۲۱٬۸۹۸
ویرایش
(←چکیده) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
کسانی که با عبدالناصر موافق بودند حرکت زیر پرچم حسن الهضیبی را رد کردند. برخی اخوانیها گمان میکردند که عبدالناصر برادر آنهاست. این دسته از اخوانیها با سوزش ضربات شلاق عبدالناصر بر پیکرهایشان در زندانها، از خوابِ خود بیدار شدند. | کسانی که با عبدالناصر موافق بودند حرکت زیر پرچم حسن الهضیبی را رد کردند. برخی اخوانیها گمان میکردند که عبدالناصر برادر آنهاست. این دسته از اخوانیها با سوزش ضربات شلاق عبدالناصر بر پیکرهایشان در زندانها، از خوابِ خود بیدار شدند. | ||
==نقش | ==نقش سید قطب در احیاء اخوان المسلمین== | ||
[[«سید قطب»]] تلاش کرد تا خط مشیِ حسن البنا را احیا سازد اما سید قطب بیش از آنکه یک فردِ سازمانی و حزبی باشد، یک متفکرِ ادیب بود. او خط مشیِ حسن البنا را با الفاظ و عباراتی که با طعم رنج و محنت همراه بود، ترسیم نمود. با این حال، تلاشهای مذکور با اقدامات خشونتآمیز نظام حاکم از یک سوی و مبارزات فکری حسن الهضیبی و گروهِ تحت امرش از سوی دیگر، خنثی شدند. الهضیبی به پیروانش القاء کرده بود که اخوانالمسلمین تنها یک گروه تبلیغی است و نه بیشتر. این درحالی است که هرکسی که آثار به جای مانده از حسن البنا را مطالعه کرده باشد به یقین درخواهد یافت که البنا هیچگاه به اخوان به عنوان یک گروه صرفا تبلیغی نگاه نکرد. | |||
==اخوان المسلمین در دوران انورسادات== | ==اخوان المسلمین در دوران انورسادات== | ||
حدود 20 سال پس از محنت، دوران «انور سادات» آغاز شد. طبیعتا او برای مستحکمتر کردن ارکان حکومتش به پایگاه جدیدی نیاز داشت. این درحالی است که عبدالناصر میراثی متشکل از کمونیستها و چپگرایان را برای او باقی گذاشته بود. | حدود 20 سال پس از محنت، دوران [[«انور سادات»]] آغاز شد. طبیعتا او برای مستحکمتر کردن ارکان حکومتش به پایگاه جدیدی نیاز داشت. این درحالی است که عبدالناصر میراثی متشکل از کمونیستها و چپگرایان را برای او باقی گذاشته بود. | ||
انور سادات به عنوان باهوشترین رؤسای جمهور مصر یک «دموکراسی جعلی» را پدید آورد و اسلامگرایان را فریب داد. او اسلامگرایان را اینگونه قانع ساخت که فضا در برابر آنها کاملا باز است و آنها از آزادی کاملی برخوردار هستند؛ این درحالی است که تمام قدرت در دستان او قرار داشت. | انور سادات به عنوان باهوشترین رؤسای جمهور مصر یک «دموکراسی جعلی» را پدید آورد و اسلامگرایان را فریب داد. او اسلامگرایان را اینگونه قانع ساخت که فضا در برابر آنها کاملا باز است و آنها از آزادی کاملی برخوردار هستند؛ این درحالی است که تمام قدرت در دستان او قرار داشت. | ||
جمعیت اخوانالمسلمین به یک گروه تبلیغیِ ضعیف تحت رهبری حسن الهضیبی تبدیل شد و دیگر از تشکیلات ویژهای که بتواند از این جمعیت در برابر حوادث مختلف حمایت به عمل آورد، برخوردار نبود. در این مرحله عبدالناصر کمر به نابودی اخوانیها بست. | جمعیت اخوانالمسلمین به یک گروه تبلیغیِ ضعیف تحت رهبری حسن الهضیبی تبدیل شد و دیگر از تشکیلات ویژهای که بتواند از این جمعیت در برابر حوادث مختلف حمایت به عمل آورد، برخوردار نبود. در این مرحله عبدالناصر کمر به نابودی اخوانیها بست. | ||
خط ۵۳: | خط ۵۳: | ||
=اخوان المسلمین به رهبری عُمَر التلمسانی= | =اخوان المسلمین به رهبری عُمَر التلمسانی= | ||
در این مرحله | در این مرحله [[«عمر التلمسانی»]] رهبری اخوانالمسلمین را برعهده داشت. او نیز یک حقوقدان بود. به طور کلی باید گفت که هیچ جنبشی در مصر نتوانست با رهبران حقوقدان به موفقیت دست پیدا کند. به هر حال، این مسأله نیازمند بحث و بررسی وسیعتری است. | ||
