پرش به محتوا

احمد بن علوان: تفاوت میان نسخه‌ها

۱ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۴ ژانویهٔ ۲۰۲۲
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'عبد ' به 'عبد')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴۹: خط ۴۹:
=معاصران=
=معاصران=


عده ی زیادی از بزرگان علما و صوفیه یمن مانند:الشیخ أبو الغیث بن جمیل ، عمر بن المسن ، علی بن أحمد الرمیمه ،الشیخ سلمان بن إبراهیم با وی هم نشین بوده اند.بین او و بزرگانی از فضلا نیز گفتگوها و پیام هاو نامه نگاری هایی بوده که برخی از آنها در کتب شیخ احمد بن علوان آمده است اشخاصی مانند:السلطان بن العلاء السمکری ،الأمیر شمس الدین علی بن یحیى العنسی ، عبدالوهاب بن رشید، داود النسّأخ ، علی بن عمر بن أحمد ، محمد بن الحضرمی ،النقیب علی بن یحیى بن عمران و دیگرانی از این دست.
عده ی زیادی از بزرگان علما و صوفیه یمن مانند: الشیخ أبو الغیث بن جمیل، عمر بن المسن، علی بن أحمد الرمیمه، الشیخ سلمان بن إبراهیم با وی هم نشین بوده اند. بین او و بزرگانی از فضلا نیز گفتگوها و پیام ها و نامه نگاری هایی بوده که برخی از آنها در کتب شیخ احمد بن علوان آمده است. اشخاصی مانند: السلطان بن العلاء السمکری، الأمیر شمس الدین علی بن یحیى العنسی، عبدالوهاب بن رشید، داود النسّأخ، علی بن عمر بن أحمد، محمد بن الحضرمی، النقیب علی بن یحیى بن عمران و دیگرانی از این دست.


=وفات=
=وفات=
خط ۵۹: خط ۵۹:
==طریقت==
==طریقت==


ابن علوان می خواست بار دیگر در میدانی  که برای آن  همه توان خود را مصروف ساخت یعنی  همان دعوت به سوی خدا با رویکرد [[عرفان]] و متصوفین باشد. او به تصوف و صوفیان به چشم منتقدی منصف می نگریست و دچار افراط و تفریط نمی شد. زیرا او به تصوفی ناب مبتنی بر رویکرد کتاب و [[سنت]]  پرداخته است.
ابن علوان می خواست بار دیگر در میدانی  که برای آن  همه توان خود را مصروف ساخت. یعنی  همان دعوت به سوی خدا با رویکرد [[عرفان]] و متصوفین باشد. او به تصوف و صوفیان به چشم منتقدی منصف می نگریست و دچار افراط و تفریط نمی شد. زیرا او به تصوفی ناب مبتنی بر رویکرد کتاب و [[سنت]]  پرداخته است.
==فقر==
==فقر==


انصاف او را بر آن داشت تا پیروان خود را با حق رو به رو کند و آنان را خطاب قرار دهد، بدان معنی  که فقر نه از تراشیدن ریش ، پابرهنه بودن، نه از بد اخلاقى و گستاخى،  نه از بی پروا خوردن مسکر و نه ارتکاب به موسیقی و لهو ولعب و نه به احکامی که با احکام الهی منافات دارد و بر خلاف سنت پیامبرش صلی الله علیه و آله و سلم که بی همتاست بلکه فقر به علم طریقت و عمل و ایمان وبه سبب توفیقی است که از جانب خداوند به او ارزانی می شود.
انصاف او را بر آن داشت تا پیروان خود را با حق رو به رو کند و آنان را خطاب قرار دهد، بدان معنی  که فقر نه از تراشیدن ریش، پابرهنه بودن، نه از بد اخلاقى و گستاخى،  نه از بی پروا خوردن مسکر و نه ارتکاب به موسیقی و لهو ولعب و نه به احکامی که با احکام الهی منافات دارد و بر خلاف سنت پیامبرش صلی الله علیه و آله و سلم که بی همتاست بلکه فقر به علم طریقت و عمل و ایمان و به سبب توفیقی است که از جانب خداوند به او ارزانی می شود.


