۸۷٬۸۸۶
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'عبد الله' به 'عبدالله') |
||
خط ۶۷: | خط ۶۷: | ||
سمیه مادر عمار ابتدا کنیز [[ابیحذیفه مخزومی]] بود که او را بعد از آزادی به ازدواج یاسر که همپیمان با [[قبیلهی بنیمخزوم]] بود درآورد. <ref> أسدالغابة، ج 6، ص 152</ref> | سمیه مادر عمار ابتدا کنیز [[ابیحذیفه مخزومی]] بود که او را بعد از آزادی به ازدواج یاسر که همپیمان با [[قبیلهی بنیمخزوم]] بود درآورد. <ref> أسدالغابة، ج 6، ص 152</ref> | ||
گزارش شده است که [[پیامبر(ص)]] وقتی عمار و خانوادهاش را در حال شکنجه شدن میدید، میفرمود: ای خاندان یاسر! صبر کنید که [[بهشت]] وعدهگاه شما است: «صبرا آل یاسر موعدکم الجنّة». <ref>الإصابة، ج 4، ص 473</ref> «صبرا یا آل یاسر، اللَّهمّ اغفر لآل یاسر». <ref>ابن عبدالبر، یوسف بن | گزارش شده است که [[پیامبر(ص)]] وقتی عمار و خانوادهاش را در حال شکنجه شدن میدید، میفرمود: ای خاندان یاسر! صبر کنید که [[بهشت]] وعدهگاه شما است: «صبرا آل یاسر موعدکم الجنّة». <ref>الإصابة، ج 4، ص 473</ref> «صبرا یا آل یاسر، اللَّهمّ اغفر لآل یاسر». <ref>ابن عبدالبر، یوسف بن عبدالله، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، تحقیق، البجاوی، علی محمد، ج 4، ص 1589، بیروت، دار الجیل، چاپ اول، 1412ق</ref> | ||
در مورد [[هجرت]] عمار به [[حبشه]] اختلاف نظر وجود دارد، <ref> أسد الغابة فى معرفة الصحابة، ج 3، ص 627</ref> ولی وی از اولین [[مهاجران]] به [[مدینه]] بود، <ref> أسد الغابة فى معرفة الصحابة، ج 3، ص 628</ref> و در ساخت اولین [[مسجد]] آن شهر([[مسجد قبا]]) شرکت فعال داشت، <ref>ابن هشام،عبد الملک، السیرة النبویة، تحقیق: السقا، مصطفی، الأبیاری، ابراهیم، شلبی، عبد الحفیظ، ج 1، ص 498، بیروت، دار المعرفة، چاپ اول، بیتا</ref> و در نبردهای (مهم) زمان پیامبر(ص) حاضر بود. <ref>طبری، أبو جعفر محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک(تاریخ طبری)، تحقیق، ابراهیم، محمد أبو الفضل، ج 11، ص 563، بیروت، دار التراث، چاپ دوم، 1387ق</ref> | در مورد [[هجرت]] عمار به [[حبشه]] اختلاف نظر وجود دارد، <ref> أسد الغابة فى معرفة الصحابة، ج 3، ص 627</ref> ولی وی از اولین [[مهاجران]] به [[مدینه]] بود، <ref> أسد الغابة فى معرفة الصحابة، ج 3، ص 628</ref> و در ساخت اولین [[مسجد]] آن شهر([[مسجد قبا]]) شرکت فعال داشت، <ref>ابن هشام،عبد الملک، السیرة النبویة، تحقیق: السقا، مصطفی، الأبیاری، ابراهیم، شلبی، عبد الحفیظ، ج 1، ص 498، بیروت، دار المعرفة، چاپ اول، بیتا</ref> و در نبردهای (مهم) زمان پیامبر(ص) حاضر بود. <ref>طبری، أبو جعفر محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک(تاریخ طبری)، تحقیق، ابراهیم، محمد أبو الفضل، ج 11، ص 563، بیروت، دار التراث، چاپ دوم، 1387ق</ref> | ||
خط ۱۱۴: | خط ۱۱۴: | ||
آن دو نفر در مورد اینکه کدام یک قاتل عمار بودند با یک دیگر خصومت و ستیز مىکردند، و هر یک افتخار میکرد که او را کشته است. [[عمرو بن عاص]] گفت: به خدا [[سوگند]] که درباره آتش [[جهنم]] با یکدیگر خصومت مىکنند. [[معاویه]] که این سخن را شنید، به عمرو عاص گفت: مانند چنین کارى که تو کردى ندیدهام؛ چراکه مردمى که جان خود را در راه ما مىبخشند به آنان مىگویى در مورد [[دوزخ]] و آتش ستیزه مىکنید؟ عمرو عاص گفت: به خدا سوگند همچنین است و خودت هم مىدانى و من دوست مىداشتم که بیست سال پیش از این مرده بودم. <ref> الطبقات الکبری، ج 3، ص 197</ref> | آن دو نفر در مورد اینکه کدام یک قاتل عمار بودند با یک دیگر خصومت و ستیز مىکردند، و هر یک افتخار میکرد که او را کشته است. [[عمرو بن عاص]] گفت: به خدا [[سوگند]] که درباره آتش [[جهنم]] با یکدیگر خصومت مىکنند. [[معاویه]] که این سخن را شنید، به عمرو عاص گفت: مانند چنین کارى که تو کردى ندیدهام؛ چراکه مردمى که جان خود را در راه ما مىبخشند به آنان مىگویى در مورد [[دوزخ]] و آتش ستیزه مىکنید؟ عمرو عاص گفت: به خدا سوگند همچنین است و خودت هم مىدانى و من دوست مىداشتم که بیست سال پیش از این مرده بودم. <ref> الطبقات الکبری، ج 3، ص 197</ref> | ||
[[امام علی(ع)]] در کنار بدنش فرمود: «رحم الله عمارا یوم أسلم، و رحم الله عمارا یوم قتل، و رحم الله عمارا یوم یبعث حیا». <ref> أنسابالأشراف، ج 1، ص 74</ref> و بعد بر او نماز خواند و بدون [[غسل]] در همان پیراهنش او را دفن کرد. <ref>حمیری، | [[امام علی(ع)]] در کنار بدنش فرمود: «رحم الله عمارا یوم أسلم، و رحم الله عمارا یوم قتل، و رحم الله عمارا یوم یبعث حیا». <ref> أنسابالأشراف، ج 1، ص 74</ref> و بعد بر او نماز خواند و بدون [[غسل]] در همان پیراهنش او را دفن کرد. <ref>حمیری، عبدالله بن جعفر، قرب الإسناد، ص 138، قم، مؤسسه آل البیت ع، قم، چاپ اول، 1413ق</ref> | ||
=پانویس= | =پانویس= |