پرش به محتوا

حق: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۲ بایت حذف‌شده ،  ‏۲۶ ژانویهٔ ۲۰۲۲
جز
جایگزینی متن - 'عبد ال' به 'عبدال'
جز (جایگزینی متن - 'ابو ال' به 'ابوال')
جز (جایگزینی متن - 'عبد ال' به 'عبدال')
خط ۷: خط ۷:
یکی استحکام و استواری، چنان که «ثوب محقَّق» به معنای لباس یا پارچه ای با بافت محکم است؛
یکی استحکام و استواری، چنان که «ثوب محقَّق» به معنای لباس یا پارچه ای با بافت محکم است؛


و دیگری موافقت و مطابقت، چنان که به حفره ای که پاشنه در، در آن قرار می‌گیرد و می‌چرخد «حِقِّ الباب» و به محل اتصال دو استخوان «حُق» می گویند. <ref>اسماعیل بن حماد جوهری، الصحاح: تاج اللغة و صحاح العربیة، ذیل واژه «حَق»، چاپ احمد عبد الغفور عطار، بیروت، چاپ افست تهران ۱۳۶۸ش.</ref><ref>ابن فارس، معجم مقاییس اللغة، ذیل واژه «حَق».</ref><ref>حسین بن محمد راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ذیل واژه «حَق»، چاپ محمد سیدکیلانی، تهران، ۱۳۳۲ش.</ref>
و دیگری موافقت و مطابقت، چنان که به حفره ای که پاشنه در، در آن قرار می‌گیرد و می‌چرخد «حِقِّ الباب» و به محل اتصال دو استخوان «حُق» می گویند. <ref>اسماعیل بن حماد جوهری، الصحاح: تاج اللغة و صحاح العربیة، ذیل واژه «حَق»، چاپ احمد عبدالغفور عطار، بیروت، چاپ افست تهران ۱۳۶۸ش.</ref><ref>ابن فارس، معجم مقاییس اللغة، ذیل واژه «حَق».</ref><ref>حسین بن محمد راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ذیل واژه «حَق»، چاپ محمد سیدکیلانی، تهران، ۱۳۳۲ش.</ref>


===مهمترین کاربردهای ریشه«ح‌ق‌ق»===
===مهمترین کاربردهای ریشه«ح‌ق‌ق»===
مهم ‌ترین کاربرد های ریشه «ح ق ق»، نخست مصدر های «حق» و «حقیقت» به معنای واقعیت است
مهم ‌ترین کاربرد های ریشه «ح ق ق»، نخست مصدر های «حق» و «حقیقت» به معنای واقعیت است
و دوم، صفت حق است در وصف اعتقاد یا حکمی که با واقعیت مطابقت دارد. <ref>حسین بن محمد راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ذیل واژه «حَق»، چاپ محمد سید کیلانی، تهران، ۱۳۳۲ش.</ref>
و دوم، صفت حق است در وصف اعتقاد یا حکمی که با واقعیت مطابقت دارد. <ref>حسین بن محمد راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ذیل واژه «حَق»، چاپ محمد سید کیلانی، تهران، ۱۳۳۲ش.</ref>
برای یافتن تفاوت های معنایی و کاربردی حق و صدق می‌توانیم از کتب لغت بهره جوییم. <ref>اسماعیل بن حماد جوهری، الصحاح: تاج اللغة و صحاح العربیة، ذیل واژه «حَق»، چاپ احمد عبد الغفور عطار، بیروت، چاپ افست تهران ۱۳۶۸ش.</ref><ref>ابن فارس، معجم مقاییس اللغة، ذیل واژه «حَق».</ref><ref>محمد اعلی بن علی تهانوی، کشاف اصطلاحات الفنون، ج۱، ص۳۲۹، بیروت، دار صادر.</ref><ref>توشی هیکو ایزوتسو، مفاهیم اخلاقی - دینی در قرآن، ج۱، ص۹۷، مونترال ۱۹۶۶.</ref>
برای یافتن تفاوت های معنایی و کاربردی حق و صدق می‌توانیم از کتب لغت بهره جوییم. <ref>اسماعیل بن حماد جوهری، الصحاح: تاج اللغة و صحاح العربیة، ذیل واژه «حَق»، چاپ احمد عبدالغفور عطار، بیروت، چاپ افست تهران ۱۳۶۸ش.</ref><ref>ابن فارس، معجم مقاییس اللغة، ذیل واژه «حَق».</ref><ref>محمد اعلی بن علی تهانوی، کشاف اصطلاحات الفنون، ج۱، ص۳۲۹، بیروت، دار صادر.</ref><ref>توشی هیکو ایزوتسو، مفاهیم اخلاقی - دینی در قرآن، ج۱، ص۹۷، مونترال ۱۹۶۶.</ref>


