پرش به محتوا

وحیانی بودن قرآن (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴۲: خط ۴۲:




- و لا تعجل بالقران من قبل ان یقضی الیک  وحیه و قل رب زدنی علما  
- و لا تعجل بالقران من قبل ان یقضی الیک  وحیه و قل رب زدنی علما <ref>طه 114</ref>


    
    
خط ۵۰: خط ۵۰:
در سوره قیامت نیز همین مضمون بگونه ای دیگر ذکر شده و از ان حضرت در خواست شده که به هنگام نزول قران از عجله در قرائت و تکلم بدان خودداری نموده و منتظر باشد تا بعد از اتمام نزول به قرائت  وتبلیغ ان بپردازد :  
در سوره قیامت نیز همین مضمون بگونه ای دیگر ذکر شده و از ان حضرت در خواست شده که به هنگام نزول قران از عجله در قرائت و تکلم بدان خودداری نموده و منتظر باشد تا بعد از اتمام نزول به قرائت  وتبلیغ ان بپردازد :  


لا تحرک به لسانک لتعجل به  ان علینا جمعه و قرانه   
لا تحرک به لسانک لتعجل به  ان علینا جمعه و قرانه <ref>قیامت، ایات 16 -17 </ref>


 
- طه ما انزلنا علیک القران لتشقی <ref>طه ایه 2</ref>
- طه ما انزلنا علیک القران لتشقی  


   
   
از ایه فوق و برخی دیگر نظیر : لعلک باخع نفسک -، بدست می اید که پیامبر ص از وضعیت اسفناک مردم عصر خویش بشدت رنج می برد و ارزو می کرد تمامی انان به حقایق دین ایمان بیاورند اما وحی قرانی ان حضرت را مورد تفقد و تسلی قرار داده و از او می خواهد که روحیات کفر الود و مشرکانه مردم نیاید موجب رنجش و زحمت او گردد.
از ایه فوق و برخی دیگر نظیر : لعلک باخع نفسک <ref>شعرا 3</ref> -، بدست می اید که پیامبر ص از وضعیت اسفناک مردم عصر خویش بشدت رنج می برد و ارزو می کرد تمامی انان به حقایق دین ایمان بیاورند اما وحی قرانی ان حضرت را مورد تفقد و تسلی قرار داده و از او می خواهد که روحیات کفر الود و مشرکانه مردم نیاید موجب رنجش و زحمت او گردد.




خط ۶۲: خط ۶۱:




انک لاتهدی من احببت و لکن الله یهدی من یشاء   
انک لاتهدی من احببت و لکن الله یهدی من یشاء<ref>قصص 56 </ref>
- يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ لِمَ تُحَرِّمُ مَا أَحَلَّ اللَّهُ لَكَ تَبْتَغِي مَرْضَاةَ أَزْوَاجِكَ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ  
 
 
- يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ لِمَ تُحَرِّمُ مَا أَحَلَّ اللَّهُ لَكَ تَبْتَغِي مَرْضَاةَ أَزْوَاجِكَ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ <ref>تحریم ایه 1</ref>
 
از ظاهر بلکه صراحت ایه مذکور و نیز روایاتی که ذیل ان امده است استفاده می شود که پیامبر ص در قضیه ای که بین او و برخی از همسرانش واقع گردید برخی از امور مباح و حلال را بر خود حرام نمود وحی الهی ان حضرت را نسبت بدین تصمیم مورد خطاب قرار داده و از او خواست  که رفتارش را در این زمینه اصلاح نماید.  
از ظاهر بلکه صراحت ایه مذکور و نیز روایاتی که ذیل ان امده است استفاده می شود که پیامبر ص در قضیه ای که بین او و برخی از همسرانش واقع گردید برخی از امور مباح و حلال را بر خود حرام نمود وحی الهی ان حضرت را نسبت بدین تصمیم مورد خطاب قرار داده و از او خواست  که رفتارش را در این زمینه اصلاح نماید.  
- وَإِذْ تَقُولُ لِلَّذِي أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِ وَأَنْعَمْتَ عَلَيْهِ أَمْسِكْ عَلَيْكَ زَوْجَكَ وَاتَّقِ اللَّهَ وَتُخْفِي فِي نَفْسِكَ مَا اللَّهُ مُبْدِيهِ وَتَخْشَى النَّاسَ وَاللَّهُ أَحَقُّ أَنْ تَخْشَاهُ...  
 
 
- وَإِذْ تَقُولُ لِلَّذِي أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِ وَأَنْعَمْتَ عَلَيْهِ أَمْسِكْ عَلَيْكَ زَوْجَكَ وَاتَّقِ اللَّهَ وَتُخْفِي فِي نَفْسِكَ مَا اللَّهُ مُبْدِيهِ وَتَخْشَى النَّاسَ وَاللَّهُ أَحَقُّ أَنْ تَخْشَاهُ...ا<ref>حزاب 37</ref>
 
 
در این ایه شریفه می بینیم وحی الهی از پیامبر می خواهد از افشای خواسته اش به جهت ترس از گفتار منفی مردم واهمه نداشته و تنها از خداوند حالت خشیت داشته باشد.  
در این ایه شریفه می بینیم وحی الهی از پیامبر می خواهد از افشای خواسته اش به جهت ترس از گفتار منفی مردم واهمه نداشته و تنها از خداوند حالت خشیت داشته باشد.  
ایه دیگر : عَفَا اللَّهُ عَنْكَ لِمَ أَذِنْتَ لَهُمْ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَكَ الَّذِينَ صَدَقُوا وَتَعْلَمَ الْكَاذِبِينَ. .
ایه دیگر : عَفَا اللَّهُ عَنْكَ لِمَ أَذِنْتَ لَهُمْ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَكَ الَّذِينَ صَدَقُوا وَتَعْلَمَ الْكَاذِبِينَ.<ref>توبه 43</ref>
 
 
از ایه فوق و نیز ایات صدر و ذیل ان بدست می اید گروهی از منافقان به بهانه های گوناگون از پیامبر می خواستند انان را از شرکت در جنگ – نبرد تبوک – معاف کند.بعد ازپذیرش عذرهای انان از ناحیه پیامبر ص ، وحی الهی ان حضرت را مورد عتاب قرار داد که خداوند تو را ببخشاید چرا به انان اذن ترک جهاد دادی ؟ اینان با عدم شرکت در جهاد بر ماهیت واقعی برهمگان روشن شده و نفاقشان افشاء می گردید .  
از ایه فوق و نیز ایات صدر و ذیل ان بدست می اید گروهی از منافقان به بهانه های گوناگون از پیامبر می خواستند انان را از شرکت در جنگ – نبرد تبوک – معاف کند.بعد ازپذیرش عذرهای انان از ناحیه پیامبر ص ، وحی الهی ان حضرت را مورد عتاب قرار داد که خداوند تو را ببخشاید چرا به انان اذن ترک جهاد دادی ؟ اینان با عدم شرکت در جهاد بر ماهیت واقعی برهمگان روشن شده و نفاقشان افشاء می گردید .  
- وَلَا تَقُولَنَّ لِشَيْءٍ إِنِّي فَاعِلٌ ذَلِكَ غَدًا إِلَّا أَنْ يَشَاءَ اللَّهُ وَاذْكُرْ رَبَّكَ إِذَا نَسِيتَ وَقُلْ عَسَى أَنْ يَهْدِيَنِ رَبِّي لِأَقْرَبَ مِنْ هَذَا رَشَدًا   
 
