۸۷٬۷۷۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ك' به 'ک') |
جز (جایگزینی متن - 'أبی بکر' به 'أبیبکر') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
</div> | </div> | ||
'''ابن قیم جوزیه''' مهمترین شاگرد [[ابن تیمیه]]، سرچشمه خباثت های وهابیان و دشمن [[امیرالمومنین (ع)]]، ابن جوزی شمس الدین محمد بن | '''ابن قیم جوزیه''' مهمترین شاگرد [[ابن تیمیه]]، سرچشمه خباثت های وهابیان و دشمن [[امیرالمومنین (ع)]]، ابن جوزی شمس الدین محمد بن أبیبکر بن أیوب بن سعد بن حَریز روز هفتم رجب سال 691 هـ.ق منطقه <big>زُرع</big> در فاصله 96 کیلومتری [[دمشق]] به دنیا آمد. او به ابن قَیِّم جوزیه شهرت دارد. به این علت که پدر او سرپرست و قیّم مدرسه جوزیه بود. | ||
ابن قیم در اواخر قرن هفتم و نیمۀ اول قرن هشتم هجری در [[شام]] می زیست. قرن هفتم، قرن هجوم ویرانگر لشکریان [[مغول]] به [[جهان اسلام]] بود. درست سی و پنج سال پیش از تولد ابن قیم، یعنی در 656 ق، [[بغداد]] به دست [[هلاکوخان]] سقوط کرد، [[المستعصم بالله]] آخرین خلیفۀ عباسی کشته شد و بدین ترتیب [[سلسله عباسی]] خاتمه یافت. | ابن قیم در اواخر قرن هفتم و نیمۀ اول قرن هشتم هجری در [[شام]] می زیست. قرن هفتم، قرن هجوم ویرانگر لشکریان [[مغول]] به [[جهان اسلام]] بود. درست سی و پنج سال پیش از تولد ابن قیم، یعنی در 656 ق، [[بغداد]] به دست [[هلاکوخان]] سقوط کرد، [[المستعصم بالله]] آخرین خلیفۀ عباسی کشته شد و بدین ترتیب [[سلسله عباسی]] خاتمه یافت. | ||
خط ۸۵: | خط ۸۵: | ||
ابن قیم به شدت مخالف زیارت قبور بود. که این [[عقیده]] او در نزد [[شیعه]] باطل است. <ref> « زیارت قبور»، سؤال 8146؛ «زیارت و شفاعت»، سؤال 8605؛ «فلسفه زیارت ائمه (ع)»، سؤال 3045</ref> او طی سفری که به [[قدس]] شریف داشت، بر بالای منبر مشغول موعظه مردم شد و گفت: من الآن به وطن خود برمیگردم و به زیارت قبر [[حضرت ابراهیم]] نمیروم. همچنین در [[نابلس]] همین موضوع را مطرح کرد و گفت: من به زیارت [[پیامبر]] نخواهم رفت. <ref>سبحانی، جعفر، بحوث فی الملل و النحل، ج 4، ص 54، لجنه اداره الحوزه العلمیه ، قم، 1411ق</ref> | ابن قیم به شدت مخالف زیارت قبور بود. که این [[عقیده]] او در نزد [[شیعه]] باطل است. <ref> « زیارت قبور»، سؤال 8146؛ «زیارت و شفاعت»، سؤال 8605؛ «فلسفه زیارت ائمه (ع)»، سؤال 3045</ref> او طی سفری که به [[قدس]] شریف داشت، بر بالای منبر مشغول موعظه مردم شد و گفت: من الآن به وطن خود برمیگردم و به زیارت قبر [[حضرت ابراهیم]] نمیروم. همچنین در [[نابلس]] همین موضوع را مطرح کرد و گفت: من به زیارت [[پیامبر]] نخواهم رفت. <ref>سبحانی، جعفر، بحوث فی الملل و النحل، ج 4، ص 54، لجنه اداره الحوزه العلمیه ، قم، 1411ق</ref> | ||
او در همین راستا با ساخت بنا بر روی قبور مخالفت کرده و میگوید: مشاهدی که بر روی قبرها بنا شده، از موارد [[شرک]] است و باید تخریب شود و جایز نیست حتی یک روز آنها را باقی گذاشت. <ref> ابن قیم جوزی، محمد بن | او در همین راستا با ساخت بنا بر روی قبور مخالفت کرده و میگوید: مشاهدی که بر روی قبرها بنا شده، از موارد [[شرک]] است و باید تخریب شود و جایز نیست حتی یک روز آنها را باقی گذاشت. <ref> ابن قیم جوزی، محمد بن أبیبکر، زاد المعاد فی هدی خیر العباد، ج 3، ص 443، مؤسسه الرساله، مکتبه المنار الإسلامیه، بیروت، کویت، چاپ بیست و هفتم، 1415ق</ref> | ||
ابن قیم تحت تأثیر افکار شاذ استادش، ابن تیمیه قرار گرفت و از او تقلید کورکورانه داشت. او گر چه مناظراتی شبیه به استدلال دارد، اما استدلالهای او، در واقع از آن دست تردیدهایی بود که اظهار میداشت و به عبارت دیگر، او تکرار کننده همان سخنان جنجالی و منتشر کننده گفتههای شاذّ استاد خویش بود. او در این شبه استدلالهای خود، به دنبال تلطیف سخنان بیپرده و خشن ابن تیمیه بوده تا با ظاهری دلنشین، کسانی را که افکار ضعیفی داشتند، بفریبد. به طور خلاصه؛ ابن قیم جوزی عمرش را فنای سخنان بیهوده ابن تیمیه کرد و گفتار غیر واقعی و غیر منطقی استاد خویش را، امری دینی و واقعی ارائه میکرد. که نه مورد قبول علمای اهل سنت بود و نه علمای شیعه. | ابن قیم تحت تأثیر افکار شاذ استادش، ابن تیمیه قرار گرفت و از او تقلید کورکورانه داشت. او گر چه مناظراتی شبیه به استدلال دارد، اما استدلالهای او، در واقع از آن دست تردیدهایی بود که اظهار میداشت و به عبارت دیگر، او تکرار کننده همان سخنان جنجالی و منتشر کننده گفتههای شاذّ استاد خویش بود. او در این شبه استدلالهای خود، به دنبال تلطیف سخنان بیپرده و خشن ابن تیمیه بوده تا با ظاهری دلنشین، کسانی را که افکار ضعیفی داشتند، بفریبد. به طور خلاصه؛ ابن قیم جوزی عمرش را فنای سخنان بیهوده ابن تیمیه کرد و گفتار غیر واقعی و غیر منطقی استاد خویش را، امری دینی و واقعی ارائه میکرد. که نه مورد قبول علمای اهل سنت بود و نه علمای شیعه. |