۸۷٬۷۷۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'عبد العزيز' به 'عبدالعزيز') |
جز (جایگزینی متن - 'ي' به 'ی') |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ | | {| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ | | ||
!نام | !نام | ||
!عبدالسلام الأسمر بن | !عبدالسلام الأسمر بن سلیم بن محمد بن سالم بن حمید بن عمران | ||
|- | |- | ||
|نامهای دیگر | |نامهای دیگر | ||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
</div> | </div> | ||
'''عبدالسلام الأسمر بن | '''عبدالسلام الأسمر بن سلیم الفیتوری الإدریسی الحسنی''' او را از مهم ترین علما و مدافعان [[اسلام]] در قرن دهم هجری می دانند.از برجسته ترین شیوخ [[تصوف]] و یکی از مهمترین ارکان نهضت علمی و وکالت در مغرب اسلامی است<ref>القطب الأنور عبدالسلام الأسمر / الشیخ الأستاذ أحمد القطعانی</ref>.رویکرد حمایتی و اصلاحی او شامل توجه به طبقات مختلف جامعه بود و محدود به طبقه تحصیلکرده نبودتا آنجا که او را پیشوای معنوی و سنگ بنای تحکیم اسلام در مغرب اسلامی قرار داد و با گذشت پنج قرن از رحلتش، هنوز تأثیرش در سطوح علمی و اجتماعی روشن و تأثیرگذار است <ref>رسائل الأسمر إلى مریدیه/ الشیخ الدكتور مصطفى رابعة</ref>.عبدالسلام الاسمر در قرن یازدهم هجری به دنیا آمد و پدرش غلام بود<ref>جورج ریمون، من داخل معسكرات الجهاد فی لیبیا، ص 196</ref><ref>مصطفى عمران رابعة، رسائل الأسمر"عبدالسلام بن سلیم الأدریسی الحسنی" إلى مریدیه، ط 1، المدار الإسلامی، ص 16</ref>. | ||
=نسبت= | =نسبت= | ||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
نسب او به [[حسن]] بن [[علی بن ابی طالب]] و [[فاطمه|فاطمه الزهرا]] دختر [[رسول اکرم|رسول اسلام]] (ص) می رسد. این هم نسب کامل او: | نسب او به [[حسن]] بن [[علی بن ابی طالب]] و [[فاطمه|فاطمه الزهرا]] دختر [[رسول اکرم|رسول اسلام]] (ص) می رسد. این هم نسب کامل او: | ||
«عبدالسلام الأسمر بن | «عبدالسلام الأسمر بن سلیم بن محمد بن سالم بن حمید بن عمران المعروف بالخلیفة بن محیا بن سلیمان -دفین مقبرة سیدی الشعاب بطرابلس لیبیا- بن سالم بن خلیفة بن عمران بن أحمد بن خلیفة -الملقب بفیتور- بن عبدالعزیز بن عبد الله -وهو المعروف بنبیل ولد بفاس ودفن بمكة المكرمة- بن عمران بن أحمد بن عبد الله بن عبدالعزیز بن عبدالقادر بن عبد الرحیم بن أحمد بن عبد الله بن إدریس الأصغر بن إدریس الأكبر بن عبد الله الكامل بن الحسن المثنى بن الحسن السبط بن علی بن أبی طالب وابن السیدة فاطمة الزهراء بنت رسول الإسلام محمد بن عبد الله» البته بسیاری از علما در صحت انتساب وی به خاندان [[پیامبر]] صلی الله علیه و آله تردید کرده اند<ref>أغسطینی، سكان لیبیا - القسم الخاص بطرابلس الغرب, ص 110</ref>.مادرش خانم سلیمه دختر شیخ عبدالرحمن بن عبدالواحد الدرعی و ادریسی حسنی از نوادگان شیخ عبدالسلام بن مشیش است. | ||
