۸۷٬۱۹۹
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'ي' به 'ی') |
||
خط ۹: | خط ۹: | ||
اولین جریان مهم، بنیادگرایی افراطی است که از افکار و اندیشههای شاه ولیالله دهلوی (۱۷۶۲-۱۷۰۳) سرچشمه گرفته است.در نیمه دوم قرن نوزدهم میلادی، یکی از علمای برجسته پیرو نهضت شاه ولی الله دهلوی به نام محمد قاسم نانوتوی در سال۱۸۶۷م مدرسه معروف «دیوبند» را در روستایی به همین نام در ایالت اتراپرادش هند بنیانگذاری کرد. این مدرسه به تدریج به یک مکتب فکری ویژهای تبدیل گشت که تا امروز به افراد تحصیل کرده در آنجا و یا وابسته به این مکتب و طرز فکر، عنوان «دیوبندی» اطلاق میشود. | اولین جریان مهم، بنیادگرایی افراطی است که از افکار و اندیشههای شاه ولیالله دهلوی (۱۷۶۲-۱۷۰۳) سرچشمه گرفته است.در نیمه دوم قرن نوزدهم میلادی، یکی از علمای برجسته پیرو نهضت شاه ولی الله دهلوی به نام محمد قاسم نانوتوی در سال۱۸۶۷م مدرسه معروف «دیوبند» را در روستایی به همین نام در ایالت اتراپرادش هند بنیانگذاری کرد. این مدرسه به تدریج به یک مکتب فکری ویژهای تبدیل گشت که تا امروز به افراد تحصیل کرده در آنجا و یا وابسته به این مکتب و طرز فکر، عنوان «دیوبندی» اطلاق میشود. | ||
==اخوانی ها== | ==اخوانی ها== | ||
جریان ابوالاعلی مودودی (۱۹۷۹-۱۹۰۲) دومین جریان فکری مهم در پاکستان است که با اندک تسامح میتوان آن را جریان «اخوانی» در این کشور نامید. مودودی شخصیتی بنیادگرا و تا حدودی متأثر از افکار اصلاحی شاه ولی الله دهلوی در قرن هیجدهم میلادی است؛ اما میان | جریان ابوالاعلی مودودی (۱۹۷۹-۱۹۰۲) دومین جریان فکری مهم در پاکستان است که با اندک تسامح میتوان آن را جریان «اخوانی» در این کشور نامید. مودودی شخصیتی بنیادگرا و تا حدودی متأثر از افکار اصلاحی شاه ولی الله دهلوی در قرن هیجدهم میلادی است؛ اما میان اندیشه و روش سیاسی او با جمعیت العلمای اسلام تفاوت زیادی مشاهده میشود. مودودی به برخورد نقادانه با تاریخ صدر اسلام معتقد بوده و درباره نوع حکومت اسلامی، از «جمهوری الهی» نام برده است. | ||
==روشن فکران== | ==روشن فکران== | ||
جریان سیداحمدخان (۱۸۹۸-۱۸۱۷) سومین جریان اسلامی مطرح در پاکستان است. سیداحمدخان به عنوان الگوی مسلمان لیبرال در محافل روشنفکری پاکستان شناخته شده است. او به مراجعه مستقیم و بدون واسطه به فن به عنوان بهترین راه شناخت دین معتقد بود و به نقش سنت و اجماع در منبعشناسی دین تردید داشت. | جریان سیداحمدخان (۱۸۹۸-۱۸۱۷) سومین جریان اسلامی مطرح در پاکستان است. سیداحمدخان به عنوان الگوی مسلمان لیبرال در محافل روشنفکری پاکستان شناخته شده است. او به مراجعه مستقیم و بدون واسطه به فن به عنوان بهترین راه شناخت دین معتقد بود و به نقش سنت و اجماع در منبعشناسی دین تردید داشت. | ||
این سه جریان فکری به نحوی از افکار علمای مسلمان هند در دوران سلطه بریتانیا نشأت میگرفت که عمدتاً به افکار شاهولی الله برمیگشت. اندیشههای اصلاحی شاه ولیالله منشأ پدید آمدن گرایشهای متعدد در شبهقاره شد. اما آنچه پایه اصلی | این سه جریان فکری به نحوی از افکار علمای مسلمان هند در دوران سلطه بریتانیا نشأت میگرفت که عمدتاً به افکار شاهولی الله برمیگشت. اندیشههای اصلاحی شاه ولیالله منشأ پدید آمدن گرایشهای متعدد در شبهقاره شد. اما آنچه پایه اصلی اندیشه دینی شاهولی الله را تشکیل می داد سلفیگری یا بنیادگرایی از نوع مشابه وهابیت عربستان بود؛ تا آنجا که دولت استعماری بریتانیا او را به وهابیت متهم کرد. | ||
