۸٬۲۰۰
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۹: | خط ۱۹: | ||
=نسب= | =نسب= | ||
سالم بن أحمد بن | سالم بن أحمد بن حسین بن صالح بن عبد الله بن جندان بن عبد الله بن عمر بن عبد الله بن شیخان بن الشیخ أبی بكر بن سالم بن عبد الله بن عبد الرحمن بن عبد الله بن عبد الرحمن السقاف بن محمد مولى الدویلة بن علی بن علوی الغیور بن الفقیه المقدم محمد بن علی بن محمد صاحب مرباط بن علی خالع قسم بن علوی بن محمد بن علوی بن عبید الله بن أحمد المهاجر بن عیسى بن محمد النقیب بن علی العریضی بن جعفر الصادق بن محمد الباقر بن علی زین العابدین بن الحسین بن امام علی بن أبی طالب و امام علی همسر فاطمه دختر محمد صلی الله علیه و آله است . | ||
وی سی و پنجمین نوه رسول خدا محمد صلی الله علیه و آله و سلم است. | وی سی و پنجمین نوه رسول خدا محمد صلی الله علیه و آله و سلم است. | ||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
اساتید او بسیارند او گفته است که اساتیدش حدود چهارصد نفر بوده اند. به برجسته ترین آنها اشاره می کنیم: | اساتید او بسیارند او گفته است که اساتیدش حدود چهارصد نفر بوده اند. به برجسته ترین آنها اشاره می کنیم: | ||
والده أحمد بن | والده أحمد بن الحسین بن جندان | ||
جده لأمه | جده لأمه علی بن مصطفى ابن الشیخ أبی بكر بن سالم | ||
محمد بن أحمد بن محمد المحضار | محمد بن أحمد بن محمد المحضار | ||
أحمد بن حامد | أحمد بن حامد المرزوقی السواهانی | ||
خلیل بن عبد اللطیف البنكلانی | |||
محمد بن عبد الرحمن البار | محمد بن عبد الرحمن البار | ||
محمد بن محمد زبارة | محمد بن محمد زبارة الصنعانی | ||
عمر حمدان | عمر حمدان المحرسی | ||
علی بن فالح الظاهری المهنوی | |||
أبو بكر بن محمد بن عمر السقاف | أبو بكر بن محمد بن عمر السقاف | ||
عبد الله بن صدقة دحلان | عبد الله بن صدقة دحلان | ||
محمد عبد | محمد عبد الحی بن عبد الكبیر الكتانی | ||
عبد الرحمن بن | عبد الرحمن بن عبید الله السقاف | ||
علوی بن طاهر الحداد | |||
عبد القادر بن أحمد | عبد القادر بن أحمد بلفقیه | ||
عبد الستار بن عبد الوهاب | عبد الستار بن عبد الوهاب الصدیقی | ||
عبد الله | عبد الله أزهری الفلمبانی | ||
أرشد | أرشد الطویل البنتانی | ||
عباس بن عبد | عباس بن عبد العزیز المالكی الإدریسی | ||
عبد الله بن عبد الرحمن العطاس | عبد الله بن عبد الرحمن العطاس الجومبانی | ||
أمة الله بنت عبد | أمة الله بنت عبد الغنی العمریة | ||
حسینة بنت شیخ بن أحمد بافقیه | |||
=شاگردان او= | =شاگردان او= | ||
خط ۶۰: | خط ۶۰: | ||
عبد الرحمن بن أحمد بن عبد القادر السقاف | عبد الرحمن بن أحمد بن عبد القادر السقاف | ||
محمد | محمد شافعی حذامی | ||
عبد الله بن نوح | عبد الله بن نوح | ||
محمد | محمد ضیاء بن شهاب | ||
عبد الله | عبد الله الشافعی مؤسس المدارس الشافعیة | ||
طاهر | طاهر راحلی مؤسس المدارس الطاهریة | ||
عبد الرحمن بن عبد الله بن سالم باقادر العطاس | عبد الرحمن بن عبد الله بن سالم باقادر العطاس | ||
زین شكری الفلمبانی | |||
عبد الله بن | عبد الله بن سعید اللحجی | ||
محمد شكور | محمد شكور یعقوب | ||
محمد | محمد طیب عزی | ||
كمال | كمال یوسف | ||