 
- وَلَا تَقُولَنَّ لِشَيْءٍ إِنِّي فَاعِلٌ ذَلِكَ غَدًا إِلَّا أَنْ يَشَاءَ اللَّهُ وَاذْكُرْ رَبَّكَ إِذَا نَسِيتَ وَقُلْ عَسَى أَنْ يَهْدِيَنِ رَبِّي لِأَقْرَبَ مِنْ هَذَا رَشَدًا  <ref>کهف 23-24</ref>
 
 
مفاد ایه مذکور و نیز روایاتی که در زمنیه شان نزول ان امده است بدست می اید که پیامبر ص دریکی از وعده های خویش نسبت به عده ای – نمایندگان سران قریش – لحظه ای از یاد خداوند غافل شده و به انان وعده قطعی داد که روز اینده با انان ملاقات نماید .  
مفاد ایه مذکور و نیز روایاتی که در زمنیه شان نزول ان امده است بدست می اید که پیامبر ص دریکی از وعده های خویش نسبت به عده ای – نمایندگان سران قریش – لحظه ای از یاد خداوند غافل شده و به انان وعده قطعی داد که روز اینده با انان ملاقات نماید .  
ایه مذکور به حضرت متذکرمی شود که همیشه بهنگام تصمیم بر انجام هرعمل ، اراده الهی  "انشا الله" را حتما در نظر داشته و در تصمیم گیری ها خود را مستقل نبیند . بر اساس برخی روایات ، وحی قرانی به دلیل این ترک اولی مدتی به تاخیر افتاد – انقطاع وحی -  تا هشداری به پیامبر ص و مایه تنبه  برای مسلمانان باشد.
ایه مذکور به حضرت متذکرمی شود که همیشه بهنگام تصمیم بر انجام هرعمل ، اراده الهی  "انشا الله" را حتما در نظر داشته و در تصمیم گیری ها خود را مستقل نبیند . بر اساس برخی روایات ، وحی قرانی به دلیل این ترک اولی مدتی به تاخیر افتاد – انقطاع وحی -  تا هشداری به پیامبر ص و مایه تنبه  برای مسلمانان باشد.
براساس این ایات ونظائران باید گفت هرگاه قران را تجلی مکاشفات درونی پیامبر ص بدانیم لازمه اش ان است که همه ایات قران با افکار و حالات او هماهنگ باشد در حالی که این ایات حضرت را مکلف به هماهنگی خویش با وحی الهی نموده و از او می خواهد شیوه خود را در برخی از زمینه ها تصحیح کند .
براساس این ایات ونظائران باید گفت هرگاه قران را تجلی مکاشفات درونی پیامبر ص بدانیم لازمه اش ان است که همه ایات قران با افکار و حالات او هماهنگ باشد در حالی که این ایات حضرت را مکلف به هماهنگی خویش با وحی الهی نموده و از او می خواهد شیوه خود را در برخی از زمینه ها تصحیح کند .


خط ۷۸: خط ۹۴:




-وَإِذَا تُتْلَى عَلَيْهِمْ آَيَاتُنَا بَيِّنَاتٍ قَالَ الَّذِينَ لَا يَرْجُونَ لِقَاءَنَا ائْتِ بِقُرْآَنٍ غَيْرِ هَذَا أَوْ بَدِّلْهُ قُلْ مَا يَكُونُ لِي أَنْ أُبَدِّلَهُ مِنْ تِلْقَاءِ نَفْسِي إِنْ أَتَّبِعُ إِلَّا مَا يُوحَى إِلَيَّ إِنِّي أَخَافُ إِنْ عَصَيْتُ رَبِّي عَذَابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ  
-وَإِذَا تُتْلَى عَلَيْهِمْ آَيَاتُنَا بَيِّنَاتٍ قَالَ الَّذِينَ لَا يَرْجُونَ لِقَاءَنَا ائْتِ بِقُرْآَنٍ غَيْرِ هَذَا أَوْ بَدِّلْهُ قُلْ مَا يَكُونُ لِي أَنْ أُبَدِّلَهُ مِنْ تِلْقَاءِ نَفْسِي إِنْ أَتَّبِعُ إِلَّا مَا يُوحَى إِلَيَّ إِنِّي أَخَافُ إِنْ عَصَيْتُ رَبِّي عَذَابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ <ref>یونس 5</ref>
 


مفاد ایه شریفه این است که مشرکان از پیامبر ص خواستند قرانی غیر از قران موجود برای انان حاضر نماید.  
مفاد ایه شریفه این است که مشرکان از پیامبر ص خواستند قرانی غیر از قران موجود برای انان حاضر نماید.  
خط ۸۵: خط ۱۰۲:




- وَلَوْ تَقَوَّلَ عَلَيْنَا بَعْضَ الْأَقَاوِيلِ لَأَخَذْنَا مِنْهُ بِالْيَمِينِ ثُمَّ لَقَطَعْنَا مِنْهُ الْوَتِينَ فَمَا مِنْكُمْ مِنْ أَحَدٍ عَنْهُ حَاجِزِينَ  
- وَلَوْ تَقَوَّلَ عَلَيْنَا بَعْضَ الْأَقَاوِيلِ لَأَخَذْنَا مِنْهُ بِالْيَمِينِ ثُمَّ لَقَطَعْنَا مِنْهُ الْوَتِينَ فَمَا مِنْكُمْ مِنْ أَحَدٍ عَنْهُ حَاجِزِينَ <ref>الحاقه 44-45</ref>




خط ۹۱: خط ۱۰۸:




- وَإِنْ كَادُوا لَيَفْتِنُونَكَ عَنِ الَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ لِتَفْتَرِيَ عَلَيْنَا غَيْرَهُ وَإِذًا لَاتَّخَذُوكَ خَلِيلًا وَلَوْلَا أَنْ ثَبَّتْنَاكَ لَقَدْ كِدْتَ تَرْكَنُ إِلَيْهِمْ شَيْئًا قَلِيلًا إِذًا لَأَذَقْنَاكَ ضِعْفَ الْحَيَاةِ وَضِعْفَ الْمَمَاتِ ثُمَّ لَا تَجِدُ لَكَ عَلَيْنَا نَصِيرًا  
- وَإِنْ كَادُوا لَيَفْتِنُونَكَ عَنِ الَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ لِتَفْتَرِيَ عَلَيْنَا غَيْرَهُ وَإِذًا لَاتَّخَذُوكَ خَلِيلًا وَلَوْلَا أَنْ ثَبَّتْنَاكَ لَقَدْ كِدْتَ تَرْكَنُ إِلَيْهِمْ شَيْئًا قَلِيلًا إِذًا لَأَذَقْنَاكَ ضِعْفَ الْحَيَاةِ وَضِعْفَ الْمَمَاتِ ثُمَّ لَا تَجِدُ لَكَ عَلَيْنَا نَصِيرًا <ref>اسرا 73-75-</ref>




خط ۱۰۲: خط ۱۱۹:




وَإِنْ كُنْتُمْ فِي رَيْبٍ مِمَّا نَزَّلْنَا عَلَى عَبْدِنَا فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِهِ وَادْعُوا شُهَدَاءَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا وَلَنْ تَفْعَلُوا فَاتَّقُوا النَّارَ الَّتِي وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ أُعِدَّتْ لِلْكَافِرِينَ وان کنتم.
وَإِنْ كُنْتُمْ فِي رَيْبٍ مِمَّا نَزَّلْنَا عَلَى عَبْدِنَا فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِهِ وَادْعُوا شُهَدَاءَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا وَلَنْ تَفْعَلُوا فَاتَّقُوا النَّارَ الَّتِي وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ أُعِدَّتْ لِلْكَافِرِينَ <ref>بقره 23-24-</ref>




خط ۱۱۳: خط ۱۳۰:
  === 4-انتظار شدید نزول وحی و عدم نزول ان ===
  === 4-انتظار شدید نزول وحی و عدم نزول ان ===
   
   
از برخی ایات و روایات فهمیده می شود گاه پیامبر و مسلمانان بشدت در انتظار نزول وحی بوده اند ولی به جهاتی این امر به تاخیر می افتاد . از جمله این موارد ماجرای افک و تهمتی بود که برخی از منافقان نسبت به یکی از همسران پیامبر ص مطرح کردند. شایعه مذکوربحدی بود که قران کریم در چندین  ایه -20-11 در سوره نور- انرا مطرح نموده و به مسلمانان هشدار داد  که از شایعه سازان تبعیت ننموده و از انتشار ان بدون تحقیق اجتناب ورزند .درچنین شرائطی که پیامبرص و مردم منتظر نزول ایات قرانی بودند  سر انجام ایاتی از قران  نازل گردیده و قضیه را اینگونه برهمگان روشن نمو د:  
از برخی ایات و روایات فهمیده می شود گاه پیامبر و مسلمانان بشدت در انتظار نزول وحی بوده اند ولی به جهاتی این امر به تاخیر می افتاد . از جمله این موارد ماجرای افک و تهمتی بود که برخی از منافقان نسبت به یکی از همسران پیامبر ص مطرح کردند.
ا ِنَّ الَّذِينَ جَاءُوا بِالْإِفْكِ عُصْبَةٌ مِنْكُمْ لَا تَحْسَبُوهُ شَرًّا لَكُمْ بَلْ هُوَ خَيْرٌ لَكُمْ لِكُلِّ امْرِئٍ مِنْهُمْ مَا اكْتَسَبَ مِنَ الْإِثْمِ وَالَّذِي تَوَلَّى كِبْرَهُ مِنْهُمْ لَهُ عَذَابٌ عَظِيمٌ َوْلَا إِذْ سَمِعْتُمُوهُ ظَنَّ الْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بِأَنْفُسِهِمْ خَيْرًا وَقَالُوا هَذَا إِفْكٌ مُبِينٌ َوْلَا جَاءُوا عَلَيْهِ بِأَرْبَعَةِ شُهَدَاءَ فَإِذْ لَمْ يَأْتُوا بِالشُّهَدَاءِ فَأُولَئِكَ عِنْدَ اللَّهِ هُمُ الْكَاذِبُونَ...
 
شایعه مذکوربحدی بود که قران کریم در چندین  ایه -20-11 در سوره نور- انرا مطرح نموده و به مسلمانان هشدار داد  که از شایعه سازان تبعیت ننموده و از انتشار ان بدون تحقیق اجتناب ورزند .درچنین شرائطی که پیامبرص و مردم منتظر نزول ایات قرانی بودند  سر انجام ایاتی از قران  نازل گردیده و قضیه را اینگونه برهمگان روشن نمو د:  
 
 
ا ِنَّ الَّذِينَ جَاءُوا بِالْإِفْكِ عُصْبَةٌ مِنْكُمْ لَا تَحْسَبُوهُ شَرًّا لَكُمْ بَلْ هُوَ خَيْرٌ لَكُمْ لِكُلِّ امْرِئٍ مِنْهُمْ مَا اكْتَسَبَ مِنَ الْإِثْمِ وَالَّذِي تَوَلَّى كِبْرَهُ مِنْهُمْ لَهُ عَذَابٌ عَظِيمٌ َوْلَا إِذْ سَمِعْتُمُوهُ ظَنَّ الْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بِأَنْفُسِهِمْ خَيْرًا وَقَالُوا هَذَا إِفْكٌ مُبِينٌ َوْلَا جَاءُوا عَلَيْهِ بِأَرْبَعَةِ شُهَدَاءَ فَإِذْ لَمْ يَأْتُوا بِالشُّهَدَاءِ فَأُولَئِكَ عِنْدَ اللَّهِ هُمُ الْكَاذِبُونَ.<ref>نور 11-12</ref>
 
 
مورد دیگر وضعیت حاد مسلمانان در جنگ احزاب بود؛ انگاه که ترس و خوف بر مسلمانان در اثر محاصره دشمنان غالب گردید و انان هر لحظه درانتظار عنایت و مدد الهی بودند و می گفتند: متی نصر الله که ایه ذیل در چنین وضعیتی نازل شد :  
مورد دیگر وضعیت حاد مسلمانان در جنگ احزاب بود؛ انگاه که ترس و خوف بر مسلمانان در اثر محاصره دشمنان غالب گردید و انان هر لحظه درانتظار عنایت و مدد الهی بودند و می گفتند: متی نصر الله که ایه ذیل در چنین وضعیتی نازل شد :  
أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ وَلَمَّا يَأْتِكُمْ مَثَلُ الَّذِينَ خَلَوْا مِنْ قَبْلِكُمْ مَسَّتْهُمُ الْبَأْسَاءُ وَالضَّرَّاءُ وَزُلْزِلُوا حَتَّى يَقُولَ الرَّسُولُ وَالَّذِينَ آَمَنُوا مَعَهُ مَتَى نَصْرُ اللَّهِ أَلَا إِنَّ نَصْرَ اللَّهِ قَرِيبٌ   
 
5- خوف منافقین از نزول ایاتی که وضعیت درونی شان را افشا کند : يَحْذَرُ الْمُنَافِقُونَ أَنْ تُنَزَّلَ عَلَيْهِمْ سُورَةٌ تُنَبِّئُهُمْ بِمَا فِي قُلُوبِهِمْ قُلِ اسْتَهْزِئُوا إِنَّ اللَّهَ مُخْرِجٌ مَا تَحْذَرُونَ  
 
أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ وَلَمَّا يَأْتِكُمْ مَثَلُ الَّذِينَ خَلَوْا مِنْ قَبْلِكُمْ مَسَّتْهُمُ الْبَأْسَاءُ وَالضَّرَّاءُ وَزُلْزِلُوا حَتَّى يَقُولَ الرَّسُولُ وَالَّذِينَ آَمَنُوا مَعَهُ مَتَى نَصْرُ اللَّهِ أَلَا إِنَّ نَصْرَ اللَّهِ قَرِيبٌ <ref>بقره 214</ref>
 
   
5- خوف منافقین از نزول ایاتی که وضعیت درونی شان را افشا کند : يَحْذَرُ الْمُنَافِقُونَ أَنْ تُنَزَّلَ عَلَيْهِمْ سُورَةٌ تُنَبِّئُهُمْ بِمَا فِي قُلُوبِهِمْ قُلِ اسْتَهْزِئُوا إِنَّ اللَّهَ مُخْرِجٌ مَا تَحْذَرُونَ <ref>توبه 64</ref>
 
