ثعالبه: تفاوت میان نسخه‌ها

۱ بایت حذف‌شده ،  ‏۲۵ ژانویهٔ ۲۰۲۲
جز
جایگزینی متن - 'عبد الکریم' به 'عبدالکریم'
جز (جایگزینی متن - 'ابو ' به 'ابو')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
جز (جایگزینی متن - 'عبد الکریم' به 'عبدالکریم')
خط ۱۰: خط ۱۰:
==دلیل جدایی از ابن عجرد==
==دلیل جدایی از ابن عجرد==
علت جدایی ثعلبه از ابن عجرد را اختلاف نظر این دو درباره اطفال دانسته اند. به اعتقاد ابن عجرد، باید از اطفال قبل از آن که به بلوغ برسند برائت جست اما به اعتقاد ثعلبه، اطفال را می بایست دوست داشت جز آن که زیر بار حق نروند، زیرا در باره محبت و دشمنی با کودکان حکم خاصی نداریم و اگر کودکی بعد از رسیدن به بلوغ اسلام را نپذیرد، کافر شده است. اینان معتقدند که [[سوره یوسف]] جزء [[قرآن]] نیست بلکه فقط یک داستان است. اختلاف نظر این دو نفر در ماجرای خواستگاری از دختربچه‌ای بروز کرد و به جدایی آنان انجامید.<ref>اشعری، علی بن اسماعیل، مقالات الاسلامییّن، چاپ هلموت ریتر، ویسبادن ۱۴۰۰/۱۹۸۰، ج۱، ص۹۷.</ref>  <ref>بغدادی، عبدالقاهر بن طاهر، الفرق بین الفرق، بیروت، دارالکتب العلمیه، (بی تا)، ج۱، ص۱۰۰۱۰۱.</ref> <ref>شهرستانی، محمد بن عبدالکریم، الملل و النحل، بیروت ۱۴۰۶/۱۹۸۶، ج۱، ص۱۳۱۱۳۲.</ref>     
علت جدایی ثعلبه از ابن عجرد را اختلاف نظر این دو درباره اطفال دانسته اند. به اعتقاد ابن عجرد، باید از اطفال قبل از آن که به بلوغ برسند برائت جست اما به اعتقاد ثعلبه، اطفال را می بایست دوست داشت جز آن که زیر بار حق نروند، زیرا در باره محبت و دشمنی با کودکان حکم خاصی نداریم و اگر کودکی بعد از رسیدن به بلوغ اسلام را نپذیرد، کافر شده است. اینان معتقدند که [[سوره یوسف]] جزء [[قرآن]] نیست بلکه فقط یک داستان است. اختلاف نظر این دو نفر در ماجرای خواستگاری از دختربچه‌ای بروز کرد و به جدایی آنان انجامید.<ref>اشعری، علی بن اسماعیل، مقالات الاسلامییّن، چاپ هلموت ریتر، ویسبادن ۱۴۰۰/۱۹۸۰، ج۱، ص۹۷.</ref>  <ref>بغدادی، عبدالقاهر بن طاهر، الفرق بین الفرق، بیروت، دارالکتب العلمیه، (بی تا)، ج۱، ص۱۰۰۱۰۱.</ref> <ref>شهرستانی، محمد بن عبدالکریم، الملل و النحل، بیروت ۱۴۰۶/۱۹۸۶، ج۱، ص۱۳۱۱۳۲.</ref>     
جریان اینگونه بود که مردی از عجارده دختر ثعلبه را خواستگاری کرد. ثعلبه گفت مهر او را معین کن. خواستگار، زنی را پیش مادر دختر فرستاد که از او بپرسد که آیا دختر بالغ است یا نه؟ اگر بالغ شده به شرطی که در پیش عجارده معتبر است باید [[اسلام]] را توصیف کند تا هر چه مهر او باشد بدهد. مادر دختر گفت او زنی مسلمان و در ولایت ما است خواه بالغ یا نابالغ باشد. چون این خبر به عبدالکریم عجرد و ثعلبه ابن مشکان رسید، عبد الکریم گفت کودکان تا بالغ نشده‌اند باید از آن ها بیزاری جست. ثعلبه گفت ما باید از ایشان خواه خرد باشند و خواه بزرگ، سرپرستی کرده و آنان را تا انکار حق نکرده‌اند دوست بداریم. چون سخن بدینجا رسید عجارده از ثعلبه جدا شده و فرقه‌ای جدید به نام ثعالبه بوجود آمد. <ref>محمد جواد مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، آستان قدس رضوی، ۱۳۷۵ش، ص۱۲۹.</ref>  
جریان اینگونه بود که مردی از عجارده دختر ثعلبه را خواستگاری کرد. ثعلبه گفت مهر او را معین کن. خواستگار، زنی را پیش مادر دختر فرستاد که از او بپرسد که آیا دختر بالغ است یا نه؟ اگر بالغ شده به شرطی که در پیش عجارده معتبر است باید [[اسلام]] را توصیف کند تا هر چه مهر او باشد بدهد. مادر دختر گفت او زنی مسلمان و در ولایت ما است خواه بالغ یا نابالغ باشد. چون این خبر به عبدالکریم عجرد و ثعلبه ابن مشکان رسید، عبدالکریم گفت کودکان تا بالغ نشده‌اند باید از آن ها بیزاری جست. ثعلبه گفت ما باید از ایشان خواه خرد باشند و خواه بزرگ، سرپرستی کرده و آنان را تا انکار حق نکرده‌اند دوست بداریم. چون سخن بدینجا رسید عجارده از ثعلبه جدا شده و فرقه‌ای جدید به نام ثعالبه بوجود آمد. <ref>محمد جواد مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، آستان قدس رضوی، ۱۳۷۵ش، ص۱۲۹.</ref>  


    
    
Writers، confirmed، مدیران
۸۵٬۹۹۸

ویرایش