پرش به محتوا

قرامطه: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲ مارس ۲۰۲۲
جز
جایگزینی متن - 'ك' به 'ک'
جز (جایگزینی متن - 'ي' به 'ی')
جز (جایگزینی متن - 'ك' به 'ک')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۹: خط ۹:


==تاریخچه==
==تاریخچه==
محمد بن اسحاق الندیم مى‏ نویسد: چون عبداللّه بن میمون قداح از [[بصره]] به سلمیه فرار کرد، در آن جا مردى به نام حمدان بن اشعث ملقب به قرمط دعوت او را پذیرفت. وى در دهکده‏ اى به نام «قس بهرام» کشاورزى و گاودارى داشت و چون بسیار با هوش بود، خیلی زود به سمت ریاست دست یافت و داعیانى به اطراف [[كوفه|کوفه]] فرستاد. در اواخر قرن سوم هجرى قمری، طرفداران حمدان قرمط از طرف رئیس فرقه پنهانى خود که صاحب الظهور نام داشت و محل اقامتش مجهول بود، دولتى در بحرین که مرکز آن الاحساء بود، تأسیس کردند. قرامطه نه تنها در [[بین النهرین]] و خوزستان بلکه در انقلاب های بحرین و یمن و سوریه نیز دست داشتند. قرمطیان بحرین بیشتر از جنگجویان بدوى عرب بودند و خطر بزرگى براى خلافت عباسى به شمار مى‏رفتند.
محمد بن اسحاق الندیم مى‏ نویسد: چون عبداللّه بن میمون قداح از [[بصره]] به سلمیه فرار کرد، در آن جا مردى به نام حمدان بن اشعث ملقب به قرمط دعوت او را پذیرفت. وى در دهکده‏ اى به نام «قس بهرام» کشاورزى و گاودارى داشت و چون بسیار با هوش بود، خیلی زود به سمت ریاست دست یافت و داعیانى به اطراف [[کوفه|کوفه]] فرستاد. در اواخر قرن سوم هجرى قمری، طرفداران حمدان قرمط از طرف رئیس فرقه پنهانى خود که صاحب الظهور نام داشت و محل اقامتش مجهول بود، دولتى در بحرین که مرکز آن الاحساء بود، تأسیس کردند. قرامطه نه تنها در [[بین النهرین]] و خوزستان بلکه در انقلاب های بحرین و یمن و سوریه نیز دست داشتند. قرمطیان بحرین بیشتر از جنگجویان بدوى عرب بودند و خطر بزرگى براى خلافت عباسى به شمار مى‏رفتند.
پیشوایان قرامطه بیشتر ایرانى بودند و در سال 288 هجری قمری، لشکریان خلیفه را در بیرون بصره به طور کامل درهم شکستند. یکى دو سال بعد صاحب الناقه و پس از وى برادرش صاحب الشامه یا صاحب الخال سوریه را تا دروازه‏هاى دمشق غارت کردند.
پیشوایان قرامطه بیشتر ایرانى بودند و در سال 288 هجری قمری، لشکریان خلیفه را در بیرون بصره به طور کامل درهم شکستند. یکى دو سال بعد صاحب الناقه و پس از وى برادرش صاحب الشامه یا صاحب الخال سوریه را تا دروازه‏هاى دمشق غارت کردند.
«زکرویه» که از قرامطه بود به کاروانى از حاجیان حمله کرد و گفته شده است که بیست هزار تن در این فاجعه به قتل رسیدند.
«زکرویه» که از قرامطه بود به کاروانى از حاجیان حمله کرد و گفته شده است که بیست هزار تن در این فاجعه به قتل رسیدند.
در سال 312 هجری قمری،  ابو طاهر جنّابى «- ابو سعیدیه» که پسر و جانشین او ابو سعید جنابى بود به بصره تاخت و غنیمت هاى فراوانی به چنگ چند ماه بعد از آن، به کاروان حاجیان حمله کرد و دو هزار و دویست مرد و سیصد زن را از بین برد.
در سال 312 هجری قمری،  ابو طاهر جنّابى «- ابو سعیدیه» که پسر و جانشین او ابو سعید جنابى بود به بصره تاخت و غنیمت هاى فراوانی به چنگ چند ماه بعد از آن، به کاروان حاجیان حمله کرد و دو هزار و دویست مرد و سیصد زن را از بین برد.