==تحریک جعفریه== | ==تحریک جعفریه== | ||
جریان چهارم «تحریک جعفریه» است. این جریان متعلق است به جامعه تشیع پاکستان. شیعیان پاکستان علیرغم برخورداری از امکانات و تواناییهای فراوان تا اواخر دهه هفتاد میلادی نتوانسته بودند تشکل سیاسی واحدی به وجود آورند. | جریان چهارم «تحریک جعفریه» است. این جریان متعلق است به جامعه تشیع پاکستان. شیعیان پاکستان علیرغم برخورداری از امکانات و تواناییهای فراوان تا اواخر دهه هفتاد میلادی نتوانسته بودند تشکل سیاسی واحدی به وجود آورند. | ||
خط ۱۹: | خط ۱۹: | ||
این جریانات مهم چهارگانه از آغازتأسیس تا به حال، گفتمان آشتیناپذیر در برابر هم در پیش گرفته و هر یک با استفاده از مفاهیم ارزشی و منابع تاریخی و نیز تفسیرهای خودگرایانه از سنت پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) فضای تنش آلودی را در حوزه فکری و اعتقادی و همچنین در عرصه اجتماعی به وجودآوردهاند. | این جریانات مهم چهارگانه از آغازتأسیس تا به حال، گفتمان آشتیناپذیر در برابر هم در پیش گرفته و هر یک با استفاده از مفاهیم ارزشی و منابع تاریخی و نیز تفسیرهای خودگرایانه از سنت پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) فضای تنش آلودی را در حوزه فکری و اعتقادی و همچنین در عرصه اجتماعی به وجودآوردهاند. | ||
==جریانهای فکری قبل از سال 1947م== | ==جریانهای فکری قبل از سال 1947م== | ||
چهار جریان فکری اسلامی اکثریت عمده مسلمانان پاکستان را در | چهار جریان فکری اسلامی اکثریت عمده مسلمانان پاکستان را در برمیگیرند. با وجود این تقسیمبندی چهارگانه تقسیمبندی دیگری نیز وجود دارد که به مدارس دینی و علما و روحانیان مذهبی مربوط میشود. شهرت و رسمیت تقسیمبندی دوم در خصوص محافل حوزوی و مذهبی بسیار قابل توجه است. در تقسیمبندی اخیر اکثر مدارس و علمای دینی سنتی از لحاظ گرایشهای کلامی و فقهی به دو گروه عمده و مهم تقسسیم میشوند: گروه «دیوبندی» و گروه «بریلوی». این دو گروه نماینده دو نوع تفکر کلامی و فقهی در چارچوب فقه حنفی هستند که هریک به تدریج دارای حزب سیاسی مستقلی نیز گردیدند. دیوبندیها از نظر اعتقادی, شباهت کلی به وهابیت پیدا کردهاند. آنها مانند وهابیت, در برابر سایر فرقههای اسلامی حساسیت زیادی نشان میدهند و تفسیر ویژهای از توحید و شرک دارند؛ اما بریلویها نسبتاً انعطافپذیرتر هستند و تا حدودی گرایشهای صوفیانه دارند. | ||
===دیوبندیه=== | ===دیوبندیه=== | ||
مکتب دیوبندی در سال ۱۸۶۸ به وسیله محمدقاسم ناناتوی و رشیداحمد در منطقه دیوبند هند بنیانگذاری شد. هواداران این مکتب فکری, در سال ۱۹۱۹ در هند سازمان جماعت علمای هند را تأسیس کردند. در سال ۱۹۴۵ همزمان با اوجگیری جنبش استقلال پاکستان عدهای از دیوبندیها از جماعت علمای هند منشعب شدند. | مکتب دیوبندی در سال ۱۸۶۸ به وسیله محمدقاسم ناناتوی و رشیداحمد در منطقه دیوبند هند بنیانگذاری شد. هواداران این مکتب فکری, در سال ۱۹۱۹ در هند سازمان جماعت علمای هند را تأسیس کردند. در سال ۱۹۴۵ همزمان با اوجگیری جنبش استقلال پاکستان عدهای از دیوبندیها از جماعت علمای هند منشعب شدند. | ||