سیف الدین أمسیر | |||
عبد الله مختار | عبد الله مختار السوكابومیوی | ||
علی بن عبد الرحمن بن أحمد السقاف | |||
محمد بن عبد الرحمن بن أحمد السقاف | محمد بن عبد الرحمن بن أحمد السقاف | ||
محمد بن | محمد بن علوی المالكی | ||
سالم بن عبد الله | سالم بن عبد الله الشاطری | ||
عمر بن حامد | عمر بن حامد الجیلانی | ||
=صدور اجازه به دیگران= | =صدور اجازه به دیگران= | ||
اساتید بزرگی هستند که از ناحیه ایشان اجازاتی داشتند و او برایشان نوشته بود، برخى از آنان عبارتند از: | اساتید بزرگی هستند که از ناحیه ایشان اجازاتی داشتند و او برایشان نوشته بود، برخى از آنان عبارتند از: | ||
سالم بن | سالم بن حفیظ | ||
محمد بن سالم بن | محمد بن سالم بن حفیظ | ||
حسن بن محمد المشاط | حسن بن محمد المشاط | ||
محمد بن حسن بن محمد فدعق | محمد بن حسن بن محمد فدعق | ||
عمر بن أحمد بن | عمر بن أحمد بن سمیط | ||
محمد بن عوض | محمد بن عوض باوزیر | ||
محمد بن سالم | محمد بن سالم البیحانی | ||
محمد بن أحمد | محمد بن أحمد العجیل | ||
محمد | محمد إبراهیم الأموی السودانی | ||
علوی بن عباس المالكی | |||
محمد | محمد أمین الكتبی | ||
عبد الله بن عوض | عبد الله بن عوض بكیر | ||
عبد الله بن عبد الرحمن باهرمز | عبد الله بن عبد الرحمن باهرمز | ||
خط ۱۰۹: | خط ۱۰۹: | ||
=سخن علما در مورد ایشان= | =سخن علما در مورد ایشان= | ||
وقد تتبعنا وجمعنا حتى أفردنا | وقد تتبعنا وجمعنا حتى أفردنا فی كتاب مستقل فی ذكر من أثنى علیه وذكر ثناءهم حتى بلغ إلى أكثر من مائة عالم. و أقول لا أعلم أحدا قط ممن هو فی طبقة مشایخه ومن هو فی طبقة أقرانه ومن هو فی طبقة الآخذین عنه ممن یجتمع به ویختلط به ویعرفه معرفة تامة، من یقدح فی عدالته أو یجرح فی علومه ومعلوماته أو یقول بتكذیبه أو بوهمه أو یقدح فی روایته. و إنما قد یختلفون معه فی أسلوب صراحته وجرأته فی إبداء رأیه أو قد یختلفون معه فی ما یختلف فیه بین العلماء من مسائل علمیة. و لذلك أُلِّفَت المؤلفات. فقد كان الحبیب سالم یؤلف فی جواز لبس البنطلون عند ما كره لبسَه أو حرَّمه بعض العلماء. و من ذلك ما ذكره السید ضیاء عن عَقْدِ مؤتمر العلماء بفلمبان وعَقَدَ هو مؤتمرَ العلماء فی منزله حتى أصدر رسالة علمیة حول القضیة. و الرسالة بحمد الله موجودة لدینا. و مع ذلك كله فالمخالفون له فی الاجتهاد العلمی یثنون علیه فهذا العلامة الفقیه السید زین بن عبد الله العیدروس الصلیبیة الجاكرتاوی كان لا یجوّز خطبة الجمعة بغیر اللغة العربیة بینما كان الحبیب سالم یقول بجواز ذلك حتى أُلِّفَت المؤلفات من قِبَلِ الطرفین ولكن مع ذلك كله فهذا الحبیب سالم أفرد ترجمة مستقلة للسید زین ویعترف له بغزارة علمه وقوة فهمه كما أن السید زین یثنی على الحبیب سالم ویوثقه و یزكیه ویعترف بفضله حتى قال نحن معاشر السادة آل باعلوی فی الحدیث والروایة مولون وجوهنا شطر كعبة الحبیب سالم بن جندان كما حدثنی به تلمیذه العلامة الكیاهی محمد شكور یعقوب سماعا عنه كما تقدم. و لإن كان تجریج الأقران بعضهم على بعض یُرَدُّ كما یقال یُطْوَى ولا یُرْوَى فتوثیقهم وتزكیتهم من أقوى التوثیق والتعدیل و التزكیة وسلام الله على المنصفین المخلصین. | ||