===مشتقات اسمی وفعلی ریشه«ح‌ق‌ق»===
===مشتقات اسمی وفعلی ریشه«ح‌ق‌ق»===
مشتقات اسمی و فعلی ریشه «ح ق ق» بر مفاهیم مختلف مادّی و انتزاعی دلالت دارد که مشهور ترین این معانی عبارت‌اند از: نقیض باطل، موجود ثابت و انکار ناپذیر، نامی برای [[خدا]] (الحق)، وجوب، شایستگی، یقین، نصیب و بهره، خالص و محض هر شیء، وسط شیء، استوار و ظاهر ساختن، هر نوع بلوغ و رسیدن مانند رسیدن شتر بچه به وضعی که بتوان بر او بار برد، فربه شدن شتر، طلوع خورشید، کامل شدن بهار و معانی ای با شهرت کمتر چون پرچم، سفر شبانه، خانه عنکبوت و ظرفی که بتوان بر روی آن حکاکی نمود. <ref>خلیل بن احمد، کتاب العین، ذیل واژه «حَق»، چاپ مهدی مخزومی و ابراهیم سامرائی، قم ۱۴۰۹.</ref><ref>محمد بن احمد ازهری، تهذیب اللغة، ذیل واژه «حَق»، ج ۳، چاپ عبدالحلیم نجار، قاهره.</ref><ref>اسماعیل بن حماد جوهری، الصحاح: تاج اللغة و صحاح العربیة، ذیل واژه «حَق»، چاپ احمد عبد الغفور عطار، بیروت، چاپ افست تهران ۱۳۶۸ش.</ref><ref>ابن فارس، معجم مقاییس اللغة، ذیل واژه «حَق».</ref><ref>ابن اثیر، النهایة فی غریب الحدیث و الاثر، ذیل واژه «حَق»، چاپ محمود محمد طناحی و طاهر احمد زاوی، بیروت ۱۳۸۳/۱۹۶۳، چاپ افست قم ۱۳۶۴ش.</ref><ref>ابن منظور، لسان العرب، ذیل واژه «حَق».</ref><ref>محمد بن محمد زبیدی، تاج العروس من جواهر القاموس، ذیل واژه «حَق»، چاپ علی شیری، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۴.</ref>
مشتقات اسمی و فعلی ریشه «ح ق ق» بر مفاهیم مختلف مادّی و انتزاعی دلالت دارد که مشهور ترین این معانی عبارت‌اند از: نقیض باطل، موجود ثابت و انکار ناپذیر، نامی برای [[خدا]] (الحق)، وجوب، شایستگی، یقین، نصیب و بهره، خالص و محض هر شیء، وسط شیء، استوار و ظاهر ساختن، هر نوع بلوغ و رسیدن مانند رسیدن شتر بچه به وضعی که بتوان بر او بار برد، فربه شدن شتر، طلوع خورشید، کامل شدن بهار و معانی ای با شهرت کمتر چون پرچم، سفر شبانه، خانه عنکبوت و ظرفی که بتوان بر روی آن حکاکی نمود. <ref>خلیل بن احمد، کتاب العین، ذیل واژه «حَق»، چاپ مهدی مخزومی و ابراهیم سامرائی، قم ۱۴۰۹.</ref><ref>محمد بن احمد ازهری، تهذیب اللغة، ذیل واژه «حَق»، ج ۳، چاپ عبدالحلیم نجار، قاهره.</ref><ref>اسماعیل بن حماد جوهری، الصحاح: تاج اللغة و صحاح العربیة، ذیل واژه «حَق»، چاپ احمد عبدالغفور عطار، بیروت، چاپ افست تهران ۱۳۶۸ش.</ref><ref>ابن فارس، معجم مقاییس اللغة، ذیل واژه «حَق».</ref><ref>ابن اثیر، النهایة فی غریب الحدیث و الاثر، ذیل واژه «حَق»، چاپ محمود محمد طناحی و طاهر احمد زاوی، بیروت ۱۳۸۳/۱۹۶۳، چاپ افست قم ۱۳۶۴ش.</ref><ref>ابن منظور، لسان العرب، ذیل واژه «حَق».</ref><ref>محمد بن محمد زبیدی، تاج العروس من جواهر القاموس، ذیل واژه «حَق»، چاپ علی شیری، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۴.</ref>


