confirmed
۳۸٬۰۶۴
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۸۵: | خط ۸۵: | ||
حکومت سمرقند تا دوره [[صفویان]] (905-148 ق) در دست نوادههای تیمور میگشت؛ تا اینکه [[شاه اسماعیل صفوی]] (905-930 ق) بر آنجا فرمان یافت . اداره این منطقه پس از آن نیز تا قرن نوزدهم میلادی، به عهده دستنشاندههای پادشاهان ایرانی و زمانی هم ازبکان بود؛ تا اینکه در 1868 میلادی به خاک [[شوروی]] پیوست و بهآرامی از رونقش کاسته شد، اما پس از تجزیه شوروی پیشین و تأسیس جمهوریهای تازه استقلالیافته، به جامه مرکز اداری [[جمهوری ازبکستان]] درآمد و آبروی تاریخیاش را بازستاند . | حکومت سمرقند تا دوره [[صفویان]] (905-148 ق) در دست نوادههای تیمور میگشت؛ تا اینکه [[شاه اسماعیل صفوی]] (905-930 ق) بر آنجا فرمان یافت . اداره این منطقه پس از آن نیز تا قرن نوزدهم میلادی، به عهده دستنشاندههای پادشاهان ایرانی و زمانی هم ازبکان بود؛ تا اینکه در 1868 میلادی به خاک [[شوروی]] پیوست و بهآرامی از رونقش کاسته شد، اما پس از تجزیه شوروی پیشین و تأسیس جمهوریهای تازه استقلالیافته، به جامه مرکز اداری [[جمهوری ازبکستان]] درآمد و آبروی تاریخیاش را بازستاند . | ||
=اهمیت فرهنگی و مذهبی= | |||
سمرقند پیشینه دراز تاریخی و نامی بلند آوازه دارد؛ زیرا از روزگاران گذشته، مهد علم و دانش بوده است. البته سمرقند در [[عهد باستان]] به اندازه دوران اسلامی مهم شمرده نمیشد، اما پس از ورود اسلام، این شهر نیز مانند بسیاری از شهرهای سرزمین ماوراءالنهر در مسیر رشد و بالندگی قرار گرفت و بزرگان و دانشمندان بسیاری از آنجا برخاستند و نامش را در سراسر بلاد اسلامی پراکندند . | |||
برخی از عالمان و بزرگان سمرقند، در گستراندن اسلام در این سرزمین بسیار تأثیر گذاردند که [[محمد بنمسعود عیاشی]] معروف به [[عیاشی سمرقندی]]، از نامآورترین آنان است. وی در پایان قرن سوم و آستانه قرن چهارم هجری میزیست و شاید معاصر ثقه الاسلام [[کلینی]] بوده باشد . شخصیت [[ابوعبدالله جعفر رودکی سمرقندی]]؛ یعنی پدر شعر فارسی نیز از دیگر کسانی است که نام سمرقند را در تاریخ ادب این سرزمین پرآوازه ساخت . زبان مردم این سرزمین همچون بخارا، سغدی بود و گویشی از فارسی به شمار میرفت. | |||
این شهر که کانون مانویان ماوراءالنهر بود، از دید مذهبی نیز اهمیت ویژهای داشت. مانویان اقلیتی مستقل و آزاد در این ناحیه بودند. صاحب حدودالعالم با اشاره به این مطلب میگوید که آنان در آن هنگام نغوشاک خوانده میشدند . [[شهرستانی]] در [[الملل و النحل]] پس از توضیح درباره [[مذهب مزدکی]]، از وجود پیروان برخی از فرقههای آن در سغد و سمرقند یاد میکند . [[آیین مسیحیت]] نیز از دینهایی بود که پیروان ویژهای در ناحیه سمرقند داشت. ابنحوقل که سالها پس از ورود اسلام بدانجا سفر کرده است، از روستایی به نام «شاوذار» در جنوب سمرقند نام میبرد. این روستا با دیری معروف به نام «درهکرد»، کانون [[مسیحیان]] شمرده میشد و هر سال گروه بسیاری از آنان برای عبادت به آنجا میرفتند . | |||
هرچند [[ادیان]] و مذاهب، پیروان و پایگاههایی برای تبلیغ در سمرقند داشتند، هیچیک از آنها نتوانستند از [[دین اسلام]] پیشتر بروند و همانند آن رشد و رونق یابند. این شهر در دوره حکومتهای اسلامی، کانون بزرگان دین بود و علمای این دیار در گستردن دین و مذهب در آنجا بسیار کوشیدند. همین رویداد موجب شد که سمرقند از دید دینی نیز، بسیار مهم شمرده شود. | |||
=منبع= | =منبع= | ||
[[رده:شهرهای راه ابریشم]] | [[رده:شهرهای راه ابریشم]] | ||
[[رده:شهرهای شیعی ازبکستان]] | [[رده:شهرهای شیعی ازبکستان]] | ||
[[رده:شهرهای دارای نام با ریشه زبان پهلوی]] | [[رده:شهرهای دارای نام با ریشه زبان پهلوی]] |