باید گفت هر گاه قران جز وحی الهی می بود و سر چشمه ای جز عالم غیب داشت ترس منافقین از نزول ایاتی که اسرار درونی شان را هویدا سازد بیجا بود چون انان می دانستند که مسلمانان از نیات درونی شان نااگاه بوده و تنها واهمه شان این بود که وحی الهی از ماهیت و مقاصد منافقانه شان پرده بردارد .
باید گفت هر گاه قران جز وحی الهی می بود و سر چشمه ای جز عالم غیب داشت ترس منافقین از نزول ایاتی که اسرار درونی شان را هویدا سازد بیجا بود چون انان می دانستند که مسلمانان از نیات درونی شان نااگاه بوده و تنها واهمه شان این بود که وحی الهی از ماهیت و مقاصد منافقانه شان پرده بردارد .
نتیجه : از مجموع ایاتی که تا کنون ذکر گردید هویت مستقل قران از شخصیت علمی و معنوی پیامبر ص روشن  گردید .انان که قران را تجلی مکاشفات درونی پیامبر ص دانسته و ان را تالیف بشری چون پیامبر ص می دانند باید در برابر این ایات پاسخ دهند که چگونه گفتارشان با چنین ایاتی قابل جمع است.   
نتیجه : از مجموع ایاتی که تا کنون ذکر گردید هویت مستقل قران از شخصیت علمی و معنوی پیامبر ص روشن  گردید .انان که قران را تجلی مکاشفات درونی پیامبر ص دانسته و ان را تالیف بشری چون پیامبر ص می دانند باید در برابر این ایات پاسخ دهند که چگونه گفتارشان با چنین ایاتی قابل جمع است.   


خط ۱۳۰: خط ۱۶۱:




1-ایاتی که بیانگر اخبار غیبی از پیشینیا ن می باشد : تِلْكَ مِنْ أَنْبَاءِ الْغَيْبِ نُوحِيهَا إِلَيْكَ مَا كُنْتَ تَعْلَمُهَا أَنْتَ وَلَا قَوْمُكَ مِنْ قَبْلِ هَذَا فَاصْبِرْ إِنَّ الْعَاقِبَةَ لِلْمُتَّقِينَ  
1-ایاتی که بیانگر اخبار غیبی از پیشینیا ن می باشد : تِلْكَ مِنْ أَنْبَاءِ الْغَيْبِ نُوحِيهَا إِلَيْكَ مَا كُنْتَ تَعْلَمُهَا أَنْتَ وَلَا قَوْمُكَ مِنْ قَبْلِ هَذَا فَاصْبِرْ إِنَّ الْعَاقِبَةَ لِلْمُتَّقِينَ <ref>هود 49</ref>




خط ۱۳۶: خط ۱۶۷:




نظیر ایه فوق ایه دیگری است که در سوره قصص بیان شده است : وَمَا كُنْتَ بِجَانِبِ الطُّورِ إِذْ نَادَيْنَا وَلَكِنْ رَحْمَةً مِنْ رَبِّكَ لِتُنْذِرَ قَوْمًا مَا أَتَاهُمْ مِنْ نَذِيرٍ مِنْ قَبْلِكَ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ  
نظیر ایه فوق ایه دیگری است که در سوره قصص بیان شده است : وَمَا كُنْتَ بِجَانِبِ الطُّورِ إِذْ نَادَيْنَا وَلَكِنْ رَحْمَةً مِنْ رَبِّكَ لِتُنْذِرَ قَوْمًا مَا أَتَاهُمْ مِنْ نَذِيرٍ مِنْ قَبْلِكَ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ <ref>قصص 46</ref>




خط ۱۴۳: خط ۱۷۴:


2-ایاتی که در مقام بیان اوصاف ذات احدیت بوده و هرنوع شرک و نقصی را از حریم الهی دور می کند :  
2-ایاتی که در مقام بیان اوصاف ذات احدیت بوده و هرنوع شرک و نقصی را از حریم الهی دور می کند :  
شکی نیست که فرهنگ عصر جاهلیت در زمینه مبدا جهان هستی امیخته با انواع خرافات بود .انان به خدایان چوبی و سنگی معتقد بوده و شرک در ربوبیت و عبودیت بین انان رواج داشت. در چنین عصری که هیچ نوع معرفت صحیح نسبت به خدای متعال وجود نداشت ایات قران برای نخستین بار عالی ترین معارف را دراین زمینه در اختیار بشریت قرارداد. ایاتی که با عقاید شرک الود ان عصر مباینت داشته و اوصافی را برای خداوند مطرح نمود که برای مردم ان زمان تازگی داشت ،
شکی نیست که فرهنگ عصر جاهلیت در زمینه مبدا جهان هستی امیخته با انواع خرافات بود .انان به خدایان چوبی و سنگی معتقد بوده و شرک در ربوبیت و عبودیت بین انان رواج داشت.  
 
 
در چنین عصری که هیچ نوع معرفت صحیح نسبت به خدای متعال وجود نداشت ایات قران برای نخستین بار عالی ترین معارف را دراین زمینه در اختیار بشریت قرارداد. ایاتی که با عقاید شرک الود ان عصر مباینت داشته و اوصافی را برای خداوند مطرح نمود که برای مردم ان زمان تازگی داشت ،




ایاتی نظیر : هُوَ اللَّهُ الَّذِي لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ عَالِمُ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ هُوَ الرَّحْمَنُ الرَّحِيمُ ( 22 )
ایاتی نظیر : هُوَ اللَّهُ الَّذِي لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ عَالِمُ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ هُوَ الرَّحْمَنُ الرَّحِيمُ ( 22 )
هُوَ اللَّهُ الَّذِي لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْمَلِكُ الْقُدُّوسُ السَّلَامُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَيْمِنُ الْعَزِيزُ الْجَبَّارُ الْمُتَكَبِّرُ سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا يُشْرِكُونَ هُوَ اللَّهُ الْخَالِقُ الْبَارِئُ الْمُصَوِّرُ لَهُ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَى يُسَبِّحُ لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ  
هُوَ اللَّهُ الَّذِي لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْمَلِكُ الْقُدُّوسُ السَّلَامُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَيْمِنُ الْعَزِيزُ الْجَبَّارُ الْمُتَكَبِّرُ سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا يُشْرِكُونَ هُوَ اللَّهُ الْخَالِقُ الْبَارِئُ الْمُصَوِّرُ لَهُ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَى يُسَبِّحُ لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ <ref>حشر 24-24</ref>
و ایه : اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ كَمِشْكَاةٍ فِيهَا مِصْبَاحٌ الْمِصْبَاحُ فِي زُجَاجَةٍ الزُّجَاجَةُ كَأَنَّهَا كَوْكَبٌ دُرِّيٌّ يُوقَدُ مِنْ شَجَرَةٍ مُبَارَكَةٍ زَيْتُونَةٍ لَا شَرْقِيَّةٍ وَلَا غَرْبِيَّةٍ يَكَادُ زَيْتُهَا يُضِيءُ وَلَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نَارٌ نُورٌ عَلَى نُورٍ يَهْدِي اللَّهُ لِنُورِهِ مَنْ يَشَاءُ وَيَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ لِلنَّاسِ وَاللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ  
 