ایشان به همگان از جمله کسانی که عرفان را به عنوان آموزه عملی و معرفتی، آراء و عقاید و الگوی عبادت و تقوا مناسب همگان نمی‌پذیرند، این شعر را مطرح کرد:اگر آنچه را که من می گویم بگیری، فردا پیروز می شوی و اگر امتناع کنی، پروردگار عرش به من پاداش خواهد داد.ابن علوان خصوصیتی داشت که بدنبال آن بود و به آن نیز رسید و آن این بود که اندیشه‌اش ماننده مائده ای باقی بماند که همه بتوانند از آن بهرمند گردند.عبدالهادی بن محمد السودی در شعر خود در مدح ابن علوان این حقیقت را تأیید می کند:مردم با یکدیگر اختلاف دارند مگر در محبت نسبت به که این خود مایه پیوندی بین ایشان شده است.
ایشان به همگان از جمله کسانی که عرفان را به عنوان آموزه عملی و معرفتی، آراء و عقاید و الگوی عبادت و تقوا مناسب همگان نمی‌پذیرند، این شعر را مطرح کرد: اگر آنچه را که من می گویم بگیری، فردا پیروز می شوی و اگر امتناع کنی، پروردگار عرش به من پاداش خواهد داد.ابن علوان خصوصیتی داشت که بدنبال آن بود و به آن نیز رسید و آن این بود که اندیشه‌اش ماننده مائده ای باقی بماند که همه بتوانند از آن بهرمند گردند. عبدالهادی بن محمد السودی در شعر خود در مدح ابن علوان این حقیقت را تأیید می کند: مردم با یکدیگر اختلاف دارند مگر در محبت نسبت به که این خود مایه پیوندی بین ایشان شده است.


از آنجایی که شیخ احمد بن علوان یک سلسله صوفیانه با الگوی شناخته شده برای صاحبان فرقه های صوفیانه ایجاد نکرد.گرچه خودش از مکتب قادریه بهره برده بود.اما او قبل از شکل به محتوا تاکید داشت.و اگر هر یک از مشایخ اهل طریقت، وسیله و هدفی داشته باشد که از احکام اسلام و نیازهای زمان و مکان به دست می آید، لکن محبت به خدا و رسول و مؤمنان عمده ترین وسیله ای است که باید بر آن تمسک جست. همچنین هدفی که برای آن تلاش کرد کسب معرفت الهی بود. همان طور که ابن علوان خودش نکته ای داشت و می گفت: حبّ مذهب و دین من است، پس از آن به فلسفه پرداخت، و معتقد بود هر گفتار ، کردار ، اعمال و عقیده در خدمت این محبت به [[خدا]] و رسول است.
از آنجایی که شیخ احمد بن علوان یک سلسله صوفیانه با الگوی شناخته شده برای صاحبان فرقه های صوفیانه ایجاد نکرد. گرچه خودش از مکتب قادریه بهره برده بود. اما او قبل از شکل به محتوا تاکید داشت و اگر هر یک از مشایخ اهل طریقت وسیله و هدفی داشته باشد که از احکام اسلام و نیازهای زمان و مکان به دست می آید، لکن محبت به خدا و رسول و مؤمنان عمده ترین وسیله ای است که باید بر آن تمسک جست. همچنین هدفی که برای آن تلاش کرد کسب معرفت الهی بود. همان طور که ابن علوان خودش نکته ای داشت و می گفت: حبّ مذهب و دین من است، پس از آن به فلسفه پرداخت، و معتقد بود هر گفتار ، کردار ، اعمال و عقیده در خدمت این محبت به [[خدا]] و رسول است.


=تالیفات=
=تالیفات=
Writers، confirmed، مدیران
۸۶٬۰۸۹

ویرایش