===سابقه استعمال ریشه«حق» ومشتقاتش===
===سابقه استعمال ریشه«حق» ومشتقاتش===
خط ۲۴: خط ۲۴:


==وجوه استعمال واژه«حق» درقرآن==
==وجوه استعمال واژه«حق» درقرآن==
واژه «حَق» و مشتقات آن در قرآن ۲۸۷ بار، در حوزه های معنایی گوناگون، به کار رفته است. <ref>محمد فؤاد عبد الباقی، المعجم المفهرس لالفاظ القرآن الکریم، ذیل واژه «حَق»، قم ۱۳۸۰ش.</ref>
واژه «حَق» و مشتقات آن در قرآن ۲۸۷ بار، در حوزه های معنایی گوناگون، به کار رفته است. <ref>محمد فؤاد عبدالباقی، المعجم المفهرس لالفاظ القرآن الکریم، ذیل واژه «حَق»، قم ۱۳۸۰ش.</ref>
مهم ‌ترین زمینه معنایی واژه «حَق» در قرآن، مربوط به مفاهیم وجود و هستی است. مطابق آیات قرآن، مصداق کامل و منشأ اصلی حق، خداوند است.<ref>حج/سوره ۲۲، آیه ۶.    </ref><ref>حج/سوره ۲۲، آیه ۶۲.    </ref><ref>نور/سوره ۲۴، آیه ۲۵.    </ref><ref>لقمان/سوره ۳۱، آیه ۳۰.    </ref> علاوه بر این، «الحق» یکی از «اسماء الحسنی» است. <ref>طه/سوره ۲۰، آیه ۱۱۴.    </ref><ref>مؤمنون/سوره ۲۳، آیه ۱۱۶.    </ref>
مهم ‌ترین زمینه معنایی واژه «حَق» در قرآن، مربوط به مفاهیم وجود و هستی است. مطابق آیات قرآن، مصداق کامل و منشأ اصلی حق، خداوند است.<ref>حج/سوره ۲۲، آیه ۶.    </ref><ref>حج/سوره ۲۲، آیه ۶۲.    </ref><ref>نور/سوره ۲۴، آیه ۲۵.    </ref><ref>لقمان/سوره ۳۱، آیه ۳۰.    </ref> علاوه بر این، «الحق» یکی از «اسماء الحسنی» است. <ref>طه/سوره ۲۰، آیه ۱۱۴.    </ref><ref>مؤمنون/سوره ۲۳، آیه ۱۱۶.    </ref>