=تالیفات= | =تالیفات= | ||
مورخ محمد دیاء بن شهاب در تعلیقات خود درباره خورشید ظهر می گوید: او کتاب هایی دارد که به خط خود نوشته و غالباً حفظ کرده است. برای توضیح کتابهایش میگویم که حبیب سالم یکی از نویسندگان و نویسندگان متعدد است و علاقه زیادی به جمعآوری کتاب دارد تا اینکه کتابخانهاش در طول زندگیاش با کتابهای کمیاب جمعآوریشده از کشورهای مختلف رونق گرفت. و پس از مرگ او هیچ کس از او مراقبت نکرد تا اینکه گم شد. کتابهای زیادی در زمان حیاتش و بعد از مرگش دزدیده شد تا اینکه ما سی سال بعد از مرگش آمدیم و آنچه از آن کتابخانه باقی مانده بود به ما تحویل دادیم و الحمدلله آنچه را که از آن باقی مانده است، حفظ کرده است. وانگهی آنچه حبیب سالم با قلم خود نوشته است یک تیونر کامل بلیچ شده است که تصحیح و سفید شده است و این کم است و شاید از بیست بیشتر نباشد. و برخی از آنها همان چیزی است که علما در زمان حیات به او داده اند که کمتر است. و از آن پیش نویسی است که آن را کامل نکرده و سفید و تصحیح نشده است و بیشتر آن است و شاید در تمام آن کتاب «الخلاص الکافیه» باشد که خودش اعلام کرده است. هنوز هم با او سیاه است، بارها در سفرهای وکالتش در حالی که در کشتی وسط دریا است یا در راه فرود آمدن در یکی از جنگل ها برای ندای خدا می نویسد. کتابهای او بیش از صد عنوان کتاب شامل نامهها، جزوهها و مجلدات عظیم را شامل میشد، اما بیشتر آنها گم یا ناقص بود. و هر که کتابهای او را در یک جمله ببیند، تعجب می کند که چگونه آنها را با دست خود نوشته و چه کسی آنها را اغلب حفظ کرده است، چنان که سید محمد ضیاء بن شهاب می گوید. و عبارتی را که کسانی که آن را حفظ کرده اند، تکرار می کنم. هرکس با دیدن این کتابها دل و عقل سلیم داشته باشد و به گفته های آقای ضیاء که آنها را بیشتر از خاطره خود نوشته است تأمل کند و به خوبی بفهمد که بیشتر آنها پیش نویس هایی هستند که سفید نشده اند، با خوشحالی خواهند گفت که حبیب سالم معجزه حفظ و هوش است و او را از اشتباهات موجود در آن معاف می کند و در ترمیم آن می کوشد. و کیست که خطا نمی کند و ترک نمی کند و محبوب سالم است که از خطا و غفلت معصوم نیست؟ الحمدلله شروع به خدمت و اجرای کتب و میراث او کرده ایم و امیدواریم خداوند مسلمانان را از آنها بهره مند سازد. برخی از تألیفات وی را که همگی نسخه های خطی و منتشر نشده است ذکر می کنیم: | مورخ محمد دیاء بن شهاب در تعلیقات خود درباره خورشید ظهر می گوید: او کتاب هایی دارد که به خط خود نوشته و غالباً حفظ کرده است. برای توضیح کتابهایش میگویم که حبیب سالم یکی از نویسندگان و نویسندگان متعدد است و علاقه زیادی به جمعآوری کتاب دارد تا اینکه کتابخانهاش در طول زندگیاش با کتابهای کمیاب جمعآوریشده از کشورهای مختلف رونق گرفت. و پس از مرگ او هیچ کس از او مراقبت نکرد تا اینکه گم شد. کتابهای زیادی در زمان حیاتش و بعد از مرگش دزدیده شد تا اینکه ما سی سال بعد از مرگش آمدیم و آنچه از آن کتابخانه باقی مانده بود به ما تحویل دادیم و الحمدلله آنچه را که از آن باقی مانده است، حفظ کرده است. وانگهی آنچه حبیب سالم با قلم خود نوشته است یک تیونر کامل بلیچ شده است که تصحیح و سفید شده است و این کم است و شاید