۲۱٬۸۹۷
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
(تغییر تصویر) |
||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
|عربى | |عربى | ||
|- | |- | ||
|ترجمه | |ترجمه | ||
|شیخ شرفالدین ابن تلمسانی | |شیخ شرفالدین ابن تلمسانی | ||
|- | |- | ||
خط ۱۷: | خط ۱۷: | ||
شرح معالم أصول الدين للإمام فخرالدين الرازي، نوشته شرفالدین عبدالله بن محمد فهری مصری، معروف به ابن تلمسانی، کتابی است در شرح «معالم أصولالدين» فخر رازی. اصل و شرح کتاب به زبان عربی و درباره مسائل کلامی نوشته شدهاند. شارح، عبارت فخر را با «قوله» و شرح خودش را با «أقول» بیان کرده است. نزار بن علی حمادی این کتاب را تحقیق کرده است. | شرح معالم أصول الدين للإمام فخرالدين الرازي، نوشته شرفالدین عبدالله بن محمد فهری مصری، معروف به ابن تلمسانی، کتابی است در شرح «معالم أصولالدين» فخر رازی. اصل و شرح کتاب به زبان عربی و درباره مسائل کلامی نوشته شدهاند. شارح، عبارت فخر را با «قوله» و شرح خودش را با «أقول» بیان کرده است. نزار بن علی حمادی این کتاب را تحقیق کرده است. | ||
= ساختار = | =ساختار= | ||
کتاب، دارای مقدمه تحقیق، ترجمه شیخ شرفالدین ابن تلمسانی و محتوای مطالب در ده بخش (باب) است. شارح، در این اثر، جملههای فخر رازی را با عبارت «قوله» ذکر کرده و به شرح آن پرداخته است. | کتاب، دارای مقدمه تحقیق، ترجمه شیخ شرفالدین ابن تلمسانی و محتوای مطالب در ده بخش (باب) است. شارح، در این اثر، جملههای فخر رازی را با عبارت «قوله» ذکر کرده و به شرح آن پرداخته است. | ||
= معرفی اجمالی = | =معرفی اجمالی= | ||
مقدمه تحقیق را نزار حمادی نوشته است. او در این قسمت به ضرورت و اهمیت علم کلام پرداخته و سه مرحله تکامل تاریخی برای آن ذکر کرده است. | مقدمه تحقیق را نزار حمادی نوشته است. او در این قسمت به ضرورت و اهمیت علم کلام پرداخته و سه مرحله تکامل تاریخی برای آن ذکر کرده است. | ||
تلمسانی در شرح معالم أصولالدين، میان دقت و درستی نظر و دقت در انتقاد بر برخی آرای کلامی فخر رازی و جوابهای نیکو به این مسائل، جمع کرده است. طبعا چنین قلمی و بیان چنین محتوایی پس از رسیدن به دوره پختگی یک نویسنده رخ مینماید و ابن تلمسانی نیز قاعدتا باید این اثر را در زمان رسیدن به مرحله کمال در تحقیق در مسائل اصول دین (علم کلام) نوشته باشد. شاهد ما بر این ادعا این است که وی کثیرا از آرای استادش تقیالدین مقترح، در نگارش این اثر بهره برده است. وی همچنین از تحقیقات و اندیشههای بکرِ سیفالدین آمدی، بهویژه کتاب او در علم جدل (که به گزارش شاگردش شیخ لبلی، آن را تدریس میکرد) نیز در نگارش این کتاب، استفاده کرده است. | تلمسانی در شرح معالم أصولالدين، میان دقت و درستی نظر و دقت در انتقاد بر برخی آرای کلامی فخر رازی و جوابهای نیکو به این مسائل، جمع کرده است. طبعا چنین قلمی و بیان چنین محتوایی پس از رسیدن به دوره پختگی یک نویسنده رخ مینماید و ابن تلمسانی نیز قاعدتا باید این اثر را در زمان رسیدن به مرحله کمال در تحقیق در مسائل اصول دین (علم کلام) نوشته باشد. شاهد ما بر این ادعا این است که وی کثیرا از آرای استادش تقیالدین مقترح، در نگارش این اثر بهره برده است. وی همچنین از تحقیقات و اندیشههای بکرِ سیفالدین آمدی، بهویژه کتاب او در علم جدل (که به گزارش شاگردش شیخ لبلی، آن را تدریس میکرد) نیز در نگارش این کتاب، استفاده کرده است. | ||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
