confirmed، مدیران
۳۷٬۸۶۸
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۶۹: | خط ۱۶۹: | ||
در جلسه دیگر، فرمانروای روم شرقی درباره [[عایشه]] و [[قضیه افک]] از او پرسید و باقلاّنی فوراً جواب داد: عایشه را بهتان زدند و او شوهر داشت ولی از او فرزندی به وجود نیامد. مریم را نیز بهتان زدند. اما او را شوهری نبود و از او فرزندی به وجود آمد. | در جلسه دیگر، فرمانروای روم شرقی درباره [[عایشه]] و [[قضیه افک]] از او پرسید و باقلاّنی فوراً جواب داد: عایشه را بهتان زدند و او شوهر داشت ولی از او فرزندی به وجود نیامد. مریم را نیز بهتان زدند. اما او را شوهری نبود و از او فرزندی به وجود آمد. | ||
پس هر دو از تهمتی که بر ایشان زده بودند، مبرّا بودند. | پس هر دو از تهمتی که بر ایشان زده بودند، مبرّا بودند. | ||
=شاگردان ابو بکر باقلانی= | |||
از میان انبوه شاگردان باقلانی باید اینان را نام برد: | |||
# ابوذر هروی که کلام اشعری را از باقلانی فراگرفت و آن را در [[حجاز]] منتشر کرد | |||
# قاضی ابومحمد عبدالوهاب بن نصر بغدادی مالکی | |||
# ابوعمران فاسی | |||
# محمد بن علی بن حسن شافعی رؤاسی | |||
# قاضی ابوجعفر سمنانی که مهمترین شاگرد باقلانی بود | |||
# ابوطاهر واعظ، معروف به ابن انباری که در قیروان کلام اشعری را گسترش داد | |||
# ابوعبدالله ازدی که در [[دمشق]] از سوی باقلانی کلام اشعری را تدریس میکرد و سپس به [[مغرب]] رفت و در قیروان درگذشت | |||
# قاضی ابومحمد عبدالله، معروف به ابن لبان اصفهانی | |||
# ابوالحسن رافع بن نصر بغدادی | |||
# ابوحاتم قزوینی | |||
# ابن معتمر رقّی | |||
اینان به عنوان شاگردان باقلانی و مروجان اندیشه اشعری آن را در پهنهای از خراسان تا مغرب سرزمینهای اسلامی توسعه دادند. در واقع باید گفت که با کوشش باقلانی و شاگردانش، به تدریج اعتزال در بغداد و در دیگر نقاط از رونق افتاد. | |||
باقلانی در تبیین مباحث کلامی، از زبانی روشن و فهمیدنی بهره میگرفت و در مخالفت فکری با معتزله، [[امامیه]] و [[خوارج]] و نقد آراء آنان بسیار میکوشید. او در بغداد شخصیتی اهل جدل و مناظرات کلامی و مذهبی قلمداد میشد. قدرت وی را در این فنون ستوده، و او را «لسان الامة» و «شیخ السنة» لقب دادهاند. | |||
=منبع= | =منبع= |