confirmed، مدیران
۳۳٬۴۴۰
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۷۰: | خط ۷۰: | ||
حبیب ابن مظاهر علاوه بر داشتن زندگی ساده و بی ریا که در آن نسبت به امور دنیوی کاملاً بی رغبت بود، از نظر اخلاقی و ایمانی درجه بالایی داشت. او فردی با [[تقوا]] و مخلص بود که هر شب را به [[عبادت]] [[خداوند]] بزرگ میپرداخت. حبیب ابن مظاهر حافظ کل [[قرآن کریم]] نیز بود و به فرموده امام حسین (ع)، هر شب یک ختم [[قرآن]] میکرد. حبیب در زمینههای دیگری مانند ادبیات، مناظره و جدل، [[تفسیر]]، علوم [[فقه]] و قرائت نیز تبحر خاصی داشت. | حبیب ابن مظاهر علاوه بر داشتن زندگی ساده و بی ریا که در آن نسبت به امور دنیوی کاملاً بی رغبت بود، از نظر اخلاقی و ایمانی درجه بالایی داشت. او فردی با [[تقوا]] و مخلص بود که هر شب را به [[عبادت]] [[خداوند]] بزرگ میپرداخت. حبیب ابن مظاهر حافظ کل [[قرآن کریم]] نیز بود و به فرموده امام حسین (ع)، هر شب یک ختم [[قرآن]] میکرد. حبیب در زمینههای دیگری مانند ادبیات، مناظره و جدل، [[تفسیر]]، علوم [[فقه]] و قرائت نیز تبحر خاصی داشت. | ||
=نقش حبیب بن مظاهر در دوران پیامبر اسلام= | =نقش حبیب بن مظاهر در دوران [[پیامبر]] [[اسلام]]= | ||
در دورانی که پیامبر اسلام [[حضرت محمد (ص)]] دعوت خود را در مکه آغاز کردند، حبیب بن مظاهر سن کمی داشت. در آن زمان، او هم بازی [[حسین بن علی (ع)]] بود؛ بنابراین پیامبر به او علاقه زیادی داشت و درباره او میفرمود: من او را دوست دارم، زیرا فرزندم [[حسین (ع)]] او را دوست دارد. وی پس از هجرت پیامبر از مکه به [[مدینه]]، نزد پیامبر رفته و [[احکام اسلام]] را از او فرا گرفت. پس از آن او در زمره اصحاب پیامبر قرار گرفته و به یکی از خدمتگزاران خوش نام پیامبر و [[اهل بیت]] تبدیل شد. حبیب هر گاه حدیثی از پیامبر میشنید آن را برای دیگران نیز بازگو میکرد. | در دورانی که پیامبر اسلام [[حضرت محمد (ص)]] دعوت خود را در مکه آغاز کردند، حبیب بن مظاهر سن کمی داشت. در آن زمان، او هم بازی [[حسین بن علی (ع)]] بود؛ بنابراین پیامبر به او علاقه زیادی داشت و درباره او میفرمود: من او را دوست دارم، زیرا فرزندم [[حسین (ع)]] او را دوست دارد. وی پس از هجرت پیامبر از مکه به [[مدینه]]، نزد پیامبر رفته و [[احکام اسلام]] را از او فرا گرفت. پس از آن او در زمره اصحاب پیامبر قرار گرفته و به یکی از خدمتگزاران خوش نام پیامبر و [[اهل بیت]] تبدیل شد. حبیب هر گاه حدیثی از پیامبر میشنید آن را برای دیگران نیز بازگو میکرد. | ||
=نقش حبیب بن مظاهر در دوران امام علی (ع)= | =نقش حبیب بن مظاهر در دوران [[امام علی (ع)]]= | ||
حبیب بن مظاهر هنگامی که امام علی (ع) کوفه را مرکز خلافت خویش قرار داد، به آن جا آمده و ساکن گردید. او در همه جنگها در رکاب امام علی (ع) قرار داشته و از یاران خاص آن حضرت محسوب میشد. یکی دیگر از وظایف او انتقال علم و دانش امام علی (ع) در کنار افراد دیگری همچون عمرو ابن حمق خزاعی، [[میثم تمار]] و رشید هجری به دیگران بود. همچنین او در در گروهی به نام "[[شرطه الخمیس]]" که شامل گروه خاصی از اصحاب [[امیرالمومنین]] میشد، قرار گرفته