confirmed، مدیران
۳۷٬۲۱۴
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۷۰: | خط ۷۰: | ||
وی به جز رسالههای عملیه و حاشیه بر کتابها، اثر خاصی تألیف نکرده است. برخی شاگردان او کتابهای بر پایه تقریرات درس او نگاشتهاند. او را اهل سیر و سلوک، اخلاص، فروتنی و سادهزیستی دانستهاند. وی در [[کاظمین]] درگذشته و در در بخش شرقی حرم [[امام کاظم(ع)]]، روبهروی حجرهای که [[ابن قولویه قمی]] در آن مدفون است، در مقبره خانوادگی صدر دفن شد. | وی به جز رسالههای عملیه و حاشیه بر کتابها، اثر خاصی تألیف نکرده است. برخی شاگردان او کتابهای بر پایه تقریرات درس او نگاشتهاند. او را اهل سیر و سلوک، اخلاص، فروتنی و سادهزیستی دانستهاند. وی در [[کاظمین]] درگذشته و در در بخش شرقی حرم [[امام کاظم(ع)]]، روبهروی حجرهای که [[ابن قولویه قمی]] در آن مدفون است، در مقبره خانوادگی صدر دفن شد. | ||
=آیتالله سید اسماعیل صدر= | |||
آیتالله العظمی سید اسماعیل ابن سید صدرالدین ابن سید صالح شرفالدین (ح 1255-1338ق): «سید الصدر» یا «آقای صدر» خوانده میشد. [[فقیه]]، اصولی، جانشین [[آیتالله العظمی میرزا حسن شیرازی]] و از مراجع بزرگ [[شیعه]] پس از رحلت وی بود. | |||
در اصفهان به دنیا آمد. مادرش اهل اصفهان و دختر تاجری متدین و خوشنام از خاندان نمازی بود که به تدین و تدبیر شهرت داشت. بینهایت باهوش، با ذکاوت و به واقع «تالیتلو پدرش» بود. کمتر از نه سال داشت که پدرش را از دست داد. با درگذشت پدر، برادرش سید محمدعلی معروف به آقا مجتهد سرپرستی و تربیتش را عهدهدار شد. ادبیات عرب، [[منطق]]، ریاضیات و عمده سطوح [[فقه]] و [[اصول]] را نزد آقا مجتهد آموخت. در همان عنفوان جوانی در صرف، نحو، معانی، بیان و منطق، مهارتی ستودنی و جایگاهی والا یافت. | |||
آیتالله العظمی سید عبدالحسین شرفالدین در خاطرات خود آورده است که سالها بعد در [[سامرا]]، زمانی که سید اسماعیل در سنین ۶۰ سالگی بود، اشکالات ادبی خود در کتب مطول و غیره را نزد او میبرده و نکات چنان دقیق و ظریفی از وی آموخته است، که از تمامی اساتید دوران تحصیل خود فرا نگرفته است. | |||
وی همچنین در توصیف دوران فراگیری سطوح توسط سید اسماعیل آورده است که وی روزانه دوازده جلسه علمی در اصفهان داشته است که برخی حضور در پای درس استاد بود، برخی تدریس و برخی نیز مباحثه بینالاثنینی یا چندنفره با همدرسان وقت خویش. بسیار پیش آمد که وی شبهای تابستان را به مباحثات علمی مینشست و در آن چنان غرق میشد که هنگام سحر با بلند شدن صدای مؤذن به خود میآمد. سید اسماعیل این روحیه را در سرتاسر عمر و حتی در روزهای آخرین بیماری نیز حفظ و اکثر اوقات را صرف تتبع و تأمل در مسائل اصولی و فقهی کرد. | |||
=پانویس= | =پانویس= |