پرش به محتوا

ابوذر غفاری: تفاوت میان نسخه‌ها

۲۹ بایت حذف‌شده ،  ‏۳۱ ژانویهٔ ۲۰۲۲
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'أبو ال' به 'أبوال')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵۴: خط ۵۴:
ابوذر بیست سال پیش از ظهور اسلام در خانواده‌ای از طایفه غِفْار که از طوایف اصیل عرب به شمار می‌رود به دنیا آمد.<ref> اعیان الشیعه، ج ۴، ص ۲۲۵</ref> پدرش <sub>جناده</sub> از فرزندان غفار و نام مادرش <sub>رمله بنت الوقیعه</sub> از طایفه بنی غفار بن ملیل بود.<ref>الاستیعاب، ج ۱، ص ۲۵۲</ref> مورّخان می‌گویند در نام پدر ابوذر اختلاف است و از یزید، جندب، عشرقه، عبدالله و سکن نیز نام برده‌اند.<ref>مشاهیر علماء الامصار، ص ۳۰. الثقات، ج ۳، ص ۵۵. تقریب التهذیب، ج ۲، ص ۳۹۵</ref>
ابوذر بیست سال پیش از ظهور اسلام در خانواده‌ای از طایفه غِفْار که از طوایف اصیل عرب به شمار می‌رود به دنیا آمد.<ref> اعیان الشیعه، ج ۴، ص ۲۲۵</ref> پدرش <sub>جناده</sub> از فرزندان غفار و نام مادرش <sub>رمله بنت الوقیعه</sub> از طایفه بنی غفار بن ملیل بود.<ref>الاستیعاب، ج ۱، ص ۲۵۲</ref> مورّخان می‌گویند در نام پدر ابوذر اختلاف است و از یزید، جندب، عشرقه، عبدالله و سکن نیز نام برده‌اند.<ref>مشاهیر علماء الامصار، ص ۳۰. الثقات، ج ۳، ص ۵۵. تقریب التهذیب، ج ۲، ص ۳۹۵</ref>


ابن حجر عسقلانی می‌نویسد: ابوذر مردی بلند قامت، گندمگون و لاغر اندام بود. <ref>الاصابه، ج ۷، ص ۱۰۷</ref> ابن سعد او را فردی بلند بالا با مو و ریش‌های سفید معرفی می‌کند.<ref> طبقات کبری، ح ۴، ص ۲۳</ref> ذهبی می‌گوید: ابوذر، مردی درشت و قوی هیکل با ریش‌های انبوه بود. <ref> الاستیعاب، ج ۴، ص ۱۶۵۲</ref>
ابن حجر عسقلانی می‌نویسد: ابوذر مردی بلند قامت، گندمگون و لاغر اندام بود. <ref>الاصابه، ج ۷، ص ۱۰۷</ref> ابن سعد او را فردی بلند بالا با مو و ریش‌های سفید معرفی می‌کند.<ref> طبقات کبری، ح ۴، ص ۲۳</ref> ذهبی می‌گوید: ابوذر مردی درشت و قوی هیکل با ریش‌های انبوه بود. <ref> الاستیعاب، ج ۴، ص ۱۶۵۲</ref>
=اسماء و القاب=
=اسماء و القاب=


