۸۷٬۷۷۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ذو ال' به 'ذوال') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
</div> | </div> | ||
'''علی بن الحسین (ع)''' (۹۵-۳۸ ق) مشهور به «امام سجاد» و [[امام زینالعابدین]]، فرزند [[امام حسین(ع)]] | '''علی بن الحسین (ع)''' (۹۵-۳۸ ق) مشهور به «امام سجاد» و [[امام زینالعابدین]]، فرزند [[امام حسین(ع)]] و چهارمین [[امام]] [[شیعیان]] می باشند. آن حضرت در [[محرم]] سال ۶۱ هجری قمری در جریان قیام امام حسین (ع) در سرزمین [[کربلا]] حضور داشت اما به علت بیماری نتوانست در پیکار شرکت کنند. پس از آن فاجعه دردناک [[امامت]] به ایشان منتقل شد و آن حضرت به مدت ۳۴ سال پیشوای شیعیان بود. ایشان در محرم سال ۹۵ ه.ق به دست [[ولید بن عبدالملک]] به شهادت رسیدند. [[صحیفه سجادیه]] مهمترین اثری است که از امام سجاد به جا مانده است. | ||
=نسب و خاندان امام سجاد(ع)= | =نسب و خاندان امام سجاد(ع)= | ||
امام سجاد(ع) از خاندان بسیار شریف [[نبوّت]] و امامت است. نسب وی از ناحیه پدر به [[علی بن ابیطالب]] | امام سجاد(ع) از خاندان بسیار شریف [[نبوّت]] و امامت است. نسب وی از ناحیه پدر به [[علی بن ابیطالب]] بن [[عبدالمطلب]] بن هاشم بن [[عبدمناف]] میرسد. اما از طرف مادر نمیتوان به یک اظهار نظر قطعی درباره مادر امام سجاد(ع) دست یافت؛ برخی مادر او را دختر یزدگرد میدانند، برخی هم تنها به اینکه مادرش کنیز [[امّ ولدی]] بود بسنده کردهاند. <ref> «ازدواج امام حسین (ع) و خانم شهربانو»، 7873</ref> | ||
=پدر و مادر امام سجاد(ع)= | =پدر و مادر امام سجاد(ع)= | ||
علی بن حسین بن علی بن ابی طالب، مشهور به امام سجاد و زین العابدین چهارمین امام شیعیان و فرزند امام حسین(ع) و ( طبق برخی روایات ) [[شهربانو]]. این بانوی بزرگوار در رویایی صادقه، [[اسلام]] آورده و همچون [[نرجس خاتون]] مادر [[امام مهدی]] (عجّ) توسط [[حضرت صدیقه کبری]] (س برای فرزند عزیزش امام حسین (ع) خواستگاری شده بود، پس از سختی های بسیاری که متحمل شد، به [[مدینه]] | علی بن حسین بن علی بن ابی طالب، مشهور به امام سجاد و زین العابدین چهارمین امام شیعیان و فرزند امام حسین(ع) و ( طبق برخی روایات ) [[شهربانو]]. این بانوی بزرگوار در رویایی صادقه، [[اسلام]] آورده و همچون [[نرجس خاتون]] مادر [[امام مهدی]] (عجّ) توسط [[حضرت صدیقه کبری]] (س برای فرزند عزیزش امام حسین (ع) خواستگاری شده بود، پس از سختی های بسیاری که متحمل شد، به [[مدینه]] آمد.<ref>مفید، محمد بن محمد، الارشاد، ج2، ص135</ref> | ||
=کنیه و القاب امام سجاد(ع)= | =کنیه و القاب امام سجاد(ع)= | ||
کنیه امام سجاد(ع)، [[ابوالحسن]]، [[ابوالحسین]]، [[ابومحمّد]]، [[ابولقاسم]] و [[ابوعبداللّه]] است. <ref>طبرسی، اعلام الوری، 1390ق، ص256</ref> | کنیه امام سجاد(ع)، [[ابوالحسن]]، [[ابوالحسین]]، [[ابومحمّد]]، [[ابولقاسم]] و [[ابوعبداللّه]] است.<ref>طبرسی، اعلام الوری، 1390ق، ص256</ref> | ||
