۸۷٬۷۷۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'مىآید' به 'میآید') |
||
خط ۷۷: | خط ۷۷: | ||
براى من رنگ خوب همان است که مىپسندم و براى شما رنگ خوب همان رنگى است که مىپسندید. | براى من رنگ خوب همان است که مىپسندم و براى شما رنگ خوب همان رنگى است که مىپسندید. | ||
همچنین در انتخاب انسانها یکدیگر را. مثلًا آیا همه مردها از یک جور زن خوششان | همچنین در انتخاب انسانها یکدیگر را. مثلًا آیا همه مردها از یک جور زن خوششان میآید و نیز همه زنان یک جور مرد را مىپسندند؟ چرا یک زن معشوق مردى است در عین اینکه منفور مرد دیگرى است؟ | ||
در اینجور مسائل خوب و بد واقعى وجود ندارد بلکه خوب و بد واقعى بستگى به وجدان و سلیقه شخصى هرکسى دارد و لذا انسان نباید بچههایش را وادار کند که تو حتماً باید این نوع رنگ را براى لباست انتخاب کنى و فلان غذا را دوست داشته باشى و به فلان دختر عشق بورزى و او را به زنى انتخاب کنى. این نوع تحمیلها غلط است. | در اینجور مسائل خوب و بد واقعى وجود ندارد بلکه خوب و بد واقعى بستگى به وجدان و سلیقه شخصى هرکسى دارد و لذا انسان نباید بچههایش را وادار کند که تو حتماً باید این نوع رنگ را براى لباست انتخاب کنى و فلان غذا را دوست داشته باشى و به فلان دختر عشق بورزى و او را به زنى انتخاب کنى. این نوع تحمیلها غلط است. | ||
خط ۹۲: | خط ۹۲: | ||
آنهایى که در مورد دین نظریه صلح کل را قبول کردهاند در واقع مىخواهند بگویند دین امرى است که جنبه فانتزى دارد و با واقعیات سروکارى ندارد. | آنهایى که در مورد دین نظریه صلح کل را قبول کردهاند در واقع مىخواهند بگویند دین امرى است که جنبه فانتزى دارد و با واقعیات سروکارى ندارد. | ||
همان گونه که شخصى از موسیقى خوشش | همان گونه که شخصى از موسیقى خوشش میآید، شخص دیگرى هم از دین خوشش میآید. یکى مىخواهد در اصفهان زندگى کند، شخص دیگرى در تهران و یکى در ده؛ هرکسى هرچه بخواهد همان را انتخاب مىکند و انتخابش براى خودش «خوب» است. | ||
این فکر را همچنین به صورت حرف برق و جلادارى به این عنوان که روشنفکر مرد صلح کل است و دین امرى وجدانى است عنوان مىنمایند. | این فکر را همچنین به صورت حرف برق و جلادارى به این عنوان که روشنفکر مرد صلح کل است و دین امرى وجدانى است عنوان مىنمایند. | ||
خط ۹۸: | خط ۹۸: | ||
==نقد دیدگاه شخصی انگاری دین== | ==نقد دیدگاه شخصی انگاری دین== | ||
دین اینچنین نیست و قدر مسلّم این است که این حرف با دین اسلام جور | دین اینچنین نیست و قدر مسلّم این است که این حرف با دین اسلام جور درنمیآید زیرا دین اسلام یک طرح و ایدئولوژى بر اساس سعادت فرد و جامعه انسانى است که اگر انسان آن را بپذیرد و به آن عمل کند سعادت دنیا و آخرت فردى و اجتماعى را تأمین مىکند و الّا نه؛ و این را نمىشود به ذوق و سلیقه هر فرد ربط داد. | ||
==ایدئولوژى ملازم است با مسئولیت== | ==ایدئولوژى ملازم است با مسئولیت== |