پرش به محتوا

مدخلی بر مبانی تفسیری فریقین: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۸ فوریهٔ ۲۰۲۲
جز
جایگزینی متن - 'ك' به 'ک'
جز (جایگزینی متن - 'قران' به 'قرآن')
جز (جایگزینی متن - 'ك' به 'ک')
خط ۱: خط ۱:
از جمله سئوالاتی که قبل از ورود در مباحث اصلی مبانی تفسیری لازم است  مورد بررسی قرار گیرد این است که اساسا  وقتی [[قرآن]] خود  را بعنوان "احسن تفسیرا"  معرفی می کند (وَ لا یَأْتُونَكَ بِمَثَلٍ إِلَّا جِئْناكَ بِالْحَقِّ وَ أَحْسَنَ تَفْسِیراً <ref>فرقان  ایه 33 ترجمه : کافران بر تو هیچ مثل (باطل و اعتراض ناحق) نیاورند مگر آنکه ما در مقابل برای تو سخن حق را با بهترین بیان پاسخ آنها آریم)</ref>  چه نیازی به تفسیر قرآن خواهد بود ؟
از جمله سئوالاتی که قبل از ورود در مباحث اصلی مبانی تفسیری لازم است  مورد بررسی قرار گیرد این است که اساسا  وقتی [[قرآن]] خود  را بعنوان "احسن تفسیرا"  معرفی می کند (وَ لا یَأْتُونَکَ بِمَثَلٍ إِلَّا جِئْناکَ بِالْحَقِّ وَ أَحْسَنَ تَفْسِیراً <ref>فرقان  ایه 33 ترجمه : کافران بر تو هیچ مثل (باطل و اعتراض ناحق) نیاورند مگر آنکه ما در مقابل برای تو سخن حق را با بهترین بیان پاسخ آنها آریم)</ref>  چه نیازی به تفسیر قرآن خواهد بود ؟


==الف – علت  نیاز به تفسیر قرآن==
==الف – علت  نیاز به تفسیر قرآن==
خط ۲۱: خط ۲۱:
   
   
2- محمد بن صالح بن محمد العثیمین (معاصر)  
2- محمد بن صالح بن محمد العثیمین (معاصر)  
ایشان  در كتاب :" أصول فی التفسیر "یادگیری تفسیر قرآن را امری لازم دانسته و دلائلی از ایات ، روایات و نیز سیره صحابه را  در اثبات  ان ذکر می کند :  
ایشان  در کتاب :" أصول فی التفسیر "یادگیری تفسیر قرآن را امری لازم دانسته و دلائلی از ایات ، روایات و نیز سیره صحابه را  در اثبات  ان ذکر می کند :  
ایشان در وجوب یادگیری تفسیربا استناد به ایات قرآنی می نویسد :  
ایشان در وجوب یادگیری تفسیربا استناد به ایات قرآنی می نویسد :  
وتعلم التفسیر واجب لقوله تعالى : (كِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ إِلَیْكَ مُبَارَكٌ لِیَدَّبَّرُوا آیَاتِهِ وَلِیَتَذَكَّرَ أُولُو الْأَلْبَابِ) (صّ:29) ولقوله تعالى : (أَفَلا یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَى قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا) (محمد:24)
وتعلم التفسیر واجب لقوله تعالى : (کِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ إِلَیْکَ مُبَارَکٌ لِیَدَّبَّرُوا آیَاتِهِ وَلِیَتَذَکَّرَ أُولُو الْأَلْبَابِ) (صّ:29) ولقوله تعالى : (أَفَلا یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَى قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا) (محمد:24)
ایشان در تبیین دلالت ایه نخست-  كِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ إِلَیْكَ...-:  بر لزوم  تعلم تفسیر قرآن می نویسد :  
ایشان در تبیین دلالت ایه نخست-  کِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ إِلَیْکَ...-:  بر لزوم  تعلم تفسیر قرآن می نویسد :  
مفاد ایه مذکور ان است که حکمت نزول قرآن تدبر در ایات جهت متاثر شدن از ان می باشد بنابراین بدون تدبردر ایات و فهم دقیق انها هدف مذکور از نزول محقق نمی گردد .    <ref>أصول فی التفسیر ص  21-22</ref>   
مفاد ایه مذکور ان است که حکمت نزول قرآن تدبر در ایات جهت متاثر شدن از ان می باشد بنابراین بدون تدبردر ایات و فهم دقیق انها هدف مذکور از نزول محقق نمی گردد .    <ref>أصول فی التفسیر ص  21-22</ref>   
ایشان در بیان دلالت  ایه دوم - أَفَلا یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ - نسبت به لزوم تعلم تفسیر می نویسد :  
ایشان در بیان دلالت  ایه دوم - أَفَلا یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ - نسبت به لزوم تعلم تفسیر می نویسد :  
خط ۴۰: خط ۴۰:
   