خط ۶۱: خط ۶۱:
در این تمثیل، ویژگی مهم و مؤکد حق، ثبات و منشأ آثار بودن است و خصوصیت باطل، ظاهر نمایی و بی ثمری است. <ref>محمد بن حسن طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، ذیل سوره رعد آیه ۱۷، چاپ احمد حبیب قصیر عاملی، بیروت.</ref><ref>محمد بن احمد قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ذیل سوره رعد آیه ۱۷، بیروت ۱۴۰۵/۱۹۸۵.</ref>
در این تمثیل، ویژگی مهم و مؤکد حق، ثبات و منشأ آثار بودن است و خصوصیت باطل، ظاهر نمایی و بی ثمری است. <ref>محمد بن حسن طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، ذیل سوره رعد آیه ۱۷، چاپ احمد حبیب قصیر عاملی، بیروت.</ref><ref>محمد بن احمد قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ذیل سوره رعد آیه ۱۷، بیروت ۱۴۰۵/۱۹۸۵.</ref>
به همین ترتیب، در عالم هستی، موجودی حق است که ثابت باشد و هرچه ناپایدار و میرا باشد، از این جهت، باطل است. <ref>طباطبائی، المیزان فی تفسیر القرآن، ذیل سوره رعد آیه ۱۷.</ref>
به همین ترتیب، در عالم هستی، موجودی حق است که ثابت باشد و هرچه ناپایدار و میرا باشد، از این جهت، باطل است. <ref>طباطبائی، المیزان فی تفسیر القرآن، ذیل سوره رعد آیه ۱۷.</ref>
براین اساس، اگر انسان معتقد به چیزی باشد که وجود خارجی ندارد، یا برای موجودات، خواص وجودی ای فرض کند که فاقد آن باشند، مانند استقلال یا بقا برای موجودات ممکن الموجود، یا اعتقاد به تجسد یافتن خدا در شخص انسانی، این عقاید باطل است. <ref>عبد الرزاق کاشی، شرح فصوص الحکم، ج۱، ص۳۰۳، چاپ مجید هادی زاده، تهران ۱۳۸۳ش.</ref><ref>طباطبائی، المیزان فی تفسیر القرآن، ذیل سوره رعد آیه ۱۷.</ref><ref>توشی هیکو ایزوتسو، تصوف و تائویسم: یک مطالعه مقایسه ای از مفاهیم کلیدی فلسفی، ج۱، ص۳۳، توکیو ۱۹۸۳.</ref>
براین اساس، اگر انسان معتقد به چیزی باشد که وجود خارجی ندارد، یا برای موجودات، خواص وجودی ای فرض کند که فاقد آن باشند، مانند استقلال یا بقا برای موجودات ممکن الموجود، یا اعتقاد به تجسد یافتن خدا در شخص انسانی، این عقاید باطل است. <ref>عبدالرزاق کاشی، شرح فصوص الحکم، ج۱، ص۳۰۳، چاپ مجید هادی زاده، تهران ۱۳۸۳ش.</ref><ref>طباطبائی، المیزان فی تفسیر القرآن، ذیل سوره رعد آیه ۱۷.</ref><ref>توشی هیکو ایزوتسو، تصوف و تائویسم: یک مطالعه مقایسه ای از مفاهیم کلیدی فلسفی، ج۱، ص۳۳، توکیو ۱۹۸۳.</ref>


