | ||
=اندیشههای او در تفسیر قرآن= | =اندیشههای او در تفسیر قرآن= | ||
اولین حضور شیخ محمد متولی الشعراوی در تلویزیون مصر در سال 1973 میلادی. در برنامه «نور روی نور» با اجرای احمد فرج . مقدمه ای بر تفسیر، سپس به تفسیر سوره فاتحه پرداخت و در پایان سوره ممتحنه و ابتدای سوره صف به پایان رسید و مرگش مانع از تبیین کل قرآن شد . ذكر شده كه | اولین حضور شیخ محمد متولی الشعراوی در تلویزیون مصر در سال 1973 میلادی. در برنامه «نور روی نور» با اجرای احمد فرج. مقدمه ای بر تفسیر، سپس به تفسیر سوره فاتحه پرداخت و در پایان سوره ممتحنه و ابتدای سوره صف به پایان رسید و مرگش مانع از تبیین کل قرآن شد. ذكر شده كه وی صوتی دارد كه حاوی تعبیر جز عما (قسمت سی ام) است. | ||
محمد متولی الشعراوی در توضیح روش تفسیری خود می گوید: اندیشه من در مورد قرآن به معنای تفسیر قرآن نیست. بلکه هدایای نابی هستند. در یک آیه یا چند آیه به دل مؤمن می آید. و اگر قرآن قابل تفسیر بود، [[رسول خدا]] صلی الله علیه و آله و سلم اولین کسی بود که آن را توضیح می داد . چون پایین آمد و به وجد آمد و رسید و دانست و کار کرد. و معجزات او ظاهر شد. اما رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم به این بسنده کرد که میزان نیاز به عبادت را برای مردم روشن کند که احکام فریضه در قرآن کریم را برای آنها روشن کرد. "انجام و انجام نده...". | محمد متولی الشعراوی در توضیح روش تفسیری خود می گوید: اندیشه من در مورد قرآن به معنای تفسیر قرآن نیست. بلکه هدایای نابی هستند. در یک آیه یا چند آیه به دل مؤمن می آید. و اگر قرآن قابل تفسیر بود، [[رسول خدا]] صلی الله علیه و آله و سلم اولین کسی بود که آن را توضیح می داد . چون پایین آمد و به وجد آمد و رسید و دانست و کار کرد. و معجزات او ظاهر شد. اما رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم به این بسنده کرد که میزان نیاز به عبادت را برای مردم روشن کند که احکام فریضه در قرآن کریم را برای آنها روشن کرد. "انجام و انجام نده...". | ||
وی در تفسیر خود بر عناصر متعددی تکیه کرده است که مهمترین آنها عبارتند از: | وی در تفسیر خود بر عناصر متعددی تکیه کرده است که مهمترین آنها عبارتند از: | ||
# اللغة كمنطلق لفهم النص | |||
# محاولة الكشف عن فصاحة القرآن وسر نظمه | #اللغة كمنطلق لفهم النص القرآنی | ||
# الإصلاح | #محاولة الكشف عن فصاحة القرآن وسر نظمه | ||
# رد شبهات | #الإصلاح الاجتماعی | ||
# | #رد شبهات المستشرقین | ||
# المزاوجة | #یذكر أحیانا تجاربه الشخصیة من واقع الحیاة | ||
# ضرب المثل وحسن | #المزاوجة بین العمق والبساطة وذلك من خلال اللهجة المصریة الدارجة | ||
# الاستطراد | #ضرب المثل وحسن تصویره | ||
# النفس | #الاستطراد الموضوعی | ||
# الأسلوب | #النفس الصوفی | ||
#الأسلوب المنطقی الجدلی | |||
=در رسانه= | =در رسانه= | ||
خط ۱۰۱: | خط ۱۰۲: | ||
=کتابها= | =کتابها= | ||
شیخ الشعراوی کتابهای متعددی دارد که تعدادی از علاقه مندان او جمع آوری و برای چاپ آماده کرده اند. | شیخ الشعراوی کتابهای متعددی دارد که تعدادی از علاقه مندان او جمع آوری و برای چاپ آماده کرده اند. | ||
* خواطر | |||
* المنتخب | *خواطر الشعراوی | ||
* خواطر | *المنتخب فی تفسیر القرآن الكریم | ||
* معجزة القرآن | *خواطر قرآنیة | ||
* من | *معجزة القرآن | ||
* نظرات | *من فیض القرآن | ||
* الإسراء والمعراج | *نظرات فی القرآن | ||
* الأدلة | *الإسراء والمعراج | ||
* الإسلام والفكر المعاصر | *الأدلة المادیة على وجود الله | ||
* الإنسان الكامل محمد صلى الله | *الإسلام والفكر المعاصر | ||
* | *الإنسان الكامل محمد صلى الله علیه وسلم | ||