از بیست بیشتر نباشد. و برخی از آنها همان چیزی است که علما در زمان حیات به او داده اند که کمتر است. و از آن پیش نویسی است که آن را کامل نکرده و سفید و تصحیح نشده است و بیشتر آن است و شاید در تمام آن کتاب «الخلاص الکافیه» باشد که خودش اعلام کرده است. هنوز هم با او سیاه است، بارها در سفرهای وکالتش در حالی که در کشتی وسط دریا است یا در راه فرود آمدن در یکی از جنگل ها برای ندای خدا می نویسد. کتابهای او بیش از صد عنوان کتاب شامل نامهها، جزوهها و مجلدات عظیم را شامل میشد، اما بیشتر آنها گم یا ناقص بود. و هر که کتابهای او را در یک جمله ببیند، تعجب می کند که چگونه آنها را با دست خود نوشته و چه کسی آنها را اغلب حفظ کرده است، چنان که سید محمد ضیاء بن شهاب می گوید. و عبارتی را که کسانی که آن را حفظ کرده اند، تکرار می کنم. هرکس با دیدن این کتابها دل و عقل سلیم داشته باشد و به گفته های آقای ضیاء که آنها را بیشتر از خاطره خود نوشته است تأمل کند و به خوبی بفهمد که بیشتر آنها پیش نویس هایی هستند که سفید نشده اند، با خوشحالی خواهند گفت که حبیب سالم معجزه حفظ و هوش است و او را از اشتباهات موجود در آن معاف می کند و در ترمیم آن می کوشد. و کیست که خطا نمی کند و ترک نمی کند و محبوب سالم است که از خطا و غفلت معصوم نیست؟ الحمدلله شروع به خدمت و اجرای کتب و میراث او کرده ایم و امیدواریم خداوند مسلمانان را از آنها بهره مند سازد. برخی از تألیفات وی را که همگی نسخه های خطی و منتشر نشده است ذکر می کنیم: | ||
«العلم الشامخ | «العلم الشامخ فی معجم المشایخ» | ||
«معجم الأوادم | «معجم الأوادم فی الأنساب والتراجم» | ||
«إعلام أهل الرسوخ بأنباء أعلام | «إعلام أهل الرسوخ بأنباء أعلام الشیوخ» | ||
«درة الحجال | «درة الحجال فی أعلام الرجال» | ||
«المشیخة الصغرى المسماة بسوابق المیدان» | |||
«الوسیط فی ثبت المحیط» | |||
«الفهرست الكبرى» | «الفهرست الكبرى» | ||
«منبع | «منبع العیون فی رفع الأسانید إلى الفنون» | ||
«القول | «القول المزید فی طرق الأسانید» | ||
«العقود | «العقود الدریة فی المسلسلات الفخریة» | ||
«القول | «القول الحثیث فی أحكام العمل بالحدیث الضعیف» | ||
«عمدة اللفاظ | «عمدة اللفاظ بذیل طبقات الحفاظ» | ||
«إتحاف | «إتحاف النبیل بأخبار من بجزائر الأرخبیل» | ||
«الدر | «الدر والیاقوت فی بیوتات عرب المهجر وحضرموت» | ||
«الإقلید فی شعراء الموالید» | |||
«ضجیج الكون من لبس البنطلون» | |||
«المسائل | «المسائل البسیطة فی أحكام لبس البرنیطة» | ||
«اللوامع | «اللوامع البینات بأخبار من وفد على مولى عینات» | ||
«روضة الولدان | «روضة الولدان فی ثبت ابن جندان» | ||
«الخلاصة | «الخلاصة الكافیة» | ||
«ذكرى | «ذكرى الحبیب فی حیاة مولى الكثیب» | ||
«قطف الثمر | «قطف الثمر فی حیاة الشیخ أبی بكر» | ||
«نقش التابوت | «نقش التابوت فی من حل من الصحابة بحضرموت» | ||
«المسندات والوثائق | «المسندات والوثائق فی الإجازات والطرائق» | ||
خط ۱۵۴: | خط ۱۵۴: | ||
=سفرهای او= | =سفرهای او= | ||
