۸۸٬۱۲۶
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'ابو ال' به 'ابوال') |
||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
علامه طباطبایی در چند جای تفسیر المیزان مجوسیان را اهل کتاب و قوم معروفی (مغان؟) دانسته که به زرتشت گرویدند. در بحث روایتی ایشان سؤالی که اشعث بن قیس از حضرت علی (ع) پرسید و جواب حضرت علی (ع) به او در مورد مجوسیان و اهل کتاب بودن آنها را آورده سپس اضافه میکند «اما این که مجوسیان اهل کتابند روایت دیگری نیز بر وقفش هست و در این روایات آمده که آنها پیغمبری داشتند و او را کشتند و کتابش را سوزاندند». مجددا در اینجا حدیث حضرت علی (ع) به طور بسیار متقنی میتواند به موضوع قیام مزدک اشاره داشته باشد که در حدود 100 سال قبل از ظهور اسلام برای احیای تعالیم مهر بپا خواست و کتاب دسناد را آورد که حاوی تعلیمات مغان بود لیکن بدستور انوشیروان، مزدک و مزدکیان به قتل رسیده و کلیه نسخ کتاب دسناد جمع آوری و سوزانده شد.با دقت در تفاسیر چنین به نظر میرسد تفاسیر کهن و جدید شیعه با اتکا به روایات، مجوس را اهل کتاب شمردهاند ولی تفاسیر اهل سنت آنها را اهل کتاب ندانستهاند. | علامه طباطبایی در چند جای تفسیر المیزان مجوسیان را اهل کتاب و قوم معروفی (مغان؟) دانسته که به زرتشت گرویدند. در بحث روایتی ایشان سؤالی که اشعث بن قیس از حضرت علی (ع) پرسید و جواب حضرت علی (ع) به او در مورد مجوسیان و اهل کتاب بودن آنها را آورده سپس اضافه میکند «اما این که مجوسیان اهل کتابند روایت دیگری نیز بر وقفش هست و در این روایات آمده که آنها پیغمبری داشتند و او را کشتند و کتابش را سوزاندند». مجددا در اینجا حدیث حضرت علی (ع) به طور بسیار متقنی میتواند به موضوع قیام مزدک اشاره داشته باشد که در حدود 100 سال قبل از ظهور اسلام برای احیای تعالیم مهر بپا خواست و کتاب دسناد را آورد که حاوی تعلیمات مغان بود لیکن بدستور انوشیروان، مزدک و مزدکیان به قتل رسیده و کلیه نسخ کتاب دسناد جمع آوری و سوزانده شد.با دقت در تفاسیر چنین به نظر میرسد تفاسیر کهن و جدید شیعه با اتکا به روایات، مجوس را اهل کتاب شمردهاند ولی تفاسیر اهل سنت آنها را اهل کتاب ندانستهاند. | ||
بطوری که ذکر شد در قرآن فقط یک بار کلمه مجوس آمدهاست لیکن آیه دیگری هم در قرآن هست که هر چند بطور صریح در آن از مجوس نام برده نشده اما شأن نزول آن درباره مجوس میباشد. «یا ایها الذین امنوا علیکم انفسکم لا یضرکم من ضل اذا اهتدیتم الی الله مرجعکم جمیعاً فینبئکم بما کنتم تعملون». (مائده، آیه ۱۰۴) در شأن نزول این آیه از ابن عباس روایت شده که پیامبر خدا به مردم هجر نامه نوشت و اسلام را به آنها عرضه کرد و فرمود در صورت عدم قبول، جزیه بپردازند. در تفسیر | بطوری که ذکر شد در قرآن فقط یک بار کلمه مجوس آمدهاست لیکن آیه دیگری هم در قرآن هست که هر چند بطور صریح در آن از مجوس نام برده نشده اما شأن نزول آن درباره مجوس میباشد. «یا ایها الذین امنوا علیکم انفسکم لا یضرکم من ضل اذا اهتدیتم الی الله مرجعکم جمیعاً فینبئکم بما کنتم تعملون». (مائده، آیه ۱۰۴) در شأن نزول این آیه از ابن عباس روایت شده که پیامبر خدا به مردم هجر نامه نوشت و اسلام را به آنها عرضه کرد و فرمود در صورت عدم قبول، جزیه بپردازند. در تفسیر ابوالفتوح رازی آمدهاست که منذر بن ساوی نامه رسول برایشان عرضه کرد: «بر عرب و جهودان و ترسایان و گورانی که آنجا بودند که ایشان گفتند که ما جزیه قبول نکنیم و اسلام نیاوردیم. او رسول را خبر داد و رسول به او نوشت که از عرب قبول مکن الا اسلام یا تیغ و اما جهودان و ترسایان و گوران یا اسلام آرند یا جزیه قبول