القاب وی، [[زین العابدین]]، [[سیدالساجدین]]، [[سجاد]]، ذوالثفنات، [[هاشمی]]، [[علوی]]، [[مدنی]]، [[قرشی]]، علی اکبر است. <ref>ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، 1379ق، ج4، ص175</ref> | القاب وی، [[زین العابدین]]، [[سیدالساجدین]]، [[سجاد]]، ذوالثفنات، [[هاشمی]]، [[علوی]]، [[مدنی]]، [[قرشی]]، علی اکبر است.<ref>ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، 1379ق، ج4، ص175</ref> | ||
=فلسفه اسامی و القاب امام سجاد(ع)= | =فلسفه اسامی و القاب امام سجاد(ع)= | ||
خط ۶۶: | خط ۶۶: | ||
درباره فلسفه نامگذاری آنحضرت، به «علی» باید گفت: هر اندازه محبت انسان به شخصی بیشتر باشد، اشتیاق بیشتری دارد تا یاد او را زنده نگهدارد؛ بنابراین، طبیعی است که انسان نام پدرش را بر فرزندانش بگذارد تا نام او را در خاطرهها زنده نگهدارد. در همین راستا امام حسین(ع) به دلیل شدت علاقهش به [[امیرمؤمنان(ع)]] نام هر سه پسر خود از جمله امام سجاد(ع) را علی نهاد. | درباره فلسفه نامگذاری آنحضرت، به «علی» باید گفت: هر اندازه محبت انسان به شخصی بیشتر باشد، اشتیاق بیشتری دارد تا یاد او را زنده نگهدارد؛ بنابراین، طبیعی است که انسان نام پدرش را بر فرزندانش بگذارد تا نام او را در خاطرهها زنده نگهدارد. در همین راستا امام حسین(ع) به دلیل شدت علاقهش به [[امیرمؤمنان(ع)]] نام هر سه پسر خود از جمله امام سجاد(ع) را علی نهاد. | ||
میگویند: [[معاویه]] | میگویند: [[معاویه]]، [[مروان بن حکم]] را به فرمانداری مدینه منصوب و به وى دستور داد که به جوانان مدینه جایزهاى بپردازد. امام سجاد(ع) که در آن زمان، جوانی بود میفرماید: «هنگامى که نزد مروان رفتم، گفت: نامت چیست؟! گفتم: «[[على بن الحسین]]»، گفت: نام برادرت چیست؟ گفتم: «على». مروان گفت: على و على؟! چرا پدرت نام همه فرزندانش را على میگذارد؟! سپس جایزهام را داد و نزد پدرم بازگشتم و ماجرا را نقل کردم. پدرم فرمود: «واى بر پسر زن کبود چشم و دباغ باد! اگر براى من صد پسر متولد شود دوست دارم نام همه آنان را على بگذارم». <ref>کافی، ج 6، ص 19</ref> | ||
==فلسفه القاب آنحضرت== | ==فلسفه القاب آنحضرت== | ||
خط ۷۴: | خط ۷۴: | ||
از مشهورترین القاب آنحضرت، «سجاد» است. سجدههای طولانی و فراوان بر پیشانی آن پیشوای متقین اثر گذاشته و پوست آن زبر شده بود. اینگونه بود که آنحضرت را «سجاد» و «سید الساجدین» لقب دادند. امام باقر(ع) میفرماید: | از مشهورترین القاب آنحضرت، «سجاد» است. سجدههای طولانی و فراوان بر پیشانی آن پیشوای متقین اثر گذاشته و پوست آن زبر شده بود. اینگونه بود که آنحضرت را «سجاد» و «سید الساجدین» لقب دادند. امام باقر(ع) میفرماید: | ||
«پدرم هیچ نعمتی از نعمتهای الهی را یاد نکرد، مگر اینکه [[سجده]] | «پدرم هیچ نعمتی از نعمتهای الهی را یاد نکرد، مگر اینکه [[سجده]] به جا آورد؛ هیچ آیهای از [[قرآن]] که در آن از سجده یاد شده بود را قرائت نکرد، مگر به سجده رفت؛ هیچ رنجی از او برطرف نشد، مگر اینکه سجده کرد؛ از هیچ نماز واجبی فارغ نشد، جز آنکه آنرا به سجدهای پیوند داد؛ موفّق به اصلاح اختلاف بین دو نفر نگشت، مگر اینکه برای این توفیق، سر به سجده گذاشت؛ در همه مواضع سجود او اثر سجده آشکار بود؛ به همین جهت، پدرم را سجّاد نامیدهاند».<ref> صدوق، محمد بن على، علل الشرائع، ج 1، ص 232- 233، قم، کتاب فروشی داوری، چاپ اول، 1385ش</ref> | ||
