پرش به محتوا

حق بازگشت از منظر حقوق بین‌الملل و نظام حقوقی اسلام (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'می گردد' به 'می‌گردد'
جز (جایگزینی متن - 'قران' به 'قرآن')
جز (جایگزینی متن - 'می گردد' به 'می‌گردد')
خط ۲۸: خط ۲۸:
از جمله مباحث برجسته  و گرانسنگ در نظامات حقوقی- قطع نظر از مذهب و مرام خاص - مساله حقوق طبیعی انسانهاست  . ادمیان بدلیل برخورداری از  نعمت وجود و نیز استعدادهای گوناگونی که افریدگار جهان در انها به ودیعت نهاده است طبعا از سلسله حقوقی که مقتضای طبیعی امکانات مذکوراست  برخوردار خواهند بود .
از جمله مباحث برجسته  و گرانسنگ در نظامات حقوقی- قطع نظر از مذهب و مرام خاص - مساله حقوق طبیعی انسانهاست  . ادمیان بدلیل برخورداری از  نعمت وجود و نیز استعدادهای گوناگونی که افریدگار جهان در انها به ودیعت نهاده است طبعا از سلسله حقوقی که مقتضای طبیعی امکانات مذکوراست  برخوردار خواهند بود .


بدیهی است این حقوق  با  حقوق  قانونی و قراردادی که توسط حاکمان در راستای نظم اجتماعی تشریع می گردد متفاوت خواهد بود چون اولا منشا پیدایش حقوق طبیعی  اصل خلقت ادمیان و استعدادهای تعبیه شده در وجود انان بوده در حالی که منشا پیدایش حقوق قانونی، اعتبار و جعل حاکمان و سیاستمداران جوامع  می باشد .
بدیهی است این حقوق  با  حقوق  قانونی و قراردادی که توسط حاکمان در راستای نظم اجتماعی تشریع می‌گردد متفاوت خواهد بود چون اولا منشا پیدایش حقوق طبیعی  اصل خلقت ادمیان و استعدادهای تعبیه شده در وجود انان بوده در حالی که منشا پیدایش حقوق قانونی، اعتبار و جعل حاکمان و سیاستمداران جوامع  می باشد .


ثانیا حقوق طبیعی انسانها اموری جهانی بوده و اداب و رسوم خاص جوامع بشری در اثبات ، اصلاح  یا نفی ان دخالت ندارد در حالی که حقوق قانونی و اعتباری بوسیله سیستمهای خاص اجتماعی و سیاسی به افراد جامعه اعطا شده و قابلیت اصلاح یا سلب را داراست.  نکته اساسی در مساله حقوق طبیعی ان است که برغم اتفاق  همه مکاتب و مذاهب – دینی و غیردینی – در پذیرش اصل این حقوق ، نسبت به برخی از موارد و مصادیقش  بین انان اختلافاتی  دیده می شود که از جمله انها حق بازگشت می باشد .
ثانیا حقوق طبیعی انسانها اموری جهانی بوده و اداب و رسوم خاص جوامع بشری در اثبات ، اصلاح  یا نفی ان دخالت ندارد در حالی که حقوق قانونی و اعتباری بوسیله سیستمهای خاص اجتماعی و سیاسی به افراد جامعه اعطا شده و قابلیت اصلاح یا سلب را داراست.  نکته اساسی در مساله حقوق طبیعی ان است که برغم اتفاق  همه مکاتب و مذاهب – دینی و غیردینی – در پذیرش اصل این حقوق ، نسبت به برخی از موارد و مصادیقش  بین انان اختلافاتی  دیده می شود که از جمله انها حق بازگشت می باشد .
خط ۱۳۲: خط ۱۳۲:




2- ترک قتال  با متجاوزین سبب نابودی دین و شعائر دینی می گردد :‌ از فقره وَلَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَهُدِّمَتْ صَوَامِعُ وَبِیَعٌ وَصَلَوَاتٌ وَمَسَاجِدُ یُذْکَرُ فِیهَا اسْمُ اللَّهِ کَثِیرًا بدست می اید که عدم مبارزه و جهاد با اشغالگران و سلب کنندگان حق طبیعی بازگشت به موطن سبب زوال شعائر دینی و امنیت عمومی خواهد گردید.
2- ترک قتال  با متجاوزین سبب نابودی دین و شعائر دینی می‌گردد :‌ از فقره وَلَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَهُدِّمَتْ صَوَامِعُ وَبِیَعٌ وَصَلَوَاتٌ وَمَسَاجِدُ یُذْکَرُ فِیهَا اسْمُ اللَّهِ کَثِیرًا بدست می اید که عدم مبارزه و جهاد با اشغالگران و سلب کنندگان حق طبیعی بازگشت به موطن سبب زوال شعائر دینی و امنیت عمومی خواهد گردید.




خط ۱۴۹: خط ۱۴۹:




‌در این ایه نیز همانند ایات پیشین  طبق نقل مفسرین مخاطبین ان مهاجرینی هستند که بزور از دیارشان  - مکه – رانده شده و در مدینه اقامت گزیدند<ref>المیزان ج 13ص 334- الکشف و البیان ج 9ص 294</ref>  اما شکی نیست که مفاد ان  همه کسانی را که ظالمانه در اخراج  انسانها از دیارشان اقدام می کنند شامل می گردد. سید قطب در تفسیر فی ظلال القرآن به این تعمیم تصریح کرده و معتقد است ایه مذکور بیانگر  لزوم نفی رابطه مودت امیز و ولایت پذیری با کسانی است که با مسلمانان بجهت عقائد دینی شان پیکار نموده و انان را از سرزمین شان اخرا ج نموده اند  .<ref>فی ظلال القرآن ج 6ص 3545</ref>  
‌در این ایه نیز همانند ایات پیشین  طبق نقل مفسرین مخاطبین ان مهاجرینی هستند که بزور از دیارشان  - مکه – رانده شده و در مدینه اقامت گزیدند<ref>المیزان ج 13ص 334- الکشف و البیان ج 9ص 294</ref>  اما شکی نیست که مفاد ان  همه کسانی را که ظالمانه در اخراج  انسانها از دیارشان اقدام می کنند شامل می‌گردد. سید قطب در تفسیر فی ظلال القرآن به این تعمیم تصریح کرده و معتقد است ایه مذکور بیانگر  لزوم نفی رابطه مودت امیز و ولایت پذیری با کسانی است که با مسلمانان بجهت عقائد دینی شان پیکار نموده و انان را از سرزمین شان اخرا ج نموده اند  .<ref>فی ظلال القرآن ج 6ص 3545</ref>  




خط ۲۲۳: خط ۲۲۳:




