۱٬۷۴۱
ویرایش
Mollahashem (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Mollahashem (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
یوسف عادلشاه یکی از شاهزادههای عثمانی است که پس از مرگ خواجه محمود گاوان و به دنبال آن مرگ سلطان محمد شاه سوم حکومت بهمنیان با اعلام مذهب تشیع در دکن و منطقه بیجاور هند به مدت بیست سال فرمانروایی كند. او با پیش گرفتن سیاستهایی خاص و احترام به اهل سنت باعث شد شیعه و اهل سنت به خوبی در كنار یک دیگر زندگی مسالمت آمیزی داشته باشند. | |||
یوسف عادلشاه یکی از شاهزادههای عثمانی است که با اعلام مذهب تشیع در دکن و منطقه بیجاور هند به مدت بیست سال فرمانروایی كند. او با پیش گرفتن سیاستهایی خاص و احترام به اهل سنت | |||
<div class="wikiInfo"> | <div class="wikiInfo"> | ||
خط ۲۱: | خط ۹: | ||
| data-type="authorfatherName" |فارسی | | data-type="authorfatherName" |فارسی | ||
|- | |- | ||
|تالیف و | |تالیف و تلخیص | ||
| data-type="authorfatherName" |محمد علی ملاهاشم | | data-type="authorfatherName" |محمد علی ملاهاشم | ||
|- | |- | ||
|منبع | |منبع | ||
| data-type="authorfatherName" |تلخیص از مقاله | | data-type="authorfatherName" |تلخیص از مقاله تأسيس حكومت عادلشاهيان در دكن و سياستهای مذهبی يوسف عادل شاه نوشته محمود صادقی علوی دانشجوی دكترای تاریخ اسلام - دانشگاه تهران | ||
|- | |- | ||
|} | |} | ||
خط ۳۱: | خط ۱۹: | ||
=چكیده= | =چكیده= | ||
[[یوسف | [[یوسف عادل شاه]] از شاهزادههای عثمانی بود كه قرار بود به همراه گروه دیگری از شاهزادهها در زمان حكومت سلطان محمد به قتل برسد ولی با زیركی مادرش توانست فرار كرده و به كمك تاجری به ایران بیاید. او پس از چند سال اقامت در ایران به هند رفت و به كمك خواجه محمود گاوان كه یك ایرانی بود به دستگاه حكومت بهمنیان وارد شد و در آنجا مدارج ترقی را پشت سر گذاشت.<br> | ||
پس از مرگ محمود گاوان و به دنبال آن، تضعیف حكومت بهمنیان، یوسف عادل شاه در بیجاپور حكومت عادلشاهیان را پایهگذاری كرد. او اولین کسی بود که مذهب شیعه را به عنوان مذهب رسمی حكومت خود اعلام كرد.<br> | پس از مرگ محمود گاوان و به دنبال آن، تضعیف حكومت بهمنیان، یوسف عادل شاه در بیجاپور حكومت عادلشاهیان را پایهگذاری كرد. او اولین کسی بود که مذهب شیعه را به عنوان مذهب رسمی حكومت خود اعلام كرد.<br> | ||
عادل شاه پس از اعلام مذهب تشیع به عنوان مذهب رسمی حكومتش، سیاستهای مسالمتآمیزی در مقابل اهل سنت به كار گرفت. او هرگز بر اهل سنت سختگیری نكرد و اجازه داد افراد به مذهب سابق خود باقی بمانند. وی همچنین اجازه داد در مناطق سنینشین اذان و خطبه به شیوه اهل سنت گفته شود. علاوه بر این، یوسف عادلشاه بدگویی به خلفا را نیز ممنوع كرد و كسانی كه این كار را انجام میدادند مجازات كرد. در پیش گرفتن چنین سیاستهایی بود كه باعث شد [[شیعه]] و [[اهل سنت]] به خوبی در كنار یكدیگر زندگی كنند.<br> | |||
=کلیدواژهها= | =کلیدواژهها= | ||
یوسف | یوسف عادل شاه، دكن، تاریخ، تشیع، عادلشاهیان. | ||
=نسب یوسف عادلشاه= | =نسب یوسف عادلشاه= | ||
خط ۴۸: | خط ۳۶: | ||