خط ۷۱: خط ۷۱:
=اسلام‌آوردن ابوذر=
=اسلام‌آوردن ابوذر=


از زندگی پیش از [[اسلام]] ابوذر آگاهی چندان در دست نیست. بر پایه روایتی، در جاهلیت شبانی می‌کرد <ref>الکافی، ج‌۸، ص‌۲۹۷</ref> و دلیرانه یک‌تنه در برابر کاروانی می‌ایستاد. <ref>الطبقات، ج‌۴، ص‌۱۶۷</ref> سه سال پیش از پذیرش اسلام، خدای یگانه را می‌پرستید و [[نماز]] می‌گزارد و از بت‌ها دوری می‌جست. <ref> صحیح مسلم، ج‌۸، ص‌۳۶۰؛ الکافی، ج‌۸، ص‌۱۶۸</ref> بر پایه گزارش‌هایی، آیه ۱۷ سوره زمر در مدح او و دو تن دیگر نازل شده است که در جاهلیت نیز از بت‌پرستی دوری می‌کردند. <ref>تفسیر ابن ابی حاتم، ج۱۰، ص۳۲۴۹؛ الدر المنثور، ج۵، ص۳۲۴</ref> وی پنجمین فردی بود که اسلام آورد. <ref>الطبقات، ج‌۴، ص‌۱۶۹؛ اسدالغابه، ج۱، ص۳۵۷</ref> برخی او را چهارمین [[مسلمان]] دانسته‌اند. <ref>تاریخ یعقوبی، ج‌۲، ص‌۲۳؛ الاستیعاب، ج۱، ص۲۵۲</ref> بر همین اساس او را از سابقان در اسلام شمرده‌اند. <ref>شواهد التنزیل، ج۱، ص۳۳۵</ref> داستان اسلام آوردن او را گوناگون <ref>شواهد التنزیل، ج۱، ص۳۳۵</ref> و حتی پس از رخدادی اعجازآمیز <ref>المستدرک، ج۳، ص۳۳۹؛ مجمع الزوائد، ج۹، ص۳۲۷</ref> یاد کرده‌اند. مشهور است که چون خبر [[بعثت]] پیامبر(ص) را شنید، برادرش را برای خبریابی به مکه فرستاد و پس از شنیدن سخن او، خود به مکه آمد و پس از تحمل سختی و برخورد با دشمنان اسلام، پیامبر گرامی(ص) را دیدار نمود و اسلام آورد. <ref>الطبقات، ج‌۴، ص‌۱۶۹؛ صحیح مسلم، ج۷، ص۱۵۵</ref> او با پیامبر بیعت کرد که در راه خدا از ملامت هیچ سرزنش‌کننده‌ای نهراسد و حق بگوید، هر چند تلخ باشد. <ref> تاریخ دمشق، ج۶۶، ص۱۷۶؛ اسدالغابه، ج۱، ص۳۵۷</ref>
از زندگی پیش از [[اسلام]] ابوذر آگاهی چندان در دست نیست. بر پایه روایتی، در جاهلیت شبانی می‌کرد<ref>الکافی، ج‌۸، ص‌۲۹۷</ref> و دلیرانه یک‌تنه در برابر کاروانی می‌ایستاد. <ref>الطبقات، ج‌۴، ص‌۱۶۷</ref> سه سال پیش از پذیرش اسلام، خدای یگانه را می‌پرستید و [[نماز]] می‌گزارد و از بت‌ها دوری می‌جست.<ref> صحیح مسلم، ج‌۸، ص‌۳۶۰؛ الکافی، ج‌۸، ص‌۱۶۸</ref> بر پایه گزارش‌هایی، آیه ۱۷ سوره زمر در مدح او و دو تن دیگر نازل شده است که در جاهلیت نیز از بت‌پرستی دوری می‌کردند. <ref>تفسیر ابن ابی حاتم، ج۱۰، ص۳۲۴۹؛ الدر المنثور، ج۵، ص۳۲۴</ref> وی پنجمین فردی بود که اسلام آورد. <ref>الطبقات، ج‌۴، ص‌۱۶۹؛ اسدالغابه، ج۱، ص۳۵۷</ref> برخی او را چهارمین [[مسلمان]] دانسته‌اند. <ref>تاریخ یعقوبی، ج‌۲، ص‌۲۳؛ الاستیعاب، ج۱، ص۲۵۲</ref> بر همین اساس او را از سابقان در اسلام شمرده‌اند.<ref>شواهد التنزیل، ج۱، ص۳۳۵</ref> داستان اسلام آوردن او را گوناگون<ref>شواهد التنزیل، ج۱، ص۳۳۵</ref> و حتی پس از رخدادی اعجازآمیز<ref>المستدرک، ج۳، ص۳۳۹؛ مجمع الزوائد، ج۹، ص۳۲۷</ref> یاد کرده‌اند. مشهور است که چون خبر [[بعثت]] پیامبر(ص) را شنید برادرش را برای خبریابی به مکه فرستاد و پس از شنیدن سخن او خود به مکه آمد و پس از تحمل سختی و برخورد با دشمنان اسلام، پیامبر گرامی(ص) را دیدار نمود و اسلام آورد.<ref>الطبقات، ج‌۴، ص‌۱۶۹؛ صحیح مسلم، ج۷، ص۱۵۵</ref> او با پیامبر بیعت کرد که در راه خدا از ملامت هیچ سرزنش‌کننده‌ای نهراسد و حق بگوید، هر چند تلخ باشد. <ref> تاریخ دمشق، ج۶۶، ص۱۷۶؛ اسدالغابه، ج۱، ص۳۵۷</ref>