===عارفان به«حق» درقرآن===
===عارفان به«حق» درقرآن===
خط ۱۰۳: خط ۱۰۳:
البته به تصریح امام علی علیه‌السلام، حق به رغم سنگینی، گوارا، و باطل در عین سبکی، بد فرجام است و اهل حق مدتی کوتاه در سختی و مدتی طولانی در عافیت و آسایش اند. <ref>علی بن ابی طالب (ع)، امام اول، نهج البلاغة، چاپ صبحی صالح، حکمت ۳۷۶، بیروت ۱۳۸۷/۱۹۶۷، چاپ افست قم.</ref><ref>کلینی، الکافی، ج۲، ص۲۵۵.    </ref>
البته به تصریح امام علی علیه‌السلام، حق به رغم سنگینی، گوارا، و باطل در عین سبکی، بد فرجام است و اهل حق مدتی کوتاه در سختی و مدتی طولانی در عافیت و آسایش اند. <ref>علی بن ابی طالب (ع)، امام اول، نهج البلاغة، چاپ صبحی صالح، حکمت ۳۷۶، بیروت ۱۳۸۷/۱۹۶۷، چاپ افست قم.</ref><ref>کلینی، الکافی، ج۲، ص۲۵۵.    </ref>
احادیث بسیاری نیز درباره لزوم بازگو کردن حق حتی در مواردی که به ضرر فرد باشد، و همچنین گفتن حق در رضا و غضب، وارد شده است. <ref>احمد بن علی نسائی، سنن النسائی، ج۳، ص۵۵، بشرح جلال الدین‌سیوطی، بیروت ۱۳۴۸/۱۹۳۰.</ref><ref>ابن حِبّان، صحیح ابن حبّان، ج۲، ص۷۹، بترتیب ابن بلبان، چاپ شعیب ارنؤوط، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۳.</ref><ref>ابن بابویه، کتاب الخصال، ج۲، ص۵۲۶، چاپ علی اکبر غفاری، قم ۱۳۶۲ش.</ref><ref>الاختصاص، (منسوب به) محمد بن محمد مفید، ج۱، ص۳۲، چاپ علی اکبر غفاری، بیروت، مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، ۱۴۰۲/۱۹۸۲.    </ref>
احادیث بسیاری نیز درباره لزوم بازگو کردن حق حتی در مواردی که به ضرر فرد باشد، و همچنین گفتن حق در رضا و غضب، وارد شده است. <ref>احمد بن علی نسائی، سنن النسائی، ج۳، ص۵۵، بشرح جلال الدین‌سیوطی، بیروت ۱۳۴۸/۱۹۳۰.</ref><ref>ابن حِبّان، صحیح ابن حبّان، ج۲، ص۷۹، بترتیب ابن بلبان، چاپ شعیب ارنؤوط، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۳.</ref><ref>ابن بابویه، کتاب الخصال، ج۲، ص۵۲۶، چاپ علی اکبر غفاری، قم ۱۳۶۲ش.</ref><ref>الاختصاص، (منسوب به) محمد بن محمد مفید، ج۱، ص۳۲، چاپ علی اکبر غفاری، بیروت، مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، ۱۴۰۲/۱۹۸۲.    </ref>
براساس حدیث مشهور نبوی، برترین جهاد، گفتن کلام حق در برابر سلطانِ جائر است. <ref>ابن حنبل، مسند الامام احمد بن حنبل، ج۳، ص۱۹، بیروت، دارصادر.</ref><ref>ابن ماجه، سنن ابن ماجة، ج۲، ص۱۳۳۰، چاپ محمد فؤاد عبد الباقی، (قاهره ۱۳۷۳/ ۱۹۵۴)، چاپ افست (بیروت).</ref><ref>علی بن حسام الدین متقی، کنز العُمّال فی سنن الاقوال و الافعال، ج۱۵، ص۹۲۳، چاپ بکری حیانی و صفوة سقا، بیروت ۱۴۰۹/۱۹۸۹.</ref>
براساس حدیث مشهور نبوی، برترین جهاد، گفتن کلام حق در برابر سلطانِ جائر است. <ref>ابن حنبل، مسند الامام احمد بن حنبل، ج۳، ص۱۹، بیروت، دارصادر.</ref><ref>ابن ماجه، سنن ابن ماجة، ج۲، ص۱۳۳۰، چاپ محمد فؤاد عبدالباقی، (قاهره ۱۳۷۳/ ۱۹۵۴)، چاپ افست (بیروت).</ref><ref>علی بن حسام الدین متقی، کنز العُمّال فی سنن الاقوال و الافعال، ج۱۵، ص۹۲۳، چاپ بکری حیانی و صفوة سقا، بیروت ۱۴۰۹/۱۹۸۹.</ref>