شیخ عبدالسلام را «الاسمر» مینامیدند، زیرا او شبهای تاریک را به اطاعت خدا میگذراند. این نژاد در مغرب دور زندگی می کرد.این سلسله در سایه دولت ادریسی که توسط رئیس آن ادریس بزرگ تأسیس شد و در پی فروپاشی این دولت و تعقیب و آزار اعضای خانه ادریسی، «در قبایل مراکش و مراکش پراکنده شد. به مفقود شدن پناه بردند تا اینکه علامت آن نسب را برداشتند و رنگ خود را بادیه نشین کردند» و در اواخر قرن چهارم هجری عده ای از این سلسله در «[[تونس]]» به [[آفریقا]] آمدند: عبدالله بن عمران ملقب به «نبیل». الادریسی و خانواده او و برخی از پسر عموهایش و در تونس و تحت سرپرستی اولاد <ref>مخلوف، | شیخ عبدالسلام را «الاسمر» مینامیدند، زیرا او شبهای تاریک را به اطاعت خدا میگذراند. این نژاد در مغرب دور زندگی می کرد.این سلسله در سایه دولت ادریسی که توسط رئیس آن ادریس بزرگ تأسیس شد و در پی فروپاشی این دولت و تعقیب و آزار اعضای خانه ادریسی، «در قبایل مراکش و مراکش پراکنده شد. به مفقود شدن پناه بردند تا اینکه علامت آن نسب را برداشتند و رنگ خود را بادیه نشین کردند» و در اواخر قرن چهارم هجری عده ای از این سلسله در «[[تونس]]» به [[آفریقا]] آمدند: عبدالله بن عمران ملقب به «نبیل». الادریسی و خانواده او و برخی از پسر عموهایش و در تونس و تحت سرپرستی اولاد <ref>مخلوف، تنقیح روضة الأزهار، ص : 62</ref>. سعید - نبیل و خاندانش از یاران وفادار اولاد سعید شدند<ref>مصطفى عمران رابعة، رسائل الأسمر"عبدالسلام بن سلیم الأدریسی الحسنی" إلى مریدیه، ط 1، المدار الإسلامی، ص 13</ref>. | ||
=تولد و تربیت= | =تولد و تربیت= | ||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
محقق شمس الدین اللقانی در این باره می گوید: «اگر با شیخم سیدی احمد زروق می رفتیم و سیدی عبدالسلام را نیز ملاقات می کردیم.وقتی او کوچک بودزروق در مورد او گفت:این پسر در طرابلس به بزرگ خواهد رسید تا اینکه از مردم زمان خود پیشی بگیرد.» | محقق شمس الدین اللقانی در این باره می گوید: «اگر با شیخم سیدی احمد زروق می رفتیم و سیدی عبدالسلام را نیز ملاقات می کردیم.وقتی او کوچک بودزروق در مورد او گفت:این پسر در طرابلس به بزرگ خواهد رسید تا اینکه از مردم زمان خود پیشی بگیرد.» | ||
الاسمر به مدت هفت سال به دریافت علوم مختلف اسلامی نزد شیخ عبدالواحد الدکالی ادامه داد و پس از این مدت شیخ دکالی را شگفت زده کرد و گفت:((یا عبدالسلام برو تا مردم از تو بهره مند شوند، پیرمرد پیر را خدمت نمی کند)).و شیخ الدکالی خود بر تدریسش بر او راضی نشد و او را در طلب علم و دانش تشویق نمود و جمعاً اساتید او به هشتاد شیخ رسید که از آنان بهره مند شد که برجسته ترین آنها عبارتند از<ref>الأنوار | الاسمر به مدت هفت سال به دریافت علوم مختلف اسلامی نزد شیخ عبدالواحد الدکالی ادامه داد و پس از این مدت شیخ دکالی را شگفت زده کرد و گفت:((یا عبدالسلام برو تا مردم از تو بهره مند شوند، پیرمرد پیر را خدمت نمی کند)).و شیخ الدکالی خود بر تدریسش بر او راضی نشد و او را در طلب علم و دانش تشویق نمود و جمعاً اساتید او به هشتاد شیخ رسید که از آنان بهره مند شد که برجسته ترین آنها عبارتند از<ref>الأنوار السنیة/ عبدالسلام الأسمر</ref>: | ||
