۸۷٬۷۸۰
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ي' به 'ی') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
=وجه تسمیه حضرت هارون (ع)= | =وجه تسمیه حضرت هارون (ع)= | ||
هارون لفظ غیرعربى است و به معنى | هارون لفظ غیرعربى است و به معنى کوه نشین یا نورانى می باشد. <ref>قاموس قرآن (سید على اكبر قرشى)، ج7، ص151</ref> | ||
=نسب حضرت هارون (ع)= | =نسب حضرت هارون (ع)= | ||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
=حضرت هارون (ع) در قرآن= | =حضرت هارون (ع) در قرآن= | ||
نام حضرت هارون بیست بار در قرآن و بیشتر به همراه حضرت موسی (ع) | نام حضرت هارون بیست بار در قرآن و بیشتر به همراه حضرت موسی (ع) ذکر شده است که در مواردى حاوى ستایش شخصیت حضرت هارون می باشد. بعضی از مفسرین گفته اند که نام مبارکش نوزده بار در [[كلام الله مجید|کلام الله مجید]] یاد شده زیرا مراد از «یا أُخْتَ هارُونَ ما کانَ أَبُوکِ امْرَأَ سَوْءٍ»: <ref>سوره مریم، آیه 28</ref> هارون برادر موسى نیست. <ref>قاموس قرآن (سید على اكبر قرشى)، ج7، ص151</ref> | ||
«وَ أَخِى هرُونُ هُوَ أَفْصَحُ مِنِّى لِساناً»: و برادرم هارون از من زبان آورتر است. <ref>سوره قصص، آیه 34</ref> | «وَ أَخِى هرُونُ هُوَ أَفْصَحُ مِنِّى لِساناً»: و برادرم هارون از من زبان آورتر است. <ref>سوره قصص، آیه 34</ref> | ||
«وَ وَهَبْنا لَهُ مِنْ رَحْمَتِنا أَخاهُ هرُونَ نَبِیّاً»: و به رحمت خویش برادرش هارون پیامبر را به او بخشیدیم. <ref>سوره مریم، آیه 53</ref> | «وَ وَهَبْنا لَهُ مِنْ رَحْمَتِنا أَخاهُ هرُونَ نَبِیّاً»: و به رحمت خویش برادرش هارون پیامبر را به او بخشیدیم. <ref>سوره مریم، آیه 53</ref> | ||
«وَلَقَدْ آتَیْنا مُوسى وَ هرُونَ الفُرْقانَ وَ ضِیاءً وَ | «وَلَقَدْ آتَیْنا مُوسى وَ هرُونَ الفُرْقانَ وَ ضِیاءً وَ ذِکْراً لِلْمُتَّقِینَ»: و در حقیقت به موسى و هارون فرقان دادیم و کتابشان براى پرهیزگاران روشنایى و اندرزى است. <ref>سوره انبیاء، آیه 48</ref> | ||
در قرآن کریم هیچ مساله اى | در قرآن کریم هیچ مساله اى که مختص به آن جناب باشد، نیامده مگر همان جانشینى او براى برادرش، در آن چهل روزى که به میقات رفته بود، "وَ قالَ مُوسى لِأَخِیهِ هارُونَ اخْلُفْنِی فِی قَوْمِی وَ أَصْلِحْ وَ لاتَتَّبِعْ سَبِیلَ الْمُفْسِدِینَ": که به برادر خود هارون گفت: [[خلیفه]]<ref>ر.ک:مقاله خلیفه</ref> من باش در قومم، و اصلاح کن، و راه مفسدان را پیروى مکن، و وقتى از میقات برگشت، در حالى که خشمناک و متاسف بود که چرا گوساله پرست شدند، الواح تورات را بیفکند، و سر برادر را بگرفت و به طرف خود بکشید، هارون گفت: اى پسر مادر! مردم مرا ضعیف کردند، (و گوش به سخنم ندادند)، و نزدیک بود مرا بکشند، پس پیش روى دشمنان مرا شرمنده و سرافکنده مکن، و مرا جزو این مردم ستمگر قرار مده، موسی گفت: پروردگارا مرا و برادرم را بیامرز، و ما را در رحمت خود داخل کن، که تو ارحم الراحمینى. <ref> ترجمه المیزان (سید محمدباقر موسوى همدانى)، ج16، ص62</ref> | ||
=حضرت هارون (ع) در روایات= | =حضرت هارون (ع) در روایات= | ||
خدای تعالی به موسی و هارون وحی فرمود: دوستان من خود را به زیور | خدای تعالی به موسی و هارون وحی فرمود: دوستان من خود را به زیور خاکساری و خشوع و ترس می آرایند. این زیور در دل های شان می روید و در پیکرهای شان نمودار می شود و این زیور لباس زیرین و رویین آنها است که به تن می کنند. <ref>بحارالأنوار (علامه مجلسى)، ج13، ص49</ref> | ||