وقد رحل إلى أماكن | وقد رحل إلى أماكن كثیرة ورحلاته كانت لغرض العلم و الروایة و التوثیق و جمع الوثائق و الدعوة إلى الله. فكان كثیر التردد إلى شرق إندونسیا إلى ترناتی و فالو و جزائر الملوك و ماكاسار و قورونتالو و منادو و مناهاسة و فلیبین و جال جمیع مناطق جزیرة سلاویسی و اجتمع فیها بعلمائها و من أبرزهم المعمر العلامة السید محمد بن عبد الرحمن بن البار و العلامة المعمر أرشد الطویل حتى نال منهما علو الإسناد بما جعلاه فی مرتبة شیخ مشایخه و دخل كلمنتان وبرونای و جال جمیع مناطقها فاتصل بأئمتها و من أبرزهم مفتی بنجرماسین العلامة الشیخ جمال الدین البنجری وتردد إلى بالی و لومبوك و تلك النواحی فاتصل بأئمتها منهم العلامة الشیخ محمد بن مصطفى العفیفی. و أما سومطرة فقد تردد مرارا إلى فالمبان و أحبه أهلها محبة لا توصف فاتصل بأئمتها و من أبرزهم العلامة المعمر الشیخ عبد الله أزهری الفلمبانی و منها إلى سنقافورة و تَشَرَّفَ بفتح مدرسة الجنید الإسلامیة فیها و ألقى محاضرات فی مسجد السلطان و غیره من مساجدها و دخل مالاقا فمكث فیها سَنَةً و جال تلك النواحی و لازم العلامة الحجة المؤرخ النسابة السید علوی بن طاهر الحداد و نسخ فی بضع أیام ثبته المسمى بالخلاصة الشافیة و أما جزیرة مدورة فقد بنى مدرسة فیها و تردد إلیها كثیرا ولازم العلامة الشیخ خلیل بن عبد اللطیف البانكلانی ثم دخل الحرمین لأداء النسكین فاتصل بعلمائها و حج أكثر من مرة و مكث فی الحجاز للأخذ عن علمائها فاجتمع فیها بالواردین إلیها من أئمة الدنیا شرقها و غربها و لازم الشیخ عمر حمدان ملازمة تامة و تردد إلى العلامة علی بن فالح الظاهری و أخذ عن السید العباس بن عبد العزیز المالكی و غیرهم. لقد أكرمه كبار تجار الحجاز مثل ابن لادن و بقشان و كعكی فأعطاه ابن لادن شیكات مفتوحة یكتب فیها أرقام الفلوس التی یحتاجها فاشترى جملة هائلة من الكتب و جلبها إلى إندونسیا و ضمها إلى مكتبته. و لما ألف عدة كتب عن حضرموت و قبائلها لم یكتفی بالمصادر التی عنده و لا بالوثائق التی عثر علیها و لا بالمعلومات من الواردین والمهاجرین منها بل ذهب هو بنفسه فدخل عدن و خطب فی بعض مساجدها و حضر ختم البخاری فی مسجد الأهدل و ألقى فیه محاضرة أعجبت بها العلماء حتى جاء إلیه العلامة الشیخ محمد بن سالم البیحانی معترفا بفضله مستجیزا منه مستفیدا و دخل حضرموت وجال فی مناطقها و اتصل برجالها و زار مآثرها و تأكد بما رآها بعینی رأسه. و رافقه فی تجولاته المؤرخ الكبیر السید صالح بن علی الحامد و المعمر المؤرخ السید جعفر بن محمد السقاف سكرتیر الدولة الكثیریة سابقا و عُقِدَت له مجالس خاصة و عامة حضرها أئمة وادی حضرموت منهم العلامة السید المؤرخ عبد اللاه بن حسن بلفقیه والسید زین بن حسن بلفقیه و السید محمد بن سالم بن حفیظ و كذلك الشیخ سالم بن سعید بكیر باغیثان الذی كان فی ذلك الوقت رئیس مجلس الإفتاء الشرعی بتریم و غیرهم. و عُقِدَت جلسات علمیة تدار فیها مناقشات و ردودات علمیة. ثم رجع إلى إندونسیا بكتب كثیرة تحدث الناس عن كثرتها مُنِعت من دخول میناء لكثرتها ثم سمح لها بالدخول حتى ضمها إلى مكتبته. و أما جزیرة جاوة فإنها مسقط رأسه و موطنه و تردد فی جمیع مناطقها و اتصل بعلمائها و من أبرزهم العلامة الكیاهی أحمد بن حامد السواهانی غیرهم. وله رحلات إلى الهند ومصر وأفریقیة والكویت والعراق وغیرها فاتصل بعلماء وأئمة تلك الجهات. | ||