=ابوذر و تبلیغ اسلام در قبیله=
=ابوذر و تبلیغ اسلام در قبیله=


[[پیامبر]](ص) ابوذر را به تبلیغ دین در قبیله خویش تا هجرت به [[مدینه]]، مأمور کرد؛ امّا وی پیش از بازگشت در میان خفقان [[مشرکان]]، شعار توحید سر داد و با ضرب و شتم شدید آنان روبه‌رو شد. <ref>الطبقات، ج۴، ص۱۷۰؛ الاستیعاب، ج۴، ص۲۱۷</ref> سپس به دیار خویش رفت. با تلاش او نیمی از بنی‌غفار تا پیش از هجرت به مدینه و نیم دیگر پس از [[هجرت]] مسلمان شدند. <ref>الطبقات، ج۴، ص۱۶۷؛ تاریخ الاسلام، ج۱، ص۱۶۹</ref> بر پایه برخی گزارش‌ها، در این مدت و احتمالاً هماهنگ با سیاست پیامبر در ایجاد ناامنی برای کاروان‌های تجاری [[قریش]]، ابوذر در محلی به نام «ثنیه غزال»، کاروان‌های تجاری قریش را تهدید می‌کرد و تنها پس از گفتن [[شهادتین]]، اموالشان را بازپس می‌داد. <ref> الطبقات، ج۴، ص۱۶۷-۱۶۸؛ انساب الاشراف، ج۱۱، ص۱۲۵</ref>
[[پیامبر]](ص) ابوذر را به تبلیغ دین در قبیله خویش تا هجرت به [[مدینه]]، مأمور کرد؛ امّا وی پیش از بازگشت در میان خفقان [[مشرکان]]، شعار توحید سر داد و با ضرب و شتم شدید آنان روبه‌رو شد.<ref>الطبقات، ج۴، ص۱۷۰؛ الاستیعاب، ج۴، ص۲۱۷</ref> سپس به دیار خویش رفت. با تلاش او نیمی از بنی‌غفار تا پیش از هجرت به مدینه و نیم دیگر پس از [[هجرت]] مسلمان شدند.<ref>الطبقات، ج۴، ص۱۶۷؛ تاریخ الاسلام، ج۱، ص۱۶۹</ref> بر پایه برخی گزارش‌ها در این مدت و احتمالاً هماهنگ با سیاست پیامبر در ایجاد ناامنی برای کاروان‌های تجاری [[قریش]] ابوذر در محلی به نام «ثنیه غزال» کاروان‌های تجاری قریش را تهدید می‌کرد و تنها پس از گفتن [[شهادتین]]، اموالشان را بازپس می‌داد. <ref> الطبقات، ج۴، ص۱۶۷-۱۶۸؛ انساب الاشراف، ج۱۱، ص۱۲۵</ref>