دیرى نپائید که قرمطیان کوفه را در مدت شش روز غارت کردند. در هشتم ذى الحجّه سال  317  هجری قمری، ابوطاهر قرمطى به [[مكّه|مکّه]] حمله و آن شهر را تصرف و غارت کرد و چند هزار نفر از حاجیان را کشت و عده ‏اى را به بردگى برد و چون قرامطه زیارت [[كعبه|کعبه]] را بت ‏پرستى مى ‏شمردند، فرمان داد که [[حجر الاسود]] را از دیوار کعبه کنده و به دونیم کرده و با خود به الاحساء بردند و پس از بیست سال بر اثر وساطت خلیفه فاطمى القائم یا المنصور آن را به مکّه بازگردانیدند. در منابع آورده اند که قرامطه از «مبارکیه» پدید آمده بودند و پیرو مردى به نام قرمطویه از مردم سواد عراق بودند. بیشتر قرمطیان را اعراب بادیه ‏نشین تشکیل می دادند و در تشکیلات خود یک شوراى عالى داشتند و جامه سپید بر تن مى‏ کردند و آنان را «عقدانیه» مى ‏گفتند که اختیار حل و عقد امور به دست ایشان بود. قرمطیان کسانى را که مرقدها،  گورها و سنگ ها را پرستش مى‏کردند و حجر الاسود را مى‏‌بوسیدند، نکوهش کرده کافر مى‏‌شمردند و زیاده روى در خوردن گوشت را حرام مى‏ دانستند. قرامطه تنها ایمان را مایه نجات و رهایى از قیود اخلاقى مى‏‌دانستند و طرفدار حکومت مردم بر مردم و غارت اموال مخالفان بودند و یک جمهورى فاسد مستبدانه تأسیس کردند.
دیرى نپائید که قرمطیان کوفه را در مدت شش روز غارت کردند. در هشتم ذى الحجّه سال  317  هجری قمری، ابوطاهر قرمطى به [[مکّه|مکّه]] حمله و آن شهر را تصرف و غارت کرد و چند هزار نفر از حاجیان را کشت و عده ‏اى را به بردگى برد و چون قرامطه زیارت [[کعبه|کعبه]] را بت ‏پرستى مى ‏شمردند، فرمان داد که [[حجر الاسود]] را از دیوار کعبه کنده و به دونیم کرده و با خود به الاحساء بردند و پس از بیست سال بر اثر وساطت خلیفه فاطمى القائم یا المنصور آن را به مکّه بازگردانیدند. در منابع آورده اند که قرامطه از «مبارکیه» پدید آمده بودند و پیرو مردى به نام قرمطویه از مردم سواد عراق بودند. بیشتر قرمطیان را اعراب بادیه ‏نشین تشکیل می دادند و در تشکیلات خود یک شوراى عالى داشتند و جامه سپید بر تن مى‏ کردند و آنان را «عقدانیه» مى ‏گفتند که اختیار حل و عقد امور به دست ایشان بود. قرمطیان کسانى را که مرقدها،  گورها و سنگ ها را پرستش مى‏کردند و حجر الاسود را مى‏‌بوسیدند، نکوهش کرده کافر مى‏‌شمردند و زیاده روى در خوردن گوشت را حرام مى‏ دانستند. قرامطه تنها ایمان را مایه نجات و رهایى از قیود اخلاقى مى‏‌دانستند و طرفدار حکومت مردم بر مردم و غارت اموال مخالفان بودند و یک جمهورى فاسد مستبدانه تأسیس کردند.
دخویه در کتاب خود «اخبار قرامطه» ثابت کرده است که قرامطه با [[فاطمیان مصر|فاطمیان مصر]] رابطه داشتند. دلیل بر روابط قرامطه و فاطمیان آن است که در کتاب‌هاى قدیم، قرامطه و فاطمیان را مترادف با هم ذکر کرده‏ اند و اگر کسى را «قرمطى» مى ‏خواندند، مقصود آن بود که او اسماعیلى مذهب است.
دخویه در کتاب خود «اخبار قرامطه» ثابت کرده است که قرامطه با [[فاطمیان مصر|فاطمیان مصر]] رابطه داشتند. دلیل بر روابط قرامطه و فاطمیان آن است که در کتاب‌هاى قدیم، قرامطه و فاطمیان را مترادف با هم ذکر کرده‏ اند و اگر کسى را «قرمطى» مى ‏خواندند، مقصود آن بود که او اسماعیلى مذهب است.
اصولا حکومت قرمطیان یک جمهورى اشتراکى بود. <ref>مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ دوم، ص 358 با ویرایش و جابجایی و اصلاح عبارات.</ref> <ref>مشکور محمد جواد، تاریخ شیعه و فرقه ‏هاى اسلام تا قرن چهارم، تهران، چاپ سوم، سال 1362 شمسی، ص 215- 221.</ref> <ref>رضا زاده لنگرودی رضا،  كتابشناسى تحلیلى جنبش قرمطى، یادنامه فخرائى، انتشارات نشر نو،  سال 1363 هجری شمسی.
اصولا حکومت قرمطیان یک جمهورى اشتراکى بود. <ref>مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ دوم، ص 358 با ویرایش و جابجایی و اصلاح عبارات.</ref> <ref>مشکور محمد جواد، تاریخ شیعه و فرقه ‏هاى اسلام تا قرن چهارم، تهران، چاپ سوم، سال 1362 شمسی، ص 215- 221.</ref> <ref>رضا زاده لنگرودی رضا،  کتابشناسى تحلیلى جنبش قرمطى، یادنامه فخرائى، انتشارات نشر نو،  سال 1363 هجری شمسی.
</ref>
</ref>


Writers، confirmed، مدیران
۸۷٬۸۱۰

ویرایش