برخی از خطبه های حضرت علی علیه‌السلام، بر آمیختگی مداوم حق و باطل و در نتیجه لزوم افشای باطل برای جلوه گر ساختن حق دلالت دارد.
برخی از خطبه های حضرت علی علیه‌السلام، بر آمیختگی مداوم حق و باطل و در نتیجه لزوم افشای باطل برای جلوه گر ساختن حق دلالت دارد.
در کلام علی علیه‌السلام این وضعیت شبهه ناک، جولانگاه شیطان برای استیلا یافتن بر اهل باطل خوانده شده، اما در عین حال بر این نکته تأکید شده است که دوستان خدا به لطف حق و با هدایت نور یقین، نجات می‌یابند. <ref>علی بن ابی طالب (ع)، امام اول، نهج البلاغة، خطبه ۳۸، چاپ صبحی صالح، بیروت ۱۳۸۷/۱۹۶۷، چاپ افست قم.</ref><ref>علی بن ابی طالب (ع)، امام اول، نهج البلاغة، خطبه ۵۰، چاپ صبحی صالح، بیروت ۱۳۸۷/۱۹۶۷، چاپ افست قم.</ref><ref>علی بن ابی طالب (ع)، امام اول، نهج البلاغة، خطبه ۱۰۴، چاپ صبحی صالح، بیروت ۱۳۸۷/۱۹۶۷، چاپ افست قم.</ref>
در کلام علی علیه‌السلام این وضعیت شبهه ناک، جولانگاه شیطان برای استیلا یافتن بر اهل باطل خوانده شده، اما در عین حال بر این نکته تأکید شده است که دوستان خدا به لطف حق و با هدایت نور یقین، نجات می‌یابند. <ref>علی بن ابی طالب (ع)، امام اول، نهج البلاغة، خطبه ۳۸، چاپ صبحی صالح، بیروت ۱۳۸۷/۱۹۶۷، چاپ افست قم.</ref><ref>علی بن ابی طالب (ع)، امام اول، نهج البلاغة، خطبه ۵۰، چاپ صبحی صالح، بیروت ۱۳۸۷/۱۹۶۷، چاپ افست قم.</ref><ref>علی بن ابی طالب (ع)، امام اول، نهج البلاغة، خطبه ۱۰۴، چاپ صبحی صالح، بیروت ۱۳۸۷/۱۹۶۷، چاپ افست قم.</ref>
خط ۱۱۲: خط ۱۱۲:
علی علیه‌السلام تصریح می‌کند که رایت حق در دست اهل بیت علیهم‌السلام است و تنها راه رستگاری، همراهی با آنان و پیروی از آنان است. <ref>علی بن ابی طالب (ع)، امام اول، نهج البلاغة، خطبه ۸۷، چاپ صبحی صالح، بیروت ۱۳۸۷/۱۹۶۷، چاپ افست قم.</ref><ref>علی بن ابی طالب (ع)، امام اول، نهج البلاغة، خطبه ۱۰۰، چاپ صبحی صالح، بیروت ۱۳۸۷/۱۹۶۷، چاپ افست قم.</ref><ref>علی بن ابی طالب (ع)، امام اول، نهج البلاغة، خطبه ۲۳۹، چاپ صبحی صالح، بیروت ۱۳۸۷/۱۹۶۷، چاپ افست قم.</ref>
علی علیه‌السلام تصریح می‌کند که رایت حق در دست اهل بیت علیهم‌السلام است و تنها راه رستگاری، همراهی با آنان و پیروی از آنان است. <ref>علی بن ابی طالب (ع)، امام اول، نهج البلاغة، خطبه ۸۷، چاپ صبحی صالح، بیروت ۱۳۸۷/۱۹۶۷، چاپ افست قم.</ref><ref>علی بن ابی طالب (ع)، امام اول، نهج البلاغة، خطبه ۱۰۰، چاپ صبحی صالح، بیروت ۱۳۸۷/۱۹۶۷، چاپ افست قم.</ref><ref>علی بن ابی طالب (ع)، امام اول، نهج البلاغة، خطبه ۲۳۹، چاپ صبحی صالح، بیروت ۱۳۸۷/۱۹۶۷، چاپ افست قم.</ref>
همچنین نقل شده که دین حق دین همراه با ولایت است <ref>کلینی، الکافی، ج۱، ص۴۳۲.    </ref> و روی گردانی از ولایت اهل حق مایه هلاک است. <ref>ابن بابویه، کتاب الخصال، ج۱، ص۶۲۶، چاپ علی اکبر غفاری، قم ۱۳۶۲ش.    </ref>
همچنین نقل شده که دین حق دین همراه با ولایت است <ref>کلینی، الکافی، ج۱، ص۴۳۲.    </ref> و روی گردانی از ولایت اهل حق مایه هلاک است. <ref>ابن بابویه، کتاب الخصال، ج۱، ص۶۲۶، چاپ علی اکبر غفاری، قم ۱۳۶۲ش.    </ref>
