علی بن احمد بن سعید بن حزم آندلسی قرطبی یزیدی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۷۴: خط ۷۴:
معروف‌ترین آثار برجای مانده از وی، در فقه المُحلّی، در فِرق و مذاهب الفصل فی الملل و الاهواء و النحل می‌باشد. اثر اخیر با همه گستردگی، ابتكار و نوآوری‌های فراوانی دارد، مولف در تدوین آن كوشیده است تا از منابع مختلف در همه عرصه‌ها بهره بگیرد،‌ [منابعی كه بسیاری از آنها امروزه در دسترس نیست] اما با ادبیاتی فوق العاده افراطی و متعصبانه نگاشته شده است <ref>.یكی از نشانه‌های آشكار این تعصب، ناسزاها و تكفیرهای او در حجمی گسترده است كه پس از بیان عقاید فرق اسلامی با تعبیر «هذا كفر صریح»، «هذا مجرد كفر» و... آن‌ها را بدرقه می‌كند. رك: الفصل، ج4، ص197-198، 205، 207 «هذا والله أعظم من قول النصاری و أدخل فی الكفر و الشرك».</ref> كه مقدار زیادی از ارزش علمی كتاب را كاسته است. از آثار فراوان او، شماری به چاپ رسیده، برخی مخطوط مانده و تعدادی از میان رفته است. <ref>برای فهرست آثار او بنگرید: سیر: 193/18- 197  
معروف‌ترین آثار برجای مانده از وی، در فقه المُحلّی، در فِرق و مذاهب الفصل فی الملل و الاهواء و النحل می‌باشد. اثر اخیر با همه گستردگی، ابتكار و نوآوری‌های فراوانی دارد، مولف در تدوین آن كوشیده است تا از منابع مختلف در همه عرصه‌ها بهره بگیرد،‌ [منابعی كه بسیاری از آنها امروزه در دسترس نیست] اما با ادبیاتی فوق العاده افراطی و متعصبانه نگاشته شده است <ref>.یكی از نشانه‌های آشكار این تعصب، ناسزاها و تكفیرهای او در حجمی گسترده است كه پس از بیان عقاید فرق اسلامی با تعبیر «هذا كفر صریح»، «هذا مجرد كفر» و... آن‌ها را بدرقه می‌كند. رك: الفصل، ج4، ص197-198، 205، 207 «هذا والله أعظم من قول النصاری و أدخل فی الكفر و الشرك».</ref> كه مقدار زیادی از ارزش علمی كتاب را كاسته است. از آثار فراوان او، شماری به چاپ رسیده، برخی مخطوط مانده و تعدادی از میان رفته است. <ref>برای فهرست آثار او بنگرید: سیر: 193/18- 197  
</ref>
</ref>
=ابن حزم و دانش تاریخ=
تاریخ از جمله دانش‌هایی است كه ابن حزم با آن سر و كار دارد و بخشی از مطالعات و تألیفات وی به این دانش مربوط می‌شود و آن‌گونه كه خود می‌گوید از طرق مختلف توانسته است مطالعات تاریخی خود را گسترش دهد. <ref>در الفصل، ج1، ص175 می‌نویسد: و قد شاهدنا الناس و بلغتنا أخبار أهل البلاد البعیدة و كثر بحثنا عما غاب عنا منها، و وصلت الینا التواریخ الكثیرة المجموعة فی أخبار من سلف من عرب و عجم فی كثیر من الاُمَم</ref>
وی در رساله مراتب العلوم، ضمن طبقه بندی دانش‌ها در منظومه فكری خود كه براساس دین استوار است، برای تاریخ مرتبتی ویژه در پیوند با دانش [[شریعت]] قائل است.