 
و ایه : اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ كَمِشْكَاةٍ فِيهَا مِصْبَاحٌ الْمِصْبَاحُ فِي زُجَاجَةٍ الزُّجَاجَةُ كَأَنَّهَا كَوْكَبٌ دُرِّيٌّ يُوقَدُ مِنْ شَجَرَةٍ مُبَارَكَةٍ زَيْتُونَةٍ لَا شَرْقِيَّةٍ وَلَا غَرْبِيَّةٍ يَكَادُ زَيْتُهَا يُضِيءُ وَلَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نَارٌ نُورٌ عَلَى نُورٍ يَهْدِي اللَّهُ لِنُورِهِ مَنْ يَشَاءُ وَيَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ لِلنَّاسِ وَاللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ <ref>نور 35</ref>




خط ۱۵۴: خط ۱۹۰:




تاریخ عصر بعثت از انحطاط علمی ان دوران حکایت می کند . بشریت ان عصر بویژه در محیط نزول قران اگاهی صحیحی از قوانین حاکم بر نظام هستی نداشت .حتی در مجامع علمی ان عصر قوانینی نظیر هیئت بطلمیوس که زمین را محور عالم دانسته و به گردش کواکب دیگر در اطراف ان معتقد بود حاکمیت داشت. در چنین عصری ایات قران حقایقی به بشریت عرضه نمود که بکلی با نگرشهای ان زمان متفاوت بود ؛حقایقی نظیر کروی بودن زمین ، حرکت زمین، زوجیت تمام اشیاء...که حتی در تخیلات مردم ان عصرنیز جایگاهی نداشت و بشریت بتدریج در  حیات علمی اش به ان حقایق پی برد .
تاریخ عصر بعثت از انحطاط علمی ان دوران حکایت می کند . بشریت ان عصر بویژه در محیط نزول قران اگاهی صحیحی از قوانین حاکم بر نظام هستی نداشت .حتی در مجامع علمی ان عصر قوانینی نظیر هیئت بطلمیوس که زمین را محور عالم دانسته و به گردش کواکب دیگر در اطراف ان معتقد بود حاکمیت داشت.
 
 
در چنین عصری ایات قران حقایقی به بشریت عرضه نمود که بکلی با نگرشهای ان زمان متفاوت بود ؛حقایقی نظیر کروی بودن زمین ، حرکت زمین، زوجیت تمام اشیاء...که حتی در تخیلات مردم ان عصرنیز جایگاهی نداشت و بشریت بتدریج در  حیات علمی اش به ان حقایق پی برد .


در اینجا سه نمونه از معجزات علمی قران را بیان می کنیم :  
در اینجا سه نمونه از معجزات علمی قران را بیان می کنیم :  




1-زوجیت تمام اشیاء : وَمِنْ كُلِّ شَيْءٍ خَلَقْنَا زَوْجَيْنِ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ  
1-زوجیت تمام اشیاء : وَمِنْ كُلِّ شَيْءٍ خَلَقْنَا زَوْجَيْنِ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ <ref>ذاریات 49</ref>
مساله زوجیت گیاهان برای اولین بار توسط یک دانشمند سوئدی در قرن 18میلادی بیان گردید. او اظهار داشت گیاهان نیز همچون حیوانات از طریق امیزش نطفه نروماده بارور می گردند  
 
 
مساله زوجیت گیاهان برای اولین بار توسط یک دانشمند سوئدی در قرن 18میلادی بیان گردید. او اظهار داشت گیاهان نیز همچون حیوانات از طریق امیزش نطفه نروماده بارور می گردند <ref>تفسیر نمونه ج 10ص 115</ref>




باید گفت : امروزه با کشف اتم و اجزاء مختلفش – الکترون و پروتون که دارای بار الکتریسته منفی و مثبت هستند – زوجیت تمامی اشیاء نیز اثبات گردیده است.  
باید گفت : امروزه با کشف اتم و اجزاء مختلفش – الکترون و پروتون که دارای بار الکتریسته منفی و مثبت هستند – زوجیت تمامی اشیاء نیز اثبات گردیده است.  
-عمل لقاتح توسط بادها : وَأَرْسَلْنَا الرِّيَاحَ لَوَاقِحَ فَأَنْزَلْنَا مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَسْقَيْنَاكُمُوهُ وَمَا أَنْتُمْ لَهُ بِخَازِنِينَ  
-عمل لقاتح توسط بادها : وَأَرْسَلْنَا الرِّيَاحَ لَوَاقِحَ فَأَنْزَلْنَا مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَسْقَيْنَاكُمُوهُ وَمَا أَنْتُمْ لَهُ بِخَازِنِينَ <ref>حجر 22</ref>




خط ۱۷۳: خط ۲۱۴:




وَالْأَرْضَ بَعْدَ ذَلِكَ دَحَاهَا   
وَالْأَرْضَ بَعْدَ ذَلِكَ دَحَاهَا<ref>نازعات 30</ref>  
وَالسَّمَاءَ بَنَيْنَاهَا بِأَيْدٍ وَإِنَّا لَمُوسِعُونَ  
 
وَالسَّمَاءَ بَنَيْنَاهَا بِأَيْدٍ وَإِنَّا لَمُوسِعُونَ <ref>ذاریات 47</ref>
 
ایات مذکور اشاره به گسترش جهان هستی دارد. زیرا کره زمین بر اثر جذب مواد اسمانی تدریجا بزرگتر و اسمانها نیز بر اثر سرعت کهکشانها از مرکز و دور شدن انها در حال توسعه است.
ایات مذکور اشاره به گسترش جهان هستی دارد. زیرا کره زمین بر اثر جذب مواد اسمانی تدریجا بزرگتر و اسمانها نیز بر اثر سرعت کهکشانها از مرکز و دور شدن انها در حال توسعه است.




یکی از دانشمندان می گوید : - نقل به مضمون – فضای جهان که از میلیاردهای کهکشان تشکیل یافته در یک حالت انبساط سریع است  
یکی از دانشمندان می گوید : - نقل به مضمون – فضای جهان که از میلیاردهای کهکشان تشکیل یافته در یک حالت انبساط سریع است <ref>اغاز و انجام جهان تالیف محمد امین رضوی چاپ 1348چاپخانه فردوسی رضائیه</ref>


   
   
خط ۱۸۷: خط ۲۳۰:




یکی از دلائلی که الهی بودن قران را ثابت و نگارش و تدوین انرا بدست بشر نفی می کند اعجاب مردمان ان عصر از نزول قران  : أَكَانَ لِلنَّاسِ عَجَبًا أَنْ أَوْحَيْنَا إِلَى رَجُلٍ مِنْهُمْ أَنْ أَنْذِرِ النَّاسَ وَبَشِّرِ الَّذِينَ آَمَنُوا أَنَّ لَهُمْ قَدَمَ صِدْقٍ عِنْدَ رَبِّهِمْ قَالَ الْكَافِرُونَ إِنَّ هَذَا لَسَاحِرٌ مُبِينٌ
یکی از دلائلی که الهی بودن قران را ثابت و نگارش و تدوین انرا بدست بشر نفی می کند اعجاب مردمان ان عصر از نزول قران  : أَكَانَ لِلنَّاسِ عَجَبًا أَنْ أَوْحَيْنَا إِلَى رَجُلٍ مِنْهُمْ أَنْ أَنْذِرِ النَّاسَ وَبَشِّرِ الَّذِينَ آَمَنُوا أَنَّ لَهُمْ قَدَمَ صِدْقٍ عِنْدَ رَبِّهِمْ قَالَ الْكَافِرُونَ إِنَّ هَذَا لَسَاحِرٌ مُبِينٌ <ref>یونس 2</ref>


   
   
بدیهی است مشرکین بدان جهت به دیده اعجاب به قران می نگریستند که نزولش را از ناحیه خداوند تلقی می کردند. برای انان تصور اینکه خداوند با بشری مثل انان سخن بگوید بسیار دشوار بود از این رو به تکذیب یا تشکیک نسبت به ان می پرداختند . بنابر این اگر قران نوعی مکاشفه درونی پیامبر و از سنخ شعر شاعران بود هیچگاه موجب شگفتی انان نمی شد .چون چنین امری برای انان امری عادی بوده و نظائرش را در بین خودشان مشاهده می کردند .
بدیهی است مشرکین بدان جهت به دیده اعجاب به قران می نگریستند که نزولش را از ناحیه خداوند تلقی می کردند. برای انان تصور اینکه خداوند با بشری مثل انان سخن بگوید بسیار دشوار بود از این رو به تکذیب یا تشکیک نسبت به ان می پرداختند .
 