مفاد ایه مذکور ان است که شدت قبح و حرمت برخی از گناهان بیشتر از گناه بزرگ جنگیدن در ماههای حرام شمرده شده است؛ ازجمله این گناهان اخراج  نمودن انسانها از موطنشان می باشد وَإِخْرَاجُ أَهْلِهِ مِنْهُ أَکْبَرُ عِنْدَ اللَّهِ. بجهت انکه صدمه ای که بر اخراج انسانها از اوطانشان مترتب می گردد بمراتب بیشتر از صدمه قتالی است که در ماه حرام تحقق می یابد.  
مفاد ایه مذکور ان است که شدت قبح و حرمت برخی از گناهان بیشتر از گناه بزرگ جنگیدن در ماههای حرام شمرده شده است؛ ازجمله این گناهان اخراج  نمودن انسانها از موطنشان می باشد وَإِخْرَاجُ أَهْلِهِ مِنْهُ أَکْبَرُ عِنْدَ اللَّهِ. بجهت انکه صدمه ای که بر اخراج انسانها از اوطانشان مترتب می‌گردد بمراتب بیشتر از صدمه قتالی است که در ماه حرام تحقق می یابد.  
طبق دیدگاه مفسرین ایه مذکورزمانی نازل شد که مشرکین مسلمانان را بجهت انکه در ماه حرام مرتکب قتلی شده بودند مورد سرزنش قرار داده  و به انان می گفتند که حرمت ماه حرام توسط شما شکسته شد . با نزول ایه مذکور پیامبراکرم در پاسخ انان اظهار داشت که هر چند عمل برخی مسلمانان در کشتن یکی از مشرکین گناه بزرگی است اما گناه شما در اخراج نمودن مسلمانان از مکه بمراتب بزرگتر از گناه انان می باشد . <ref>المیزان ج 2ص 167-166؛ الدرالمنثور ج 1ص 250</ref>
طبق دیدگاه مفسرین ایه مذکورزمانی نازل شد که مشرکین مسلمانان را بجهت انکه در ماه حرام مرتکب قتلی شده بودند مورد سرزنش قرار داده  و به انان می گفتند که حرمت ماه حرام توسط شما شکسته شد . با نزول ایه مذکور پیامبراکرم در پاسخ انان اظهار داشت که هر چند عمل برخی مسلمانان در کشتن یکی از مشرکین گناه بزرگی است اما گناه شما در اخراج نمودن مسلمانان از مکه بمراتب بزرگتر از گناه انان می باشد . <ref>المیزان ج 2ص 167-166؛ الدرالمنثور ج 1ص 250</ref>




بر این اساس می توان از ایه مذکور استنباط نمود که اقامت در وطن از جمله حقوقی است که خداوند به انسانها موهبت نموده بگونه ای که سلب چنین حقی از انان  بزرگترین گناه محسوب می گردد.  
بر این اساس می توان از ایه مذکور استنباط نمود که اقامت در وطن از جمله حقوقی است که خداوند به انسانها موهبت نموده بگونه ای که سلب چنین حقی از انان  بزرگترین گناه محسوب می‌گردد.  




ایات دیگری که حق طبیعی بازگشت از انها استنباط می گردد :‌
ایات دیگری که حق طبیعی بازگشت از انها استنباط می‌گردد :‌




خط ۲۶۸: خط ۲۶۸:




وطن در لغت به محل اقامت و مکانی که زادگاه ادمی بوده و در ان رشد و نما کرده است اطلاق می گردد.<ref>لغت نامه دهخدا :‌ وطن ‌: جای اقامت . محل اقامت . مقام و مسکن . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || جائی که شخص زاییده شده و نشوونما کرده و پرورش یافته باشد. شهر زادگاه . میهن و نشیمن . (ناظم الاطباء).</ref>    هر چند برخی از عالمان و عارفان واژه  وطن  در روایت مذکور را بمعنای دیگری غیر از معنای متعارف ان گرفته <ref>نظیر شیخ بهائی در نان و حلوا که ضمن اشعاری  مراد از وطن در روایت مذکور را معاد می داند:‌این وطن مصر و عراق و شام نیست این وطن شهری است کو را نام نیست زان که از دنیاست این اوطان تمام مدح دنیا کی کند خیر الانام رک به :‌ حیاه الشیخ البهائی رض ،ص 209</ref> – وطن اسلامی و یا بمعنای بازگشت گاه حقیقی انسان – معاد – اما باید گفت تا زمانی که حمل الفاظ در معنای حقیقی  مستلزم تالی فاسدی نباشد  انصراف  از ان صحیح نخواهد بود.
وطن در لغت به محل اقامت و مکانی که زادگاه ادمی بوده و در ان رشد و نما کرده است اطلاق می‌گردد.<ref>لغت نامه دهخدا :‌ وطن ‌: جای اقامت . محل اقامت . مقام و مسکن . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || جائی که شخص زاییده شده و نشوونما کرده و پرورش یافته باشد. شهر زادگاه . میهن و نشیمن . (ناظم الاطباء).</ref>    هر چند برخی از عالمان و عارفان واژه  وطن  در روایت مذکور را بمعنای دیگری غیر از معنای متعارف ان گرفته <ref>نظیر شیخ بهائی در نان و حلوا که ضمن اشعاری  مراد از وطن در روایت مذکور را معاد می داند:‌این وطن مصر و عراق و شام نیست این وطن شهری است کو را نام نیست زان که از دنیاست این اوطان تمام مدح دنیا کی کند خیر الانام رک به :‌ حیاه الشیخ البهائی رض ،ص 209</ref> – وطن اسلامی و یا بمعنای بازگشت گاه حقیقی انسان – معاد – اما باید گفت تا زمانی که حمل الفاظ در معنای حقیقی  مستلزم تالی فاسدی نباشد  انصراف  از ان صحیح نخواهد بود.