دانش‌ها در نزد امت‌ها پنج قسم است:
نخست دانش شریعت كه امت‌ها در آن‌ها با یكدیگر تفاوت و اختلاف نظر دارند. «علم الشریعة و علم أخبارها و لغتها» و چهار دانش كه همه امت‌ها در آن چهار دانش با یكدیگر مشتركند: نجوم، ریاضی، طب، و [[فلسفه]]. [رسالة مراتب العلوم: <ref>رسائل: 78/4</ref> بدین ترتیب، نگاه وی به تاریخ تحت عنوان «تاریخ شریعت» است؛ یعنی «دانش تاریخ» اعتبارش را از شریعت می‌گیرد، زیرا این تنها شریعت است كه دانش اصیل است و اگر كسی با غفلت از این دانش به دانش دیگری بپردازد، به خود جفا كرده است. <ref>رسائل: 75/4</ref> همین امر سبب شده است كه وی به تاریخ به صورت یك علم مستقل نگاه نكند، بلكه تاریخ را ابزار و وسیله‌ای برای دانش دیگر كه شریعت است بداند و به تاریخ به صورت یك امر فرعی بپردازد. <ref>مقدمه رسائل: 16/2</ref> با این حال، نباید توجه وی را به تاریخ سطحی دانست و یا حتی در محدوده دانش شریعت دایره آن را از نظر وی و تجربه نگارشی‌اش در این زمینه، بست. به عكس، وی بسیاری از اخبار تاریخی را كه ارتباطش با شریعت كم است و یا تحت عنوان تاریخ امت اسلامی دایره‌اش را توسعه داده، در كتبش جای داده است. یعنی برای تاریخ- ولو با قید تاریخ امت اسلامی- حیثیت خاصی قائل است و به همین دلیل، بحثی را درباره «علم الاخبار» در همین رساله مراتب العلوم آورده است. <ref>مراتب العلوم، رسائل: ‌79/4</ref>
با این حال، هر اندازه كه موقعیت وی را در ارتباط با دانش تاریخ با تأكید بیان كنیم، باید بدانیم كه وی عالم دینی است و از آنچه نگاشته است یا هدفش جنبه‌های آموزشی سیره و تاریخ صدر اسلام و خلفا بوده و یا به طور كلی، از تاریخ برای استدلال در امر دین به صورت ایجابی و سلبی بهره برده است. گفته شده است كه اجمال‌گرایی وی هم در نوشته‌های تاریخی‌اش به همین دلیل است. <ref>مقدمه رسائل: 21/2</ref>
بنابر آنچه كه احسان عباس تصریح كرده است، بیشتر آثار تاریخی ابن حزم، ارائه گزارش‌های مختصر و فهرستی از رخدادهای برخی از مقاطع تاریخی است. قسمتی از موضوعات مورد علاقه وی در دانش تاریخ مربوط به [[صدر اسلام]] ([[سیره نبوی]] و تاریخ خلفا) است. برخی هم به تاریخ عمومی و اجتماعی و شماری هم به تحولات دوره معاصر او یعنی اخبار اندلس و احوال خلفا و امرای آن ناحیه برمی‌گردد.
مجموعه رسائل تاریخی ابن حزم تحت عنوان مجلد دوم كتاب رسائل ابن حزم الاندلسی به چاپ رسیده است. این رسائل عبارتند از:
رسالة نَقْطُ العروس فی تواریخ الخلفاء؛ <ref>.