پیامبر اکرم (ص) به امام علی (ع) : تو نسبت به من همچون هارونی نسبت به موسی جز آن | پیامبر اکرم (ص) به امام علی (ع) : تو نسبت به من همچون هارونی نسبت به موسی جز آن که پس از من پیامبری نیست. <ref>بحارالأنوار (علامه مجلسى)، ج31، ص333</ref> | ||
پیامبر خدا (ص) به علی (ع): آیا نمی پسندی | پیامبر خدا (ص) به علی (ع): آیا نمی پسندی که نزد من همان جایگاهی را داشته باشی که هارون نزد موسی داشت؛ با این تفاوت که تو پیامبر نیستی؟ مرا نشاید که بروم مگر آن که تو جانشین من باشی. <ref> تفسیر نورالثقلین (ابن جمعه هویزى)، ج2، ص62</ref> | ||
امام علی (ع) در وصف پیامبران (ص): گروهی مستضعف بودند و خداوند آنها را با گرسنگی آزمود و به سختی ها مبتلایشان فرمود و با ترس و هراس ها امتحان شان نمود و در بوته ناملایمات زیر و روشان | امام علی (ع) در وصف پیامبران (ص): گروهی مستضعف بودند و خداوند آنها را با گرسنگی آزمود و به سختی ها مبتلایشان فرمود و با ترس و هراس ها امتحان شان نمود و در بوته ناملایمات زیر و روشان کرد... حضرت موسی بن عمران به همراه برادرش هارون (ص)، در حالی نزد فرعون رفتند که لباس پشمین بر تن و عصای چوبین در دست داشتند... <ref>پیامبر اعظم صلى الله علیه و آله و سلم از نگاه قرآن و اهل بیت (حمیدرضا شیخى)، النص العربی، ص144</ref> | ||
تفسیر (على بن ابراهیم) با استناد به [[امام صادق (ع)]]<ref>ر.ک:مقاله امام صادق (ع)</ref> در روایت معراج از قول پیامبر اسلام (ص) نقل مى | تفسیر (على بن ابراهیم) با استناد به [[امام صادق (ع)]]<ref>ر.ک:مقاله امام صادق (ع)</ref> در روایت معراج از قول پیامبر اسلام (ص) نقل مى کند که فرمود: وقتى به آسمان پنجم صعود کردم در آنجا مردى تنومند با چشمانى درشت مشاهده کردم که پیرامون او گروهى از امت وى بودند و من از کثرت آنها متعجب شدم و پرسیدم: اى جبرئیل این مرد کیست؟ جبرئیل گفت: او هارون پسر عمران است، من بر او سلام و برایش استغفار کردم و او نیز به من سلام کرد و برایم استغفار نمود و در آن محل نیز مانند سایر قسمت هاى آسمان ملائکه خشوع نمودند. <ref>قصص الأنبیاء (قصص قرآن) (فاطمه مشایخ)، ص330</ref> | ||
=اخلاق و فضائل و ویژگی های حضرت هارون (ع)= | =اخلاق و فضائل و ویژگی های حضرت هارون (ع)= | ||
خداى تعالى در سوره صافات آن جناب را در منت هایش و در دادن | خداى تعالى در سوره صافات آن جناب را در منت هایش و در دادن کتاب و هدایت به سوى صراط مستقیم و در داشتن تسلیم و بودنش از محسنین و از بندگان مؤمنین به خدا با حضرت موسی (ع) شریک دانسته و او را از مرسلان دانسته و از انبیایش معرفى کرده و او را از کسانى دانسته که بر آنان انعام فرموده و او را با سایر انبیاء در صفات جمیل آنان از قبیل احسان، صلاح، فضل، اجتباء و هدایت شریک قرار داده و یکجا ذکر کرده. | ||
و در آیه «وَاجْعَلْ لِی وَزِیراً مِنْ أَهْلِی، هارُونَ أَخِی، اشْدُدْ بِهِ أَزْرِی، وَ | و در آیه «وَاجْعَلْ لِی وَزِیراً مِنْ أَهْلِی، هارُونَ أَخِی، اشْدُدْ بِهِ أَزْرِی، وَ أَشْرِکْهُ فِی أَمْرِی، کَیْ نُسَبِّحَکَ کَثِیراً، وَ نَذْکُرَکَ کَثِیراً إِنَّکَ کُنْتَ بِنا بَصِیراً»<ref>آیه 29 سوره طه</ref> موسى (ع) در مناجات شب طور دعا کرده و از خدا خواسته که هارون را وزیر او قرار دهد و پشتش را به وى محکم نموده و او را شریک او قرار دهد تا خدا را بسیار [[تسبیح|تسبیح]] کنند و بسیار ذکر گویند، هم طراز موسى دانسته و آن جناب در تمامى مواقف ملازم برادرش بوده و در عموم کارها با او شرکت مى کرده و او را در رسیدنش به مقاصد یارى مى کرد. <ref> ترجمه المیزان (سید محمدباقر موسوى همدانى)، ج16، ص61</ref> | ||
=پانویس= | =پانویس= |