   
3 – علامه طباطبائی  
3 – علامه طباطبائی  
علامه طباطبائی در کتاب "القرآن فی الاسلام"  تحت عنوان "كیف یتقبل القرآن التفسیر ؟"  به این سئوال  مهم پاسخ داده است .     
علامه طباطبائی در کتاب "القرآن فی الاسلام"  تحت عنوان "کیف یتقبل القرآن التفسیر ؟"  به این سئوال  مهم پاسخ داده است .     
ایشان نیز همانند سایر اعلام دینی تفسیر قرآن را امری لازم دانسته اما معتقد است که برترین شیوه تفسیر قرآن مراجعه به قرآن و تدبر در ایات ان می باشد ایشان معتقد است حتی اهل بیت ع نیز بهمین طریق به تفسیر قرآن پرداخته وانرا به دیگران اموزش داده اند.بدلیل انکه وقتی قرآن  خود را  نور ، ضیاء ، تبیانا لکل شئی  و ... معرفی نموده است بدیهی است  چنین کتابی نیاز به شرح  و تبیین از خارج را نخواهد داشت چون قرآن  ، در درون خود ، احسن  التفاسیر را داراست . بنابر این مفسر قرآن  کسی است که با قدرت تدبر و تعمقش در ایات قرآن به فهم ایات  و ارتباط انها با یکدیگر نائل شده و در تبیین بیشتر انها  اقدام  می کند .
ایشان نیز همانند سایر اعلام دینی تفسیر قرآن را امری لازم دانسته اما معتقد است که برترین شیوه تفسیر قرآن مراجعه به قرآن و تدبر در ایات ان می باشد ایشان معتقد است حتی اهل بیت ع نیز بهمین طریق به تفسیر قرآن پرداخته وانرا به دیگران اموزش داده اند.بدلیل انکه وقتی قرآن  خود را  نور ، ضیاء ، تبیانا لکل شئی  و ... معرفی نموده است بدیهی است  چنین کتابی نیاز به شرح  و تبیین از خارج را نخواهد داشت چون قرآن  ، در درون خود ، احسن  التفاسیر را داراست . بنابر این مفسر قرآن  کسی است که با قدرت تدبر و تعمقش در ایات قرآن به فهم ایات  و ارتباط انها با یکدیگر نائل شده و در تبیین بیشتر انها  اقدام  می کند .


خط ۷۵: خط ۷۵:
    
    
ایشان بعد از طبقه اول مفسران اهل سنت – صحابه –- اشاره کرده و نسبت به طبقه دوم – تابعین – که شاگردان صحابه بودند  می نویسد :  
ایشان بعد از طبقه اول مفسران اهل سنت – صحابه –- اشاره کرده و نسبت به طبقه دوم – تابعین – که شاگردان صحابه بودند  می نویسد :  
تابعین که طبقه دوم از مفسرین اهل سنت را تشکیل می دهند عبارتند از :  مجاهد وسعید بن جبیر وعكرمة وضحاك، حسن بصری وعطاء بن أبی رباح وعطاء بن أبی مسلم وأبی العالیة ومحمد بن كعب القرطی وقتادة وعطیة وزید بن أسلم وطاوس الیمانی.
تابعین که طبقه دوم از مفسرین اهل سنت را تشکیل می دهند عبارتند از :  مجاهد وسعید بن جبیر وعکرمة وضحاک، حسن بصری وعطاء بن أبی رباح وعطاء بن أبی مسلم وأبی العالیة ومحمد بن کعب القرطی وقتادة وعطیة وزید بن أسلم وطاوس الیمانی.




خط ۸۶: خط ۸۶:
ایشان طبقه چهارم  را مبدا طبقات  بعدی – متاخرین – دانسته ومی نویسد : ومن هذه الطبقة تبدأ طبقات المفسرین المتأخرین .
ایشان طبقه چهارم  را مبدا طبقات  بعدی – متاخرین – دانسته ومی نویسد : ومن هذه الطبقة تبدأ طبقات المفسرین المتأخرین .
ایشان طبقه پنجم مفسرین اهل سنت را عالمانی می داند که احادیث تفسیری  را در کتب شان  با حذف استاد ذکر کرده و به ذکر اقوال و اراء دیگران  اکتفا می کنند:  
ایشان طبقه پنجم مفسرین اهل سنت را عالمانی می داند که احادیث تفسیری  را در کتب شان  با حذف استاد ذکر کرده و به ذکر اقوال و اراء دیگران  اکتفا می کنند:  
( الطبقة الخامسة ) المفسرون الذین نقلوا الأحادیث فی تفاسیرهم بحذف الأسانید واكتفوا بنقل الأقوال والآراء .
( الطبقة الخامسة ) المفسرون الذین نقلوا الأحادیث فی تفاسیرهم بحذف الأسانید واکتفوا بنقل الأقوال والآراء .
ایشان  بنقل از سیوطی می نویسد : اغاز  ورود  روایات جعلی  و  زمینه  اختلاط احادیث صحیح با احادیث دروغین از این مرحله اغاز شده است :  
ایشان  بنقل از سیوطی می نویسد : اغاز  ورود  روایات جعلی  و  زمینه  اختلاط احادیث صحیح با احادیث دروغین از این مرحله اغاز شده است :  
قال السیوطی : فدخل من هنا الدخیل والتبس الصحیح بالعلیل....
قال السیوطی : فدخل من هنا الدخیل والتبس الصحیح بالعلیل....
Writers، confirmed، مدیران
۸۶٬۰۹۳

ویرایش