۸۷٬۸۱۰
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'می گردد' به 'میگردد') |
جز (جایگزینی متن - 'مىدانند' به 'میدانند') |
||
خط ۱۵۷: | خط ۱۵۷: | ||
ایشان می گوید : ...فرقه وهّابیّه- که پیرو محمد بن عبدالوهّاباند و او تابع ابن تیمیّه حنبلى شامى است- مدّعى شدهاند که پارهاى از اعتقادات مسلمین مثل اعتقاد به شفاعت، و پارهاى از اعمال مسلمین مانند توسّلات و استمدادات از انبیاء و اولیاء بر ضدّ اصل توحید در عبادت است، ولى سایر مسلمین اینها را منافى با توحید در عبادت | ایشان می گوید : ...فرقه وهّابیّه- که پیرو محمد بن عبدالوهّاباند و او تابع ابن تیمیّه حنبلى شامى است- مدّعى شدهاند که پارهاى از اعتقادات مسلمین مثل اعتقاد به شفاعت، و پارهاى از اعمال مسلمین مانند توسّلات و استمدادات از انبیاء و اولیاء بر ضدّ اصل توحید در عبادت است، ولى سایر مسلمین اینها را منافى با توحید در عبادت نمیدانند. | ||
پس اختلاف وهابیّه با سایر مسلمین در این نیست که آیا یگانه موجود شایسته پرستش، خداوند است یا غیر خداوند، مثلًا انبیاء و اولیاء نیز شایسته پرستشاند؛ در این جهت تردید نیست که غیر خدا شایسته پرستش نیست، اختلاف در این است که آیا استشفاعات و توسّلات، عبادت است یا نه؟ پس نزاع فیما بین، صغروى است نه کبروى. علماى اسلام با بیانات مبسوط و مستدل، نظریّه وهّابیان را رد کردهاند. <ref>مجموعه آثار استاد شهید مطهرى ؛ ج3 ؛ ص71</ref> | پس اختلاف وهابیّه با سایر مسلمین در این نیست که آیا یگانه موجود شایسته پرستش، خداوند است یا غیر خداوند، مثلًا انبیاء و اولیاء نیز شایسته پرستشاند؛ در این جهت تردید نیست که غیر خدا شایسته پرستش نیست، اختلاف در این است که آیا استشفاعات و توسّلات، عبادت است یا نه؟ پس نزاع فیما بین، صغروى است نه کبروى. علماى اسلام با بیانات مبسوط و مستدل، نظریّه وهّابیان را رد کردهاند. <ref>مجموعه آثار استاد شهید مطهرى ؛ ج3 ؛ ص71</ref> | ||
خط ۳۸۷: | خط ۳۸۷: | ||
بعضى دیگر مطلق کارهاى فوق الطبیعه را داخل در مرز الوهیت دانستهاند مانند آگاهى از غیب و نهان، مطلق معجزات و خوارق عادات. کارها بر دو قسم است: کارهاى طبیعى که وابسته به علل و اسباب است و کارهاى غیر طبیعى که مافوق علل و اسباب است. | بعضى دیگر مطلق کارهاى فوق الطبیعه را داخل در مرز الوهیت دانستهاند مانند آگاهى از غیب و نهان، مطلق معجزات و خوارق عادات. کارها بر دو قسم است: کارهاى طبیعى که وابسته به علل و اسباب است و کارهاى غیر طبیعى که مافوق علل و اسباب است. | ||
اعتقاد به اینکه بشرى قادر است کارى را بدون علل و اسباب طبیعى انجام بدهد، اعتقاد به الوهیت | اعتقاد به اینکه بشرى قادر است کارى را بدون علل و اسباب طبیعى انجام بدهد، اعتقاد به الوهیت میدانند. لهذا این تعبیر را که خیال مىکنم از مسیحیان اقتباس شده بعضى درباره شیعه مىگویند که شیعه جزئى از الوهیت یا چیزى از لاهوت در على قائل است، در صورتى که مىدانیم شیعه براى الوهیت یا لاهوت جزء قائل نیست.20. | ||