یوسف در سال 864 ق به همراه عمادالدین تاجر به هند رفت و پس از مدتی به احمد آباد بیدر وارد شد. در این ایام خواجه محمد گاوان كه تازه به مقام وزارت رسیده بود به درخواست خواجه عمادالدین یوسف را در سلك غلامان ترك دربار وارد كرد. <ref>هندوشاه، پیشین، ص2؛ هاشمخان، پیشین، ص270-271؛ مقیم هروی، بیتا ، ج3، ص277؛ نهاوندی، 1925م ،ج2، 406</ref>.<br> | یوسف در سال 864 ق به همراه عمادالدین تاجر به هند رفت و پس از مدتی به احمد آباد بیدر وارد شد. در این ایام خواجه محمد گاوان كه تازه به مقام وزارت رسیده بود به درخواست خواجه عمادالدین یوسف را در سلك غلامان ترك دربار وارد كرد. <ref>هندوشاه، پیشین، ص2؛ هاشمخان، پیشین، ص270-271؛ مقیم هروی، بیتا ، ج3، ص277؛ نهاوندی، 1925م ،ج2، 406</ref>.<br> | ||
خواجه عمادالدین محمود گیلانی مشهور به محمود گاوان، ملكالتجار و خواجه جهان از | خواجه عمادالدین محمود گیلانی مشهور به محمود گاوان، ملكالتجار و خواجه جهان از بزرگ زاده های گیلانی بود كه اجداد او در گیلان ، وزیران سلاطین این منطقه بودند و خانواده وی از خانوادههای اشرافی گیلان به شمار میرفت كه برخی از آنها دارای مشاغل و مناصب مهم حكومتی در گیلان بودند. <ref>هندوشاه، پیشین، ج 1، ص358</ref>. خواجه عمادالدین با شغل تجارت، بسیاری از بلاد عراق و خراسان را دید و با عده زیادی از علما و مشایخ عصر همنشینی داشت. <ref>گاوان، 1381ش، ص 13؛ هندوشاه، پیشین، ص352</ref>. او در ادامه همین تجارت به دكن آمده مورد توجه سلاطین بهمنی قرار گرفت. در سال 856ق و در زمان حكومت احمد شاه دوم بهمنی(837-861ق) به دربار بهمنیان راه یافت. <ref>هندوشاه، پیشین، ص358؛ طباطبا، 1355ق ، ص 89</ref>. در زمان حكومت همایون شاه بهمنی خواجه همچنان در دستگاه حكومت بهمنیان رشد كرد. در این دوره به سبب خدماتی كه داشت از شاه لقب ملكالتجار گرفت كه از القاب مهم حكومت بهمنیان بود و به حكومت بیجاپور <ref>هندوشاه، پیشین؛ طباطبا، پیشین</ref> منصوب شد. <ref>گاوان، پیشین، ص 14؛ طباطبا، پیشین، ص 92؛ هاشمخان، پیشین، ج3، ص 112؛ وثوقی، شماره 51 و 52، دی و بهمن 1380، ص6</ref>.<br> | ||
خواجه عمادالدین مدارج ترقی را در دربار بهمنیان طی میكرد تا اینكه همایون شاه بهمنی در اواخر عمر خود خواجه را به وزارت برگزید <ref>گاوان، پیشین؛ هاشمخان، پیشین، طریحی، 1427ق، ص61</ref>. اوج قدرت محمود گاوان در دربار بهمنیان در زمان حكومت محمد شاه سوم بود. او در این دوره با بهكارگیری وسیع ایرانیان در دستگاه حكومت به اداره قلمرو بهمنیان میپرداخت. <br> | خواجه عمادالدین مدارج ترقی را در دربار بهمنیان طی میكرد تا اینكه همایون شاه بهمنی در اواخر عمر خود خواجه را به وزارت برگزید <ref>گاوان، پیشین؛ هاشمخان، پیشین، طریحی، 1427ق، ص61</ref>. اوج قدرت محمود گاوان در دربار بهمنیان در زمان حكومت محمد شاه سوم بود. او در این دوره با بهكارگیری وسیع ایرانیان در دستگاه حكومت به اداره قلمرو بهمنیان میپرداخت. <br> | ||
خط ۵۹: | خط ۴۷: | ||