خط ۲۷۴: خط ۲۷۴:




لازم به ذکر است که وطن دوستی غیر از وطن پرستی است که امری مذموم می باشد بدلیل انکه وطن پرستی ناشی از تعصب  بوده که سبب  فاصله گرفتن از اصول و حقائق انسانی و دینی می گردد بدین معنا که چه بسا دفاع تعصب امیز از وطن  مستلزم  اشغال سرزمین دیگران  و پایمال نمودن حقوق انان می باشد .
لازم به ذکر است که وطن دوستی غیر از وطن پرستی است که امری مذموم می باشد بدلیل انکه وطن پرستی ناشی از تعصب  بوده که سبب  فاصله گرفتن از اصول و حقائق انسانی و دینی می‌گردد بدین معنا که چه بسا دفاع تعصب امیز از وطن  مستلزم  اشغال سرزمین دیگران  و پایمال نمودن حقوق انان می باشد .




خط ۳۰۹: خط ۳۰۹:




از قتاده در تفسیر ایه شریفه وَ إِخْراجُ أَهْلِهِ منه أَکْبَرُ عِنْدَ اللَّهِ‏ امده است <ref>لازم به ذکر است از منظر بیشتر اهل سنت  به روایات تابعین  و صحابه  نیزحدیث اطلاق می گردد.</ref>      :‌ إخراج محمد و أصحابه من مکة، أکبر عند الله من القتال فی الشهر الحرام.<ref>تفسیر القرآن العظیم    ج‏2    386</ref>     
از قتاده در تفسیر ایه شریفه وَ إِخْراجُ أَهْلِهِ منه أَکْبَرُ عِنْدَ اللَّهِ‏ امده است <ref>لازم به ذکر است از منظر بیشتر اهل سنت  به روایات تابعین  و صحابه  نیزحدیث اطلاق می‌گردد.</ref>      :‌ إخراج محمد و أصحابه من مکة، أکبر عند الله من القتال فی الشهر الحرام.<ref>تفسیر القرآن العظیم    ج‏2    386</ref>     
و از ابن عباس نیز نقل شده است که : و اخراج اهله منه ‌ أَکْبَرُ عِنْدَ اللَّهِ‏ یعنی :‌ أکبر من القتال الذی أصاب أصحاب محمد صلى الله علیه و سلم.<ref>همان</ref>   
و از ابن عباس نیز نقل شده است که : و اخراج اهله منه ‌ أَکْبَرُ عِنْدَ اللَّهِ‏ یعنی :‌ أکبر من القتال الذی أصاب أصحاب محمد صلى الله علیه و سلم.<ref>همان</ref>   
‌از مجموع روایات  ذکر شده بدست می اید که اقامت در وطن و زادگاه از حقوق طبیعی انسانها  بوده و اخراج  انان از اوطانشان  ظلمی بزرگ  خواهد بود.  
‌از مجموع روایات  ذکر شده بدست می اید که اقامت در وطن و زادگاه از حقوق طبیعی انسانها  بوده و اخراج  انان از اوطانشان  ظلمی بزرگ  خواهد بود.  
Writers، confirmed، مدیران
۸۶٬۴۲۳

ویرایش