=حضرت علی (ع) در سفارش ابوذر به مردم=
=حضرت علی (ع) در سفارش ابوذر به مردم=


از آن جا که ابوذر همواره امیرالمومنین علی (ع) را اول مسلمان می دانست و از هر نظر او را بر دیگران برتری می داد. <ref>تهذیب التهذیب، ج ۱۰، ص ۱۰۱؛ مستدرک حاکم، ج ۳، ص ۳۸۴؛ معرفه الصحابه، ج ۱، ص ۴۵۷ و ابن ابی الحدید در شرح نهج البلاغه، ج ۱۳، ص ۲۲۴ ابوذر را چهارمین مسلمان ذکر کرده و می نویسد: همه محدثان گفته اند که ابوبکر بعد از گروهی از مردان، مسلمان شده است، وی هفت نفر را به ترتیب ایمان نام می برد: ۱ – علی بن ابی طالب ۲ – جعفر بن ابی طالب ۳ – زید بن حارثه ۴ – ابوذر غفاری ۵ – عمرو بن عنبسه سلمی ۶ – خالد بن سعید بن عاص ۷ – خباب بن ارت. و می گوید: ابوبکر بعد از این جماعت مسلمان شده است.</ref> مردم را به برتری آن امام علیه السلام سفارش می نمودند و در هر فرصتی که پیش می آمد، این حقیقت را بازگو می کرد تا حجت بر همگان تمام شود.
از آن جا که ابوذر همواره امیرالمومنین علی (ع) را اول مسلمان می دانست و از هر نظر او را بر دیگران برتری می داد.<ref>تهذیب التهذیب، ج ۱۰، ص ۱۰۱؛ مستدرک حاکم، ج ۳، ص ۳۸۴؛ معرفه الصحابه، ج ۱، ص ۴۵۷ و ابن ابی الحدید در شرح نهج البلاغه، ج ۱۳، ص ۲۲۴ ابوذر را چهارمین مسلمان ذکر کرده و می نویسد: همه محدثان گفته اند که ابوبکر بعد از گروهی از مردان، مسلمان شده است، وی هفت نفر را به ترتیب ایمان نام می برد: ۱ – علی بن ابی طالب ۲ – جعفر بن ابی طالب ۳ – زید بن حارثه ۴ – ابوذر غفاری ۵ – عمرو بن عنبسه سلمی ۶ – خالد بن سعید بن عاص ۷ – خباب بن ارت. و می گوید: ابوبکر بعد از این جماعت مسلمان شده است.</ref> مردم را به برتری آن امام علیه السلام سفارش می نمودند و در هر فرصتی که پیش می آمد، این حقیقت را بازگو می کرد تا حجت بر همگان تمام شود.


ابن ابی الحدید از [[ابورافع]] صحابی پیامبر (ص) نقل می کند: من برای عیادت ابوذر به صحرای [[ربذه]] رفتم، چون می خواستم با او وداع کنم و برگردم، به من و همراهانم گفت: به زودی فتنه ای بپا خواهد شد؛ بنابراین از خدا بترسید و بر شما باد بر آن پیر بزرگوار علی بن ابی طالب و از دامن او دست بر ندارید و از او پیروی کنید؛ چرا که از رسول خدا شنیدم که به او می فرمود:
ابن ابی الحدید از [[ابورافع]] صحابی پیامبر (ص) نقل می کند: من برای عیادت ابوذر به صحرای [[ربذه]] رفتم، چون می خواستم با او وداع کنم و برگردم، به من و همراهانم گفت: به زودی فتنه ای بپا خواهد شد؛ بنابراین از خدا بترسید و بر شما باد بر آن پیر بزرگوار علی بن ابی طالب و از دامن او دست بر ندارید و از او پیروی کنید؛ چرا که از رسول خدا شنیدم که به او می فرمود:
خط ۱۰۸: خط ۱۰۸:


یکی از معاصران، با استناد به حدیثی از [[امام‌سجاد]] (ع) و ذکر دو دلیل دیگر، برادری او را با سلمان درست می‌داند و بر آن است که ابوذر از همان ابتدای هجرت در مدینه بود <ref>عاملی، جعفر مرتضی، الصحیح من سیرة‌النبی، ج‌۴، ص‌۲۴۴</ref>
یکی از معاصران، با استناد به حدیثی از [[امام‌سجاد]] (ع) و ذکر دو دلیل دیگر، برادری او را با سلمان درست می‌داند و بر آن است که ابوذر از همان ابتدای هجرت در مدینه بود <ref>عاملی، جعفر مرتضی، الصحیح من سیرة‌النبی، ج‌۴، ص‌۲۴۴</ref>
با رحلت پیامبر (ص) ابوذر بر امامت علی (ع) پای فشرد و به تعبیر [[امام صادق]] (ع) یکی از سه تنی بود که بر فرمان رسول‌ خدا استوار ماند <ref> کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج‌۸‌، ص‌۲۴۵</ref> و تا پایان عمر، دیگران را بدان سفارش می‌کرد؛ <ref>طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج، ج‌۱، ص۲۲۵</ref> به همین جهت، خلافت ابوبکر را انکار کرد <ref> یعقوبی، احمد بن ابی یعقوب، تاریخ یعقوبی، ج‌۲، ص‌۱۲۴</ref> و با برخی دیگر از بزرگان صحابه، از علی (ع) می‌خواست تا برای گرفتن حقّ خود به‌پا خیزد و در برخوردی که با عمر داشت، در حقّانیّت علی خطبه‌ای خواند. <ref> شیخ صدوق، محمد بن علی، خصال، ج۲، ص۴۶۱-۴۶۳</ref>
با رحلت پیامبر (ص) ابوذر بر امامت علی (ع) پای فشرد و به تعبیر [[امام صادق]] (ع) یکی از سه تنی بود که بر فرمان رسول‌ خدا استوار ماند <ref> کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج‌۸‌، ص‌۲۴۵</ref> و تا پایان عمر، دیگران را بدان سفارش می‌کرد؛ <ref>طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج، ج‌۱، ص۲۲۵</ref> به همین جهت خلافت ابوبکر را انکار کرد <ref> یعقوبی، احمد بن ابی یعقوب، تاریخ یعقوبی، ج‌۲، ص‌۱۲۴</ref> و با برخی دیگر از بزرگان صحابه، از علی (ع) می‌خواست تا برای گرفتن حقّ خود به‌پا خیزد و در برخوردی که با عمر داشت، در حقّانیّت علی خطبه‌ای خواند. <ref> شیخ صدوق، محمد بن علی، خصال، ج۲، ص۴۶۱-۴۶۳</ref>


خود با افتخار به این استواری، در جمعی می‌گوید: من در روز قیامت از همه شما به پیامبر (ص) نزدیک‌تر خواهم بود؛ زیرا از حضرت‌ شنیده‌ام که می‌فرمود: نزدیک‌ترین شما در قیامت به من، کسی است که از این دنیا به همان صورتی که من او را ترک گفته‌ام، خارج شود.
خود با افتخار به این استواری، در جمعی می‌گوید: من در روز قیامت از همه شما به پیامبر (ص) نزدیک‌تر خواهم بود؛ زیرا از حضرت‌ شنیده‌ام که می‌فرمود: نزدیک‌ترین شما در قیامت به من، کسی است که از این دنیا به همان صورتی که من او را ترک گفته‌ام، خارج شود.
خط ۱۴۸: خط ۱۴۸:
=درگذشت ابوذر=
=درگذشت ابوذر=