او سپس عبارت «فأوّلها: علم أصول الدّين»، در خطبه فخر رازی را شرح میدهد؛ علم اصول دین به این جهت اول این علوم به حساب میآید که شناختش، شرط در شناخت سایر علوم است و شرط، بالذات باید مقدم بر مشروط باشد؛ بهعلاوه، این علم، اشرف علوم است؛ زیرا شرف العلم بشرف معلومه و از آنجایی که اجلّ از الله تعالی و صفات او وجود ندارد، علم به او و صفاتش از اجل و اشرف علوم خواهد بود... این علم را «اصول دین» نامیدهاند؛ زیرا اسلام بر آن بنا شده و دین هم نزد خداوند، اسلام است؛ إنالدين عند الله الإسلام... به آن «علم کلام» نیز گفتهاند و در توجیه آن وجوهی ذکر شده است؛ از جمله اینکه متکلمان، این علم را تبویب کرده و هر بابی را با عنوان: باب الكلام في... معنون نمودهاند؛ مثلاًگفتهاند: باب القول أو الكلام في إثبات العلم بحدوث العالم، باب الكلام في إثبات العلم بوجود الصانع، باب الكلام في ما يجب للّه تعالى من الصفات النفسية و المعنوية... برخی نیز در توجیه نامگذاری آن به علم کلام گفتهاند: ازآنرو که هرگاه کسی از «ظاهریه» درباره مسائل این علم میپرسید، آنان با عبارت «هذا ما نهينا عن الكلام فيه»، به او پاسخ میدادند، این عبارت شیوع پیدا کرد و این علم را «علم کلام» نامیدند. برخی دیگر نیز در توجیه این نامگذاری گفتهاند: شرف آدمی بر سایر حیوانات به قوه ناطقه فکریه اوست و هرکه دارای این قوه باشد، در انواع خلقت، اشرف است. از آنجایی که شناخت این علم از سختترین و دقیقترین کارهاست و تمییز میان حق و باطل در عقد و صدق و کذب در قول، با این علم حاصل میگردد، آموختن آن از بزرگترین اسباب ظاهرکننده این قوه است؛ ازاینرو از باب اطلاق اسم سبب بر مسبب، آن را علم کلام نامیدهاند. | او سپس عبارت «فأوّلها: علم أصول الدّين»، در خطبه فخر رازی را شرح میدهد؛ علم اصول دین به این جهت اول این علوم به حساب میآید که شناختش، شرط در شناخت سایر علوم است و شرط، بالذات باید مقدم بر مشروط باشد؛ بهعلاوه، این علم، اشرف علوم است؛ زیرا شرف العلم بشرف معلومه و از آنجایی که اجلّ از الله تعالی و صفات او وجود ندارد، علم به او و صفاتش از اجل و اشرف علوم خواهد بود... این علم را «اصول دین» نامیدهاند؛ زیرا اسلام بر آن بنا شده و دین هم نزد خداوند، اسلام است؛ إنالدين عند الله الإسلام... به آن «علم کلام» نیز گفتهاند و در توجیه آن وجوهی ذکر شده است؛ از جمله اینکه متکلمان، این علم را تبویب کرده و هر بابی را با عنوان: باب الكلام في... معنون نمودهاند؛ مثلاًگفتهاند: باب القول أو الكلام في إثبات العلم بحدوث العالم، باب الكلام في إثبات العلم بوجود الصانع، باب الكلام في ما يجب للّه تعالى من الصفات النفسية و المعنوية... برخی نیز در توجیه نامگذاری آن به علم کلام گفتهاند: ازآنرو که هرگاه کسی از «ظاهریه» درباره مسائل این علم میپرسید، آنان با عبارت «هذا ما نهينا عن الكلام فيه»، به او پاسخ میدادند، این عبارت شیوع پیدا کرد و این علم را «علم کلام» نامیدند. برخی دیگر نیز در توجیه این نامگذاری گفتهاند: شرف آدمی بر سایر حیوانات به قوه ناطقه فکریه اوست و هرکه دارای این قوه باشد، در انواع خلقت، اشرف است. از آنجایی که شناخت این علم از سختترین و دقیقترین کارهاست و تمییز میان حق و باطل در عقد و صدق و کذب در قول، با این علم حاصل میگردد، آموختن آن از بزرگترین اسباب ظاهرکننده این قوه است؛ ازاینرو از باب اطلاق اسم سبب بر مسبب، آن را علم کلام نامیدهاند. | ||