کنند. او نامه عرضه کرد. عرب ایمان آوردند و اهل ذمه جزیه قبول کردند. منافقان در این حدیث طعنه زدند گفتند، عجب نیست کار محمد، میگوید مرا فرمودهاند که با مردمان کارزار کنم تا بگویند لا اله الاّ الله آنگاه از گوران هجر و اهل کتاب جزیه میستاند و ایشان را بر کفر رها میکند. چرا ایشان را بر اسلام اکراه نمیکند و یا از عرب جزیه قبول نمیکند. مسلمانان را سخت آمد. خدای تعالی این آیه فرستاد: یا ایها الذین امنوا علیکم انفسکم…» . این شأن نزول در تفاسیر بسیاری نقل شدهاست. در کنار آن شأن نزول دیگری هم برای این آیه قائل هستند. در تفسیر صافی، فیض شأن نزول آیه را حسرت بردن و افسوس خوردن مؤمنان بر حال کفار ذکر کرده و نوشتهاست، مسلمانان از این که کفار با طیب خاطر دین اسلام را نمیپذیرند متحیّر بودند و آیه مذکور برای تسلیت خاطر آنان نازل شد . ولی محتوای آیه بیشتر دلالت دارد بر این که جواب اعتراض باشد نه تسلیت و دلجویی، گویا افراطیون میخواستند هر کس را که اسلام نیاورد از دم شمشیر بگذرانند در صورتی که خدا و پیامبرش میخواستند دین مبین با تفکر و تأمل پذیرفته شود . | ||
کلمه دیگری نیز در قرآن وجود دارد که برخی منظور از آن را زرتشتیان دانستهاند و آن اصحاب الرس میباشد که در دو آیه زیر آمدهاست: و عادا و ثمودا و اصحاب الرس و قرونا بین ذلک کثیرا. فرقان، آیه ۳۸. و کذبت قبلهم قوم نوح و اصحاب الرس و ثمود (ق، آیه ۱۲). اصحاب الرس را در این آیات اهالی ساکن در اطراف رود ارس گرفتهاند. در اورنگ آمدهاست: «راجع به اصحاب الرس چند قول است یکی از اقوال اشاره به مردمان کنار رود ارس است که در اغلب تفاسیر آمدهاست در تفسیر صافی میگوید ارس نهری است در حوالی آذربایجان، همان طوری که برای هر قوم و ملتی پیغمبر فرستادیم در آذربایجان نیز از بین اهالی آنجا پیغمبری را مبعوث کردیم. بسیار واضح است که مفاد آیه اشاره به ظهور زرتشت در آن حدود میباشد زیرا هیچ تاریخی نشان نمیدهد به غیر از اسو زرتشت پیغمبر دیگری در آذرباییجان و در حدود سواحل رود ارس مبعوث شده باشد . » . البته بیشتر مفسرین معتقدند که اصحاب الرس طایفهای بودند که در یمامه میزیستند و پیغمبری به نام حنظله بر ایشان مبعوث شد و آنان وی را تکذیب کرده و در چاه انداختند؛ آن پیامبر شهید گردید. چون افکندن در چاه در یکی از لغات عرب رس تعبیر میشود، از این جهت این قوم را اصحاب الرس نامیدند . | کلمه دیگری نیز در قرآن وجود دارد که برخی منظور از آن را زرتشتیان دانستهاند و آن اصحاب الرس میباشد که در دو آیه زیر آمدهاست: و عادا و ثمودا و اصحاب الرس و قرونا بین ذلک کثیرا. فرقان، آیه ۳۸. و کذبت قبلهم قوم نوح و اصحاب الرس و ثمود (ق، آیه ۱۲). اصحاب الرس را در این آیات اهالی ساکن در اطراف رود ارس گرفتهاند. در اورنگ آمدهاست: «راجع به اصحاب الرس چند قول است یکی از اقوال اشاره به مردمان کنار رود ارس است که در اغلب تفاسیر آمدهاست در تفسیر صافی میگوید ارس نهری است در حوالی آذربایجان، همان طوری که برای هر قوم و ملتی پیغمبر فرستادیم در آذربایجان نیز از بین اهالی آنجا پیغمبری را مبعوث کردیم. بسیار واضح است که مفاد آیه اشاره به ظهور زرتشت در آن حدود میباشد زیرا هیچ تاریخی نشان نمیدهد به غیر از اسو زرتشت پیغمبر دیگری در آذرباییجان و در حدود سواحل رود ارس مبعوث شده باشد . » . البته بیشتر مفسرین معتقدند که اصحاب الرس طایفهای بودند که در یمامه میزیستند و پیغمبری به نام حنظله بر ایشان مبعوث شد و آنان وی را تکذیب کرده و در چاه انداختند؛ آن پیامبر شهید گردید. چون افکندن در چاه در یکی از لغات عرب رس تعبیر میشود، از این جهت این قوم را اصحاب الرس نامیدند . |