۲۲٬۱۷۱
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
'''نهایة الاقدام فی علم الکلام''' یکی از مهمترین آثار محمد بن [[عبدالکریم شهرستانی]] (۴۶۹–۵۴۸ ق) است. شهرستانی در این کتاب، طی بیست قاعده، اساسیترین مسائل کلامی فلسفی عصر خود را گزارش کرده و از منظر تفکر [[اشعری]] به نقد و بررسی آنها پرداخته است.<br> | '''نهایة الاقدام فی علم الکلام''' یکی از مهمترین آثار محمد بن [[عبدالکریم شهرستانی]] (۴۶۹–۵۴۸ ق) است. شهرستانی در این کتاب، طی بیست قاعده، اساسیترین مسائل کلامی فلسفی عصر خود را گزارش کرده و از منظر تفکر [[اشعری]] به نقد و بررسی آنها پرداخته است.<br> | ||
با این حال، چنانکه در مقدمه کتاب حاضر نشان داده شده، ویژگیهایی از آموزههای [[شیعی]] را میتوان در آن تشخیص داد. اثر حاضر، چاپ عکسی کهنترین نسخه این کتاب است که در سال ۵۳۸ ق و در زمان حیات شهرستانی کتابت شده و اصل آن به شماره ۱۰۶۰۷ در [[کتابخانه مجلس شورای اسلامی]] نگهداری میشود. مقدمه تحقیقی کتاب، در سه بخش از شهرستانی و جایگاه تعلیم در معرفت دینی، نهایة الاقدام قالب اشعری و درونمایه اسماعیلی آن، و قدیمترین نسخههای نهایة الاقدام و دستنویس کهن مجلس، سخن میگوید و حاوی ۹۴ پینوشت کوتاه و بلند است <ref>نسخه برگردان نهایة الاقدام شهرستانی: دستنویسی از روزگار زندگانی مؤلف.</ref>. | با این حال، چنانکه در مقدمه کتاب حاضر نشان داده شده، ویژگیهایی از آموزههای [[شیعی]] را میتوان در آن تشخیص داد. اثر حاضر، چاپ عکسی کهنترین نسخه این کتاب است که در سال ۵۳۸ ق و در زمان حیات شهرستانی کتابت شده و اصل آن به شماره ۱۰۶۰۷ در [[کتابخانه مجلس شورای اسلامی]] نگهداری میشود. مقدمه تحقیقی کتاب، در سه بخش از شهرستانی و جایگاه تعلیم در معرفت دینی، نهایة الاقدام قالب اشعری و درونمایه اسماعیلی آن، و قدیمترین نسخههای نهایة الاقدام و دستنویس کهن مجلس، سخن میگوید و حاوی ۹۴ پینوشت کوتاه و بلند است <ref>نسخه برگردان نهایة الاقدام شهرستانی: دستنویسی از روزگار زندگانی مؤلف.</ref>. | ||
نهاية الإقدام في علم الكلام، تألیف ابوالفتح محمد بن عبدالكريم شهرستانى، كتابى كلامى در مورد بعضى از مسائل اصول دين؛ همچون توحيد نبوت و عصمت، در قرن ششم، به زبان عربى نگاشته شده است. این کتاب، از جمله آثاری است كه بسيارى از اهل علم، حواشى آثارشان را از اين كتاب أخذ كردهاند. | |||
تعليق، تخريج و توثيق اين كتاب به همراه ضبط نص و اصلاح آن توسط آقاى احمد فريد مزيدى انجام گرفته است. اين كتاب قبل از اين در اروپا و سپس در مصر چاپ شده است. | |||
در ذیل این اثر دو کتاب به نامهای «لباب المحصل في أصولالدين» و «الإشارة إلی مذهب أهل الحق» آمده که به صورت جداگانه معرفی شده است. | |||
كتاب حاضر با مقدمهاى از آقاى احمد فريدى در جامعه الازهر قاهره آغاز گرديده، سپس ترجمهاى از مؤلف و بعد از آن اصل كتاب شروع شده است. | |||
سبک نگارش اين كتاب چنين است كه با آوردن اقوال مختلف و سپس رد يا تاييد آن قول، با استفاده از برهان به شرح و توضيح مطالب خويش پرداخته است. اين كتاب داراى 20 عنوان كه از آن به قاعده تعبير كرده است، تشكيل يافته است. | |||
= محتوای کتاب = | |||
قاعده اول درباره حدوث عالم و بيان استحاله حوادثى كه اولى براى آنها نيست و همچنين استحاله وجود اجسامى كه تناهى مكانى ندارند، مىباشد. | |||
در ابواب بعدى اين كتاب مباحثى در توحيد و ابطال مذهب تعطيل و بحثى پيرامون احوال مطرح شده است. منظور از حال، طبق گفته مؤلف چيزى نيست كه برایش بتوان تعريف حقيقى ذكر كرد، بلكه ضابطهاى براى تقسيم دارد كه آن را به ما يعلل و ما لايعلل تقسيم مىكند، و منظور از ما يعلل احكامى است كه براى معانى كه قائم به ذات هستند و ما لايعلل، صفاتى هستند كه احكام براى آن معانى واقع نمىشوند. | |||
از مباحث فلسفى چون معدوم و اين كه آيا معدوم شئ است يا نه و در هيولا و رد بر كسانى كه هيولا را بدون صورت وجود اثبات كردهاند و همچنين در علم و اراده ازلى الهى بحث شده است از حقيقت كلام انسانى و نطق نفسانى سخن به ميان آمده است. چون نویسنده اين كتاب از اهل تسنن مىباشد، طبق قاعده آنان از ادله عقلى و نقلى در مورد رؤيت خدا، بابى را آورده كه بيشتر اشاره به اثبات رؤيت روى داستان حضرت موسى(ع) است كه مىفرمود: "رب أرنى أنظر إليك". | |||
از حسن و قبح عقلى و ابطال غرض و علت براى افعال الهى و معناى توفيق و شكر و أجل و رزق مطالبى را بيان داشته است. در مورد نفى غرض و علت براى خدا، مىگويد: اگر خدا بخواهد در افعال خود غرضى داشته باشد، بايستى عاملى روى خدا تأثير بگذارد كه آن فعل را انجام دهد، حال چه آن عامل براى خداوند نفعى داشته باشد و چه نداشته باشد، در هر صورت خدا نفع و ضررى قبول نمىكند و هيچ عاملى نمىتواند روى او تأثير بگذارد. | |||
قاعده نوزدهم كتاب در اثبات نبوت و تحقيق معجزات و وجوب عصمت انبياء مىباشد و قاعده آخر خاص اثبات نبوت پيامبر اسلام مىباشد. | |||
= پانویس = | = پانویس = |