نویسنده، در ادامه مقدمه بحثش، درباره حقیقت، غایت و فایده علم کلام توضیح میدهد. | نویسنده، در ادامه مقدمه بحثش، درباره حقیقت، غایت و فایده علم کلام توضیح میدهد. | ||
= وضعیت کتاب = | =وضعیت کتاب= | ||
فهرست مطالب در انتهای اثر ذکر شده است. ارجاعات در پاورقی آمده. صفحات 35 تا 38 کتاب حاوی رونوشتی از تصاویر صفحات اول و آخر نسخههای خطی «أ» و «خ» از این اثر است. | فهرست مطالب در انتهای اثر ذکر شده است. ارجاعات در پاورقی آمده. صفحات 35 تا 38 کتاب حاوی رونوشتی از تصاویر صفحات اول و آخر نسخههای خطی «أ» و «خ» از این اثر است. | ||
به گزارش محقق کتاب، این اثر یک بار توسط عواد محمود عواد سالم بهعنوان رساله کارشناسی ارشد زیر نظر سید محمد انور حامد و محمد ربیع جوهری، در بخش عقیده و فلسفه دانشکده اصول الدین قاهره، تحقیق شده است. نزار بن علی حمادی، مینویسد: من حدود یک الی یک سالونیم پس از شروعم در تحقیق این اثر، از وجود تحقیق عواد محمود عواد سالم مطلع شدم و در ابتدا فکر کردم کار او کامل است و دیگر نیازی به ادامه تحقیق این اثر به دست من نیست، ولی با کمی دقت در آن دیدم که تلاش محقق این اثر، وافی به مقصود نبوده و برخی جاافتادگیها و وقوع برخی تحریفات در بحث، من را به آن واداشت تا کار او را کامل کنم... . | به گزارش محقق کتاب، این اثر یک بار توسط عواد محمود عواد سالم بهعنوان رساله کارشناسی ارشد زیر نظر سید محمد انور حامد و محمد ربیع جوهری، در بخش عقیده و فلسفه دانشکده اصول الدین قاهره، تحقیق شده است. نزار بن علی حمادی، مینویسد: من حدود یک الی یک سالونیم پس از شروعم در تحقیق این اثر، از وجود تحقیق عواد محمود عواد سالم مطلع شدم و در ابتدا فکر کردم کار او کامل است و دیگر نیازی به ادامه تحقیق این اثر به دست من نیست، ولی با کمی دقت در آن دیدم که تلاش محقق این اثر، وافی به مقصود نبوده و برخی جاافتادگیها و وقوع برخی تحریفات در بحث، من را به آن واداشت تا کار او را کامل کنم... . | ||
محقق، برای تحقیق این اثر، سه نسخه خطی را دیده است که یکی متعلق به کتابخانه عمومی رباط (مغرب) و دوتای دیگر متعلق به المكتبة الوطنية در تونس هستند. او دو نسخه از المكتبة الوطنية را اساس در تحقیقش قرار داده و از ذکر اختلاف نسخهها در حاشیه خودداری ورزیده است. | محقق، برای تحقیق این اثر، سه نسخه خطی را دیده است که یکی متعلق به کتابخانه عمومی رباط (مغرب) و دوتای دیگر متعلق به المكتبة الوطنية در تونس هستند. او دو نسخه از المكتبة الوطنية را اساس در تحقیقش قرار داده و از ذکر اختلاف نسخهها در حاشیه خودداری ورزیده است. | ||
= منبع = | =منبع= | ||
* ر.ک: ترجمة الشيخ شرفالدين ابن التلمساني، ص27-28. | * ر.ک: ترجمة الشيخ شرفالدين ابن التلمساني، ص27-28. |