2. زین العابدین: | 2. زین العابدین: | ||
خط ۸۴: | خط ۸۴: | ||
در روایت دیگری آمده است: آنحضرت سحرگاهی در محراب خود به تهجد میپرداخت که شیطانی به صورت روباه در برابرش مجسّم شد تا وی را از حال خوشی که با محبوبش داشت باز دارد. آنحضرت کمترین توجّهی به او نکرد. | در روایت دیگری آمده است: آنحضرت سحرگاهی در محراب خود به تهجد میپرداخت که شیطانی به صورت روباه در برابرش مجسّم شد تا وی را از حال خوشی که با محبوبش داشت باز دارد. آنحضرت کمترین توجّهی به او نکرد. | ||
آن شیطان | آن شیطان روباهنما شست پای او را گزید. باز هم امام توجهی نکرد. سپس بدنش را به درد آورد، اما امام نمازش را قطع نکرد و به قیام، قعود، ذکر و مناجاتش ادامه داد ... آنگاه گویندهای غیبی سه مرتبه فریاد زد: تو حقیقتاً زین العابدین هستی؛ (أنْتَ زَیْنُ الْعابِدینَ حَقّا) از اینرو این لقب برایش مشهور شد.<ref>کشف الغمة فی معرفة الأئمة، ج 2، ص 74</ref> | ||
3. ذوالثفنات(صاحب پینهها): | 3. ذوالثفنات(صاحب پینهها): | ||
ثفنات جمع «ثَفِنَه»؛ به معناى پینه زانو و سینه شتر است. آنحضرت از بس سجده مىکرد، روى زانوها و دیگر سجدهگاههایش پینه مىبست و سالى دو بار آن پینهها را مىتراشید. گفته شد آنحضرت در شبانه روز هزار رکعت نماز مىگزارد و نیز گزارش شده هنگامی که او را بعد از شهادت غسل<ref>ر.ک:مقاله غسل</ref> میدادند، آثاری از پینه مثل زانوهاى شتر بر دو شانه او دیدند. به خانوادهاش گفتند: این آثار چیست؟ گفتند: از آذوقه و خوراکی است که شبانه بر شانه مىکشید و به بینوایان میداد. <ref>علل الشرائع، ج 1، ص 233</ref> | ثفنات جمع «ثَفِنَه»؛ به معناى پینه زانو و سینه شتر است. آنحضرت از بس سجده مىکرد، روى زانوها و دیگر سجدهگاههایش پینه مىبست و سالى دو بار آن پینهها را مىتراشید. گفته شد آنحضرت در شبانه روز هزار رکعت نماز مىگزارد و نیز گزارش شده هنگامی که او را بعد از شهادت غسل<ref>ر.ک:مقاله غسل</ref> میدادند، آثاری از پینه مثل زانوهاى شتر بر دو شانه او دیدند. به خانوادهاش گفتند: این آثار چیست؟ گفتند: از آذوقه و خوراکی است که شبانه بر شانه مىکشید و به بینوایان میداد.<ref>علل الشرائع، ج 1، ص 233</ref> | ||
=آثار و اقدامات علمی امام سجاد(ع)= | =آثار و اقدامات علمی امام سجاد(ع)= | ||
خط ۱۱۶: | خط ۱۱۶: | ||
=صفات و ویژگی های اخلاقی امام سجاد(ع)= | =صفات و ویژگی های اخلاقی امام سجاد(ع)= | ||
یکی از ویژگی های امام سجاد عبادت خالصانه ایشان به درگاه خداوند و خشوع و خضوع ایشان می باشد ، به طوری که [[مالک بن انس]] | یکی از ویژگی های امام سجاد عبادت خالصانه ایشان به درگاه خداوند و خشوع و خضوع ایشان می باشد ، به طوری که [[مالک بن انس]] می گوید:علی بن حسین در شبانه روز هزار رکعت [[نماز]] می خواند تا اینکه از دنیا رحلت کرد. لذا به ایشان «زین العابدین» می گویند. <ref>ذهبی، العِبَر، دار الکتب العلمیه، ج1، ص83</ref> | ||