در سیستم اداری حكومت بهمنیان هر ایالت، فرمانداری داشت كه مالیاتها را جمعآوری میكرد. این فرماندار میبایست در عوض اداره ایالت خود، همیشه تعداد معینی سرباز برای شاه آماده میكرد. افزون بر این، او حق داشت كسانی را برای تصدی مقامات نظامی و غیرنظامی منصوب كند. این امر سبب میشد فرمانداران، ایالات تحت امر خود را قلمرو شخصی خویش بدانند. جنگهای پیوسته حكومت بهمنی نیاز دائم به سربازان تازه داشت؛ امری كه سبب میشد سلطان به ارسال نیرو توسط ایالات بسنده كرده و كمتر در امور آنها دخالت كند. <ref>تاپار، 1386ش، ج1، ص 438</ref>.<br> | در سیستم اداری حكومت بهمنیان هر ایالت، فرمانداری داشت كه مالیاتها را جمعآوری میكرد. این فرماندار میبایست در عوض اداره ایالت خود، همیشه تعداد معینی سرباز برای شاه آماده میكرد. افزون بر این، او حق داشت كسانی را برای تصدی مقامات نظامی و غیرنظامی منصوب كند. این امر سبب میشد فرمانداران، ایالات تحت امر خود را قلمرو شخصی خویش بدانند. جنگهای پیوسته حكومت بهمنی نیاز دائم به سربازان تازه داشت؛ امری كه سبب میشد سلطان به ارسال نیرو توسط ایالات بسنده كرده و كمتر در امور آنها دخالت كند. <ref>تاپار، 1386ش، ج1، ص 438</ref>.<br> | ||
این سیستم اداری باعث شد تا پس از مرگ خواجه محمود گاوان و به دنبال آن مرگ سلطان محمد شاه سوم بهمنی (حك 867-887ق) و ایجاد هرج و مرج و نابسامانی در حكومت بهمنیان و سیر نزول بیوقفه قدرت آنها، زمینه استقلال حکام تابع در ایالات را فراهم كند. یوسف نیز كه خود از امرای آفاقی<ref>- از همان سالهای اولیه شکلگیری پادشاهی بهمنیان ارتش آنها از دستههای مختلفی تشکیل میشد که پیوسته با یکدیگر رقابت داشتند . یکی از این دستهها، بیشتر شیعه و از ایرانیها و نیز ترکها ومغولان آسیای مرکزی بودند، دسته دیگر سنی بودند و مسلمانان جنوب هند و مزدوران حبشی را شامل میشدند. در آن دوران گروه اول را غریبهها، آفاقیها یا خارجیها و گروه دوم را دکنیها مینامیدند؛ برای تفصیل بیشتر ر.ک: معصومی، 1383ش، ص 68-74.</ref> | این سیستم اداری باعث شد تا پس از مرگ خواجه محمود گاوان و به دنبال آن مرگ سلطان محمد شاه سوم بهمنی (حك 867-887ق) و ایجاد هرج و مرج و نابسامانی در حكومت بهمنیان و سیر نزول بیوقفه قدرت آنها، زمینه استقلال حکام تابع در ایالات را فراهم كند. یوسف نیز كه خود از امرای آفاقی<ref>- از همان سالهای اولیه شکلگیری پادشاهی بهمنیان ارتش آنها از دستههای مختلفی تشکیل میشد که پیوسته با یکدیگر رقابت داشتند . یکی از این دستهها، بیشتر شیعه و از ایرانیها و نیز ترکها ومغولان آسیای مرکزی بودند، دسته دیگر سنی بودند و مسلمانان جنوب هند و مزدوران حبشی را شامل میشدند. در آن دوران گروه اول را غریبهها، آفاقیها یا خارجیها و گروه دوم را دکنیها مینامیدند؛ برای تفصیل بیشتر ر.ک: معصومی، 1383ش، ص 68-74.</ref> دربار بهمنی بود گروهی از امرای ترك را با وعده مقام و منصب با خود همراه كرد و ـ به اختلاف ـ در بین سالهای 895ق تا 897ق در بیجاپور، علَم استقلال برافراشت و به نام خود خطبه خواند. <ref>هندوشاه، پیشین، ج2، ص4؛ هاشمخان، پیشین، ص271؛ قاضی نورالله، پیشین، ص4؛ سبحان رای بهنداری، 1961م، ص430؛ طریحی، پیشین، ص64</ref>. | ||
دربار بهمنی بود گروهی از امرای ترك را با وعده مقام و منصب با خود همراه كرد و ـ به اختلاف ـ در بین سالهای 895ق تا 897ق در بیجاپور، علَم استقلال برافراشت و به نام خود خطبه خواند. <ref>هندوشاه، پیشین، ج2، ص4؛ هاشمخان، پیشین، ص271؛ قاضی نورالله، پیشین، ص4؛ سبحان رای بهنداری، 1961م، ص430؛ طریحی، پیشین، ص64</ref>. | |||
