confirmed، مدیران
۳۷٬۲۰۱
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۳۰: | خط ۱۳۰: | ||
شماری معدود از فقها مانند ابن ادریس که به ضرورت استقلال فکری [[فقیه]] سخت پایبند بود، به [[تقلید]] از آرا و افکار گذشتگان خرده گرفتند و باب نقد آرای شیخ طوسی را گشودند. این شیوه بر فقهای ادوار بعد تأثیر گذاشت و به حرکت اجتهادی در فقه شیعه جانی دوباره بخشید. <ref>حسینیاشکوری، ج۲، ص۸۵۷؛ قمی، ۱۳۶۳ش، ص ۲۷۲؛ افندی اصفهانی، ۱۴۰۱، ج ۱، ص ۳۵۱</ref> | شماری معدود از فقها مانند ابن ادریس که به ضرورت استقلال فکری [[فقیه]] سخت پایبند بود، به [[تقلید]] از آرا و افکار گذشتگان خرده گرفتند و باب نقد آرای شیخ طوسی را گشودند. این شیوه بر فقهای ادوار بعد تأثیر گذاشت و به حرکت اجتهادی در فقه شیعه جانی دوباره بخشید. <ref>حسینیاشکوری، ج۲، ص۸۵۷؛ قمی، ۱۳۶۳ش، ص ۲۷۲؛ افندی اصفهانی، ۱۴۰۱، ج ۱، ص ۳۵۱</ref> | ||
=دیدگاه علما درخصوص ابن ادریس= | |||
فقها و شرححالنگاران، از [[اهل سنت]] و شیعه، ابن ادریس را به بزرگی مقام و فهم و علم بالایش ستوده و از وی با اوصافی چون بینظیر در علم فقه، یگانهٔ عصر خویش، محقق و رئیس مذهب یاد کردهاند. <ref>ذهبی، ۱۴۱۷، حوادث و وفیات ۵۹۱-۶۰۰، ص ۳۱۴؛ ابنحجر عسقلانی، ج۵، ص۶۹۳؛ بحرانی، ص۲۷۶؛ قمی، ۱۳۵۲-۱۳۵۵، ج۱، ص۴۴۴</ref> وی با برخی از عالمان اهل سنت درباره مسائل فقهی مکاتباتی داشت. <ref> ابنادریس حلّی، ۱۴۱۰-۱۴۱۱، ج۲، ص۶۷۸</ref> | |||
برخی از دانشمندان [[علم رجال]] با استناد به عبارتی در السرائر (نام کتاب فقهی ابن ادریس)، بر آنند که ابن ادریس به شیخ طوسی بیاحترامی کرده است. آنها حتی دلیل عمر کوتاه حلّی را همین امر دانستهاند. <ref>مامقانی، جزء۲، بخش۲، ص۷۷؛ مازندرانیحائری، ج۵، ص۳۴۷</ref> | |||
اما تعبیر اهانتآمیزی در سرائر وجود ندارد و این نظر مردود شمرده شده است. <ref>خویی، ج۱۵، ص۶۴۶۵</ref> ابن ادریس بارها از شیخ طوسی با احترام یاد کرده و پس از ذکر نام او عبارت «رضیاللّه عنه» و «رَحِمَهاللّه» را آورده است. وی از التبیان شیخ طوسی به عظمت یاد نموده <ref>بحرالعلوم، ج۳، ص۲۲۹</ref> و هنگام نقد دیدگاههای شیخ نیز هرگز به ناسزاگویی نپرداخته و حتی گاه سخن او را توجیه یا اقوال به ظاهر متعارض او را به گونهای جمع کرده است. <ref>مهدویراد، ص۲۴</ref> <ref> برای نمونه رجوع کنید به ابن ادریس حلّی، ۱۴۱۰-۱۴۱۱، ج۱، ص۱۱۴، ج۲، ص۵۴، ۳۶۳، ج۳، ص۴۳۰</ref> | |||
[[محقق حلّی]] <ref>محقق حلی، ج۱، ص۳۵۱، ۳۴۲، ج۲، ص۷۰۲</ref> گاه با تعبیری چون المتأخر به ابن ادریس اشاره و آرای او را نقد کرده است. به نوشته خوانساری <ref>خوانساری، روضات الجنات، ج۶، ص۲۷۷</ref> علامه حلّی از او با عنوانی طعنهآمیز (الشّاب المترف) یاد کرده است؛ ولی مدرک این سخن معلوم نیست. بهعلاوه، علامه در بسیاری موارد آرای ابن ادریس را نقل کرده و پذیرفته است <ref> برای نمونه رجوع کنید به محقق حلی، ۱۴۱۲-۱۴۲۰، ج۸، ص۱۵۳، ۱۶۸-۱۶۹، ۱۷۰، ج۹، ص۷۶، ۲۹۹-۳۰۰</ref> و چهبسا از او با احترام نام برده است. | |||
به نظر ابن داوود حلی <ref>ابن داوود، رجال، ص۴۹۸</ref> ، ابن ادریس بهطور کلی از [[احادیث]] [[اهل بیت (ع)]] اعراض کرده، لذا از او در بخش ضعفا نام برده است. بحرانی <ref>بحرانی، ص۲۷۹</ref> این دیدگاه را نپذیرفته و بر آن است که علوّ مرتبه علمی و فضل ابن ادریس انکارناپذیر است و اشتباه او در برخی مسائل، موجب قدح او نیست. به نظر بحرانی با توجه به اینکه خود ابن داوود حلی، ابن ادریس را شیخ فقها و سرآمد در علوم وصف کرده است، بهتر بود نام وی را در شمار ممدوحان ذکر میکرد. | |||
=منبع= | =منبع= |