=نامه های او= | =نامه های او= | ||
خط ۱۶۰: | خط ۱۶۰: | ||
=نبوغ و حافظه او= | =نبوغ و حافظه او= | ||
در مورد قوت حفظ و هوش بیش از حد ایشان، همانطور که آقای ضیاء فرمودند اکثر کتابهای ایشان با حافظه ایشان نوشته شده است. وی همچنین میگوید: «در مجامع عمومی خطیب بود، در سخنانش سلیم، قوی در حافظه، سریع پاسخ میداد، و اگر حدیث نبوی نقل کند، سلسله راویان را که مانع ما میشود، ذکر میکرد، و اگر تاریخی را ذکر کرد. واقعه را به تفصیل بیان می کند و اگر در تاریخ از شخصی یاد کند نسبش را ذکر می کند که همه از حفظ اوست. بن شهاب، محقق، علامه النسب؟ هوش بیش از حد، اما مردم زمان او به آن شهادت دادند. حاج محمد رشاد به من گفت که حبیب سالم بن جندان عهد عتیق و عهد جدید را از کتاب اهل الناس حفظ کرده است. کتاب، و با مسیحیان مجادله می کرد. و از واقعه ی متعددی به من گفت، غیر از یکی از کسانی که شاهد آن بوده اند و امثال آن، از جمله مولای من، پدر، واعظ محبوب، نوفل بن سالم بن جندان، و از جمله آنها عالم کیاهی، حج است. محمد شکور یعقوب و از جمله آنها سید محمد بن علوی الحمید و از جمله حاج محمد رشاد است که از نوکران اوست و در میان آنها دخترانش هستند و غیر از آنها جمعیت کثیری است که هیچ کس نزد پدربزرگ سالم نمی آید و سؤال می کند، اما او به سؤال کننده گفت: "اوه، این کتابخانه من است." برو به گنجه فلانی و در آن به قفسه فلانی نگاه کن و بشمار. فلان کتاب از سمت راست یا چپ قفسه، و فلان کتاب را پیدا می کنید، صفحه فلان را باز کنید و به خط فلان نگاه کنید پاسخ خود را پیدا کنید. این امر در میان مردم مصر و زمان او مشهور و متداول است. و در پاره ای از خاطرات خود مناظره ای را با برخی از علمای مسیحی نوشته است، چون نزد او آمدند و به او رفت و آمد داشتند. شخصی از او پرسید ای حبیب چه می گویی مرده بهتر است یا زنده؟ حبیب سالم گفت: زنده بهتر است و مردگان به رامسه آمده اند. مسیحی گفت: پس عیسی از محمد بهتر است، زیرا محمد مرده و عیسی هنوز زنده است. پس معشوق لبخندی زد و گفت: اگر اینطور است پس مادرم از مریم بنت عمران بهتر است و اکنون در آشپزخانه است و برای ما ناهار می پزد. مسیحی ساکت شد و کافر مات و مبهوت شد. و | در مورد قوت حفظ و هوش بیش از حد ایشان، همانطور که آقای ضیاء فرمودند اکثر کتابهای ایشان با حافظه ایشان نوشته شده است. وی همچنین میگوید: «در مجامع عمومی خطیب بود، در سخنانش سلیم، قوی در حافظه، سریع پاسخ میداد، و اگر حدیث نبوی نقل کند، سلسله راویان را که مانع ما میشود، ذکر میکرد، و اگر تاریخی را ذکر کرد. واقعه را به تفصیل بیان می کند و اگر در تاریخ از شخصی یاد کند نسبش را ذکر می کند که همه از حفظ اوست. بن شهاب، محقق، علامه النسب؟ هوش بیش از حد، اما مردم زمان او به آن شهادت دادند. حاج محمد رشاد به من گفت که حبیب سالم بن جندان عهد عتیق و عهد جدید را از کتاب اهل الناس حفظ کرده است. کتاب، و با مسیحیان مجادله می کرد. و از واقعه ی متعددی به من گفت، غیر از یکی از کسانی که شاهد آن بوده اند و امثال آن، از جمله مولای من، پدر، واعظ محبوب، نوفل بن سالم بن جندان، و از جمله آنها عالم کیاهی، حج است. محمد شکور یعقوب و از جمله آنها سید محمد بن علوی الحمید و از