ماموریتهای ویژهای را از طرف آن حضرت انجام میداد. | حبیب بن مظاهر هنگامی که امام علی (ع) کوفه را مرکز خلافت خویش قرار داد، به آن جا آمده و ساکن گردید. او در همه جنگها در رکاب امام علی (ع) قرار داشته و از یاران خاص آن حضرت محسوب میشد. یکی دیگر از وظایف او انتقال علم و دانش امام علی (ع) در کنار افراد دیگری همچون عمرو ابن حمق خزاعی، [[میثم تمار]] و رشید هجری به دیگران بود. همچنین او در در گروهی به نام "[[شرطه الخمیس]]" که شامل گروه خاصی از اصحاب [[امیرالمومنین]] میشد، قرار گرفته ماموریتهای ویژهای را از طرف آن حضرت انجام میداد. | ||
=نقش حبیب بن مظاهر در دوران امام حسین (ع) و قبل از عاشورا= | =نقش حبیب بن مظاهر در دوران [[امام حسین (ع)]] و قبل از عاشورا= | ||
در سال ۶۰ قمری و پس از از مرگ [[معاویه]]، حبیب بن مظاهر به همراه عدهای دیگر از بزرگان [[شیعه]] در [[کوفه]] مانند مسیب بن نجبه، [[سلیمان بن صرد]] و شداد بجلی از [[بیعت]] با [[یزید]] خودداری کردند. آنها به امام حسین (ع) نامه نوشته او را برای قیام بر ضد عمر، به شهر کوفه دعوت کردند. همچنین هنگامی که [[مسلم بن عقیل]] به کوفه آمد، حبیب بن مظاهر برای حمایت از او در منزل مختار درباره مسلم سخن گفته و به یاری او شتافت. پس از خیانت کوفیان نسبت به امام حسین (ع)، حبیب بن مظاهر به سمت [[کربلا]] رفت. وی با مشاهده یاران اندک و دشمنان بسیار زیاد امام از او درخواست کرد که به نزد قبیله بنی اسد که در آن نزدیکی قرار داشت رفته و آنها را دعوت کند. امام به او رخصت رفتن دادند. سپس او به آنجا رفته و شروع به موعظه کرد، اما در پایان [[عمر بن سعد]] با فرستادن سپاهی از پیوستن آن قبیله به یاران امام (ع) ممانعت به عمل آورد. | در سال ۶۰ قمری و پس از از مرگ [[معاویه]]، حبیب بن مظاهر به همراه عدهای دیگر از بزرگان [[شیعه]] در [[کوفه]] مانند مسیب بن نجبه، [[سلیمان بن صرد]] و شداد بجلی از [[بیعت]] با [[یزید]] خودداری کردند. آنها به امام حسین (ع) نامه نوشته او را برای قیام بر ضد عمر، به شهر کوفه دعوت کردند. همچنین هنگامی که [[مسلم بن عقیل]] به کوفه آمد، حبیب بن مظاهر برای حمایت از او در منزل مختار درباره مسلم سخن گفته و به یاری او شتافت. پس از خیانت کوفیان نسبت به امام حسین (ع)، حبیب بن مظاهر به سمت [[کربلا]] رفت. وی با مشاهده یاران اندک و دشمنان بسیار زیاد امام از او درخواست کرد که به نزد قبیله بنی اسد که در آن نزدیکی قرار داشت رفته و آنها را دعوت کند. امام به او رخصت رفتن دادند. سپس او به آنجا رفته و شروع به موعظه کرد، اما در پایان [[عمر بن سعد]] با فرستادن سپاهی از پیوستن آن قبیله به یاران امام (ع) ممانعت به عمل آورد. | ||
=حبیب بن مظاهر در عصر تاسوعا و شب عاشورا= | =حبیب بن مظاهر در عصر [[تاسوعا]] و شب [[عاشورا]]= | ||