اگرچه سخن مشهور علی علیه‌السلام («اِعرِف الحَقَ تَعرِف اَهلَهُ») به «حارث بن حوط» در جنگ جمل، <ref>احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۲۳۹، چاپ محمد باقر محمودی، بیروت ۱۳۹۴/۱۹۷۴.</ref><ref>یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۲۱۰.</ref><ref>محمد بن محمد مفید، الامالی، ج۱، ص۵، چاپ حسین استاد ولی و علی اکبر غفاری، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۳.    </ref><ref>محمد بن حسن طوسی، الامالی، ج۱، ص۶۲۶، قم ۱۴۱۴.</ref> بر این دلالت دارد که شناختن حق بر شناختن اهلِ آن مقدّم است؛ اما در احادیث متعددی از رسول خدا، که در کتاب های فریقین آمده است، علی علیه‌السلام و عمار یاسر، صراحتاً معیار شناخت حق و اهل آن معرفی شده اند. <ref>سلیمان بن احمد طبرانی، المعجم الکبیر، ج۱۰، ص۹۶، چاپ حمدی عبدالمجید سلفی، چاپ افست بیروت ۱۴۰۴.</ref><ref>ابن بابویه، الامالی، ج۱، ص۸۳، قم ۱۴۱۷.</ref><ref>ابن عبد البرّ، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، ج۳، ص۱۱۳۹، چاپ علی محمد بجاوی، بیروت ۱۴۱۲/ ۱۹۹۲.</ref><ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغة، ج۲، ص۲۹۷، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره ۱۳۸۵۱۳۸۷/ ۱۹۶۵۱۹۶۷، چاپ افست بیروت.    </ref>
اگرچه سخن مشهور علی علیه‌السلام («اِعرِف الحَقَ تَعرِف اَهلَهُ») به «حارث بن حوط» در جنگ جمل، <ref>احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۲۳۹، چاپ محمد باقر محمودی، بیروت ۱۳۹۴/۱۹۷۴.</ref><ref>یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۲۱۰.</ref><ref>محمد بن محمد مفید، الامالی، ج۱، ص۵، چاپ حسین استاد ولی و علی اکبر غفاری، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۳.    </ref><ref>محمد بن حسن طوسی، الامالی، ج۱، ص۶۲۶، قم ۱۴۱۴.</ref> بر این دلالت دارد که شناختن حق بر شناختن اهلِ آن مقدّم است؛ اما در احادیث متعددی از رسول خدا، که در کتاب های فریقین آمده است، علی علیه‌السلام و عمار یاسر، صراحتاً معیار شناخت حق و اهل آن معرفی شده اند. <ref>سلیمان بن احمد طبرانی، المعجم الکبیر، ج۱۰، ص۹۶، چاپ حمدی عبدالمجید سلفی، چاپ افست بیروت ۱۴۰۴.</ref><ref>ابن بابویه، الامالی، ج۱، ص۸۳، قم ۱۴۱۷.</ref><ref>ابن عبدالبرّ، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، ج۳، ص۱۱۳۹، چاپ علی محمد بجاوی، بیروت ۱۴۱۲/ ۱۹۹۲.</ref><ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغة، ج۲، ص۲۹۷، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره ۱۳۸۵۱۳۸۷/ ۱۹۶۵۱۹۶۷، چاپ افست بیروت.    </ref>
مضمون این روایات، که به وقوع اختلاف و نبرد میان مسلمانان پس از رحلت پیامبر اشاره دارد، در واقع به مسلمانان کمک می‌کرد که در فضایی که حق و باطل به هم آمیخته بود، حق را از باطل تمییز دهند.
مضمون این روایات، که به وقوع اختلاف و نبرد میان مسلمانان پس از رحلت پیامبر اشاره دارد، در واقع به مسلمانان کمک می‌کرد که در فضایی که حق و باطل به هم آمیخته بود، حق را از باطل تمییز دهند.