جمله حاج محمد رشاد است که از نوکران اوست و در میان آنها دخترانش هستند و غیر از آنها جمعیت کثیری است که هیچ کس نزد پدربزرگ سالم نمی آید و سؤال می کند، اما او به سؤال کننده گفت: "اوه، این کتابخانه من است." برو به گنجه فلانی و در آن به قفسه فلانی نگاه کن و بشمار. فلان کتاب از سمت راست یا چپ قفسه، و فلان کتاب را پیدا می کنید، صفحه فلان را باز کنید و به خط فلان نگاه کنید پاسخ خود را پیدا کنید. این امر در میان مردم مصر و زمان او مشهور و متداول است. و در پاره ای از خاطرات خود مناظره ای را با برخی از علمای مسیحی نوشته است، چون نزد او آمدند و به او رفت و آمد داشتند. شخصی از او پرسید ای حبیب چه می گویی مرده بهتر است یا زنده؟ حبیب سالم گفت: زنده بهتر است و مردگان به رامسه آمده اند. مسیحی گفت: پس عیسی از محمد بهتر است، زیرا محمد مرده و عیسی هنوز زنده است. پس معشوق لبخندی زد و گفت: اگر اینطور است پس مادرم از مریم بنت عمران بهتر است و اکنون در آشپزخانه است و برای ما ناهار می پزد. مسیحی ساکت شد و کافر مات و مبهوت شد. و بیش از یكى از آنان حاج محمد رشاد به من گفت كه یكى از علماى مسیحى نزد او آمد و به او گفت اى حبیب سالم، چرا تو مسلمانان را ختنه مى كنند؟ پس معشوق لبخندی زد و گفت: صبر کن تا آنچه را که کرم به مهمانانش عرضه می کند به تو عرضه کنیم. پس مدتی نشستند تا اینکه یکی از عاشقانش برای او هدایایی از جمله میوه موز به او آمد. پس مسیحی موز را گرفت و خواست پوست آن را بکند، آن حضرت تعجب کرد و گفت: «پوستش نکن، بلکه با پوستش بخور.» مسیحی در انکار گفت: «چطور می توانم آن را با پوستش بخورم؟ محبوب گفت: ختنه هم همینطور. مسیحی با دیدن شهود و قدرت پیشنهاد و پاسخ او مجذوب شد. و بیش از یكى از آنان حاج محمد رشاد به من گفت كه یكى از علماى مسیحى نزد او آمد و به او گفت اى حبیب سالم، چرا تو مسلمانان را ختنه مى كنند؟ پس معشوق لبخندی زد و گفت: صبر کن تا آنچه را که کرم به مهمانانش عرضه می کند به تو عرضه کنیم. پس مدتی نشستند تا اینکه یکی از عاشقانش برای او هدایایی از جمله میوه موز به او آمد. پس مسیحی موز را گرفت و خواست پوست آن را بکند، آن حضرت تعجب کرد و گفت: «پوستش نکن، بلکه با پوستش بخور.» مسیحی در انکار گفت: «چطور می توانم آن را با پوستش بخورم؟ محبوب گفت: ختنه هم همینطور. مسیحی با دیدن شهود و قدرت پیشنهاد و پاسخ او مجذوب شد. و بیش از یكى از آنان حاج محمد رشاد به من گفت كه یكى از علماى مسیحى نزد او آمد و به او گفت اى حبیب سالم، چرا تو مسلمانان را ختنه مى كنند؟ پس معشوق لبخندی زد و گفت: صبر کن تا آنچه را که کرم به مهمانانش عرضه می کند به تو عرضه کنیم. پس مدتی نشستند تا اینکه یکی از عاشقانش برای او هدایایی از جمله میوه موز به او آمد. پس مسیحی موز را گرفت و خواست پوست آن را بکند، آن حضرت تعجب کرد و گفت: «پوستش نکن، بلکه با پوستش بخور.» مسیحی در انکار گفت: «چطور می توانم آن را با پوستش بخورم؟ محبوب گفت: ختنه هم همینطور. مسیحی با دیدن شهود و قدرت پیشنهاد و پاسخ او مجذوب شد. | ||
=زندگی اجتماعی= | =زندگی اجتماعی= | ||