حكومت عادلشاهیان به عنوان یكی از حكومتهای محلی و شیعه مذهب جایگزین حكومت بهمنیان توانست چندین سال در دكن فرمانروایی كند.<br> | حكومت عادلشاهیان به عنوان یكی از حكومتهای محلی و شیعه مذهب جایگزین حكومت بهمنیان توانست چندین سال در دكن فرمانروایی كند.<br> | ||
خط ۸۸: | خط ۷۴: | ||
=منابع و مآخذ= | =منابع و مآخذ= | ||
# این مقاله تلخیصی است از مقاله حکومت عادشاهیان نوشته محمود احمدی، مجله اندیشه تقریب، سال ششم، شماره بیست و یکم، زمستان1388 | # این مقاله تلخیصی است از مقاله حکومت عادشاهیان نوشته محمود احمدی، مجله اندیشه تقریب، سال ششم، شماره بیست و یکم، زمستان1388 | ||
#اطهر رضوی، عباس، شیعه در هند، ترجمه مرکز مطالعات و تحقیقات اسلامی، دفتر تبلیغات حوزه علمیه، قم، چاپ اول ،1377ش. | #اطهر رضوی، عباس، شیعه در هند، ترجمه مرکز مطالعات و تحقیقات اسلامی، دفتر تبلیغات حوزه علمیه، قم، چاپ اول ،1377ش. | ||
#پارسا دوست، منوچهر، شاه اسماعیل اول، شركت سهامی انتشار، تهران، 1375ش. | #پارسا دوست، منوچهر، شاه اسماعیل اول، شركت سهامی انتشار، تهران، 1375ش. | ||
#تاپار، رومیلا، تاریخ هند، ترجمه همایون صنعتیزاده، ادیان، قم، 1386ش. | #تاپار، رومیلا، تاریخ هند، ترجمه همایون صنعتیزاده، ادیان، قم، 1386ش. | ||
#طباطبا، سیدعلی عزیزالله، برهان مآثر، جامعه دهلی، دهلی، 1355ق. | #طباطبا، سیدعلی عزیزالله، برهان مآثر، جامعه دهلی، دهلی، 1355ق. | ||
#طریحی، محمد سعید، المملكه البهمنیه، هلند،1427ق. | #طریحی، محمد سعید، المملكه البهمنیه، هلند،1427ق. | ||
#عمادالدین محمود گاوان، مناظر الانشاء، تصحیح معصومه معدنكن، فرهنگستان زبان و ادب فارسی، تهران، 1381ش. | #عمادالدین محمود گاوان، مناظر الانشاء، تصحیح معصومه معدنكن، فرهنگستان زبان و ادب فارسی، تهران، 1381ش. | ||
#معصومی، محسن، فرهنگ و تمدن اسلامی ـ ایرانی دکن در دورۀ بهمنیان، پایاننامۀ مقطع دکتری رشتۀ فرهنگ و تمدن ملل اسلامی، دانشگاه تهران،1383ش. | #معصومی، محسن، فرهنگ و تمدن اسلامی ـ ایرانی دکن در دورۀ بهمنیان، پایاننامۀ مقطع دکتری رشتۀ فرهنگ و تمدن ملل اسلامی، دانشگاه تهران،1383ش. | ||
#میرابوالقاسم رضیالدین بن نورالدین، حدیقه العالم، به اهتمام سید عبد الطیف شیرازی، حیدرآباد دکن، 1309ق. | #میرابوالقاسم رضیالدین بن نورالدین، حدیقه العالم، به اهتمام سید عبد الطیف شیرازی، حیدرآباد دکن، 1309ق. | ||
#ناشناس، تاریخ سلطان محمد قطب شاه، نسخه خطی شمارۀ 3885، کتابخانه ملی ملک. | #ناشناس، تاریخ سلطان محمد قطب شاه، نسخه خطی شمارۀ 3885، کتابخانه ملی ملک. | ||
#وثوقی، محمد باقر، تاریخ ایران و هند در كتاب ریاض الانشاء، كتاب ماه تاریخ و جغرافیا، شماره 51 و 52، دی و بهمن 1380ش. | #وثوقی، محمد باقر، تاریخ ایران و هند در كتاب ریاض الانشاء، كتاب ماه تاریخ و جغرافیا، شماره 51 و 52، دی و بهمن 1380ش. | ||
#هاشمخان، محمد، منتخب اللباب در احوال سلاطین ممالک دکن، گجرات و خاندیش،تصحیح سر ولزلی هیگ، به اهتمام انجمن آسیایی بنگاله، کلکته ،1925م. | #هاشمخان، محمد، منتخب اللباب در احوال سلاطین ممالک دکن، گجرات و خاندیش،تصحیح سر ولزلی هیگ، به اهتمام انجمن آسیایی بنگاله، کلکته ،1925م. |
ویرایش