خط ۱۵۸: خط ۱۵۸:
(۱۲) ابن شعبه، تحف العقول عن آل الرسول صلی اللّه علیهم، چاپ علی اکبر غفاری، قم ۱۳۶۳ش.
(۱۲) ابن شعبه، تحف العقول عن آل الرسول صلی اللّه علیهم، چاپ علی اکبر غفاری، قم ۱۳۶۳ش.


(۱۳) ابن عبد البرّ، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، چاپ علی محمد بجاوی، بیروت ۱۴۱۲/ ۱۹۹۲.
(۱۳) ابن عبدالبرّ، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، چاپ علی محمد بجاوی، بیروت ۱۴۱۲/ ۱۹۹۲.


(۱۴) ابن فارس، معجم مقاییس اللغة.
(۱۴) ابن فارس، معجم مقاییس اللغة.


(۱۵) ابن ماجه، سنن ابن ماجة، چاپ محمد فؤاد عبد الباقی، (قاهره ۱۳۷۳/ ۱۹۵۴)، چاپ افست (بیروت).
(۱۵) ابن ماجه، سنن ابن ماجة، چاپ محمد فؤاد عبدالباقی، (قاهره ۱۳۷۳/ ۱۹۵۴)، چاپ افست (بیروت).


(۱۶) ابن منظور، لسان العرب.
(۱۶) ابن منظور، لسان العرب.
خط ۱۸۰: خط ۱۸۰:
(۲۳) محمد اعلی بن علی تهانوی، کشاف اصطلاحات الفنون، بیروت، دار صادر.
(۲۳) محمد اعلی بن علی تهانوی، کشاف اصطلاحات الفنون، بیروت، دار صادر.


(۲۴) اسماعیل بن حماد جوهری، الصحاح: تاج اللغة و صحاح العربیة، چاپ احمد عبد الغفور عطار، بیروت، چاپ افست تهران ۱۳۶۸ش.
(۲۴) اسماعیل بن حماد جوهری، الصحاح: تاج اللغة و صحاح العربیة، چاپ احمد عبدالغفور عطار، بیروت، چاپ افست تهران ۱۳۶۸ش.


(۲۵) خلیل بن احمد، کتاب العین، چاپ مهدی مخزومی و ابراهیم سامرائی، قم ۱۴۰۹.
(۲۵) خلیل بن احمد، کتاب العین، چاپ مهدی مخزومی و ابراهیم سامرائی، قم ۱۴۰۹.
خط ۲۰۸: خط ۲۰۸:
(۳۷) محمد بن حسن طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، چاپ احمد حبیب قصیر عاملی، بیروت.
(۳۷) محمد بن حسن طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، چاپ احمد حبیب قصیر عاملی، بیروت.


(۳۸) عبد الرزاق کاشی، شرح فصوص الحکم، چاپ مجید هادی زاده، تهران ۱۳۸۳ش.
(۳۸) عبدالرزاق کاشی، شرح فصوص الحکم، چاپ مجید هادی زاده، تهران ۱۳۸۳ش.


(۳۹) علی بن ابی طالب (ع)، امام اول، نهج البلاغة، چاپ صبحی صالح، بیروت ۱۳۸۷/۱۹۶۷، چاپ افست قم.
(۳۹) علی بن ابی طالب (ع)، امام اول، نهج البلاغة، چاپ صبحی صالح، بیروت ۱۳۸۷/۱۹۶۷، چاپ افست قم.
خط ۲۲۲: خط ۲۲۲:
(۴۴) مجلسی، بحارالانوار.
(۴۴) مجلسی، بحارالانوار.


(۴۵) محمد فؤاد عبد الباقی، المعجم المفهرس لالفاظ القرآن الکریم، قم ۱۳۸۰ش.
(۴۵) محمد فؤاد عبدالباقی، المعجم المفهرس لالفاظ القرآن الکریم، قم ۱۳۸۰ش.


(۴۶) مُفَضَّل بن محمد مُفَضَّل ضَبّی، المُفَضَّلیات، چاپ احمد محمد شاکر و عبدالسلام محمد هارون، قاهره ۱۳۸۳/ ۱۹۶۳.
(۴۶) مُفَضَّل بن محمد مُفَضَّل ضَبّی، المُفَضَّلیات، چاپ احمد محمد شاکر و عبدالسلام محمد هارون، قاهره ۱۳۸۳/ ۱۹۶۳.
Writers، confirmed، مدیران
۸۷٬۷۷۵

ویرایش