بنابر این اگر قران نوعی مکاشفه درونی پیامبر و از سنخ شعر شاعران بود هیچگاه موجب شگفتی انان نمی شد .چون چنین امری برای انان امری عادی بوده و نظائرش را در بین خودشان مشاهده می کردند .




خط ۱۹۷: خط ۲۴۲:




1-وَإِنَّكَ لَتُلَقَّى الْقُرْآَنَ مِنْ لَدُنْ حَكِيمٍ عَلِيمٍ
1-وَإِنَّكَ لَتُلَقَّى الْقُرْآَنَ مِنْ لَدُنْ حَكِيمٍ عَلِيمٍ <ref>نمل 6</ref>


    
    
2-أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآَنَ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِنْدِ غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلَافًا كَثِيرًا
2-أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآَنَ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِنْدِ غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلَافًا كَثِيرًا <ref>نساء82</ref>




3- إِنَّهُ لَقَوْلُ رَسُولٍ كَرِيمٍ ( 19 ) ذِي قُوَّةٍ عِنْدَ ذِي الْعَرْشِ مَكِينٍ ( 20 ) مُطَاعٍ ثَمَّ أَمِينٍ ( 21 ) وَمَا صَاحِبُكُمْ بِمَجْنُونٍ ( 22 ) وَلَقَدْ رَآَهُ بِالْأُفُقِ الْمُبِينِ ( 23 )
3- إِنَّهُ لَقَوْلُ رَسُولٍ كَرِيمٍ ( 19 ) ذِي قُوَّةٍ عِنْدَ ذِي الْعَرْشِ مَكِينٍ ( 20 ) مُطَاعٍ ثَمَّ أَمِينٍ ( 21 ) وَمَا صَاحِبُكُمْ بِمَجْنُونٍ ( 22 ) وَلَقَدْ رَآَهُ بِالْأُفُقِ الْمُبِينِ ( 23 )<ref>تکویر 19-23</ref>


   
   
4- وَإِنْ أَحَدٌ مِنَ الْمُشْرِكِينَ اسْتَجَارَكَ فَأَجِرْهُ حَتَّى يَسْمَعَ كَلَامَ اللَّهِ ثُمَّ أَبْلِغْهُ مَأْمَنَهُ ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَا يَعْلَمُونَ  
4- وَإِنْ أَحَدٌ مِنَ الْمُشْرِكِينَ اسْتَجَارَكَ فَأَجِرْهُ حَتَّى يَسْمَعَ كَلَامَ اللَّهِ ثُمَّ أَبْلِغْهُ مَأْمَنَهُ ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَا يَعْلَمُونَ <ref>توبه 6</ref>
 
در ایات اول و دوم و چهارم به صراحت قران بعنوان کلام الهی – نه بشری – تلقی شده و در ایه سوم اوصاف رسول الهی – جبرئیل  -که وحی را به پیامبر ص ابلاغ می کند بیان گردیده است که عبارتند از: رسول کریم – ذی قوه – عند ذی العرش مکین – مطاع – امین  
در ایات اول و دوم و چهارم به صراحت قران بعنوان کلام الهی – نه بشری – تلقی شده و در ایه سوم اوصاف رسول الهی – جبرئیل  -که وحی را به پیامبر ص ابلاغ می کند بیان گردیده است که عبارتند از: رسول کریم – ذی قوه – عند ذی العرش مکین – مطاع – امین  


خط ۲۱۶: خط ۲۶۲:




عَالِمُ الْغَيْبِ فَلَا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا ( 26 ) إِلَّا مَنِ ارْتَضَى مِنْ رَسُولٍ فَإِنَّهُ يَسْلُكُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ رَصَدًا ( 27 )لِيَعْلَمَ أَنْ قَدْ أَبْلَغُوا رِسَالَاتِ رَبِّهِمْ وَأَحَاطَ بِمَا لَدَيْهِمْ وَأَحْصَى كُلَّ شَيْءٍ عَدَدًا ( 28 )  
عَالِمُ الْغَيْبِ فَلَا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا ( 26 ) إِلَّا مَنِ ارْتَضَى مِنْ رَسُولٍ فَإِنَّهُ يَسْلُكُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ رَصَدًا ( 27 )لِيَعْلَمَ أَنْ قَدْ أَبْلَغُوا رِسَالَاتِ رَبِّهِمْ وَأَحَاطَ بِمَا لَدَيْهِمْ وَأَحْصَى كُلَّ شَيْءٍ عَدَدًا ( 28 )<ref>جن 26-28</ref>
 
مفاد ایه شریفه فوق این است که خداوند متعال جهت صیانت وحی الهی از نفوذ شیاطین انسی و جنی ، فرشتگانی را بعنوان مراقب و محافظ رسول وحی – جبرئیل – در اطرافش قرار داده تا پیام الهی بی کم و کاست به بندگانش ابلاغ گردیده و اصالت وحی مورد خدشه قرار نگیرد .
مفاد ایه شریفه فوق این است که خداوند متعال جهت صیانت وحی الهی از نفوذ شیاطین انسی و جنی ، فرشتگانی را بعنوان مراقب و محافظ رسول وحی – جبرئیل – در اطرافش قرار داده تا پیام الهی بی کم و کاست به بندگانش ابلاغ گردیده و اصالت وحی مورد خدشه قرار نگیرد .


خط ۲۳۷: خط ۲۸۵:




قُلْ مَنْ كَانَ عَدُوًّا لِجِبْرِيلَ فَإِنَّهُ نَزَّلَهُ عَلَى قَلْبِكَ بِإِذْنِ اللَّهِ مُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيْهِ وَهُدًى وَبُشْرَى لِلْمُؤْمِنِينَ
قُلْ مَنْ كَانَ عَدُوًّا لِجِبْرِيلَ فَإِنَّهُ نَزَّلَهُ عَلَى قَلْبِكَ بِإِذْنِ اللَّهِ مُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيْهِ وَهُدًى وَبُشْرَى لِلْمُؤْمِنِينَ <ref>بقره 97</ref>
 
 
سبب عداوت یهود با جبرئیل ان بود که از منظر انان جبرئیل همیشه دستورهای سخت نظیر جنگ و جهاد را می اورد بخلاف میکائیل که همیشه دستورهای ساده و راحت را از ناحیه خداوند نازل می کند.  
سبب عداوت یهود با جبرئیل ان بود که از منظر انان جبرئیل همیشه دستورهای سخت نظیر جنگ و جهاد را می اورد بخلاف میکائیل که همیشه دستورهای ساده و راحت را از ناحیه خداوند نازل می کند.  