الشیخ عبد الله العبادی. | |||
الشیخ محمد عبد الرحمن الحطاب (الكبیر). | |||
الشیخ علی العوسجی. | |||
الشیخ عبد النبی بن عبد المولى. | |||
=اخذ خرقه= | =اخذ خرقه= | ||
او اذکار و سلوک را از استادش عبد الواحد بن محمد | او اذکار و سلوک را از استادش عبد الواحد بن محمد الدوكالی دریافت کرد. | ||
او خرقه اهل تصوف را نیز احمد بن عقبة | او خرقه اهل تصوف را نیز احمد بن عقبة الحضرمی اخذ نمود.و خود اینگونه روایت کرده است:معلم من عبدالرحمن ابوجعفر آن را برای من پوشانید، از فرزندان ابوجعفر کندی که از طریق دریا به [[طرابلس]] در غرب آمده بود. | ||
=تاثیر در عالم اسلامی= | =تاثیر در عالم اسلامی= | ||
بسیاری از مورخان و علاقهمندان به تصوف، عبدالسلام الاسمر را عالمی [[صوفی]] میدانند که همتای او نسبت به سیره اجداد صالح، جدیت کمتری داشت و برای رفتار الهی تلاش میکرد و از دستورات آنان پیروی میکرد و آنان را به پیروی از تصوف واقعی تشویق میکرد<ref>عبدالسلام الأسمر آراؤه وأفكاره | بسیاری از مورخان و علاقهمندان به تصوف، عبدالسلام الاسمر را عالمی [[صوفی]] میدانند که همتای او نسبت به سیره اجداد صالح، جدیت کمتری داشت و برای رفتار الهی تلاش میکرد و از دستورات آنان پیروی میکرد و آنان را به پیروی از تصوف واقعی تشویق میکرد<ref>عبدالسلام الأسمر آراؤه وأفكاره فی میزان الشریعة الإسلامیة / الشیخ الدكتور محمد محمد عزالدین الغریانی</ref>. | ||
=شاگردان= | =شاگردان= | ||
خط ۶۰: | خط ۶۰: | ||
شیخ احمد الفتوری عموی شیخ عبدالسلام و مربّی او بود.او شعر می گفت و در آن تجربه و دانش داشت، به طوری که او را کعب بن زهیر و حسن بن ثابت تشبیه می کردند.این موضوع نقش بسزایی در نزدیک شدن الاسمر به شعر داشت. | شیخ احمد الفتوری عموی شیخ عبدالسلام و مربّی او بود.او شعر می گفت و در آن تجربه و دانش داشت، به طوری که او را کعب بن زهیر و حسن بن ثابت تشبیه می کردند.این موضوع نقش بسزایی در نزدیک شدن الاسمر به شعر داشت. | ||
منظومه های شعری و تربیتی و عرفانی او بسیار زیاد بود و برخی از اشعار او نزدیک به چهار هزار بیت را شامل می شد.شیخ الاسمر مقطعات زیادی به [[زبان عربی]] دارد که باعث شد بسیاری از مردان و زنان سخنان او را حفظ و تکرار کنند<ref>أحمد حامد/ الطبقات | منظومه های شعری و تربیتی و عرفانی او بسیار زیاد بود و برخی از اشعار او نزدیک به چهار هزار بیت را شامل می شد.شیخ الاسمر مقطعات زیادی به [[زبان عربی]] دارد که باعث شد بسیاری از مردان و زنان سخنان او را حفظ و تکرار کنند<ref>أحمد حامد/ الطبقات العروسیة الشاذلیة ص 24</ref>. | ||