* | *الأحادیث القدسیة | ||
* البعث | *الآیات الكونیة ودلالتها على وجود الله تعالى | ||
* التوبة | *البعث والمیزان والجزاء | ||
* الجنة وعد الصدق | *التوبة | ||
* الجهاد | *الجنة وعد الصدق | ||
* أضواء حول اسم الله الأعظم | *الجهاد فی الإسلام | ||
* الحج الأكبر - حكم أسرار عبادات | *أضواء حول اسم الله الأعظم | ||
* الحج المبرور | *الحج الأكبر - حكم أسرار عبادات | ||
* الحسد | *الحج المبرور | ||
* الحصن | *الحسد | ||
* | *الحصن الحصین | ||
* | *الحیاة والموت | ||
* السحر | *الخیر والشر | ||
* السحر والحسد | *السحر | ||
* | *السحر والحسد | ||
* الشورى | *السیرة النبویة | ||
* | *الشورى والتشریع فی الإسلام | ||
* الصلاة وأركان الإسلام | *الشیطان والإنسان | ||
* | *الصلاة وأركان الإسلام | ||
* الظلم والظالمون | *الطریق إلى الله | ||
* المعجزة الكبرى | *الظلم والظالمون | ||
* أسماء الله الحسنى | *المعجزة الكبرى | ||
* أسئلة حرجة وأجوبة | *أسماء الله الحسنى | ||
* الفتاوى | *أسئلة حرجة وأجوبة صریحة | ||
* | *الفتاوى | ||
* الفقه | *الفضیلة والرذیلة | ||
* القضاء والقدر | *الفقه الإسلامی المیسر وأدلته الشرعیة | ||
* الله والنفس | *القضاء والقدر | ||
* المرأة | *الله والنفس البشریة | ||
* المرأة كما أرادها الله | *المرأة فی القرآن الكریم | ||
* النصائح | *المرأة كما أرادها الله | ||
* الإسلام والمرأة، | *النصائح الذهبیة للمرأة العصریة | ||
* فقه المرأة المسلمة | *الإسلام والمرأة، عقیدة ومنهج | ||
* الغارة على الحجاب | *فقه المرأة المسلمة | ||
* | *الغارة على الحجاب | ||
* إنكار الشفاعة | *الوصایا | ||
* أحكام الصلاة | *إنكار الشفاعة | ||
* أنت تسأل والإسلام | *أحكام الصلاة | ||
* | *أنت تسأل والإسلام یجیب | ||
* | *الغیب | ||
* جامع | *بین الفضیلة والرذیلة | ||
* حفاوة | *جامع البیان فی العبادات والأحكام | ||
* عداوة | *حفاوة المسلمین بمیلاد خیر المرسلین | ||
* عذاب النار وأهوال | *عداوة الشیطان للإنسان | ||
* على مائدة الفكر | *عذاب النار وأهوال یوم القیامة | ||
* قصص | *على مائدة الفكر الإسلامی | ||
* | *قصص الأنبیاء | ||
* | *قضایا العصر | ||
* | *لبیك اللهم لبیك | ||
* هذا | *نهایة العالم | ||
* هذا هو الإسلام | *هذا دیننا | ||
* | *هذا هو الإسلام | ||
* | *وصایا الرسول | ||
* | *یوم القیامة | ||
* أسرار بسم الله الرحمن | *عقیدة المسلم | ||
*أسرار بسم الله الرحمن الرحیم | |||
==جوایز دریافت شده== | ==جوایز دریافت شده== | ||
خط ۱۷۵: | خط ۱۷۷: | ||
• فرمانداری دکاهلیه او را به شخصیت جشنواره فرهنگی سال 1989 تبدیل کرد که هر ساله برای تجلیل از یکی از فرزندان برجسته خود برگزار می کند. در سطح بین المللی و جوایز مالی هنگفتی به او اختصاص یافت. | • فرمانداری دکاهلیه او را به شخصیت جشنواره فرهنگی سال 1989 تبدیل کرد که هر ساله برای تجلیل از یکی از فرزندان برجسته خود برگزار می کند. در سطح بین المللی و جوایز مالی هنگفتی به او اختصاص یافت. | ||
• جایزه بین المللی قرآن کریم دبی در اولین جلسه خود در سال 1418 هجری قمری مطابق با سال 1998 میلادی او را به عنوان شخصیت اسلامی سال برگزید. | • جایزه بین المللی قرآن کریم دبی در اولین جلسه خود در سال 1418 هجری قمری مطابق با سال 1998 میلادی او را به عنوان شخصیت اسلامی سال برگزید. | ||
= منبع = | =منبع= | ||
محمد | محمد الجوادی، "الأزهر الشریف والإصلاح الاجتماعی والمجتمعی"، طبعة 2015، 191 صفحة، دار الكلمة للنشر والتوزیع. | ||
[[رده: اسلام شناسان]] | [[رده: اسلام شناسان]] | ||
[[رده: مفسران قرآن کریم]] | [[رده: مفسران قرآن کریم]] |