خط ۲۸۹: خط ۳۳۹:


   
   
- گاهی دچار سر درد می شد  
- گاهی دچار سر درد می شد <ref>رک به: تاریخ قران  تالیف محمود رامیار ص 108-109</ref>


نتیجه
نتیجه
خط ۳۱۲: خط ۳۶۲:


یکی از ایاتی که بیانگر بشری خواندن قران توسط مخالفین پیامبر می باشد به شرح ذیل است :  
یکی از ایاتی که بیانگر بشری خواندن قران توسط مخالفین پیامبر می باشد به شرح ذیل است :  
إِنَّهُ فَكَّرَ وَقَدَّرَ ( 18 ) فَقُتِلَ كَيْفَ قَدَّرَ ( 19 ) ثُمَّ قُتِلَ كَيْفَ قَدَّرَ ( 20 ) ثُمَّ نَظَرَ ( 21 ) ثُمَّ عَبَسَ وَبَسَرَ ( 22 ) ثُمَّ أَدْبَرَ وَاسْتَكْبَرَ ( 23 ) فَقَالَ إِنْ هَذَا إِلَّا سِحْرٌ يُؤْثَرُ ( 24 ) إِنْ هَذَا إِلَّا قَوْلُ الْبَشَرِ ( 25 )
إِنَّهُ فَكَّرَ وَقَدَّرَ ( 18 ) فَقُتِلَ كَيْفَ قَدَّرَ ( 19 ) ثُمَّ قُتِلَ كَيْفَ قَدَّرَ ( 20 ) ثُمَّ نَظَرَ ( 21 ) ثُمَّ عَبَسَ وَبَسَرَ ( 22 ) ثُمَّ أَدْبَرَ وَاسْتَكْبَرَ ( 23 ) فَقَالَ إِنْ هَذَا إِلَّا سِحْرٌ يُؤْثَرُ ( 24 ) إِنْ هَذَا إِلَّا قَوْلُ الْبَشَرِ ( 25 )<ref>مدثر 18-25</ref>


   
   
خط ۳۲۴: خط ۳۷۴:




بنابر نقل صاحب تفسیر المنار در عصر اخیر این دیدگاه توسط خاور شناس معروف : مونتیه بیان گردید و انگاه توسط امیل درمنگام پژوهشگر فرانسوی در کتاب زندگی محمد ص شرح و بسط یافت
بنابر نقل صاحب تفسیر المنار در عصر اخیر این دیدگاه توسط خاور شناس معروف : مونتیه بیان گردید و انگاه توسط امیل درمنگام پژوهشگر فرانسوی در کتاب زندگی محمد ص شرح و بسط یافت <ref>الوحی المحمدی ص 43-44تالیف محمد رشید رضا القاهره 1421</ref>




خط ۳۳۰: خط ۳۸۰:




...شاعر با شاعری شاعرتر می شود و سخنران با سخنرانی سخنرانتر و این امر در هر تجربه ا ی جاری است ...پیامبر ص نیز که همه سرمایه اش شخصتش بود این شخصیت محل و موجد و قابل و فاعل تجارب دینی و وحیی بود و بسطی که در شخصیت او می افتاد  به بسط تجربه –وبالعکس- منتهی می شد و لذا وحی تابع او بود نه او تابع وحی . .... و به حکم "وما رمیت اذرمیت و لکن الله رمی" کلامش حق بود؛ او نه تابع جبرئیل که جبرئیل تابع او بود و ملک را او نازل می کرد و در جائی هم که می خواست و می توانست از او در می گذشت   
...شاعر با شاعری شاعرتر می شود و سخنران با سخنرانی سخنرانتر و این امر در هر تجربه ا ی جاری است ...پیامبر ص نیز که همه سرمایه اش شخصتش بود این شخصیت محل و موجد و قابل و فاعل تجارب دینی و وحیی بود و بسطی که در شخصیت او می افتاد  به بسط تجربه –وبالعکس- منتهی می شد و لذا وحی تابع او بود نه او تابع وحی . .... و به حکم "وما رمیت اذرمیت و لکن الله رمی" کلامش حق بود؛ او نه تابع جبرئیل که جبرئیل تابع او بود و ملک را او نازل می کرد و در جائی هم که می خواست و می توانست از او در می گذشت  <ref>بسط تجربه نبوی ص 13-14
 
</ref>


ایشان در مصاحبه اش با رادیو هلند می گوید :  
ایشان در مصاحبه اش با رادیو هلند می گوید :  




وحی الهام است ؛ این همان تجربه ای است که شاعران و عارفان دارند هر چند پیامبراین را در سطح بالاتری تجربه می کنند. در روزگار مدرن ما وحی را با استفاده از استعاره شعر می فهمیم چنانکه یکی از فیلسوفان مسلمان گفته است وحی بالاترین درجه شعر است
وحی الهام است ؛ این همان تجربه ای است که شاعران و عارفان دارند هر چند پیامبراین را در سطح بالاتری تجربه می کنند. در روزگار مدرن ما وحی را با استفاده از استعاره شعر می فهمیم چنانکه یکی از فیلسوفان مسلمان گفته است وحی بالاترین درجه شعر است <ref>مصاحبه دکتر سروش با رادیو هلند به نقل از سایت افتاب نیوز شنبه 4خرداد 1387 </ref>




در ادامه همین مصاحبه امده است :  
در ادامه همین مصاحبه امده است :  
پیامبر درست مانند یک شاعر احساس می کند که نیرویی بیرونی او را در اختیار گرفته است اما در واقع یا حتی بالاتر از ان در همان حال شخص پیامبر همه چیز است :افریننده و تولید کننده؛ بحث در باره این که این الهام از درون است یا از بیرون حقیقتا اینجا موضوعیتی ندارد چون در سطح وحی تفاوت و تمایزی میان درون و برون نیست  
 
پیامبر درست مانند یک شاعر احساس می کند که نیرویی بیرونی او را در اختیار گرفته است اما در واقع یا حتی بالاتر از ان در همان حال شخص پیامبر همه چیز است :افریننده و تولید کننده؛ بحث در باره این که این الهام از درون است یا از بیرون حقیقتا اینجا موضوعیتی ندارد چون در سطح وحی تفاوت و تمایزی میان درون و برون نیست <ref>همان</ref>


   
   
خط ۳۴۹: خط ۴۰۰:




در این مرحله انچنان نیرومند شد که برای هدایت مردم شایستگی پیدا کرد او پیوسته در فکر و اندیشه بود تا انگاه که یقین کرد : این همان پیامبری می باشد که خداوند او را برای هدایت بشربر انگیخته است. این اگاهیها بر او چنان وانمود می شد که از اسمان بر او نازل می شود و این خطاب را خداوند بوسیله جبرئیل برای او می فرستد 
در این مرحله انچنان نیرومند شد که برای هدایت مردم شایستگی پیدا کرد او پیوسته در فکر و اندیشه بود تا انگاه که یقین کرد : این همان پیامبری می باشد که خداوند او را برای هدایت بشربر انگیخته است.
 