از زمان روی کار آمدن عمر التلمسانی 2 گروه در اخوانالمسلمین پدید آمد؛ گروه اول به طور کامل فریفته نظام حاکم شدند، اما گروه دوم در برابر خدعه و نیرنگ نظام حاکم مقاومت کردند. از مهمترین چهرههای برجسته این گروه میتوان به «مصطفی مشهور» اشاره کرد که از اعضای سابق «تشکیلات ویژه» اخوان بود. گروه دوم اعلام کرد که فعالیتهای تبلیغی میبایست در سایه یک تشکیلات ویژه و قدرتمند انجام گیرد. وجود چنین گروهی در ساختار اخوانالمسلمین موجب شد تا این گروه همچنان از اندک قدرتی در برابر نظام حاکم برخوردار گردد. | از زمان روی کار آمدن عمر التلمسانی 2 گروه در اخوانالمسلمین پدید آمد؛ گروه اول به طور کامل فریفته نظام حاکم شدند، اما گروه دوم در برابر خدعه و نیرنگ نظام حاکم مقاومت کردند. از مهمترین چهرههای برجسته این گروه میتوان به «مصطفی مشهور» اشاره کرد که از اعضای سابق «تشکیلات ویژه» اخوان بود. گروه دوم اعلام کرد که فعالیتهای تبلیغی میبایست در سایه یک تشکیلات ویژه و قدرتمند انجام گیرد. وجود چنین گروهی در ساختار اخوانالمسلمین موجب شد تا این گروه همچنان از اندک قدرتی در برابر نظام حاکم برخوردار گردد. | ||
خط ۶۹: | خط ۶۹: | ||
==موج بیداری اسلامی و مواضع منفعلانه اخوان المسلمین== | ==موج بیداری اسلامی و مواضع منفعلانه اخوان المسلمین== | ||
کار اخوان ادامه پیدا کرد تا موج بیداری اسلامی و انقلابهای عربی فرا رسید. این جمعیت تمام تلاش خود را در این دوران به کار بست تا به نظام داخلی و قدرتهای خارجی تضمین دهد که خطری برای آنها محسوب نمیشود. در واقع اخوانالمسلمین در جریان انقلابهای عربی هیچ موضعی اتخاذ نکرد. | کار اخوان ادامه پیدا کرد تا موج بیداری اسلامی و انقلابهای عربی فرا رسید. این جمعیت تمام تلاش خود را در این دوران به کار بست تا به نظام داخلی و قدرتهای خارجی تضمین دهد که خطری برای آنها محسوب نمیشود. در واقع اخوانالمسلمین در جریان انقلابهای عربی هیچ موضعی اتخاذ نکرد. | ||
با این حال، سلسله اتفاقات مختلفی به وقوع پیوست که موجب شد تا اخوانالمسلمین برای نقشآفرینی در قدرت پس از انقلاب، وارد میدان شود. یکی از این اتفاقات عدم توافق با شورای نظامی بود؛ به ویژه اینکه فردی خونریز نظیر «عمر سلیمان» نیز برای تکیه زدن بر کرسی ریاست جمهوری در انتخابات کاندیدا شد. در این شرایط بود که اخوانیها تصمیم خود برای کاندیداتوری در انتخابات مذکور را گرفتند. از سوی دیگر، سران اخوانالمسلمین به این نتیجه رسیدند که سکولارها تمام تلاش خود را برای به حاشیه راندن اخوانیها در مرحله پساانقلاب به کار بستهاند. لذا رهبران این جمعیت درحالی که تنها به دنبال کاندیداتوری برای کسب یک سومِ کرسیهای پارلمان بودند، تصمیم خود برای به دست گرفتن قدرت در کشور و تصاحب کرسی ریاست جمهوری اتخاذ کردند. به هر حال، شرایطی رقم خورد که رهبران اخوانالمسلمین خود را در برابر 2 گزینه «قصر» یا «قبر» ببینند. ازهمینروی، ناگزیر گزینه «قصر» را انتخاب کردند تا در دوران پساانقلاب از صحنه اسلامی و سیاسی به طور کامل کنار گذاشته نشوند. | با این حال، سلسله اتفاقات مختلفی به وقوع پیوست که موجب شد تا اخوانالمسلمین برای نقشآفرینی در قدرت پس از انقلاب، وارد میدان شود. یکی از این اتفاقات عدم توافق با شورای نظامی بود؛ به ویژه اینکه فردی خونریز نظیر [[«عمر سلیمان»]] نیز برای تکیه زدن بر کرسی ریاست جمهوری در انتخابات کاندیدا شد. در این شرایط بود که اخوانیها تصمیم خود برای کاندیداتوری در انتخابات مذکور را گرفتند. از سوی دیگر، سران اخوانالمسلمین به این نتیجه رسیدند که سکولارها تمام تلاش خود را برای به حاشیه راندن اخوانیها در مرحله پساانقلاب به کار بستهاند. لذا رهبران این جمعیت درحالی که تنها به دنبال کاندیداتوری برای کسب یک سومِ کرسیهای پارلمان بودند، تصمیم خود برای به دست گرفتن قدرت در کشور و تصاحب کرسی ریاست جمهوری اتخاذ کردند. به هر حال، شرایطی رقم خورد که رهبران اخوانالمسلمین خود را در برابر 2 گزینه «قصر» یا «قبر» ببینند. ازهمینروی، ناگزیر گزینه «قصر» را انتخاب کردند تا در دوران پساانقلاب از صحنه اسلامی و سیاسی به طور کامل کنار گذاشته نشوند. |