۸۷٬۷۷۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'امیر المؤمنین ' به ' امیرالمؤمنین ') |
||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
مؤلف تفسیر «اضواءالبیان» نیز در بیان روایتی چنین میگوید: | مؤلف تفسیر «اضواءالبیان» نیز در بیان روایتی چنین میگوید: | ||
«عن طارق بن شهاب قال: جاء رجل من الیهود الی عمر بن الخطاب فقال یا | «عن طارق بن شهاب قال: جاء رجل من الیهود الی عمر بن الخطاب فقال یا امیرالمؤمنین انکم تقروون آیه من کتابکم لو علینا یا معشر الیهود نزلت لا تخذنا ذالک الیوم عیدا قال: وای ایه قال قوله: الیوم اکملت لکم دینکم فقال عمر: والله الاعلم الیوم الذی نزلت علی رسولالله و الساعه التی نزلت فیها علی رسولالله عشیه غرفه فی یوم الجمعه... | ||
شخصی یهودی نزد عمربنخطاب آمد و گفت: ای امیرالمؤمنین شما در کتابتان آیهای را قرائت میکنید که اگر چنین آیهای بر ملت یهود نازل میشد آن روز را عید خویش قرار میدادیم. عمر پرسید: کدام آیه؟ پاسخ داد آیه الیوم اکملت لکم دینکم... عمر گفت: به خدا قسم آن روزی که این آیه نازل شد را میدانم و ساعتی که این آیه بر پیامبر نازل گردید شب عرفه در روز جمعه بود».[7] | شخصی یهودی نزد عمربنخطاب آمد و گفت: ای امیرالمؤمنین شما در کتابتان آیهای را قرائت میکنید که اگر چنین آیهای بر ملت یهود نازل میشد آن روز را عید خویش قرار میدادیم. عمر پرسید: کدام آیه؟ پاسخ داد آیه الیوم اکملت لکم دینکم... عمر گفت: به خدا قسم آن روزی که این آیه نازل شد را میدانم و ساعتی که این آیه بر پیامبر نازل گردید شب عرفه در روز جمعه بود».[7] |