۸۷٬۸۹۲
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'نمی شود' به 'نمیشود') |
جز (جایگزینی متن - 'می دارد' به 'میدارد') |
||
خط ۷۷: | خط ۷۷: | ||
این فرقه افزون بر عقاید و آراء مشترک با سایر فرقه های صوفیه مثل وحدت وجود، حلول،سیر و سلوک خانقاهی و امثال اینها عقاید اختصاصی دارد. که این فرقه را از فرقه های دیگر متمایز می سازد که به برخی از آنها اشاره می شود. | این فرقه افزون بر عقاید و آراء مشترک با سایر فرقه های صوفیه مثل وحدت وجود، حلول،سیر و سلوک خانقاهی و امثال اینها عقاید اختصاصی دارد. که این فرقه را از فرقه های دیگر متمایز می سازد که به برخی از آنها اشاره می شود. | ||
1. طریقت نقشبندیه بر مبنای زندگی دسته جمعی در خانقاه ها گذارده شده و گوشه گیری و زهد را منکر است و ذکر خفی را معمول | 1. طریقت نقشبندیه بر مبنای زندگی دسته جمعی در خانقاه ها گذارده شده و گوشه گیری و زهد را منکر است و ذکر خفی را معمول میدارد. | ||
2. خرقه درویشی این فرقه به رنگ زرد و خاکستری می باشد که از امتیاز ظاهری درویشان این سلسله به شمار می آید. | 2. خرقه درویشی این فرقه به رنگ زرد و خاکستری می باشد که از امتیاز ظاهری درویشان این سلسله به شمار می آید. | ||
3. اساس عقاید فرقه نقشبندیه بر هشت اصل قرار دارد که عبارت اند از: هشدار دم ـ نظر بر قدم ـ سفر در وطن ـ خلوت در انجمن ـ یاد کرد ـ بازگشت ـ نگاهداشت ـ یادداشت یا خود داشت. | 3. اساس عقاید فرقه نقشبندیه بر هشت اصل قرار دارد که عبارت اند از: هشدار دم ـ نظر بر قدم ـ سفر در وطن ـ خلوت در انجمن ـ یاد کرد ـ بازگشت ـ نگاهداشت ـ یادداشت یا خود داشت. | ||
خط ۱۷۶: | خط ۱۷۶: | ||
حضور و جمعیت و حفظ قلب از دخول خواطر از اهم اموری است که همواره صوفیان بدان توجه داشته اند و یکی از ارکان تصوف است و در آثار عرفانی اقوال بسیاری از مشایخ را در این باب می توان یافت. | حضور و جمعیت و حفظ قلب از دخول خواطر از اهم اموری است که همواره صوفیان بدان توجه داشته اند و یکی از ارکان تصوف است و در آثار عرفانی اقوال بسیاری از مشایخ را در این باب می توان یافت. | ||
خواجه عبیدالله احرار می گوید : معنی حفظ خاطر آن نیست که اصلا سالک را خاطری به دل نیاید بلکه مراد آن است که خاطر ، حضور را مانع و مزاحم نباشد. آن سان که خسی بر آبی جاری افتاده است و آب را از جریان باز | خواجه عبیدالله احرار می گوید : معنی حفظ خاطر آن نیست که اصلا سالک را خاطری به دل نیاید بلکه مراد آن است که خاطر ، حضور را مانع و مزاحم نباشد. آن سان که خسی بر آبی جاری افتاده است و آب را از جریان باز نمیدارد. و نیز علاءالدین غجدوانی (از اصحاب و خلفای بهاءالدین نقشبند) گفته است که : چنان نیست که هرگز خاطری بر دل نگذرد بلکه گاه می آید و گاه نمی آید. و مؤید این سخن کلام علاءالدین عطار است که می گوید : انتفاء خواطر متعسر بل متعذر است و من بیست سال قلبم را از خواطر حفظ کردم ولی سپس خواطر بدان در آمد اما قراری نیافت. | ||
8- یادداشت: | 8- یادداشت: |