ابوذر سرانجام در ربذه، از منزلگاه‌های کاروان‌های [[حج]] در طول تاریخ <ref>الاخبار الطوال، ص۳۸۵؛ معجم البلدان، ج۳، ص۲۴؛ المنتظم، ج۱۱، ص۳۲۰</ref> ، در تنهایی و سختی همان‌گونه که پیامبر(ص) خبر داده بود <ref>المغازی، ج‌۳، ص‌۱۰۰۱</ref> ، در کنار همسر یا تنها دخترش به سال ۳۲ق درگذشت <ref>تاریخ طبری، ج۳، ص۳۵۴</ref> و به دست کاروانی که از [[عراق]]<ref>ر.ک:مقاله عراق</ref> می‌آمد و [[ابن مسعود]] و تنی چند از اصحاب آن ‌را همراهی می‌کردند <ref>تاریخ طبری، ج۳، ص۳۵۴</ref> ، تجهیز شد. مالک اشتر بر او نماز گزارد <ref>رجال کشی، ج۱، ص۲۸۲</ref> و وی را همان جا به خاک سپردند. <ref>المعجم الکبیر، ج‌۶، ص‌۱۲۶؛ تفسیر قمی، ج۱، ص۲۹۶؛ معجم البلدان، ج۳، ص۲۴</ref> اکنون اثری از مدفن وی نیست. <ref>مجمع البحرین، ج۲، ص۱۳۱، «ربذ»؛ اعیان الشیعه، ج۴، ص۲۲۵</ref> پیشتر مسجدی به نام ابوذر بوده که گویا قبرش همان جا قرار داشته است. <ref>المناسک، ص۳۲۷</ref> زیارت وی در ربذه از مستحبات شمرده شده است. <ref>بحار الانوار، ج۹۷، ص۲۲۲؛ ج۹۹، ص۲۷۹؛ جواهر الکلام، ج۲۰، ص۱۰۳</ref> از او نسلی نمانده است. <ref>جمهرة انساب العرب، ص‌۱۸۶</ref>
ابوذر سرانجام در ربذه، از منزلگاه‌های کاروان‌های [[حج]] در طول تاریخ <ref>الاخبار الطوال، ص۳۸۵؛ معجم البلدان، ج۳، ص۲۴؛ المنتظم، ج۱۱، ص۳۲۰</ref>، در تنهایی و سختی همان‌گونه که پیامبر(ص) خبر داده بود <ref>المغازی، ج‌۳، ص‌۱۰۰۱</ref> ، در کنار همسر یا تنها دخترش به سال ۳۲ق درگذشت <ref>تاریخ طبری، ج۳، ص۳۵۴</ref> و به دست کاروانی که از [[عراق]]<ref>ر.ک:مقاله عراق</ref> می‌آمد و [[ابن مسعود]] و تنی چند از اصحاب آن ‌را همراهی می‌کردند <ref>تاریخ طبری، ج۳، ص۳۵۴</ref> تجهیز شد. مالک اشتر بر او نماز گزارد <ref>رجال کشی، ج۱، ص۲۸۲</ref> و وی را همان جا به خاک سپردند.<ref>المعجم الکبیر، ج‌۶، ص‌۱۲۶؛ تفسیر قمی، ج۱، ص۲۹۶؛ معجم البلدان، ج۳، ص۲۴</ref> اکنون اثری از مدفن وی نیست.<ref>مجمع البحرین، ج۲، ص۱۳۱، «ربذ»؛ اعیان الشیعه، ج۴، ص۲۲۵</ref> پیشتر مسجدی به نام ابوذر بوده که گویا قبرش همان جا قرار داشته است. <ref>المناسک، ص۳۲۷</ref> زیارت وی در ربذه از مستحبات شمرده شده است. <ref>بحار الانوار، ج۹۷، ص۲۲۲؛ ج۹۹، ص۲۷۹؛ جواهر الکلام، ج۲۰، ص۱۰۳</ref> از او نسلی نمانده است. <ref>جمهرة انساب العرب، ص‌۱۸۶</ref>
=پانویس=
=پانویس=
{{پانویس|2}}
{{پانویس|2}}
Writers، confirmed، مدیران
۸۷٬۷۸۵

ویرایش