۸۸٬۱۶۱
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'عبد ' به 'عبد') |
||
خط ۶۲: | خط ۶۲: | ||
در [[کلام]]، برخی او را [[اشعری]] دانستهاند <ref>نور الدین عتر، علوم القرآن الکریم، ص 89، دمشق، مطبعة الصباح، چاپ ششم، 1416ق</ref> و برخی دیگر اشعری بودن او را رد کردهاند. <ref>معرفت، محمد هادى، التفسیر و المفسرون، ج 2، ص 430، مشهد، الجامعة الرضویه للعلوم الاسلامیه، چاپ اوّل، 1418ق</ref> | در [[کلام]]، برخی او را [[اشعری]] دانستهاند <ref>نور الدین عتر، علوم القرآن الکریم، ص 89، دمشق، مطبعة الصباح، چاپ ششم، 1416ق</ref> و برخی دیگر اشعری بودن او را رد کردهاند. <ref>معرفت، محمد هادى، التفسیر و المفسرون، ج 2، ص 430، مشهد، الجامعة الرضویه للعلوم الاسلامیه، چاپ اوّل، 1418ق</ref> | ||
در مورد تاریخ ولادت او، تاریخ دقیقی وجود ندارد، ولی مطمئناً بیشتر عمرش در قرن هفتم بوده و با [[علامه حلى]]، خواجه نصیر طوسى و صاحب شرایع همعصر بوده است. <ref> استادى، رضا، آشنایى با تفاسیر(عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنى)، ص 317، تهران، نشر قدس، چاپ دوم، 1383ش</ref> | در مورد تاریخ ولادت او، تاریخ دقیقی وجود ندارد، ولی مطمئناً بیشتر عمرش در قرن هفتم بوده و با [[علامه حلى]]، خواجه نصیر طوسى و صاحب شرایع همعصر بوده است. <ref> استادى، رضا، آشنایى با تفاسیر(عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنى)، ص 317، تهران، نشر قدس، چاپ دوم، 1383ش</ref> | ||
او پس از اینکه مدتی در شیراز بود، به تبریز رفت و تا آخر عمر در آنجا ماند. <ref> ذهبى، محمد حسین، التفسیر و المفسرون، ج 1، ص 297، بیروت، دار احیاء التراث العربى، بیتا</ref> در مورد سال وفات او، اختلافاتی وجود دارد؛ برخی وفات او را سال 685 هجری و برخی دیگر 691 دانستهاند. <ref>العکری الحنبلی الدمشقی، شهاب الدین | او پس از اینکه مدتی در شیراز بود، به تبریز رفت و تا آخر عمر در آنجا ماند. <ref> ذهبى، محمد حسین، التفسیر و المفسرون، ج 1، ص 297، بیروت، دار احیاء التراث العربى، بیتا</ref> در مورد سال وفات او، اختلافاتی وجود دارد؛ برخی وفات او را سال 685 هجری و برخی دیگر 691 دانستهاند. <ref>العکری الحنبلی الدمشقی، شهاب الدین عبدالحی بن احمد، شذرات الذهب فی اخبار من ذهب، تحقیق، الأرناؤوط، ج 7، ص 686، دمشق، بیروت، دار ابن کثیر، چاپ اول، 1406 ق</ref> | ||
=شخصیت علمی= | =شخصیت علمی= | ||
خط ۱۲۳: | خط ۱۲۳: | ||
این تفسیر؛ بر اساس تفسیر «کشّاف» [[زمخشرى]] نوشته شده است <ref>معرفت، التفسیر و المفسرون، ج 2، ص 430</ref> و از «تفسیر کبیر» فخر رازى و همچنین از تفسیر راغب اصفهانى نیز بهره گرفته و پارهاى اقوال و آراء صحابه و تابعان را نیز در آن آورده است. در تفسیر، از خِرَد و اندیشه هم استمداد جسته و نکات جالب و استنباطات دقیقى را در ضمن آنها بیان کرده است و همه اینها با اسلوبى موجز و مختصر آمده است که گاهى چنان دقیق میشود که بدون تأمل، نمیتوان بدان پی برد. <ref>همان، ج 2، ص 431</ref> | این تفسیر؛ بر اساس تفسیر «کشّاف» [[زمخشرى]] نوشته شده است <ref>معرفت، التفسیر و المفسرون، ج 2، ص 430</ref> و از «تفسیر کبیر» فخر رازى و همچنین از تفسیر راغب اصفهانى نیز بهره گرفته و پارهاى اقوال و آراء صحابه و تابعان را نیز در آن آورده است. در تفسیر، از خِرَد و اندیشه هم استمداد جسته و نکات جالب و استنباطات دقیقى را در ضمن آنها بیان کرده است و همه اینها با اسلوبى موجز و مختصر آمده است که گاهى چنان دقیق میشود که بدون تأمل، نمیتوان بدان پی برد. <ref>همان، ج 2، ص 431</ref> | ||
بیضاوی در مقدمه این تفسیر، درباره روش تفسیر و منابعى که بر آنها اعتماد کرده است، میگوید: «دیر زمانى است که با خود میگفتم کتابى در این فنّ (تفسیر) تألیف کنم که دربردارنده برگزیده آراى بزرگان صحابه و تابعان، دانشمندان و مفسران باشد. همچنین نکات مهم و لطایفى را در برگیرد که نتیجه تحقیقات خودم و محققان پیشین است». <ref>بیضاوی، عبدالله بن عمر، انوار التنزیل و اسرار التأویل، تحقیق، مرعشلی، محمد | بیضاوی در مقدمه این تفسیر، درباره روش تفسیر و منابعى که بر آنها اعتماد کرده است، میگوید: «دیر زمانى است که با خود میگفتم کتابى در این فنّ (تفسیر) تألیف کنم که دربردارنده برگزیده آراى بزرگان صحابه و تابعان، دانشمندان و مفسران باشد. همچنین نکات مهم و لطایفى را در برگیرد که نتیجه تحقیقات خودم و محققان پیشین است». <ref>بیضاوی، عبدالله بن عمر، انوار التنزیل و اسرار التأویل، تحقیق، مرعشلی، محمد عبدالرحمن، ج 1، ص 23، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ اول، 1418ق</ref> | ||
در انتهای تفسیر نیز میگوید: «نگارش این کتاب که شامل نوادر اقوال خردمندان و برگزیده سخنان بزرگان و چکیده نظریات علماى امت در تفسیر قرآن و فهم معانى آن و کشف و توضیح واژههاى مشکل آن است، با اختصار و به دور از اخلال و خالى از گمراهی به پایان رسید». <ref>همان، ج 5، ص 350</ref> | در انتهای تفسیر نیز میگوید: «نگارش این کتاب که شامل نوادر اقوال خردمندان و برگزیده سخنان بزرگان و چکیده نظریات علماى امت در تفسیر قرآن و فهم معانى آن و کشف و توضیح واژههاى مشکل آن است، با اختصار و به دور از اخلال و خالى از گمراهی به پایان رسید». <ref>همان، ج 5، ص 350</ref> | ||