confirmed، مدیران
۳۷٬۲۰۱
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۴۲: | خط ۱۴۲: | ||
در رودبار نیز اسماعیلیان قلعههای بیشتری را گرفتند که از همه مهمتر لَمَسَر/ لَنبَسر در ناحیه علیای [[شاهرود]] و در مغرب الموت بود. | در رودبار نیز اسماعیلیان قلعههای بیشتری را گرفتند که از همه مهمتر لَمَسَر/ لَنبَسر در ناحیه علیای [[شاهرود]] و در مغرب الموت بود. | ||
=ویژگیها و توانایی های حسن صباح= | |||
حسن صباح موفق شد دعوت و دولت نزاریه را در ایران بنیانگذاری و در آن دوران پرآشوب، رهبری کند. وی متکلم، منجم، فیلسوف، مدبر و مسلط به ریاضی، به خصوص «هندسه»، بود. | |||
صباح به امور نظامی و سیاسی آگاهی داشت و بهخوبی آنها را به انجام میرساند؛ او در سیاست رقیب بزرگی به حساب میآمد. | |||
وی عالمی آگاه، محققی ماهر، خطیبی نافذ و پیشوایی تأثیرگذار بود؛ به شکلی که زندگی زاهدانه وی سرمشق دیگر نزاریان شدهبود؛ نزاریان بسیار به او علاقه داشتند و صباح را «سیدنا» میخواندند. صباح به زبان لاتین و یونانی آگاهی داشت. | |||
وی بیش از سی سال در الموت ساکن بود؛ گفتهشده هیچگاه از آن بیرون نیامدهاست و تنها دو بار از اتاق خود به پشتبام رفته و دائماً در حال مطالعه، ادارهٔ دولت و کتابت تعالیم اسماعیلیه نزاری بودهاست. اما شک بسیاری بر این عزلتنشینی وارد است، زیرا صباح، اسماعیلیه را در ایران و [[سوریه]] گسترش داد. | |||
وی کتابخانهٔ بزرگی در الموت ساخت، که شامل موضوعاتی در رابطه با سنتهای دینی مختلف، متنهای علمی، فلسفی و تجهیزات علمی بودهاست، که تا حملهٔ مغول پابرجا بود. | |||
صباح زبان فارسی را، زبان مقدس نزاریها اعلام کرد؛ این تصمیم باعث شد، که برای چندین قرن، تمامی متون اسماعیلیه نزاری در ایران، [[افغانستان]]، سوریه و [[آسیای مرکزی]]، به فارسی رونویسی شود و علاوه بر به چالش کشیدن مشروعیت زبانی دستگاه خلافت، فرصت مناسبی برای بیان احساسات ملی ایرانی به وجود آید؛ البته پیشینهٔ آن در نزد اسماعیلیان ایران به دوران ناصر [[خسرو قبادیانی]] میرسید. | |||
صباح نسبت به دستورهای شریعت بسیار حساس بود و با دوست و دشمن یکسان سختگیری میکرد. از این رو دو پسر خود را به قتل رساند؛ یکی برای قتل داعی حسین قائنی محکوم شد که پس از آن مشخص شد ادعایی کذب بوده و پسرش هیچ دخالتی در این ماجرا نداشتهاست و دیگری که محمد نام داشت، به جرم نوشیدن شراب به قتل رسید. وی همچنین شخصی که در قلعه نی نواخته بود، را بیرون کرد و بعد از آن هرگز اجازهٔ ورود به او نداد. | |||
صباح به [[امر به معروف]] و [[نهی از منکر]] بسیار اهمیت میداد. صباح به رغم شکستهای مختلفی که تجربه کرد، هیچگاه دست از تلاش برنداشت و به هدف خود که تشکیل دولت و مبارزه با سلطهٔ سلجوقیان بود، هر روز نزدیکتر شد. مارکوپولو در سفرنامهٔ خود، از معادل سوریهای «شیخ الجبل» برای معرفی حسن صباح در [[اروپا]] استفاده میکند و او را آدم حقهبازی میداند، که با طراحی نقشهها، مردهای جوان را به نزد خود میکشاند. | |||
=درگذشت حسن صباح= | =درگذشت حسن صباح= |