حبیب بن مظاهر در عصر [[تاسوعا]] در جهت موعظه دشمنان امام حسین (ع) که در پی حمله به خیمههای آن حضرت بودند، آنها را از جنگ بر حذر داشته و به ذکر اوصاف امام و یارانش پرداخت. همچنین وی فردی را که از طرف عمره بن سعد برای امام حسین (ع) نامه آورده بود، نصیحت کرده و از بازگشت به سمت ستمکاران بر حذر داشت. همچنین در شب [[عاشورا]] به همراه اصحاب امام حسین (ع) به نزد آن حضرت رفته و اعلام کرد که تا آخرین قطره خون خود از خاندان پیامبر اسلام (ص) حمایت خواهد کرد. | حبیب بن مظاهر در عصر [[تاسوعا]] در جهت موعظه دشمنان امام حسین (ع) که در پی حمله به خیمههای آن حضرت بودند، آنها را از جنگ بر حذر داشته و به ذکر اوصاف امام و یارانش پرداخت. همچنین وی فردی را که از طرف عمره بن سعد برای امام حسین (ع) نامه آورده بود، نصیحت کرده و از بازگشت به سمت ستمکاران بر حذر داشت. همچنین در شب [[عاشورا]] به همراه اصحاب امام حسین (ع) به نزد آن حضرت رفته و اعلام کرد که تا آخرین قطره خون خود از خاندان پیامبر اسلام (ص) حمایت خواهد کرد. | ||
=نقش حبیب بن مظاهر در روز عاشورا و داستان شهادت وی= | =نقش حبیب بن مظاهر در روز عاشورا و داستان [[شهادت]] وی= | ||
قبل از از شروع اوج گیری جنگ در صبح عاشورا، امام حسین (ع)، زهیر بن قین را در سمت راست لشکر، حبیب بن مظاهر در سمت چپ و [[حضرت ابوالفضل (ع)]] را با پرچم در قلب نیروهای لشکر خود مستقر کردند. در ابتدای جنگ که لشکریان عمر بن سعد شروع به طلبیدن مبارز کردن، حبیب بن مظاهر و بریر قصد رفتن به سوی میدان جنگ کرده، اما امام مانع از رفتن آنها شد. در هنگام [[نماز]] ظهر عاشورا حبیب ابن مظاهر به "حصین بن نمیر" که خطاب به لشکر امام حسین (ع) میگفت نمازتان قبول نیست، حمله کرده و با شمشیر به صورت اسب او زده و به زمینش انداخت. سپس یاران حصین حمله کرده و او را از چنگ حبیب نجات دادند. پس از شروع مجدد جنگ حبیب بن مظاهر با وجود سن بالا قهرمانانه در رکاب امام شمشیر زده و حدود ۶۲ نفر از لشکریان دشمن را به هلاکت رساند. سپس فردی از لشکریان دشمن به نام "بدیل بن صریم عقفانی " حمله کرده و با شمشیر بر فرق سر او فرود آورد در این هنگام فرد دیگری نیز با نیزه به او حمله کرد و حبیب و از اسب به زمین انداخت. در پایان در حالی که محاسن حبیب با خون سرش خضاب شده بود، بدیل سر او را از تن جدا کرد. | قبل از از شروع اوج گیری جنگ در صبح عاشورا، امام حسین (ع)، زهیر بن قین را در سمت راست لشکر، حبیب بن مظاهر در سمت چپ و [[حضرت ابوالفضل (ع)]] را با پرچم در قلب نیروهای لشکر خود مستقر کردند. در ابتدای جنگ که لشکریان عمر بن سعد شروع به طلبیدن مبارز کردن، حبیب بن مظاهر و بریر قصد رفتن به سوی میدان جنگ کرده، اما امام مانع از رفتن آنها شد. در هنگام [[نماز]] ظهر عاشورا حبیب ابن مظاهر به "حصین بن نمیر" که خطاب به لشکر امام حسین (ع) میگفت نمازتان قبول نیست، حمله کرده و با شمشیر به صورت اسب او زده و به زمینش انداخت. سپس یاران حصین حمله کرده و او را از چنگ حبیب نجات دادند. پس از شروع مجدد جنگ حبیب بن مظاهر با وجود سن بالا قهرمانانه در رکاب امام شمشیر زده و حدود ۶۲ نفر از لشکریان دشمن را به هلاکت رساند. سپس فردی از لشکریان دشمن به نام "بدیل بن صریم عقفانی " حمله کرده و با شمشیر بر فرق سر او فرود آورد در این هنگام فرد دیگری نیز با نیزه به او حمله کرد و حبیب و از اسب به زمین انداخت. در پایان در حالی که محاسن حبیب با خون سرش خضاب شده بود، بدیل سر او را از تن جدا کرد. |