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
در پاکستان سازمانهای نظامی و اطلاعاتی در تعیین خط مشیهای مربوط به افغانستان نقش ویژه دارند و جناح سیاسی نسبتاً بیقدرت است. همین طور احزاب رادیکال اسلام گرا به خصوص جماعت اسلامی و اکنون جمعیت علمای اسلامی نقش اصلی را به ترتیب در پشتیبانی از مجاهدین و طالبان بازی کردهاند. | در پاکستان سازمانهای نظامی و اطلاعاتی در تعیین خط مشیهای مربوط به افغانستان نقش ویژه دارند و جناح سیاسی نسبتاً بیقدرت است. همین طور احزاب رادیکال اسلام گرا به خصوص جماعت اسلامی و اکنون جمعیت علمای اسلامی نقش اصلی را به ترتیب در پشتیبانی از مجاهدین و طالبان بازی کردهاند. | ||
===جمعیت علمای اسلام=== | ===جمعیت علمای اسلام=== | ||
جمعیت علمای اسلام از لحاظ فکری, به مکتب دیوبندی وابسته است. دیوبندیها اصولا پیرو مکتب فکری شاه ولیالله به شمار میروند. این مکتب از نظر فقهی پیرو ابوحنیفه و از لحاظ کلامی، پیرو اشاعره و | جمعیت علمای اسلام از لحاظ فکری, به مکتب دیوبندی وابسته است. دیوبندیها اصولا پیرو مکتب فکری شاه ولیالله به شمار میروند. این مکتب از نظر فقهی پیرو ابوحنیفه و از لحاظ کلامی، پیرو اشاعره و ابنتیمیه است. جمعیت علمای اسلام انشعابی از جمعیت علمای هند است که در دسامبر ۱۹۳۷ همزمان با به وجود آمدن پاکستان مشغول فعالیت شد. امروز حداقل دو گروه (گروه فضلالرحمان و گروه سمیعالحق) در پاکستان تحت عنوان جمعیت علمای اسلام فعالیت دارند. | ||
بنیانگذاران این مدرسه، حنفیانی سختگیر بودند و آنان تجدید حیات علوم کلامی- اسلامی در هند را وجهه همت خود قرار دادند و دانشهای جدید را از مواد درسی خویش حذف کردند. مکتب دیوبندی پس از این که رنگ سیاسی یافت, علمای وابسته به آن با همکاری تعدادی از علمای وابسته به جناحهای دیگره گروه «جمعیتالعلمای هند» را در سال ۱۹۱۹ به وجود آوردند. پس از تجزیه هند و به وجود آمدن پاکستان, شاخه انشعابی آن, با عنوان «جمعیتالعلمای اسلام» فعالیتهای خود را در پاکستان فعلی ادامه داد. | بنیانگذاران این مدرسه، حنفیانی سختگیر بودند و آنان تجدید حیات علوم کلامی- اسلامی در هند را وجهه همت خود قرار دادند و دانشهای جدید را از مواد درسی خویش حذف کردند. مکتب دیوبندی پس از این که رنگ سیاسی یافت, علمای وابسته به آن با همکاری تعدادی از علمای وابسته به جناحهای دیگره گروه «جمعیتالعلمای هند» را در سال ۱۹۱۹ به وجود آوردند. پس از تجزیه هند و به وجود آمدن پاکستان, شاخه انشعابی آن, با عنوان «جمعیتالعلمای اسلام» فعالیتهای خود را در پاکستان فعلی ادامه داد. | ||
خط ۵۴: | خط ۵۴: | ||
فضلالرحمان و سمیعالحق هر دو پشتون تبار بوده در ایالتهای بلوچستان وسرحد که موطن اصلی پشتونهای پاکستان به شمار می آیده دارای نفوذ فوقالعاده ای هستند. طلاب علوم دینی افغانستان, رابطه تاریخی دیرینهای با مدارس دیوبندی در شبهقاره هند داشتهاند. قبل از تجزیه هند و به وجود آمدن کشوری به نام پاکستان در سال اکثر طلاب اهل سنت افغانستان برای ادامه تحصیل به مدارس دیوبندیه در هند میرفتند. | فضلالرحمان و سمیعالحق هر دو پشتون تبار بوده در ایالتهای بلوچستان وسرحد که موطن اصلی پشتونهای پاکستان به شمار می آیده دارای نفوذ فوقالعاده ای هستند. طلاب علوم دینی افغانستان, رابطه تاریخی دیرینهای با مدارس دیوبندی در شبهقاره هند داشتهاند. قبل از تجزیه هند و به وجود آمدن کشوری به نام پاکستان در سال اکثر طلاب اهل سنت افغانستان برای ادامه تحصیل به مدارس دیوبندیه در هند میرفتند. | ||