=آثار= | =آثار= | ||
خط ۶۶: | خط ۶۶: | ||
شیخ الاسمر در کتابت و تالیف پرکار بودبا این حال، بیشتر نوشته های او در فتنه قتل فرزندش عمران در سال 995 هجری قمری از بین رفت.در زیر نگاهی اجمالی به برخی از کتابهای او آورده شده است که در آن حادثه از دست نرفته است: | شیخ الاسمر در کتابت و تالیف پرکار بودبا این حال، بیشتر نوشته های او در فتنه قتل فرزندش عمران در سال 995 هجری قمری از بین رفت.در زیر نگاهی اجمالی به برخی از کتابهای او آورده شده است که در آن حادثه از دست نرفته است: | ||
(رسالة مختصرة | (رسالة مختصرة فی العقیدة الإسلامیة وأصولها). | ||
( | (الوصیة الكبرى). | ||
( | (الوصیة الوسطى). | ||
( | (الوصیة الصغرى). | ||
(الأنوار | (الأنوار السنیة). | ||
( | (سفینة البحور). | ||
(العظمة | (العظمة فی التحدث بالنعمة). | ||
(التحفة | (التحفة القدسیة لمن أراد الدخول فی الطریقة العروسیة). | ||
(نصائح | (نصائح التقریب فی حق الفقراء والنقیب). | ||
مجموعة (الأحزاب والأوراد والوظائف). | مجموعة (الأحزاب والأوراد والوظائف). | ||
خط ۹۸: | خط ۹۸: | ||
در ادامه به بررسی کتبی که به شخصیت و زندگی عبدالسلام الاسمر می پردازد اشاره می شود: | در ادامه به بررسی کتبی که به شخصیت و زندگی عبدالسلام الاسمر می پردازد اشاره می شود: | ||
روضة الأزهار | روضة الأزهار ومنیة السادة الأبرار/ الشیخ كریم الدین البرمونی. | ||
النور النائر/ | النور النائر/ الشیخ سالم السنهوری. | ||
مواهب | مواهب الرحیم/ الشیخ محمد بن محمد بن مخلوف الشریف التونسی. | ||
فتح | فتح العلیم/ الشیخ عبدالسلام العالم التاجوری. | ||
حوادث العصر/ | حوادث العصر/ الشیخ محمد بن نصر. | ||
فتح | فتح العلی الأكبر فی تاریخ حیاة سیدی عبدالسلام الأسمر/ أبو علی الطیب بن طاهر الشیخ المصراتی/ منشورات دار الكشاف 1389هـ. | ||
رسالة | رسالة فی تاریخ الشیخ الأسمر/ الشیخ سالم بن حمودة. | ||
على هامش | على هامش حیاة سیدی عبدالسلام الأسمر الفیتوری/ محمد بن إسحاق الملیجی الإسكندری/مطبوع مصر، توزیع مكتبة النجاح درطرابلس. | ||
النفحات | النفحات الشاذلیة والأسرار الأسمریة/ أحمد حامد عبد الكریم، (شیخ الطریقة العروسیة بسوهاج بمصر). | ||
النفحات | النفحات الفیتوریة / الشریف أحمد بن محمد بن عبد الكریم الشریف (شیخ الطریقة العروسیة بسوهاج بمصر). | ||
أعلام | أعلام لیبیا/ الشیخ الطاهر الزاوی (مفتی لیبیا). | ||
عبدالسلام الأسمر آراؤه وأفكاره | عبدالسلام الأسمر آراؤه وأفكاره فی میزان الشریعة الإسلامیة / الشیخ الدكتور محمد محمد عزالدین الغریانی. | ||
رسائل الأسمر إلى | رسائل الأسمر إلى مریدیه/ الشیخ الدكتور مصطفى رابعة. | ||
القطب الأنور عبدالسلام الأسمر/ | القطب الأنور عبدالسلام الأسمر/ الشیخ الأستاذ أحمد القطعانی. | ||
فتح | فتح العلیم عن مناقب الشیخ عبدالسلام بن سلیم/ الشیخ مفتاح فرج محمد الفیتوری. | ||
=پانویس= | =پانویس= |