۸۷٬۸۸۶
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'می گردد' به 'میگردد') |
جز (جایگزینی متن - 'می دارد' به 'میدارد') |
||
خط ۱۱۷: | خط ۱۱۷: | ||
در اینجا سلطان گفت: ما از خداوند برای آنچه پیش آمد طلب مغفرت می کنیم.و تأخیر حق او را جبران کنیم و به خدا قسم او را ثروتمندترین عالمان قرار دهم».نزد شیخ فرستاد و از او دلجویی و حلالیت کرد و از طرفین خواست که از سخن گفتن در باب کلام خودداری کنند.و هیچ کس نباید در این مورد فتوایی صادر کند. | در اینجا سلطان گفت: ما از خداوند برای آنچه پیش آمد طلب مغفرت می کنیم.و تأخیر حق او را جبران کنیم و به خدا قسم او را ثروتمندترین عالمان قرار دهم».نزد شیخ فرستاد و از او دلجویی و حلالیت کرد و از طرفین خواست که از سخن گفتن در باب کلام خودداری کنند.و هیچ کس نباید در این مورد فتوایی صادر کند. | ||
و چون ملک الکامل از سرزمین مصر رسید، و آنچه را که در دمشق اتفاق افتاد شنید، تصمیم گرفت با شیخ العز ملاقات کند و از او عذرخواهی کرد و دستور داد که آنچه در این مورد اتفاق افتاده را بنویسد تا بررسی شود. و شیخ به او گفت: «آیا برابر است با پسر اهل حق و باطل؟و اهل حق را از امر به معروف و نهی از منکر باز | و چون ملک الکامل از سرزمین مصر رسید، و آنچه را که در دمشق اتفاق افتاد شنید، تصمیم گرفت با شیخ العز ملاقات کند و از او عذرخواهی کرد و دستور داد که آنچه در این مورد اتفاق افتاده را بنویسد تا بررسی شود. و شیخ به او گفت: «آیا برابر است با پسر اهل حق و باطل؟و اهل حق را از امر به معروف و نهی از منکر باز میدارد... راه این بود که اهل سنت حجت خود را انشاء کنند، و دین خدا را تجلی دهند...».موضوع برای سلطان مالک اشرف روشن شد و حیای خود را از شیخ اعلام کرد و گفت: ما در برابر ابن عبدالسلام اشتباه بزرگی کرده ایم<ref>طبقات الشافعیة الکبرى، ج8 ص218-241</ref>. | ||
=موضع او در مورد اتحاد الصالح اسماعیل با صلیبیون= | =موضع او در مورد اتحاد الصالح اسماعیل با صلیبیون= | ||