جمعیت العلمای اسلام به رهبری موّسس جدید خود. بشیر احمد عثمانی به حزب سیاسی- مذهبی دیوبندیها تبدیل شد. | جمعیت العلمای اسلام به رهبری موّسس جدید خود. بشیر احمد عثمانی به حزب سیاسی- مذهبی دیوبندیها تبدیل شد. این حزب, امروز به دو گروه اکثریت و اقلیت تقسیم میگردد. رهبری جناح اکثریت را فضلالرحمان و رهبری جناح اقلیت را سمیعالحق به عهده دارد. این دو رهبر, هر دو متعلق به گروه قومی پشتون هسستند و از لحاظ فکری از طرفداران سرسخت سنت و سیره خلفا و صحابه معتقد به نظریات علمای سلف و مخالف با اجتهاد و تجدد به شمار میروند. روابط این دو رهبر پشتونتبار دیوبندی با گروه طالبان بسیار عمیق و ریشهدار است. | ||
جمعیت علمای اسلام یکی از حامیان جدی طالبان بود. رهبران و سران طالبان غالبا در مدارس دینی وابسته به جمعیت علمای اسلام آموزش دینی دیدهاند. فضلالرحمان برای ابراز حمایت جدی و همسویی سیاسی با طالبان در ۲۱ ژوئن ۱۹۹۹ در رأس هیأت بزرگی وارد قندهار شد و در آنجا با ملاعمر حمایت همهجانبه خود را از طالبان اینگونه اعلام داشت: افراد جمعیت کرام طلباء مجاهدین و نوجوانان همواره برای بقاء استحکام و مبارزه در راه حکومت اسلامی روی کار آمده در افغانستان با شما مساعدت خواهند کرد. دفاع سرسختانه جمعیت از طالبان و اسلامگرایان تندرو و همکاری جدی با دولت سکولار نوازشریف و مشرف, دوگانگی در شیوه تفکر و عمل این جمعیت است. از طرف دیگر | جمعیت علمای اسلام یکی از حامیان جدی طالبان بود. رهبران و سران طالبان غالبا در مدارس دینی وابسته به جمعیت علمای اسلام آموزش دینی دیدهاند. فضلالرحمان برای ابراز حمایت جدی و همسویی سیاسی با طالبان در ۲۱ ژوئن ۱۹۹۹ در رأس هیأت بزرگی وارد قندهار شد و در آنجا با ملاعمر حمایت همهجانبه خود را از طالبان اینگونه اعلام داشت: افراد جمعیت کرام طلباء مجاهدین و نوجوانان همواره برای بقاء استحکام و مبارزه در راه حکومت اسلامی روی کار آمده در افغانستان با شما مساعدت خواهند کرد. دفاع سرسختانه جمعیت از طالبان و اسلامگرایان تندرو و همکاری جدی با دولت سکولار نوازشریف و مشرف, دوگانگی در شیوه تفکر و عمل این جمعیت است. از طرف دیگر این جمعیت، ارتباط نزدیکی با سرویس امنیت پاکستان (آی اس آی) دارد که آن را به سمت گرایشهای انعطافناپذیر مذهبی و محدود شدن در جناح خاص فکری دیوبندی کشانده است. | ||
جمعیت علمای اسلام در دوران جهاد افغانستان یکی از حامیان جدی نهضت مقاومت افغانستان بود و بعدها از طالبان و اسامهبن لادن حمایت کرد. رهبران و سران طالبان غالبا در مدارس دینی وابسته به جمعیت علمای اسلام آموزش دینی دیدهاند. | جمعیت علمای اسلام در دوران جهاد افغانستان یکی از حامیان جدی نهضت مقاومت افغانستان بود و بعدها از طالبان و اسامهبن لادن حمایت کرد. رهبران و سران طالبان غالبا در مدارس دینی وابسته به جمعیت علمای اسلام آموزش دینی دیدهاند. | ||
خط ۶۹: | خط ۶۹: | ||