این رساله، كتابچه كوچكی است با ویژگی‌های منحصر به فرد از نوع آن‌چه در قرون نخستین به صورت تك نگاری پیرامون موضوعاتی بدیع نگارش می‌یافت. القاب خلفا، ولی عهدهایی كه به خلافت نرسیدند، خلفایی كه با مشاورت به خلافت رسیدند، آنان كه به زور خلافت را تصرف كردند، آنان كه به دنبال خلافت رفتند، خلیفه هم نامیده شدند، اما خلیفه نشدند، آنان كه خلیفه شدند و برادر بزرگتر داشتند، و موضوعاتی دیگر. در ادامه به بیان برخی از اخبار عجایب و غرایب ازدواج‌ها، زنان و مسائل دیگر (مانند فضیحتی كه جهان مانند آن ندیده است و...) پرداخته شده است كه به راستی شگفت است و انسان را به یاد نوشته‌های محمد بن حبیب و شمار دیگری از مورخان شرقی قرن سوم می‌اندازد. این اثر برخلاف نامش تنها در «تواریخ خلفا»‌نیست بلكه همان‌گونه كه احسان عباس یادآور شده بهتر است عنوان «النوادر» ‌بر آن نهاده شود. برای نمونه یكی از این عجایب شرح حال مرزبانه دختر قدید بن منیع است. وی همسر نصر بن سیار والی خراسان بود. وقتی او مرد، ابومسلم خراسانی با وی ازدواج كرد، وقتی ابومسلم كشته شد، ابوداود خالد بن ابراهیم ذهلی والی خراسان با وی ازدواج كرد. ابن حزم درباره این زن می‌نویسد «فجرت هذه المرأة مجری ولایة خراسان، كل من ولّی خراسان تزوّجها». نَقْط العروس، ص68. و یك خبر شگفت دیگر آن كه مردی پس از آن كه بیست و دو سال از مرگ هشام بن حكم مؤید گذشته بود، ظهور كرد و گفت من هشام بن حكم مؤید هستم. در همه منابر اندلس به نام وی خطبه خوانده شد و خون‌ها ریخته شد. نَقْط العروس، ص97. این رساله بارها تصحیح و ترجمه اسپانیانی آن هم نشر شده و آخرین تصحیح آن توسط احسان عباس در مجلد دوم رسائل ابن حزم ارائه شده است. مقاله‌ای هم در مجله الدعوة الاسلامیة، (عربستان سعودی)، ش491 درباره آن انتشار یافته است.</ref> رسالة فی أمّهات الخلفاء؛ رسالة‌ فی جُمَل فُتُوح الاسلام؛ رسالة فی أسماء الخلفاء؛ رسالة فی فضل الاندلس و ذكر رجالها. <ref>رسائل ابن حزم، ج2، تحقیق احسان عباس، بیروت: المؤسسة العربیة للدراسات و النشر، 1987. رساله اخیر رساله كوچكی است كه مؤلف ضمن آن تلاش كرده است تا برتری اندلس را در زمینه‌های مختلف جغرافیایی و علمی بر سایر نقاط نشان دهد.</ref>
به جز این رسائل، چند اثر تاریخی دیگر هم به طور مستقل از وی به صورت كتاب درآمده است كه دو نمونه عمده آن جوامع السیرة <ref>درباره این كتاب به لحاظ شیوه نگارش و منابع آن (كه به طور عمده سیره ابن اسحاق است). رك: مقدمه احسان عباس بر چاپ آن كه توسط دارالمعارف در قاهره انجام شده و پنج رساله هم به عنوان ضمیمه در آن آمده است.</ref> و حجة الوداع <ref>تصحیح ابوصهیب الكرمی، ریاض، 1418</ref> می‌باشد. شاید بتوان كتاب جمهرة انساب العرب او را هم با اندكی تسامح، نوعی كتاب تاریخی به شمار آورد؛ زیرا افزون بر دانش انساب كه به گفته خود ابن حزم بخشی از علم الأخبار است، وی در بخش‌های مختلف آن، اطلاعات تاریخی متناسب با اشخاص و قبایل به دست داده است. <ref>ابن حزم الاندلسی و جهوده فی البحث التاریخی و الحضاری، ص206-211</ref> گفتنی است كه نگرش نسبی و اُمَمی ابن حزم نیرومند است. وی به جز آن كه [[علم انساب]] را از اعراب شرق به [[ارث]] برده، درباره نسب قبایل بربر دیار خود هم مطالبی بر آن افزوده، نوعی نگاه اُمَمی را هم به جد گرفته است.