كان | كان یجالس العلماء ویرشد الأمراء ویذكرهم ویحترم الكبیر والصغیر ویجالس الشباب وینزل إلى مستواهم ویختلط بالفقراء والمساكین ویجتمعون إلیه وكان محبوبا عند جمیع الناس حتى النصارى والصینیین. و إلى الآن لا یدخل أحد إلى بیت أحد ممن له اتصال بالعلماء من أهل إندونسیا إلا و صورته معلقة فی بیوتهم. و لا نسمع من أحد من أهل أندونسیا إلى الآن یتحدث عن الحبیب سالم إلا ویذكره بكل خیر وثناء واعجاب وانبهار. و كان الحبیب سالم قد یخلع جبته و عمامته و یلبس البنطلون والبرنیطة ولباس الإفرنج لأجل أن یجالس الشباب و ینزل إلى مستواهم بل قد یلبس لباس العمال فیجلس إلیهم و یأخذ بخاطرهم بل قد یخرج فی بعض اللیالی و بیده جنیة ملیئة بالفلوس فیذهب إلى أماكن معروفة بالعصاة من الزناة و غیرهم فیجمعهم یذكرهم بالله و یرشدهم إلى التوبة و یوزع علیهم الفلوس حتى لا یجعلون المعصیة تكسبا ویأمرهم بالرجوع إلى بیوتهم. وإذا نفد الفلوس رجع إلى بیته وهو یبكی و ینتحب حتى سمع بكاءه كل من فی سیارته. و لقد تواتر عن أهل عصره ومصره أنه كان إذا جلس بین العلماء و الأمراء فكأنه مثل الأسد و إذا انقضى المجلس جلس إلى الشباب وخلع عمامته وتكلم مع الشباب بما یسرهم و یمیل إلیه طبعهم و نفسیاتهم بل كثیرا ما یتنازل إلى مستواهم و كان الشباب یحبونه جدا كما هو یحبهم فإلى وقتنا الآن سنة 1437 هجریة نجد كثیرا من كبار السن هم كانوا هؤلاء الشباب وأخبارهم وذكریاتهم معه لا یمل منها السامعون. و إذا جئنا إلى أحدهم و ذكرنا اسم الحبیب سالم عندهم نجدهم یبكون بكاء شوق و حنین. وكان كثیر الرحلة للدعوة إلى الله وللاستفادة والإفادة ولجمع المعلومات والوثائق وللروایة. وما دخلتُ بلادا من بلدان إندونیسیا وشرق الأقصى إلا ویحدثنی أهلها بأن الحبیب سالم قد دخل قبلی و له ذكریات عاطرة فی كل بلدان عند أهلها. أخباره شیقة و ممتعة حتى أفردت مجلة ترجمان صفحة فی ذكر أخباره ومفاكهته. | ||
=وفات= | =وفات= | ||
خط ۱۶۹: | خط ۱۶۹: | ||
=منابع= | =منابع= | ||
كتاب روضة الولدان تألیف العلامة المحدث السید سالم بن أحمد بن جندان | |||
الخلاصة الكافیة تألیف العلامة المحدث السید سالم بن أحمد بن جندان وهو مسود بخط الحبیب عبد الله بن أحمد الهدار | |||
مرآة الزمان فی حیاة ابن جندان تألیف العلامة المحدث السید سالم بن أحمد بن جندان | |||
شجرة أنساب آل باعلوی الكبرى | |||
السامی فی | السامی فی الأسامی و غیر ذلك من كتبه تألیف العلامة المحدث السید سالم بن أحمد بن جندان | ||
تعلیقات | تعلیقات السید ضیاء بن شهاب على كتاب شمس الظهیرة الجزء 1 صفحة 297-299. | ||
المرقاة إلى الروایة و الرواة تألیف الشیخ عبد الله بن سعید اللحجی صفحة 50-55. | |||
الطالع السعید المنتخب من السلسلات و الأسانید تألیف السید محمد بن علوی المالكی صفحة 8. | |||
نفحات المسك العاطری بثبت العلامة سالم بن عبد الله الشاطری صفحة 115. | |||
كتاب سفینة ابن جندان تألیف العلامة المحدث السید سالم بن أحمد بن جندان | |||
الوثائق الموجودة فی مكتبة الفخریة لآل ابن جندان. | |||
المدخل تألیف السید علوی بن طاهر الحداد صفحة 63 الطبعة 1971. | |||
الثبت الكبیر للشیخ حسن المشاط صفحة 183-185. | |||
الثناء العاطر من الأئمة الأكابر على الحبیب سالم بن جندان ذی المفاخر تألیف حفیده السید أحمد بن نوفل بن سالم بن جندان. | |||
=پانویس= | =پانویس= |