جمعیت علمای پاکستان از سال ۱۹۴۸ به بعد دوشادوش احزاب اسلامی دیگر در عرصههای سیاسی حاضر و در سال ۱۹۴۹ برای تصویب «قرارداد مقاصد» از مواضع جماعت اسلامی مودودی؛ حمایت به عمل آورد. این جمعیت، به مکتب مذهبی بریلوی وابسته است. این مکتب پس از مکتب دیوبندی و در واکنش به آن تأسیس شد. جمعیت علمای پاکستان گروه سیاسی نماینده مکتب فکری بریلوی است. این حزب گرچه یک حزب عمومی و سرتاسری است. به دلیل محدودیت پایگاه مردمی آن که عمدتاً به سطح مدارس محدود میشود. نتوانسته موفقیت شایانی کسب کند. | جمعیت علمای پاکستان از سال ۱۹۴۸ به بعد دوشادوش احزاب اسلامی دیگر در عرصههای سیاسی حاضر و در سال ۱۹۴۹ برای تصویب «قرارداد مقاصد» از مواضع جماعت اسلامی مودودی؛ حمایت به عمل آورد. این جمعیت، به مکتب مذهبی بریلوی وابسته است. این مکتب پس از مکتب دیوبندی و در واکنش به آن تأسیس شد. جمعیت علمای پاکستان گروه سیاسی نماینده مکتب فکری بریلوی است. این حزب گرچه یک حزب عمومی و سرتاسری است. به دلیل محدودیت پایگاه مردمی آن که عمدتاً به سطح مدارس محدود میشود. نتوانسته موفقیت شایانی کسب کند. | ||
===سپاه صحابه=== | ===سپاه صحابه=== | ||
یک روحانی سنی به نام «حق نواز جهنگوی» | یک روحانی سنی به نام «حق نواز جهنگوی» این گروه را در اوایل دهه ۱۹۸۰ تأسیس کرد. او در سال ۱۹۹۰ به قتل رسید. بعد از او اعظم طارق مسئولیت این گروه را به عهده گرفت. جریان دیوبندی در پاکستان در قالب جمعیت علمای اسلام ادامه یافت و از حامیان اصلی گروه طالبان در افنانستان بود. این جمعیت در به وجود آوردن انجمن سپاه صحابه نقش داشته و با تروریستهای فرقهای همکاری دارد. | ||
بیشترین مدارسی را که طالبان در آنجا آموزش دیدهاند را سازمانهای افراطی سنی چون سپاه صحابه اداره می کنند که ارتباط تنگاتنگ با گروه طالبان در افغانستان دارند. مدرسه اسلامیه فیضالعلوم در نزدیکی حیدرآباد پاکستان مقر جمعیت العلمای اسلام است که به رهبری فضلالرحمان به عنوان مرکز مهم طالبان در سند مشهور است. | بیشترین مدارسی را که طالبان در آنجا آموزش دیدهاند را سازمانهای افراطی سنی چون سپاه صحابه اداره می کنند که ارتباط تنگاتنگ با گروه طالبان در افغانستان دارند. مدرسه اسلامیه فیضالعلوم در نزدیکی حیدرآباد پاکستان مقر جمعیت العلمای اسلام است که به رهبری فضلالرحمان به عنوان مرکز مهم طالبان در سند مشهور است. | ||
خط ۷۵: | خط ۷۵: | ||
شکلگیری طالبان از نتایج جریانهای شبهقاره به ویژه پاکستان است. پاکستان در یک زد و بند سیاسی اقتصادی و نظامی و با استفاده از بستر بحرانی در افغانستان, به کمک سرویسهای جاسوسی امریکا و انگلیس و کمک مالی عربستان سعودی جنبش وابسته طالبان را با هدف ایجاد امنیت مسیر تجاریاش با آسیای میانه و خاتمه دادن به مسأله سیاسی پشتونستان به وجود آورد. از بیست سال پیش به این طرف که ژنرال ضیاءالحق دیکتاتور نظامی و بنیادگرای پاکستان تصمیم گرفت که پاکستان را به پشتیبان مجاهدین أففانی تبدیل کند تمامی مسائلی که در افغانستان میگذرد آهستهآهسته به مسائل داخلی پاکستان تبدیل شد. | شکلگیری طالبان از نتایج جریانهای شبهقاره به ویژه پاکستان است. پاکستان در یک زد و بند سیاسی اقتصادی و نظامی و با استفاده از بستر بحرانی در افغانستان, به کمک سرویسهای جاسوسی امریکا و انگلیس و کمک مالی عربستان سعودی جنبش وابسته طالبان را با هدف ایجاد امنیت مسیر تجاریاش با آسیای میانه و خاتمه دادن به مسأله سیاسی پشتونستان به وجود آورد. از بیست سال پیش به این طرف که ژنرال ضیاءالحق دیکتاتور نظامی و بنیادگرای پاکستان تصمیم گرفت که پاکستان را به پشتیبان مجاهدین أففانی تبدیل کند تمامی مسائلی که در افغانستان میگذرد آهستهآهسته به مسائل داخلی پاکستان تبدیل شد. | ||