امام سجاد(ع) بسیار به فقرا و مستمندان کمک می کرد و به آنها شبانه و مخفیانه غذا می داد. از [[ابوحمزه ثمالی]] نقل شده است [[علی بن حسین(ع)]] شبانه مقداری غذا بر دوش خود می گذاشت و در تاریکی شب به صورت مخفیانه به فقرا می رساند و می فرمود:[[صدقه]]<ref>ر.ک:مقاله صدقه</ref> ای که در تاریکی شب داده شود، غضب خداوند را خاموش می کند. <ref>ذهبی، سیراعلام النبلاء، 1414ق، ج4، ص393</ref> | امام سجاد(ع) بسیار به فقرا و مستمندان کمک می کرد و به آنها شبانه و مخفیانه غذا می داد. از [[ابوحمزه ثمالی]] نقل شده است [[علی بن حسین(ع)]] شبانه مقداری غذا بر دوش خود می گذاشت و در تاریکی شب به صورت مخفیانه به فقرا می رساند و می فرمود:[[صدقه]]<ref>ر.ک:مقاله صدقه</ref> ای که در تاریکی شب داده شود، غضب خداوند را خاموش می کند. <ref>ذهبی، سیراعلام النبلاء، 1414ق، ج4، ص393</ref> | ||
خط ۱۲۶: | خط ۱۲۶: | ||
امام چهارم دارای همسران متعددی بودند که اکثر آنها ام ولد بوده اند. ام ولد به کنیزی گفته می شود که به ازدواج مردی در آمده و از او صاحب فرزند می شود و دیگر حالت مملوکیت کامل ندارد و نمی شود او را فروخت. | امام چهارم دارای همسران متعددی بودند که اکثر آنها ام ولد بوده اند. ام ولد به کنیزی گفته می شود که به ازدواج مردی در آمده و از او صاحب فرزند می شود و دیگر حالت مملوکیت کامل ندارد و نمی شود او را فروخت. | ||
یکی از همسران حضرت سجاد (ع) حضرت فاطمه (ام عبدالله) دختر حضرت [[امام حسن (ع)]] می باشند که ثمره ازدواج حضرت با آن بانوی مکرمه، [[امام باقر(ع)]] | یکی از همسران حضرت سجاد (ع) حضرت فاطمه (ام عبدالله) دختر حضرت [[امام حسن (ع)]] می باشند که ثمره ازدواج حضرت با آن بانوی مکرمه، [[امام باقر(ع)]] بوده است. <ref>مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج46، ص155</ref> | ||
=شهادت امام سجاد(ع)= | =شهادت امام سجاد(ع)= | ||
سرانجام امام چهارم شیعیان در روز شنبه هجدهم، یا نوزدهم محرم سال 94 | سرانجام امام چهارم شیعیان در روز شنبه هجدهم، یا نوزدهم محرم سال 94 یا 95 هـ. ق در سن 54، یا 56 و یا 57 سالگی از دنیا رفت و در [[قبرستان بقیع]] در کنار [[مرقد]] مطهر حضرت [[امام حسن مجتبی(ع)]] عموی بزرگوارش به خاک سپرده شد.<ref> طبری، محمد بن جریر، دلائل الامامة، ص 192، قم، بعثت، چاپ اول، 1413ق؛ مناقب آل أبیطالب(ع)، ج 4 ، ص 176</ref> | ||
[[مورخان]] چگونگی وفات ایشان را با تعابیر مختلف گزارش کردهاند. برخی به صراحت اعلام کردهاند که ایشان به شهادت رسیده است و به عنوان نمونه از امام باقر(ع) نقل میکنند که پدر بزرگوارشان به دستور [[ولید]] مسموم شد. <ref> مناقب آل أبیطالب(ع)، ج 4 ، ص 176</ref> | [[مورخان]] چگونگی وفات ایشان را با تعابیر مختلف گزارش کردهاند. برخی به صراحت اعلام کردهاند که ایشان به شهادت رسیده است و به عنوان نمونه از امام باقر(ع) نقل میکنند که پدر بزرگوارشان به دستور [[ولید]] مسموم شد.<ref> مناقب آل أبیطالب(ع)، ج 4 ، ص 176</ref> | ||
برخی نیز تعبیرهایی چون «توفّی» را در مورد وفات ایشان گفتهاند که از ظاهر آن مرگ طبیعی برداشت شده و صراحت در شهادت ندارد(و البته با شهادت ایشان هم منافاتی ندارد). <ref> إعلام الورى، ج 1، ص 481</ref> | برخی نیز تعبیرهایی چون «توفّی» را در مورد وفات ایشان گفتهاند که از ظاهر آن مرگ طبیعی برداشت شده و صراحت در شهادت ندارد (و البته با شهادت ایشان هم منافاتی ندارد).<ref> إعلام الورى، ج 1، ص 481</ref> | ||
=پانویس= | =پانویس= |