وی امت‌ها را به هفت قسمت تقسیم كرده است: امت اسلامی، بنواسرائیل، روم، امم شمال مانند خزر و ترك و غیره، امم سودان، امت هنود و چینی، امم دائره مانند قبط و یمانی و سریانی و اشمانی و عَمون و مؤآب. <ref>در متون اسرائیلی شهرت دارد كه این دو نفر، از فرزندان لوط پیامبر بوده‌اند و نسل آنان در شهرهای معان و م‌آب از سرزمین بلقاء در اراضی شامات سكونت داشته‌اند. رك: جمهرة انساب العرب، ص510</ref> و امت فرس. این تفسیر اُمَمی بعدها در كتاب طبقات الامم ابن صاعد اندلسی (م463) شاگرد ابن حزم ادامه یافته است. <ref>رك: ‌التعریف بطبقات الامم، قاضی صاعد اندلسی (420-461)، مقدمه و تصحیح و تحقیق غلامرضا جمشیدنژاد، اول، تهران: میراث مكتوب، 1376. صاعد اندلسی كه كتابش را در تاریخ علم در نزد اقوام و امت‌ها نگاشته، مرتباً از اهل العلم بتواریخ الامم مطالبی نقل می‌كند</ref>
كارهای تاریخی ابن حزم را نمی‌بایست صرفاً در آثار مستقل تاریخی وی محدود دانست. این به ویژه از آن جهت برای ما اهمیت دارد كه در بررسی حاضر، صرفاً نگاه وی به تاریخ یا تاریخ اسلام موردنظر نیست، بلكه نقادی‌های تاریخی او در هر مورد، ولو این كه در آثار كلامی یا فقهی‌اش باشد، مورد توجه ما خواهد بود.
كسانی كه به بیان شرح حال و افكار و اندیشه‌های وی پرداخته‌اند، به طور معمول، درباره موضوع «تاریخ از دیدگاه ابن حزم» هم سخن گفته‌اند. در این میان، مقالاتی هم وجود دارد كه صرفاً در همین موضوع نگاشته شده است. در این زمینه احسان عباس در مقدمه مجلد دوم رسائل ابن حزم بحثی تحت عنوان «ابن حزم و التاریخ» و سالم یفوت در مجله كلیة الاداب و العلوم الانسانیة دانشگاه رباط مغرب، ش10، ص99-134، مقاله ای تحت عنوان التاریخ و السیاسیة فی فكر ابن حزم نگاشته است. این مقاله بیشتر به بیان نگاه ابن حزم به تاریخ پرداخته و دیدگاه دینی- تاریخی وی را با نظریات «فارابی» و دیگران مورد بحث قرار داده است. به اعتقاد مؤلف این اثر، رویكرد ابن حزم به تاریخ دینی است كه در شرایط ویژه فتنه خیز اندلس طرح شده و از دین به عنوان وسیله‌ای برای ایجاد اتحاد استفاده و سخت بر آن تأكید شده است. این رویكرد، با رویكرد [[فارابی]] و «اخوان الصفا» و دیگران كه بیشتر فلسفی است و یا رویكرد [[ابن خلدون]] كه آن هم جنبه فلسفی دارد، متفاوت است.
به هر روی، در میان ارجاعات هركدام از این مقالات، می‌توان دریافت كه نوشته‌های فراوانی درباره اندیشه‌ها و آثار ابن حزم نوشته شده است. از آن جمله مقاله‌ای است تحت عنوان تقییم لبدایات التاریخ العربی از علی اوملیل كه در مجله دراسات فلسفیة و أدبیة (ش1، 1976) به چاپ رسیده. اما مؤلف این سطور آن را ندیده است. در این میان،یك تك نگاری ویژه هم درباره دیدگاه‌های تاریخی ابن حزم نگاشته شده كه اثری ارجمند است.
عنوان این كتاب ابن حزم الاندلسی و جهوده فی البحث التاریخی و الحضاری است كه دكتر عبدالحلیم عویس آن را نوشته است. <ref>قاهره، الزهراء للاعلام العربی، 1988</ref> وی در این كتاب، فصلی را با عنوان «قضایا الفكر التاریخی عند ابن حزم» آورده و ذیل بخشی از آن با عنوان «منهج ابن حزم فی البحث التاریخی» به روش تاریخ نویسی او از زاویه نقادی اخبار و پرداختنش به ارزیابی نقل‌های تاریخی پرداخته است.


=پانویس=
=پانویس=
confirmed، مدیران
۳۴٬۴۴۳

ویرایش