درباره ماهیت این دستپرورده پاکستان گروهی آنان را سربازان پاکستان برای تأمین منافع آن کشور در اقغانستان, گروهی آنان را طالبان مدارس دینی پاکستان به منظور برپایی حکومت اسلامی و گروهی آنهارا مهرههای امریکایی میخوانند اما آنچه از شواهد مستند تاریخی و روابط | درباره ماهیت این دستپرورده پاکستان گروهی آنان را سربازان پاکستان برای تأمین منافع آن کشور در اقغانستان, گروهی آنان را طالبان مدارس دینی پاکستان به منظور برپایی حکومت اسلامی و گروهی آنهارا مهرههای امریکایی میخوانند اما آنچه از شواهد مستند تاریخی و روابط این گروه با دیگر کشورها میتوان برداشت نمود این است که سران وگردانندگان اصلی این گروه روابط محکمی با پاکستان، انگلیس، عربستان سعودی و امریکا داشتهاند. | ||
بسیاری از طالبان شناسنامه پاکستانی دارند. در حالی که همه طالبان به زبان مادری خود یعنی پشتو صحبت میکننده زبان دوم آنها نیز فارسی (زبان مشترک افغانها) نیست. بلکه زبان اردوی پاکستانی است. هزاران نفر از آنها در انتخابات سال ۱۹۹۷ دربلوچستان, به حزب پاکستانی مورد علاقه خود یعنی جمعیت علمای اسلام رأی دادند. | بسیاری از طالبان شناسنامه پاکستانی دارند. در حالی که همه طالبان به زبان مادری خود یعنی پشتو صحبت میکننده زبان دوم آنها نیز فارسی (زبان مشترک افغانها) نیست. بلکه زبان اردوی پاکستانی است. هزاران نفر از آنها در انتخابات سال ۱۹۹۷ دربلوچستان, به حزب پاکستانی مورد علاقه خود یعنی جمعیت علمای اسلام رأی دادند. | ||
خط ۸۶: | خط ۸۶: | ||
مهمترین شاخه دیوبندیسم یا جمعیتالعلماء توسط «سمیعالحق» رهبری میشد که رهبر سیاسی و مذهبی، عضو «مجمع ملی» و سناتور بود که مدرسهاش مهمترین مرکز آموزش رهبران طالبان شد. دست کم هشت وزیر کابینه طالبان و بیش از بیست والی(استاندار), فرمانده نظامی، قاضی و مقامهای ارشد طالبان در زمره فارغ التحصیلان «دارالعلوم حقانیه» سمیع الحق بودند. یونس خالص و محمدنبی محمدی محصل همان مدرسه به شمار میآمدند. | مهمترین شاخه دیوبندیسم یا جمعیتالعلماء توسط «سمیعالحق» رهبری میشد که رهبر سیاسی و مذهبی، عضو «مجمع ملی» و سناتور بود که مدرسهاش مهمترین مرکز آموزش رهبران طالبان شد. دست کم هشت وزیر کابینه طالبان و بیش از بیست والی(استاندار), فرمانده نظامی، قاضی و مقامهای ارشد طالبان در زمره فارغ التحصیلان «دارالعلوم حقانیه» سمیع الحق بودند. یونس خالص و محمدنبی محمدی محصل همان مدرسه به شمار میآمدند. | ||
سمیعالحق دائماً با ملاعمر تماس داشت و در مناسبات و امور بینالمللی به کمک او | سمیعالحق دائماً با ملاعمر تماس داشت و در مناسبات و امور بینالمللی به کمک او میشتابد. او در سازماندهی طلاب پاکستانی برای شرکت در جنگ افغانستان نقش مهمی ایفا کرد. سمیعالحق در پی شکست طالبان در مزار شریف در سال ۱۹۹۷ تمام طلبههایش را به جبهههای جنگ به کمک طالبان فرستاد. در سال ۱۹۹۸ نشستی بین رهبران طالبان و مسئولان دوازده مدرسه علمیه در شمال غرب پاکستان برگزار شد تا مدرسهها را به مدت یک ماه تعطیل کنند و آنان حدود هشت هزار تن از طلاب را به افغانستان اعزام کردند. | ||