این اگاهیها بر او چنان وانمود می شد که از اسمان بر او نازل می شود و این خطاب را خداوند بوسیله جبرئیل برای او می فرستد <ref>الوحی المحمدی ص 78-92؛لازم به ذکر است که گفتار امیل درمنگام به نقل مولف کتاب الوحی المحمدی از ده مقدمه تشکیل شده است که ما خلاصه انرا در اینجا از ترجمه ایه الله جعفر سبحانی که در جوابیه ایشان به گفتار عبدالکریم سروش نقل شده ذکر نموده ایم  .</ref>


فرید وجدی نیز در دائره المعارفش همین عقیده را از منظر اندیشمندان غربی نسبت به مطلق وحی و پیامهای الهی به پیامبران بیان می کند
 
فرید وجدی نیز در دائره المعارفش همین عقیده را از منظر اندیشمندان غربی نسبت به مطلق وحی و پیامهای الهی به پیامبران بیان می کند <ref>دائره المعارف فرید وجد ی ج 10ذیل عنوان وحی ص 712-720</ref>




خط ۳۶۷: خط ۴۲۱:




مولف کتاب بسط تجربه نبوی بعد از بیان تفسیری که ازوحی بیان گردید می گوید :...به اشاره بگویم که کلام باری را عین کلام پیامبر دانستن بهترین راه برای حل مشکلات کلامی تکلم باری است  
مولف کتاب بسط تجربه نبوی بعد از بیان تفسیری که ازوحی بیان گردید می گوید :...به اشاره بگویم که کلام باری را عین کلام پیامبر دانستن بهترین راه برای حل مشکلات کلامی تکلم باری است <ref>بسط تجربه نبوی ص 14</ref>


   
   
خط ۳۸۰: خط ۴۳۴:




این گروه به دلیل تاثیر پذیری از گسترش روز افزون علوم تجربی و تعارض بدوی برخی از قوانین ان با ظواهر برخی از ایات ، قران را تراوش فکر پیامبر ص دانسته تابه قول خود این مشکل را نیز حل کنند و بگویند : قسمت خطاهای قران و ایات معارض با اصول علمی مربوط به طبیعت بشری بودن پیامبر بوده و بخش های متعالی و غیر معارض قران نشات گرفته از تخیلات واقع بینانه ان حضرت می باشد
این گروه به دلیل تاثیر پذیری از گسترش روز افزون علوم تجربی و تعارض بدوی برخی از قوانین ان با ظواهر برخی از ایات ، قران را تراوش فکر پیامبر ص دانسته تابه قول خود این مشکل را نیز حل کنند و بگویند : قسمت خطاهای قران و ایات معارض با اصول علمی مربوط به طبیعت بشری بودن پیامبر بوده و بخش های متعالی و غیر معارض قران نشات گرفته از تخیلات واقع بینانه ان حضرت می باشد<ref>پاسخ دوم دکتر سروش به ایه الله جعفر سبحانی تحت عنوان : طوطی و زنبور اردیبهشت 1387 نقل از سایت دکتر سروش</ref>




خط ۳۸۶: خط ۴۴۰:




....با این تفسیر - وحی تجلی الهامات درونی انبیاء است- مشکل محتوای کتب مقدس و ارتباط ان با علوم روز نیز به خوبی توجیه و تبیین و نسبت تحریف به متون مقدس نیز بر طرف می شود چرا که کتب مقدس حاصل خود اگاهی های درونی هر پیامبر است و حاصل ان بی تردید درست است اما گاه معارف والای باطنی و درونی با معارف نادرست شخصیت معمولی و عادی انها امیخته می شود در نتیجه در متون دینی که محصول وحی درونی پیامبرا است مطالب ناصحیح  در کنار مفاهیم بسیار ارزشمند و پیشرفته ای که بشر تا ان هنگام انها را نشناخته بود عجین شده است   
....با این تفسیر - وحی تجلی الهامات درونی انبیاء است- مشکل محتوای کتب مقدس و ارتباط ان با علوم روز نیز به خوبی توجیه و تبیین و نسبت تحریف به متون مقدس نیز بر طرف می شود چرا که کتب مقدس حاصل خود اگاهی های درونی هر پیامبر است و حاصل ان بی تردید درست است اما گاه معارف والای باطنی و درونی با معارف نادرست شخصیت معمولی و عادی انها امیخته می شود در نتیجه در متون دینی که محصول وحی درونی پیامبرا است مطالب ناصحیح  در کنار مفاهیم بسیار ارزشمند و پیشرفته ای که بشر تا ان هنگام انها را نشناخته بود عجین شده است  <ref>دائره المعارف ج 10ذیل عنوان وحی  ضمنا ترجمه متن مذکور از کتاب تحلیل وحی از دیدگاه اسلام و مسیحیت تالیف محمد باقر سعیدی روشن ص 46 نقل شده است .</ref>
 




خط ۳۹۵: خط ۴۵۰:




انها هم یک چند به سازگاری علم حقیقی و وحی حقیقی دل خوش کردند ...اما با همه زیرکی ناکام ماندند. منصفانه تسلیم مشکل شدند و راهی تازه پیش گرفتند و در ساختار تئولوژی و دین شناسی طرحی نو در افکندند. درک خود از خدا ، از وحی، از متن ، از علم ...را نو کردند و از ان چالش مهیب نیرومندتر بیرون جستند  . حجم ادبیات و مکتوبات مربوط به تعارض علم و وحی اکنون سربه فلک می ساید و من در عجبم از اینکه سهم ما از این خوان گسترده نواله یی چنین اندک است   
انها هم یک چند به سازگاری علم حقیقی و وحی حقیقی دل خوش کردند ...اما با همه زیرکی ناکام ماندند. منصفانه تسلیم مشکل شدند و راهی تازه پیش گرفتند و در ساختار تئولوژی و دین شناسی طرحی نو در افکندند. درک خود از خدا ، از وحی، از متن ، از علم ...را نو کردند و از ان چالش مهیب نیرومندتر بیرون جستند  . حجم ادبیات و مکتوبات مربوط به تعارض علم و وحی اکنون سربه فلک می ساید و من در عجبم از اینکه سهم ما از این خوان گسترده نواله یی چنین اندک است  <ref>پاسخ دوم دکتر سروش به ایه الله جعفر سبحانی تحت عنوان طوطی و زنبور اردیبهشت 1387</ref>




خط ۴۰۵: خط ۴۶۰:




  ثانیا در مواردی که به ظاهر تعارضی بین برخی ایات و مسائل علمی  می باشد در حقیقت تعارض بین نوعی فهم از قران با مسائل علمی است نه اینکه خطا در وحی الهی باشد . بعنوان مثال اگرطبق نظر برخی مفسران گذشته، هفت اسمان بر تئوری های هیئت بطلمیوس تطبیق گردیده است در حقیقت خطا در فهم ان مفسرین صورت گرفته است نه اینکه مراد واقعی خداوند از از السماوات السبع ، تئوری های مذکور باشد.
ثانیا در مواردی که به ظاهر تعارضی بین برخی ایات و مسائل علمی  می باشد در حقیقت تعارض بین نوعی فهم از قران با مسائل علمی است نه اینکه خطا در وحی الهی باشد . بعنوان مثال اگرطبق نظر برخی مفسران گذشته، هفت اسمان بر تئوری های هیئت بطلمیوس تطبیق گردیده است در حقیقت خطا در فهم ان مفسرین صورت گرفته است نه اینکه مراد واقعی خداوند از از السماوات السبع ، تئوری های مذکور باشد.




۸۷۵

ویرایش